بخشی از مقاله

تبيين انگيزه هاي پيش روي زنان از فعاليت در بازارهاي دوره اي محلي در استان گيلان

چکيده
بازارهاي دوره اي محلي ، مکان فعاليت زنان شهري و روستايي است که با انگيزه هاي مختلفي در بازار فعاليت مي کنند. اين انگيزه ها متنوع بوده و شامل ابعاد اقتصادي ، اجتماعي و فرهنگي مي شود. فعاليت در بازارها داراي موانع و مشکلاتي است که بررسي و حل آن به بهبود وضعيت شاغلان و فعالان بازار کمک مي کند. در اين مقاله ضمن بررسي انگيزه هاي زنان شاغل در بازار، تلاش شده تا موانع موجود بر سر راه فعاليت آن ها شناسايي شود. بنابراين ، سوال اصلي تحقيق بررسي انگيزه ها و مولفه هاي پيش روي زنان به منظور فعاليت در بازار است . روش تحقيق ، توصيفي تحليلي بوده و از ابزار پرسشنامه و مصاحبه ، استفاده شده است . پايايي پرسشنامه از طريق آلفاي کرونباخ تعيين شد که براي فروشندگان برابر با ٠.٧١ و براي خريداران برابر با ٠.٧٠ بوده است حجم نمونه شامل ١٤٧ خريدار و ١٤٦ فروشنده بوده است که فروشندگان به روش سرشماري و خريداران از طريق رابطه کوکران به دست آمدند. روش نمونه گيري تصادفي ساده است . تعداد شهرهاي بررسي شده يازده شهر و معيار انتخاب شهرها نمونه گيري طبقه اي بوده است . نتايج نشان مي دهند که فروشندگان به دنبال درآمد، شغل ، ارتقاي موقعيت خانوادگي و خريداران خواستار تامين نيازهاي اقتصادي هستند، بدين شکل که فروشندگان به دنبال ارتقاي موقعيت اجتماعي خود هستند و علائق فردي و خانوادگي (درصد واريانس ٣١.٦٤) در کنار روابط اجتماعي و مولفه هاي اقتصادي نظير درآمد(درصد واريانس ١١.٢٤) و اشتغال از اهميت زيادي برخوردار است . خريداران نيز با انگيزه خريد (درصد واريانس ٤٠.٠٤) و تفريح (درصد واريانس ١٩.٨٣) به بازار مي آيند. انگيزه خريد شامل کيفيت محصول ، قيمت مناسب ، تازگي و تنوع محصول است و انگيزه تفريح ؛ گردش ، ديدن جذابيت هاي هنري و فرهنگي بازار و ... است .
واژه هاي کليدي : بازارهاي دوره اي محلي ، انگيزه هاي زنان روستايي ، نيازهاي اقتصادي ، موقعيت اجتماعي ، استان گيلان


١- مقدمه
بازار مفهومي است که در تاريخ اقتصادي و اجتماعي ايران جايگاه ويژه اي داشته است . بازار ويژگي ها و کارکرد مخصوص به خود را دارد. بازار بر نوعي رقابت سالم مبتني است . به اين معني که عرضه کنندگان کالاها و خدمات در يک چهارچوب کلي ، که توسط ساختمان عمومي نظام اقتصادي اسلام ترسيم شده است ، با نظارت و کنترل دو عامل دروني و بيروني ، يعني دولت و وجدان اخلاقي ، به رقابت مي پردازند. اين رقابت با نوعي تعاون و همکاري نيز همراه است (زراءنژاد:١٣٨١: ٦). در اين بين بازارهاي سنتي و مدرن که ناشي از تجدد انسان امروزي بوده است ، مورد توجه جغرافي دانان ، جامعه شناسان ، اقتصاد دانان و مردم شناسان بوده است .
