بخشی از مقاله

چکیده

شرکت ها به منظور تثبیت برتری در رقابت و بهبود عملکرد، به شدت نیازمند قابلیت های فناوری اطلاعات هستند، زیرا محور اصلی بسیاری از شرکت ها مبتنی بر فناوری است که از نرخ بالای تغییرات برخوردار است. رضایت مشتری یک معیار مهم در کارایی بنگاه است، چون تاثیر مثبت در وفاداری مشتری دارد. بر این اساس، هدف این تحقیق تلاش برای بررسی نقش مدیریت فناوری اطلاعات، با میانجی گری ظرفیت جذب دانش و رضایت مشتری در شرکت های فعال در شهر صنعتی رشت مورد بررسی قرار گرفته است.

روش پژوهش توصیفی و از نوع پیمایشی بوده و داده ها از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. تحلیل ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی - - PLS صورت گرفته است. یافته های به دست آمده حاکی از آن است که رابطه مثبت و معناداری بین مدیریت فناوری اطلاعات و رضایت مشتری و ظرفیت جذب وجود دارد و ظرفیت جذب دانش و رضایت مشتری در رابطه بین مدیریت فناوری اطلاعات و عملکرد نوآورانه سازمان، نقش میانجی دارد.

مقدمه:

در فضای رقابتی حاکم در دنیای کسب وکار امروز، تمام شرکت ها به دنبال راهکارها، راهبردها و ابزارهایی هستند که آنها را در این جریان رقابت پابرجا نگه دارد و زمینه رشد و استفاده آنها را فراهم آورد. این رقابت فزاینده، شرکت ها را با چالش های عمده ای مواجه کرده است؛ بنابراین سازمان ها برای حفظ، بقا و ماندگاری خود در این بازار باید هر چه سریع تر خود را با این تغییرات مستمر هماهنگ سازند و به بیان دیگر، به صورت آینده نگر، مبتنی بر بازار و بر اساس دانش روز به فعالیت های خود ادامه دهند

در محیط پیچیده، پویا و بسیار متغیر امروزی، شرکت ها نیازمند طراحی و بکارگیری راهبردهایی هستند که بتوانند آنها را در بهبود روزافزون عملکردشان یاری رسانند، زیرا در چنین محیط رقابتی شرکت هایی قادر به بقا هستند که از گردونه رقابت جا نمانند و خود را با شرایط متغیر و پویای بازار رقابتی همگام کنند. به عیارت دیگر مدیران شرکت ها حاصل تصمیم گیری های خود را در قالب انتخاب راهبردها را در آیینه معیار های عملکردی خود مشاهده می کنند. ارائه بهترین عملکرد سازمانی به اساسی ترین دغدغه ی مدیران شرکت های تولیدی تبدیل و می کوشند تا با بهره گیری از تکنیک های مختلف به عملکرد برتر دست یابند 

جهان با سرعتی سرسام آور در حال تغییر است. سازمان ها برای بقا در این گردونه باید خود را با دگرگونی ها تطبیق دهند .بنابراین سازمان ها نیاز دارند عملکرد خویش را بهبود بخشند تا بتوانند به تعالی دست یابند سازمان ها باید برای سازگاری با تغییرات و ماندن در صحنه رقابت، تلاش کنند تا عملکرد بهتری نسبت به رقبای خود داشته باشند. ضمن اینکه تجزیه و تحلیل و مقایسه عملکرد مشاهده شده با روند گذشته، رقبا و یا متوسط صنعت، بازخور مناسبی برای تصمیم گیری در خصوص فعالیت های آتی نیز فراهم می سازد

در محیط رقابتی کسب وکار امروزه همه چیز تغییر می کند؛ اما آنچه ثابت میماند، پدیده تغییرات است. بنابراین ضرورت توجه به نیازهای متغیر مشتریان و ایجاد ارتباط مؤثر با آنان در دنیای کسبوکار امروز بر هیچکس پوشیده نیست؛ از طرفی با توجه به هزینه های رو به افزایش سازمان و رقابت در بازار به شدت رقابتی امروز، سازمان ها نیازمند حفظ مشتریان و تمرکز بر جلب رضایت آنها برای کسب سود دوجانبه هستند. ازآنجاکه هزینه کسب مشتری جدید چندین برابر هزینه حفظ مشتریان است؛ بنابراین حفظ مشتری از طریق ارتباط مداوم و مؤثر با او از ضروریات دنیای امروز است.

در دنیای امروز، فناوری از حیاتی ترین اجزای سازمان های تجاری و صنعتی محسوب می شود، به گونه ای که نظریه پردازان اقتصاد، فناوری را موتور اقتصاد نامیده اند و معتقدند که نقش مهمی در توسعه یک کشور ایفا می کند. به بیان دیگر، امروزه شرکت ها جهت بقا در عرصه رقابت ناگزیر به تحول فناورانه و ایجاد فناوری های پیشرفته هستند و صنایع باید همگام با این تحولات حرکت کنند، زیرا در محیط کسب وکار کنونی، افزایش نرخ پویایی و شدت رقابت میان شرکت ها، پذیرش و بهره برداری از فناوری های نوین را ضروری ساخته است. در این راستا، امروزه نوع جدیدی از شرکت ها تحت عنوان شرکت های فناوری محور خلق شده، که مبنای وجودیشان فناوری است و بر فعالیت های فناورانه و نوآوری های فناوری محور تأکید دارند.

فناوری اطلاعات به گونه چشمگیری شیوه های انجام کسب وکار شرکت ها را تغییر داده است. بسیاری از متخصصان فناوری اطلاعات براین باورند که تنها بخشی از اطلاعات سازمان در فرآیندهای تصمیم گیری استفاده می شود و بسیاری از آنها به علت فقدان متخصصان فن همچنان بی استفاده باقی می ماند. از این رو هر ابزار فناوری اطلاعات که بتواند به سازمان در جهت ممانعت از به هدر رفتن ارزشمندترین منابع آن کمک کند و در عین حال سازمان را در جهت حرکت از حالت تابع گرایی سنتی به سمت فرآیندگرایی یاری کند، می تواند در بهبود روش ها و افزایش بهره وری منابع سازمان مؤثر واقع شود

ساختار فناوری اطلاعات سازمان، فرایندها و مهارت های مدیریتی است که هدفشان ایجاد معماری فن آوری اطلاعات و بکارگیری منابع فن آوری اطلاعات در سازمان به طور کارا و اثربخش می باشد

ظرفیت جذب به توانایی یک سازمان برای تشخیص ارزش اطلاعات جدید از منابع بیرونی، شبیه سازی و به کارگیری آن برای اهداف تجاری در نظر گرفتند. از نقطه نظر قابلیت پویا، سازمان ها به عنوان نهادهای دانش هستند که در قالب فرآیند های دانشی به فعالیت می پردازند. سازمان هایی که در حال رقابت هستند، با اطلاعات جدید به دست آمده و با منابع موجود در سازمان، قابلیت های جدیدی در خود ایجاد می کنند.

دانش موجود در سزمایه انسانی، سازمان ها را قادر می سازد تا فرصت های نوآوری را کشف کنند.[8] سازمان ها با اقدامات خود در زمینه ایجاد انگیزه در کارکنان که به بهبود توانایی های آنها نیز منجر می شود می توانند بر رفتار آن ها اثر گذاشته و ارزش بیشتری در ایجاد و توسعه نوآوری داشته باشند.

بنابراین در پژوهش حاضر تلاش می شود ضمن معرفی متغیر تاثیر مدیریت فناوری اطلاعات و تاثیر آن بر عملکرد نوآورانه شرکت و متغیرهای ظرفیت جذب و ظرفیت جذب که هر کدام از مفاهیم حیاتی در فضای کسب و کار امروزی هستند، شکاف مطالعاتی گذشته تا حدی پر شود و در نهایت به این سوال پاسخ داده شود که آیا قابلیت فناوری اطلاعات به طور مستقیم و یا غیر مستقیم از طریق متغیر میانجی ظرفیت جذب بر عملکرد شرکت تاثیر دارد یا خیر؟

مبانی نظری پژوهش و پیشینه پژوهش: عملکرد نوآورانه

عملکرد سازمانی دارای ابعاد مختلفی میباشد. دیدگاهی جامع به عملکرد سازمانی نه تنها رویکردهای مالی، بلکه تمامی رویکردهایی که امکان ارزیابی خلق ارزش در سازمان را دارند، در برمیگیرد. برای ارزیابی عملکرد برنامههای مدیریت دانش میبایست شاخصهای غیرمالی را نیز در نظر گرفت، زیرا ابعاد متفاوت عملکرد تحت تأثیر مدیریت دانش واقع میگیرد.

امروزه با شکلگیری محیطهای پیچیده رقابتی، تنها سازمانهایی میتوانند به فعالیت خود ادامه دهند که عملکرد خود را در قابلیتهای مهم سازمانی همچون نوآوری تقویت کنند. نوآوری یکی از عوامل مؤثر بر موفقیت و بقای سازمانهای دانشمحور محسوب میشود. صاحبنظران، نوآوری و ایجاد تمایز را یک ضرورت انکارناپذیر میدانند .[10] عملکرد نوآوری ترکیبی از موفقیتهای کلی سازمان درنتیجه تلاشهای صورت گرفته جهت نو کردن و بهبود دادن و بهکارگیری جنبههای مختلف نوآوری در سازمان میباشد.

نوآوری عبارت است از یک ایده، محصول یا فرایند، یک سامانه یا وسیله که توسط افراد، گروهها یا سازمانها، حتی یک بخش صنعت و جامعه بهعنوان یک موضوع جدید درک شود .

نوآوری یکی از ابزار اساسی استراتژیهای رشد برای ورود به بازارهای جدید، افزایش سهم بازارهای موجود و مسلح کردن شرکت به یک مزیت رقابتی نوآوری میباشد. عملکرد نوآوری در ادبیات موضوع بهعنوان یکی از مهمترین پیشرو آنها سایر جنبههای عملکردی سازمان با توجه به تلاشهای مداوم که به منظور بهبود، تجدید، اکتشاف، یادگیری از اشتباهات، سازش با محیط رقابتی بهسرعت متغیر صورت میگیرند، انگاشته شده است.

عملکرد نوآورانه، با خلق دانش موردنیاز برای توسعه محصول و فرایندهای تولیدی جدید، یا بهبود فرایندهایی موجود، به دست میآید. سازمانها با تکیهبر نوآوری در پی افزایش بهرهوری و بهبود وضعیت اقتصادی خود هستند. در بازار رقابتی شرکتها باید دانش خود را بهمنظور انطباق محصول و فناوریهای جدید بالا ببرند و دانش بهدستآمده را بهطور پیوسته با کارکنان خود به اشتراک بگذارند. بر مبنای عاملهای داخلی سازمان، ماهیت نوآوری میتواند شامل نوآوری محصول، فرایند یا فناوری باشد.

نتایج حاصل از پژوهشهای مختلف نشان میدهد که شرکتهایی که بهصورت ویژه، به موضوع نوآوری توجه میکنند، سهم بازار و سود خود را به میزان قابلملاحظهای افزایش میدهند. عملکرد نوآورانه اغلب با بررسی تعداد دستاوردهای آشکار، گزارشهای ثبتشده، و پروژههای جدید که سازمان در روال کاری خود بر عهده میگیرد، تعیین میشود. همچنین مقایسه کیفیت و کارکرد محصولات جدید و فرایندهای نو با رقبا نیز نشاندهنده نوآورانه عمل کردن سازمان است. شهرت و وجهه در بازار نیز ازجمله عوامل تعیین کننده دراینباره است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید