بخشی از مقاله
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین کارآفرینی سازمانی با توانمندسازی در کارکنان بانک صادرات استان آذربایجان غربی در سال 1395 انجام گرفته است. نوع پژوهش کاربردی، ماهیت تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی و به لحاظ روابط بین متغیرها از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل 230 تن از کارکنان بانک صادرات استان آذربایجان غربی بود که برای تعیین حجم نمونه از شیوه تصادفی استفاده شده است.
ابزار اصلی گردآوری داده ها پرسشنامه بوده است برای تعیین پایایی پرسشنامهها، ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برای توانمندسازی و کارآفرینی 0/81و 0/74 به دست آمد و روایی آنها نیز با نظر 8 نفر از اساتید مدیریت تایید شد.
در جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون چندگانه در سطح S 0/05 استفاده شد. در تمامی مراحل تجزیه و تحلیل از نرم افزار SPSS22 استفاده شده است. نتایج حاصل نشان داد که رابطهی مثبت و معنیداری بین ابعادکارآفرینی با توانمندسازی سازمانی در کارکنان بانک صادرات استان آذربایجان غربی وجود داشت.
.1 مقدمه
امروزه تمام سازمانها به نوعی از پیشرفت سریع تکنولوژی متأثر هستند و برای حفظ و ادامه حیات خویش ناگزیرند دگرگونیهای همسو با این پیشرفت را در همه ابعاد سازمان خود به وجود آورند؛ زیربنا و نقطه شروع همه این تغییر و تحولات، بکارگیری صحیح منابع انسانی است. توانمندسازی نیروی انسانی یکی از اعجازآورترین رویکردهای توسعه منابع انسانی در سازمان است و داشتن نیروی انسانی توانمند و کارآمد بنیاد ثروت ملی و دارایی حیاتی سازمان به حساب میآید. »توانمندسازی« به فرایندی اطلاق میشود که طی آن مدیر به کارکنان کمک میکند تا توانایی لازم برای تصمیمگیری مستقل را بدست آورند.
مهمترین مفهوم توانمندسازی تفویض اختیار به پایین ترین سطوح سازمان بوده و از دیدگاه علم مدیریت، توانمندسازی شامل تغییر در فرهنگ، جسارت و شجاعت و شهامت در ایجاد و مسئولیتپذیری میباشد
از این رو توانمندسازی یک حرکت دائمی و فرایند ایجاد و تقویت اعتماد به نفس افراد نسبت به خودشان و تلاش برای اثربخش ساختن فعالیتهای سازمان است
توانمندسازی فرآیند قدرت بخشیدن به افراد است در این فرآیند به افراد کمک می کنیم تا بر احساس ناتوانی و درماندگی خویش چیره شوند، تواناسازی در این معنی به بسیج انگیزههای درونی افراد منجر می شود.
سازمانهای امروزی که در فضایی دانش محور، رقابتی، کیفیت گرا، تحول گرا و کارآفرین فعالیت می کنند، برای بقا و اثر بخشی خود باید انقلابی در اذهان مدیران و کارکنان خود به وجود آورند. زیرا منابع انسانی مهمترین منبع مزیت رقابتی در سازمانها به شمار میآیند
همچنین زمانی که از طریق توانمندسازی به کارکنان اختیار لازم داده شد و آنها تشویق شدند، کارآفرینی سازمانی امکان بقا خواهد یافت
افراد توانمند به حفظ وضع موجود راضی نیستند. چرا که رضایت از وضعیت فعلی، خلاقیت و نوآوری را از بین می برد و خلاقیت منبع اصلی بهسازی انسان، سازمان و جامعه است. بنابراین توانمندسازی کارکنان زمینه مساعد را برای ابداع، نوآوری و خلاقیت در سازمان ایجاد میکند
به بیان دیگر، توسعه منابع انسانی از طریق توانمندسازی آنها به مقیاس وسیع می تواند کارآفرینی را در درون سازمانها سبب گردد. تا با محیط پویای موجود تظبیق یابد، بنابراین، یک سازمان توانمند مدرن باید کارآفرینی داشته باشد. دانشمندان و محققین علوم مختلف، تعاریف مختلفی از کارآفرینی مطرح نموده اند که گاه تفاوت های مغایر و متناقضی هم با یکدیگر دارند
کارآفرینی فرآیند خلق چیز نوپا و با ارزش، با صرف وقت و تلاش بسیار و پذیرش ریسکهای مالی، روحی و اجتماعی برای به دست آوردن منافع مالی، رضایت شخصی و استقلال می شود - اکبری، . - 1387 کارآفرینی شامل هدایت، نظارت، کنترل و مخاطرهپذیری است
کارآفرینی سازمانی شامل پرورش رفتارهای کارآفرینانه در سازمان بوده و نوآوریهای مفید را با تشویق کارکنان برای فکر کردن توسعه میدهد
توانمندسازی روش نوینی برای بقای سازمانهای پیشرو در محیط رقابتی است محیطی که هر لحظه در حال دگرگونی است و پویاییهای این محیط کارکنانی نوآور ، ریسکپذیر و دارای استقلال نسبی را میطلبد یعنی به معنای واقعی کارآفرین باشند. لذا برای بیشتر سازمانها، مهمترین استراتژی برای حل چالشهای پیش رو، توانمندسازی کارکنان است. از سوی دیگر با دادن اختیار و مسئولیت این فرصت را به کارکنان میدهد در برابر شرایط عکسالعمل مناسب و سریعی از خود از نشان دهند
یکی از چالشهای عمدهی مدیران در قرن 21 ، چگونگی استفادهی مؤثر از قابلیتهای بالقوه کارکنان است برای رسیدن به این هدف، باید کارکنان را به استفاده از قابلیتهای ذهنی خود به منظور ارتقاء دانش و خلاقیت خود تشویق کنند
نتایج حاصل از تحقیق امیر کبیری و فتحی - - 1389 نشان از وجود همبستگی میان ابعاد توانمندسازی روان شناختی و کارآفرینی درون سازمانی دارد
فلاحتی - - 1385 در تحقیق خود به این نتیجه رسید که توانمندسازی روانشناختی کارکنان رابطه معنی داری با کارآفرینی سازمانی کارشناسان دارد. همچنین حسین پور و همکاران - - 1390 در پژوهش خود دریافتند توانمندسازی روانشناختی با بروز رفتار کارآفرینانه کارکنان رابطه مثبت و معنی دار را نشان می دهد.
یافته های نعمت اللهی - - 1388 نشان داد که ارتباط بین مولفه کار آفرینی مدیران با توانمندساری معلمین تربیت بدنی معنی دار و بالاتر از متوسط بوده است. نتایج حاصل از تحقیق فرومدی - 1393 - نشان داد که بین توانمندسازی روانشناختی با کارآفرینی درون سازمانی دانشگاه شاهرود رابطه معنی داری وجوددارد. تجزیه و تحلیل داده ها در پژوهش دهقانی نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد توانمند سازی و کارآفرینی قدرت پیش بینی مثبت و معناداری برای اثر بخشی دارند.
زهرا - 1993 - 1 کارآفرینی سازمانی را فعالیتهای رسمی و غیر رسمی برای ایجاد کسبوکار جدید و توسعهی بازار از طریق نوآوری در فرایند یا محصول میداند. این فعالیتها در سطوح شرکت، بخش کسبوکار، کارکردها و پروژهها انجام میشوند و هدف مشترک آنها ارتقای موقعیت رقابتی و عملکرد مالی شرکت است. کارآفرینی سازمانی موجب تغییرات ساختاری، به چالش کشیدن فرهنگ سازمان حاکم، تشکیل گروههای کارآفرینانه، و ایجاد دیدگاه مشترک بین کارکنان و مدیران، برای رسیدن به آرمان سازمان و در نهایت کارآفرین شدن سازمان، میشود.
کوین و اسلوین2 کارآفرینی سازمانی را به مفهوم تعهد شرکت بر ایجاد و معرفی محصولات جدید، فرایندهای جدید و نظامهای سازمانی نوین به کار میبرند. گاث و گینزبرگ 3 نیز بیان کردهاند که کارآفرینی سازمانی دربرگیرندهی دو نتیجه است:
ایجاد کسبوکار جدید در درون شرکت و تغییر سازمانها از طریق نوسازی راهبردی.
زهرا میگوید کارآفرینی سازمانی، فعالیتهای رسمی و غیر رسمی با هدف ایجاد شرکت جدید در درون سازمان از قبل تاسیس شده، از طریق تولیدات و فرایندهای جدید، نوآوریها و توسعهی بازارها است
سازمانهای کارآفرین یک روحیهی کارآفرینی را در فرهنگ خود وارد کرده و به یک تعهد راهبردی بلندمدت اعتقاد دارند
اغلب در این نوع سازمانها، با توجه به هنجارهای اصلی سازمان از قبیل کارآفرینی سازمانی، و کسبوکارهای مخاطره- آمیز و جدید
مزیت پیشگام بودن نصیب سازمان میشود. کارآفرینی سازمانی ابزاری برای سازمانها و شرکتها برای افزایش تواناییهای نوآوری کارکنان و موفقیت شرکت است. از نظر عملی، سازمانها به منابع مستقیم و غیرمستقیم برای ایجاد راهبردهای کارآفرینی موثر نیاز دارند. از جنبهی نظری، محققان پیوستهنیازمند ارزیابی اجزا و ابعاد آن هستند تا بتوانند عوامل محیطی را پیشبینی، تبیین وطراحی کنند تا کارآفرینی اتفاق بیفتد
در این تحقیق با توجه به پیشینهی تحقیق موجود سه بعد اصلی برای کارآفرینی سازمانی شناسایی شدهاند؛ که عبارتند از:
.نوآوری: شامل ایجاد محصولات، خدمات وفناوریهای جدید است؛ .
مخاطرهپذیری : به معنای پیگیرشدن و وارد شدن در کسبوکارهای جدید، و ایجاد ارتباط با بازارهای جدید است؛ پیشگام بودن: بر تمایل مدیریت عالی در افزایش رقابت اشاره میکند که شامل ابتکار، خطرپذیری، قاطعیت رقابتی وشجاعت است
مطالعات قبلی ویژگیهای مربوط به بنگاههای بسیار کارآفرین را مشخص کردهاند که با ویژگیهای شرکتهایی که سطوح پایینتری از کارآفرینی را از خود بروز میدهند متفاوت است.
ضرورت کارآفرینی سازمانی بهطور کلی ناشی از ناسازگاری و عکسالعمل کُند سازمانهای متوسط و بزرگ نسبت به تغییرات روزافزون، سریع و پیچیده و نامطمئن محیطی بوده و سرعت عمل و نوآوری را بهعنوان عوامل کلیدی و رمز حیات و بقای سازمان در صحنهی رقابتهای فشردهی امروزی معرفی میکند. از اینرو شناخت ویژگی های بستر مناسب برای جذب و رشد کارآفرینان، اولین قدم و اساسیترین مسالهی سازمانهای امروزی محسوب میشود. به نظر میرسد برخی شرکتهای بزرگ نیز به نقاط ضعف خود در جنبههای اجرایی مشخص و اساسی پی برده و برای دستیابی به نوآوری بیشتر، ساختارهای خودرا اصلاح کردهاند. همچنین کارآفرینی کارکنان، جامعه را بطور عام در پرورش نیروی انسانی سالم کارآمد - نسل آینده - یاری مینمایند
مرور ادبیات تحقیق مرتبط، با توجه به بررسیهای محققان نشان میدهد با وجود اینکه در مورد رابطهی بین ساختار سازمانی و کارآفرینی سازمانی پژوهشهای زیادی انجام شده، اما رابطهی بین ابعاد کارآفرینی سازمانی با توانمندسازی کارکنان با توجه به جستجوی ما در این پژوهش یا تاکنون مطالعه نشده و یا کمتر توجه شده است. نتایج بهدست آمده از چنین پژوهشی توجه مدیران و محققان سازمانی را به ابعادی که اهمیت بیشتری دارند جلب خواهد کرد. لذا تصویر مشخص از ماهیت این پژوهش این بوده است که اهمیت و جایگاه توسعه کارآفرینی در سازمان و تاثیر آن بر فرایند توانمندسازی در کارکنان بانک صادرات استان آذربایجان غربی مشخص گردد.
.2 مواد و روش ها
این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و چون در این مطالعه محقق به دنبال بدست آوردن اطلاعاتی درباره دیدگاهها و نظرات افراد مختلف میباشد، لذا ماهیت تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی و به لحاظ روابط بین متغیرها از نوع همبستگی است.
جامعه آماری در برگیرنده کلیه کارکنا ن شعب بانک صادرات استان آذربایجان غربی می باشدکه تعدا آنها 570 نفر می باشد که برای تعیین اندازه نمونه نیز از فرمول کوکران استفاده شد که در حدود 230 نفر میباشد.
در انجام این پژوهش از روشهای نمونهگیری طبقهای و تصادفی استفاده شد. پس در انجام پژوهش ابتدا جامعه را طبقه بندی کرده و سپس نمونهای تصادفی از هر طبقه انتخاب خواهد شد. شایان ذکر است علیرغم اینکه 250 پرسشنامه بصورت تصادفی براساس نسبتهای بدست آمده هر طبقه در جامعه توزیع شدند، اما پس از پیگیریهای فراوان در حدود 238 پرسشنامه جمعآوری شد که 230 پرسشنامه قابل استفاده بود.
ابزار اصلی گردآوری داده ها پرسشنامه ای محقق ساخته است این پرسشنامه شامل 12 سوال برای سنجش توانمندسازی کارکنان و 16 سوال برا ی سنجش ابعاد کارآفرینی بوده است که برای بعد نوآوری 5 سوال، بعد مخاطره پذیری 6 سوال و بعد پیشگام بودن نیز 5 سوال در نظرگرفته شده است برای تعیین پایایی پرسشنامهها، ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب توانمندسازی و کارآفرینی 0/816و 0/74 به دست آمد و برای تعیین روایی آنها نیز با 89 نفر از اساتید مدیریت مشورت شد و نظر آنها در تهیه و اصلاح پرسشنامهها اعمال گردید و پس از برطرف کردن نکات مبهم، پرسشنامه نهایی در اختیار نمونه آماری قرار گرفت.