مطالعه بازار به عنوان مهمترين مرکز حيات شهري و روستايي که دو دسته کارکرد اقتصادي و غير اقتصادي را بر عهده دارد، بدون مطالعه افراد فعال در بازار(به ويژه زنان ) ممکن نيست (رضوي :١٣٨٨: ٥٢). بازار محلي که در اين مقاله پژوهشي مورد توجه است ، محلي براي تبادل کالا، اطلاعات و ايده ها است و بنابراين ، مي تواند به عنوان مکاني براي ارايه و تبادل پول ، دانش و نوآوري مطرح شود. بازارهاي محلي دوره اي (همچون شنبه بازارها، يکشنبه بازارها و ...)نمونه اي از اين قبيل مکان ها هستند که در عين ارايه کالاهاي مردم روستايي ، محل تبادل کالاهاي روستايي ها با شهري ها مي باشند. اين نقطه تبادل کالا سبب شده که از ابعاد مختلف اجتماعي ، اقتصادي ، مردم شناسي و فرهنگي به نحوي بر روستاها و شهرها تاثير گذارد. اين تاثير مي تواند هم موجب اثرات مثبت اقتصادي گردد و هم تاثيرات منفي را موجب شود.
بازارهاي دوره اي محلي از قدمت زيادي برخوردار هستند. از انقلاب اسلامي تاکنون بازارهاي دوره اي محلي دستخوش تحولات زيادي شده اند. برخي حذف شدند و برخي نهادهاي جديدي در خود ايجاد کرده اند(افسر کشميري :١٣٧٢: ١٨٠). با اين همه تجربه هاي گذشته اين بازارها به اثبات رسانيده است که بازارهاي دوره اي محلي استان گيلان از کارايي مناسب ، به ويژه در اقتصاد روستايي برخوردار هستند. بسياري از توليدکنندگان خرده پا (به ويژه زنان ) توليد اندک طول هفته خود را به اين بازارها آورده و با عرضه به قيمت اين محصولات درآمد درخوري را براي خانوار ايجاد مي نمايند که براي اقتصاد خانوار روستايي و شهري بسيار اهميت دارد. توسعه اين بازارها چنانچه با برنامه ريزي همراه گردد، مي تواند علاوه بر تاثير گذاري آن براي مناطق روستايي در اقتصاد منطقه اي به ويژه خانوار شهري از طريق کاهش تورم ، بسيار تاثير گذار باشد.
در بازارهاي دوره اي محلي ، زنان نقش پر رنگي دارند. فروش و عرضه محصولات محلي و کشاورزي توسط آنان سبب گرديده که توجه برنامه ريزان و محققان به نقش آنان در بازارهاي مزبور جلب شود. چراکه تقويت موقعيت آنان مي تواند نقش مهمي در توانمند سازي اين گروه در روستاها شود. با اين همه اين سوال مطرح مي شود که انگيزه زنان از فعاليت در بازارهاي مزبور چيست ؟ به عبارتي فروشندگان و خريداران زن که دو گروه عمده فعال در بازارهاي مزبور را تشکيل مي دهند، با چه هدفي اقدام به فعاليت در اين بازارها مي کنند؟ براي رسيدن به پاسخ اين سوال نياز است تا سوالات زير طرح و مورد بررسي قرار گيرند:
. انگيزه هاي خريداران زن از خريد از بازار چيست ؟
. انگيزه هاي فروشندگان زن از فروش در بازارهاي دوره اي محلي چيست ؟
. چه مولفه هايي بر ايجاد انگيزه براي خريداران و فروشندگان زن در بازار اثر مي گذارند؟

٢- نظريه ها و پيشينه تحقيق
بازار تعاريف متعددي دارد. اين تعاريف متنوع ناشي از گستره وسيع بازار و کاربردهاي متعدد آن است . از طرفي قدمت تاريخي بازار نيز سبب شده که نويسندگان مختلف ، تعاريف متفاوتي از بازار ارائه دهند. در زير دو نمونه از تعاريف مختلف بازار ارائه مي شود:
. واژه بازار در ادبيات فارسي مفهومي وسيع و گسترده دارد و به معني محل شلوغ و پرازدحام ؛ اعتبار و اهميت اشخاص و غيره به کار مي رفته است (سلطان زاده : ١٣٨٦ :١٢ )؛
. بازار سازماني است که مصرف و توليد کالاها و خدمات را از طريق معاملات داوطلبانه هماهنگ مي کند (هايامي :١٣٨٠: ٢٥٦)؛
. بازار کلمه اي است بسيار قديمي که ابتدا«راچار» تلفظ مي شد، سپس به مرور به بازار تغيير يافت . اين کلمه ريشه فارسي دارد. در اغلب زبان هاي جهان با ريشه فارسي تغيير داده شده کاربرد دارد. بازار علاوه بر داشتن نقش خريد و فروش ، محل تفريح ، قطب سياست و مرکز اجتماع و برخورد مردم نيز بوده است (پيرنيا:١٣٧٠: ١٢).
دولت نيز با توجه به نوع تعريفي که از بازار ارائه مي شود کارکردهاي مختلفي دارد که از دخالت مطلق تا بي طرفي مطلق گسترده است .
به هر صورت اين توافق وجود دارد که دولت هماهنگ کننده فعاليت هاي مردم طبق قوانين و مقررات است . بر اساس بخشي از اين قوانين ، دولت با اعمال قدرت ، منابع و مسئوليت اموري را که بازار از انجام آن ناتوان است به عهده مي گيرد.
افراد با انگيزه هاي مختلفي در بازار فعاليت مي کنند و اين انگيزه ها تنها به ابعاد اقتصادي محدود نمي شود. انگيزه هاي فروشندگان و خريداران در بازار متفاوت است . در اين بين چگونگي خدمات رساني بازارها وابسته به خصوصيات رفتاري بوميان است . نتايج تحقيق پينکرتون ١ و همکاران (١٩٩٥) و فايندلي و 2 همکاران (٢٠٠١) نشان مي دهد که کار و اشتغال مردم در وسعتي که مايل به پيمودن براي خريد کردن از بازار هستند، اثر مي گذارد. يک خصوصيت بسيار مهم را مي توان به بوميان بازنشسته اشاره کرد که به دليل داشتن وقت زياد تمايل به طي مسافت بيشتر براي خريد از بازار را دارند، گرچه بايد در نظر داشت که افزايش سن توانايي آن ها را براي مسافرت طولاني کاهش مي دهد. نتايج فايندلي و همکاران (٢٠٠١) نشان مي دهد که بازنشستگان بومي روستايي تمايل بيشتري به خريد از بازارهاي خارج از روستا و در شهر دارند. اين مهاجرت ها سود قابل توجهي براي اقتصاد محلي دارند. البته از بين انواع متنوع بازار، بازارهاي دوره اي محلي به واسطه ارتباطي که بين روستاييان و بازارهاي مصرف ايجاد مي کنند، از اهميت زيادي برخوردار هستند. اين بازارها کانال هاي اقتصادي با ارزشي براي کشاورزان هستند و نقش مهمي را از نظر اقتصادي ، تغذيه اي و اجتماعي دارند. اثرات بازارهاي کشاورزان بر دو دسته مي باشد: عوامل بيروني (مرتبط با سياست عمومي ) و عوامل بيروني (مرتبط با مديريت روستايي )(استفنسون و همکاران :٢٠٠٧: ٣).
در بررسي هايي که در زمينه بازارهاي دوره اي محلي صورت گرفته ، اسپيتزر و بوم (١٩٩٥:٦٧) بيان مي کنند که مديريت بازار عامل تعيين کننده نيل به موفقيت است . يک مطالعه در کانزاس بيان مي کند که فروشندگان دستفروش به شدت نيازمند به سازمان دهي بازار هستند(هيوج و متسون : ١٩٩٢: ٥) با اين همه عمده بازارهاي محلي داراي ويژگي هاي زير هستند:
. هيچ سازمان دهي رسمي وجود ندارد. با اين همه اکثر کشاورزان نقش خود را به خوبي ايفا مي کنند؛
. فروشندگان عمدتا به عنوان اجاره دار غرفه ها به حساب مي آيند و مالک ، همه ترتيبات لازم را مي دهد؛
. توافقات غير رسمي در ميان فروشندگان وجود دارد. به عبارتي اعضا جزو يک انجمن غير رسمي هستند. حتي در برخي موارد حق الزحمه نيز از هر فرد دريافت مي شود؛
. توافقات رسمي نيز همچون ماليات و هزينه کرايه وجود دارد(مرکز تحقيقات روستايي پنسيلوانيا:٢٠٠٢).
نيل هميلتون (٢٠٠٢) در اين باره مي گويد:
عمدتا مرکزي که مسئوليت برپايي بازار را دارد، مدير بازار به حساب مي آيد و اين يک نکته کليدي در مديريت بازار به حساب مي آيد.
بر اساس تعريف سازمان ملل متحد، توانمندسازي زنان شامل پنج قسمت اساسي است : (١) اعتماد به نفس و احترام به خويشتن در زنان ، (٢) اختيار زنان در انتخاب آزادانه در زندگي ، (٣) دسترسي زنان به امکانات و فرصتهاي بهتر در عرصه اجتماعي ، اقتصادي ، حقوقي ، و سياسي ، (٤) حق زنان در کنترل زندگي خود در خانواده و در جامعه ، (٥) قدرت زنان در تعيين و تغيير مسائل اجتماعي و اقتصادي در بوجود آوردن جامعه و اقتصاد عادلانه در سطح ملي و بين المللي (بنياد ملي دموکراسي :٢٠٠٨). سازمان «سرمايه هاي لازم ملل متحد براي زنان »١(٢٠٠٠) پنج مولفه را براي توانمند سازي زنان معرفي مي نمايد:
. مشارکت اقتصادي ؛
. فرصت اقتصادي ؛
. توانمند سازي سياسي ؛
. نيل به آموزش ؛
. بهداشت و رفاه (گردهمايي اقتصاد جهاني :٢٠٠٥: ٢).
کاميوکا کوجي (٣٥٣:١٩٨٢ ) معتقد است که بازارهاي دوره اي محلي تنها مکان هايي هستند(به همراه زيارتگاه ها) که زنان مي توانند بدون دريافت اخطار از ديگر اعضاي جامعه حضور يابند. از ديگر نکات مهم اين است که در بسياري از بازارها، نيمي از بازديدکنندگان ، زنان هستند که موجب برپايي نوعي فستيوال زنان در حال و هواي خاص بازار مي شوند.
پيکارنين ١(٢٠٠٣: ٢) بيان مي دارد که فعاليت هاي تجاري زنان مي تواند منجر به نتايج زير شود:
. ايجاد فرصت هاي اشتغال زنان ؛
. فرآوري و توسعه مواد خام طبيعي و جنگلي ؛
. بهره گيري از طبيعت و محيط زيست با استفاده از روش هاي پايدار؛
. تهيه توليدات غذايي و مورد نياز گردشگران و بازاريابي براي آنها؛
. ايجاد شبکه هاي زنان .
بازارهاي دوره اي محلي نقشي مهم در توانمند سازي زنان ايفا مي کنند. تعاريف زير پيرامون مفهوم قدرت بخشي ، مي توانند مفيد واقع شوند:
. قدرت بخشي به اجتماع (اقليت )، فرايند افزايش کنترل توسط گروهها بر مراحلي است که براي اعضاي گروهها و بر اي سايرين در راستاي گسترش اجتماع داراي اهميت است (مودي :٢٠٠٣)؛
. شرکت در اين بازارها سبب ارضاي حس کنجکاوي ، افزايش مهارت داد و ستد و خود اتکايي زنان مي گردد؛
. قدرت بخشي يک حس روانشناسانه شبيه کنترل يا نفوذ شخصي و نگراني در برابر نفوذ اجتماعي واقعي ، قدرت سياسي و حقوق قانوني است . قدرت بخشي يک سازه چند سطحي وکاربردي براي يکايک شهروندان و سازمانها و محيط آنهاست که مطالعه درباره مردم را در بافت گسترده پيرامون آنها توصيه مي کند (مودي :٢٠٠٣).
در روز بازار، کشاورزان توليد اندک خود را در داخل کيسه مي ريزند و در مکاني که براي بازار محلي مشخص شده به سهولت محصول خود را به قيمت روز به فروش رسانده و با درآمدي که کسب کرده اند، کالاهاي مورد نياز خود را خريداري نموده و به سوي روستا حرکت مي نمايد. در صورتي که چنين بازارهايي براي توليدات اندک وجود نمي داشت ، کشاورز بايد تمامي محصول توليدي خود را مصرف نمايد که در چنين شرايطي انگيزه توليد از او سلب مي گردد و يا توليد را به مغازه دار و ميدان دار بسپارد و درصد ناچيزي از قيمت محصول را دريافت کند(مطيعي لنگرودي :١٣٨٤: ١٩٨). در حقيقت بازار هاي دوره اي مهمترين مکان براي عرض اندام فرشندگان خرد و عمدتا کشاورزان کوچک مقياس است که امکان عرضه وسيع توليدات خود را در غير از اين بازارها ندارند.
بنابراين بازارهاي دوره اي محلي ، برانگيزانندة زنان براي بهره وري اقتصادي و خود اتکايي است . ديدار دوستان و آشنايان مي تواند يکي از دلايل مهم حضور در بازار باشد. کاميکا کوچي (١٩٨٢ :٣٥٢) معتقد است که يکي از دلايلي که مردم به بازارهاي دوره اي مي آيند اين است که پيران دوستان خود را ببينند و با آن ها اطلاعات مبادله کنند. بحث ها از مباحث سياست و اقتصاد که به آرامي صحبت مي شود شروع شده و به بحث و جدل در مورد همه مباحث مي پردازند.
در مجموع بازارهاي دوره اي محلي مي توانند براي فروشندگان و خريداران زن به دلايل مختلف اهميت داشته باشند. اين دو گروه به واسطه علل متعددي در بازار فعال هستند.
خريداران به دنبال محصول و خريد آن بوده و عواملي همچون تنوع ، تازگي ، کيفيت ، مسائل فرهنگي و هنري ، قيمت و حتي اهداف گردشگري به بازار مي آيند. فروشندگان نيز به دنبال فروش جنس خود بوده و مي خواهند ضمن کسب درآمد، گذران وقت و ديدن دوستان خود، شغلي نيز داشته و نيازهاي خود را تامين نمايند. در جدول ١ ارتباط بين گويه هاي تحقيق و ابعاد تحقيق نشان داده شده است .

با توجه به جدول ١ مي توان فرضيات تحقيق را به شرح زير مطرح نمود:
١. به نظر مي رسد مهمترين انگيزة خريداران زن از خريد در بازارهاي دوره اي محلي خريد جنس و گذران اوقات فراغت است ؛
٢. به نظر مي رسد که مهمترين انگيزة فروشندگان زن از فروش در بازارهاي دوره اي محلي انگيزه هاي فردي ، اجتماعي و درآمدي است .
٣- منطقه مورد مطالعه و روش تحقيق
تحقيق فوق الذکر در استان گيلان انچام شده است . بستر طبيعي استان گيلان در دو پهنه اصلي شکل گرفته است . نواحي کوهستاني ، که به صورت مرزي آن را از غرب ، جنوب غربي و جنوب در برگرفته و از استان هاي مجاور، جدا مي سازند و نواحي جلگه اي که به صورت نوار باريکي در حاشيه درياي خزر و حدفاصل دريا و کوهستان ، از آستارا تا چابکسر امتداد يافته است . بدين ترتيب ، شيب ناهمواري هاي استان ، از غرب به شرق و از جنوب به شمال و به طور کلي ، از کوهستان به سمت دريا است . اين بستر طبيعي موجب شکل گيري سکونتگاه هاي روستايي متفاوتي در سه پهنه کوهستاني ، پاي کوهي و جلگه اي شده است . اين سه پهنه به علت قرارگيري در بسترهاي طبيعي و عوارض جغرافيايي مختلف ، از نظر شرايط آب وهوايي هريک داراي مشخصاتي ويژه هستند. با افزايش تدريجي ارتفاع اراضي جلگه اي به سوي ارتفاعات البرز و تالش و دوري از درياي خزر، در نواري به ارتفاع تقريبا ١٥٠٠ تا ٣٠٠٠ متر، شرايط آب و هواي کوهستاني شکل مي گيرد (علي الحسابي و همکاران :١٣٨٨: ٢٠٦-١٩٣)(شکل ١).


در روش تحقيق ، ترکيبي از روش هاي کمي و کيفي استفاده شده است . در روش کمي نوع تحقيق پيمايشي بوده که از ابزار پرسشنامه براي جمع آوري اطلاعات و در روش کيفي از روش هاي مصاحبه ، مشاهده و عکس برداري استفاده شده و ابزار تحقيق پرسشنامه است . پايايي ابزار تحقيق از طريق ضريب آلفاي کرونباخ مورد تاييد قرار گرفته است (جدول ٢).
روايي تحقيق با استفاده از نظر متخصصان جغرافيا و علوم اجتماعي بدست آمده است .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید