بخشی از مقاله

چکیده
تشدید صحنه رقابتی جهانی در محیطی که به صورت دائم در حال تغییر است ضرورت واکنشهای مناسب در سازمانها و شرکتهای تولیدی- خدماتی را دو چندان کرده و بر انعطافپذیری آنها با محیط نامطمئن خارجی پای می-فشارد و سازمانهای امروزی در مرحله ملی و جهانی به منظور کسب جایگاهی مناسب و حفظ آن نیازمند بهرهگیری از الگوی مناسب همچون مدیریت زنجیره تأمین در راستای تحقق مزیت و انتظارات مشتریان هستند. هدف این مطالعه، بررسی ارتباط بین مدیریت زنجیره تأمین غذایی در کسب مزیت رقابتی صنایع غذایی می باشد. نوع پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق حاضر را کارکنان اداری و تیم مدیریت واحد فروش شرکت یک و یک تشکیل میدهد که شامل 70 کارمند میباشند و براساس جدول مورگان حجم نمونه به تعداد 60 نفر تعیین گردید.

به منظور گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه استفاده گردید. پرسشنامه ها استاندارد بود با این حال روایی آن نیز براساس نظر خبرگان تایید شد. پایایی آن نیز به وسیله ضریب آلفای کرنباخ مورد تایید قرار گرفت. پرسشنامه در بین جامعه آماری 60 نفر توزیع شد جمع آوری گردید. داده های جمع آوری شده به وسیله نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است. باتوجه به نوع تحقیق جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون بارتلت استفاده شد. پس از آزمون فرضیه مشخص شد که بین مدیریت زنجیر تامین و کسب مزیت رقابتی رابطه معنا داری وجود دارد.

واژگان کلیدی: مدیریت زنجیره تامین، کسب مزیت رقابتی، محصولات غذایی
مقدمه
رویکرد جدیدی که در سالهای اخیر بر مدیریت عملیات حاکم شده است، رویکرد مدیریت زنجیره تأمین - SCM - است. زنجیره تأمین شبکهای از تسهیلات و مراکز توزیع است که وظیفه تدارک مواد خام، تبدیل آن به محصولات نهایی و واسطهایی و توزیع این محصولات نهایی به مشتریان را انجام میدهد. زنجیره تأمین در سازمانهای تولیدی و خدماتی وجود دارند، هر چند که پیچیدگی زنجیره ممکن است از صنعتی به صنعت دیگر و از شرکتی به شرکت دیگر شدیداً تغییر کند. تشدید صحنه رقابتی جهانی در محیطی که به صورت دائم در حال تغییر است ضرورت واکنشهای مناسب در سازمانها و شرکتهای تولیدی- خدماتی را دو چندان کرده و بر انعطافپذیری آنها با محیط نامطمئن خارجی پای میفشارد و سازمانهای امروزی در مرحله ملی و جهانی به منظور کسب جایگاهی مناسب و حفظ آن نیازمند بهرهگیری از الگوی مناسب همچون مدیریت زنجیره تأمین در راستای تحقق مزیت و انتظارات مشتریان هستند.

اهمیت و ضرورت انجام تحقیق
باتوجه به اهمیت و نقشهای گوناگون مدیریت زنجیره تأمین درواحدهای صنعتی علیالخصوص صنایع غذایی ایران که توانسته پا را از مرزهای ایران فراتر نهاده و در کشورهای همسایه و حتی در قارههای دیگر مزیتهای رقابتی خود را نشان دهد لازم دیده شد تأثیر و نقش مدیریت زنجیره تأمین بر مزیت رقابتی را در شرکت یک و یک که خود یکی از شرکتهای برتر و شناخته شده در زمینه تولید و توزیع محصولات غذایی در کشورمان است مورد بررسی قرار گیرد.

اهداف تحقیق
اهداف تحقیق شامل دو هدف علمی و یک هدف کاربردی به ترتیب زیر میباشد:
1.    تأثیر مدیریت زنجیره تأمین در توزیع محصولات صنایع غذایی
2.    تأثیر مدیریت زنجیره تأمین غذایی در کسب مزیت رقابتی صنایع غذایی
3.    تأثیر تأثیر مدیریت زنجیره تأمین در توزیع محصولات غذایی جهت کسب مزیت رقابتی

سئوالات تحقیق
سئوالات تحقیق به شرح زیر است:

1.    آیا مدیریت زنجیره تأمین روی توزیع محصولات در صنایع تأثیر دارد؟
2.    آیا مدیریت زنجیره تأمین روی توزیع محصولات در صنایع غذایی جهت کسب مزیت رقابتی تأثیر دارد؟
3.    آیا مدیریت زنجیره تأمین روی توزیع محصولات در صنایع غذایی در شرکت یک و یک تأثیر دارد؟

تعریف زنجیره تأمین
یک زنجیره تأمین شامل همه تسهیلات - امکانات - ، وظایف، کارها و فعالیتهایی میشود که در تولید و تحویل یک کالا یا خدمت از تأمین کنندگان - تأمین کنندگان اولیه - تا مشتریان - مشتریان نهایی - درگیر هستند و شامل برنامهریزی و مدیریت عرضه و تقاضا، تهیه مواد، تولید و برنامه زمانبندی محصول یا خدمت، انبار کردن، کنترل موجودی، توزیع و تحویل و خدمات به مشتری میشود. طبق تعریف زنجیره تأمین شامل تمامی فعالیتهای مرتبط با جریان و مبادله کالاها و خدمات، از مرحله ماده خام تا مرحله محصول نهایی قابل مصرف توسط مشتری است. البته این نقل و انتقالات شامل جریان اطلاعات نیز میباشد. - هند فیلد و نیکول، - 2009 چن و پائولراج زنجیره تأمین را زنجیرهای از خرید، تولید و توزیعها از ابتدای تأمین مواد تا تحویل و مصرف مشتری میدانند.
در گذشته تمرکز شرکتها بر جریانهای درون سازمان یا جریانهایی که سازمان بر آنها کنترل مستقیم دارد بود اما امروزه توجه صرف بر بهبود و بهینه سازی امور داخلی راهکار موفقیت نمیباشد. اینجاست که مسئله زنجیره تأمین و نقش مدیریت موثر آن مطرح میشود. تعاریف مختصر و جامع دیگری که میتوان از زنجیره تأمین داشت عبارتند از:

- لاجمرت - 2008 - درکتاب اصول مدیریت لجستیک زنجیره تأمین میگوید که یک زنجیره تأمین، همراستاسازی شرکتهایی است که محصولات یا خدمات را به بازار ارائه میکنند.
- پیتر مدرل - 2003 - در کتاب زنجیره تأمین - یک زنجیره تأمین شامل تمام مراحلی است که بطور مستقیم یا غیر مستقیم در برآورده ساختن خواست مشتری دخیل است. زنجیره تأمین نه تنها شامل سازندگان و تأمین کنندگان عمده بلکه بخشهای حمل و نقل، انبارها، خرده فروشیها و حتی خود مشتریان را در بر میگیرد.

تعریف مدیریت زنجیره تأمین
مدیریت زنجیره تأمین هماهنگی در تولید، موجودی، مکانیابی و حمل و نقل بین شرکت کنندگان در یک زنجیره تأمین برای دستیابی به بهترین ترکیب پاسخگویی و کارایی و کسب موفقیت در بازار است.مدیریت زنجیره تأمین مشتمل میشود بر یکپارچهسازی فعالیتهای زنجیره تأمین و نیز جریانهای اطلاعات مرتبط با آنها از طریق بهبود در روابط زنجیره برای دستیابی به مزیت رقابتی قابل اتکا - لاودون، . - 2012

تعاریف مختصر و جامع دیگر برای مدیریت زنجیره تأمین عبارتند از:
-    هماهنگسازی نظاممند و راهبردی بخشهای سنتی کسب و کار و همچنین تاکتیکهایی که در این بخشها بکار میرود، اعم از درون شرکتی خاص و یا در کل زنجیره با هدف بهبود بلندمدت عملکرد هر یک از شرکتها و کل زنجیره تأمین.

-    هماهنگسازی تولید، موجودی، حمل و نقل و موقعیت بین اجزای یک زنجیره به منظور رسیدن به بهترین ترکیب پاسخدهی و کارآیی برای بازار مورد نظر است.

تعریف لجستیک
لجستیک بطور معمول به فعالیتهایی که درون یک سازمان رخ میدهد اطلاق میگردد. در حالی که زنجیره تأمین به شبکههایی از شرکتها اشاره کرده که با یکدیگر کار کرده و فعالیت خود را به منظور تحویل محصول به بازار هماهنگ میسازند. همچنین لجستیک سنتی بر فعالیتهایی همچون تأمین، توزیع، نگهداری تعمیرات و مدیریت موجودی متمرکز است، در حالی که مدیریت زنجیره تأمین علاوه بر تمامی بخشهای لجستیک صنعتی، فعالیتهایی همچون بازاریابی، توسعه محصول جدید، امور مالی و خدمات به مشتریان و مواد زیست محیطی را نیز دربر میگیرد.

مدیریت زنجیره تأمین در آینده -1 تغییر حوزه و مدیریت زنجیر تامین

در حوزه مدیریت زنجیره تأمین، مدیریت در حال تغییر اساسی است. بطور کلی این تغییرات در مقال پیشینهای از بحران درون مدیریت در حال وقوع است. در دوران معاصر گرایشات فراوانی وجود دارند که در حال اعمال تأثیرات عمیقی هستند. بطور مثال؛

-    شبکه کسب و کار به واقعیت جدیدی در صنعت تبدیل میشود. شرکتهای کوچک به دلیل تأمین مواد، خدمات و پشتیبانی فنی، در حال پیوستن به دیگر سازمانها ازطریق زنجیرههای ارتباطات هستند. عملکرد یک واحد کاری بر عملکرد همه واحدها تأثیر میگذارد و عملکرد کلی شبکه را به عنوان یک کل تعیین میکند و خود شبکه پیامدی از فعالیتهای ارزش افزوده است. در چرخه مدیریت، این موضوع از سوی مایکل پورتر 1980 به عنوان زنجیره ارزش شهرت یافته است.

-    اقتصاد جهانی، برون سپاری مواد و اجزای محصول را از طریق مرزهای ملی، بهرهگیری از مسائل زمان، مسافت، فرهنگ و عملکردهای بازار متنوع به تولید و بازاریابی پیوند میدهد.
-    مفهوم کسب و کار واحد تجاری - شرکت، موسسه - هم در حال تغییر است. سازمانها فعالیتهای فرعی و جنبی راکنار گذاشتهاند تا تمرکز خود را بر فعالیتهای اصلی قرار دهند که تعهد بیشتری را نسبت به ارزش منحصر بهفرد به ارمغان میآورد - پراهالاد و همل؛ 2012، کوبین؛ . - 2012 از آنجا که اکثر فعالیتهای کسب و کار از طریق شرکای خارجی رهبری میشود در برخی موارد تغییر به سمت فعالیت اصلی، سازمانها را به سوی سازمانهای مجاری سوق داده است - دیویدو؛ 1992، مایلز و اسنو؛ . - 1994 این عامل اصلی به عنوان دلال و کارگزار یا هماهنگ کننده شرکتهای تخصصی، پیوند دهنده شرکتهای تخصصی به یکدیگر در یک فرایند گسترده و هماهنگ کننده الکترونیکی نسبت به توزیع محصولات و خدمات به مشتریان عمل میکند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید