بخشی از مقاله
چکیده
هدف اصلی مطالعه حاضر بررسی معیارهای چهارگانه شروک در زمینه مهارتهای تفکر انتقادی در استفاده آموزشی از اینترنت و فضای مجازی است. شروک چهار معیار تفکر انتقادی که کاربر باید هنگام استفاده از اطلاعات اینترنتی در نظر بگیرد را ارائه نموده است. این معیارها عبارتند از: قابلیت اعتماد اطلاعات اینترنتی ، صلاحیت منبع ، بی غرض بودن محتوای سایت و نهایتا مرتبط بودن اطلاعات سایت.
از اینرو این استاندارها در میان دانشجوی کلاس درس مقدمات مدیریت آموزشی در دانشگاه خوارزمی نیمسال اول تحصیلی سال 1395 با استفاده مصاحبه مورد پیمایش قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی این معیارها در کلاس درس بصورت اقدام پژوهی نشان داد که در ارتباط با دو معیار قابلیت اعتماد و مرتبط بوودن 19 درصد پاسخهای دانشجویان انتقادی و 81 درصد غیر انتقادی بوده است.
در مورد معیار صلاحیت منبع 5 درصد پاسخهای دانشجویان انتقادی و 95 درصد غیر انتقادی بوده است. در ارتباط با معیار بی غرض بودن نیز 8 درصد پاسخها انتقادی و 92 درصد غیر انتقادی بوده است.در مجموع می توان چنین اظهار نمود که دانشجویان در ارتباط با هر چهار معیار حد اقل تفکر انتقادی را در استفاده از اطلاعات اینترنتی داشته اند. بنابراین لازم است سیستم های آموزشی برای مواجهه صحیح با تکنولوژی های ارتباطی و اطلاعاتی و محتوای آن ها اندیشیدن و اندیشهورزی را در دانشگاه ها و مراکز آموزشی با بهره گیری از تفکر انتقادی ترویج نمایند.
.1 مقدمه
تکنولوژیزدگی از مهمترین مشکلات مطرح در آسیب شناسی رفتاری است، بطوریکه فرایند یادگیری را مختل کرده و ارزشها را وارونه میکند و باعث می شود فراموش کنیم پویایی فرایند تدریس و یادگیری، رسالت و مقصد اصلی آموزش و پرورش است. مارشال مک لوهان1 اولین کسی بود که اهمیت شکل را در انتقال دانش دریافت. نظریه مشهور او که رسانه خود, پیام است، مبین این است که محدودیتهای ابزارهای انتقال بر روی محتوا تاثیر میگذارند.
اطلاعاتیکه از طریق بیتها منتقل میشوند به اشکال قابل استفاده توسط انسان تبدیل می شوند. یکی از این تحولات اساسی در سیستم های آموزشی کنونی ورود اینترنت به عرصه آموزشها و اهمیت یافتن آن به عنوان یک منبع آموزشی در دست فراگیران است در واقع آنچه که درارتباط با اطلاعات دردنیای کنونی ارزشمند است ، توانایی آموزش از طریق اینترنت و پردازش اطلاعات است.
اینترنت از یک سو رقیب فعالیتهای آموزشی در امر آموزش است و از سوی دیگر زمینه ساز اغلب چالشهای نوین به حساب می آیند.. در شرایط فوق، چگونه میتوان زمینههای لازم شناختی و انگیزشی لازم را در فراگیران ایجاد کرد تا به صورت خودانگیخته نسبت به محتوا و عملکرد رسانه ای واکنش نشان دهند و مواجهه خود با تکنولوژیهای ارتباطی و اطلاعاتی و محتوای آن ها را از راه تحلیل و تعمق، معنا بخشند.
یکی از مهمترین راههای دستیابی به هدف فوق، ترویج اندیشیدن و اندیشهورزی در دانشگاه ها و مراکز آموزشی با بهره گیری از ترویج » تفکر انتقادی « در فراگیران است، از اینرو همه دروس دانشگاهی باید به فراگیران کمک کند تا ضمن استدلال، مطالب را تجزیه و تحلیل و ارزشیابی کنند. تا بدین وسیله تفکر انتقادی در آنان شکل گیرد؛ زیرا تفکر انتقادی قدرتی ذهنی - جسمی در شخص ایجاد می کند که او را برای استفاده از ابزارهای آموزش غیر رسمی و مادام العمر آماده می سازد.
یکی از مهم ترین این منابع که امروزه به عنوان یک منبع اصلی در آموزش در دسترس افراد قرار گرفته و بخش عظیمی از نیازهای آموزشی فراگیران را تامین می کند اینترنت است. بطوریکه دانش آموزان و فراگیران از اطلاعات اینترنتی به عنوان بخش مکمل آموزشهای رسمی و گاها جهت پاسخگویی به سئوالات ذهنی و انجام تحقیقات درسی استفاده می نمایند.
از اینرو آنچه اهمیت می یابد شایستگی و صحت اطلاعات مورد استفاده توسط آنهاست. زیرا اینترنت و وب سایت جهانی بصورتی طراحی گشته است که هر کس می تواند اطلاعاتی اعم از علمی ، غیر علمی، عقاید شخصی، و غیر اخلاقی را در آن وارد نموده و با اهداف خاصی ذهن خوانندگان را هدایت یا منحرف سازد.
از اینرو آنچه در دریافت اطلاعات ایترنتی اهمیت می یابد مجهز بودن خوانندگان و کاربران اینترنتی به سواد انتقادی علاوه بر سواد اطلاعاتی است. بطوریکه افراد با مجهز شدن به آن بتوانند اطلاعات دریافتی از اینترنت را زیر سئوال برده و مورد ارزیابی و نقادی قرار دهند. زیرا در غیر اینصورت اینترنت نه تنها به رشد آگاهی ها کمک نخواهند کرد، بلکه به یک عامل مخل در رشد ذهنی و علمی افراد تبدیل گردد.
.2 تکنولوژیهای دیجیتالی
گفته می شود که هزاران سال قبل شمارش اعداد و ارقام با انگشتان که تعداد آنها ده تا بود آغاز شد. این روند تا زمانی که عدد صفر شناسایی شد ادامه داشت؛ یعنی هنگامی که لیبنیز1 اثبات کرد که تمامی اعداد تنها با استفاده از دو عدد صفر و یک قابل نوشتن هستند. نظم دودویی اعداد در قرن هفدهم مطرح شد و بعدها این شیوه در ساخت ماشین حسابهای ساده اتوماتیک مورد استفاده قرار گرفت.
این ماشین حسابها، توانایی انجام محاسبات مختلف را داشته و توسط حسابداران قابل حمل بودند. همچنین آنها به عنوان کامپیوترهای دیجیتالی شناخته می شدند و ارقام دو دویی یک و صفر قطعاتی تمهید یافته بودند که به عنوان عناصر اطلاعاتی مورد استفاده قرار می گرفتند ؛بنابراین، می توان گفت مبدأ تاریخی دیجیتال به اواسط این قرن برمی گردد. در این سالها ماشینهای دیجیتالی به عنوان ماشینهای جهانی مطرح شدند و در مدت کوتاهی جریانهای عددی از خاستگاه خود فراتر رفتند. در حال حاضر این اعداد نه تنها به انجام محاسبات عظیم کمک می نمایند ؛ بلکه، در ارائه و انتقال هر نوع اطلاعات ، پردازش متن ، تصاویر و صدا نیز مورد استفاده قرار می گیرند.
تحولات عظیمی که در اواخر این قرن رخ داده است جوامع را دچار تغییرات اساسی نمود. بطوری که این تغییرات باعث دگرگونی های عظیمی در آموزش و پرورش شده است : الگوهای آموزش و پرورش مدرسه محور را تبدیل به الگوهای یادگیری محور کرده و دوران آموزشهای دیجیتالی را آغاز نموده است ، دورانی که یادگیری به بیرون از مدرسه و دانشگاه راه یافته و در محیط خانه ، محل کار و در هر جای دیگری قابل دریافت است. در واقع همه این تحولات نتیجه رشد تکنولوژی های ارتباطی است.
مواد خام آموزشهای دیجیتالی میزان اطلاعات قابل انتقال در هر واحد زمان یا ثانیه است. از این رو این واحدهای اطلاعاتی دنیای ما را تسخیر نموده اند و آموزش دیجیتالی مانند ژنهایی که از یک نسل به نسل دیگر انتقال می یابند با ظرفیت نامحدود و در جهت ترکیب با سایر واحد ها و با سرعتی در امتداد شبکه های دیجیتالی حرکت می کنند.
بنابراین تمامی اشکال مختلف و گوناگونی اطلاعات صرفا با دو رقم یک و صفر به دنیایی که ما در آن زندگی می کنیم ارائه می شوند. این فرایند شناختی همان دیجیتالی شدن است. یعنی تبدیل اطلاعات به ارقام دوگانه صفر و یک . فن آوری دیجیتالی فرایندی بی نظیر است که شناخت و تطبیق با این فرایند ارتباطات و اطلاعات یکی از مشکلات بزرگ پیش روی آموزش و پرورش می باشد.
.3 شاخص های تفکر انتقادی در استفاده از تکنولوژی های آموزشی دیجیتالی
پائولو فریره از متفکران انتقادی معاصر تفکّر انتقادی را هدف آموزش و پرورش تلقّی می کند وی به جای واژه تفکر1 از تعمق2 استفاده کرده و از آموزش و پرورش متداول انتقاد نموده و می گوید : آموزش و پرورش تبدیل به نوعی عمل ذخیره سازی شده است که در آن دانش آموز صرفا ذخیره کننده است و به جای برقراری ارتباط دو جانبه، معلّم اعلامیه هایی ارائه می کند که دانش آموز صبورانه آنها را دریافت حفظ وتکرار می کند.
فریره بر این اساس روشی را پیشنهاد می کند که برتفکّر نقادانه3 بر اساس واقعیت های عینی در زندگی فرد اشاره می کند. روش طرح مسأله که توسط فریره مطرح می شود، مستلزم تبادل افکار و عقاید از طریق گفتگو است که معلّم و شاگرد هر دو در پژوهش نقادانه همراه یکدیگرند و به این ترتیب آنها به تفکّر انتقادی درباره زندگی خود برانگیخته می شونداین. فرایند نهایتاً به پراکسیس4 یعنی عمل براساس تفکّر انتقادی منجر می شود که در روش فریره هدف محسوب می شود
چت مایرز مؤلف کتاب آموزش تفکر انتقادی عقیده دارد: تفکر انتقادی یعنی قدرت تنظیم کلیات - توانایی ایجاد یک
چارچوب تحلیلی - پذیرفتن احتمالات نوین - پرهیز از پیشداوری ها - و توقف داوری - تردید سالم، پرهیز از تعجیل در قضاوت -
همچنین بلک - 1959 - 5 معتقد است منتقد یا فردی که دارای تفکر انتقادی است کارهایش را بطور اثر بخشی انجام می دهد و برای قضاوت های خویش دلیل ارائه می کند
بونو - 1990 - 6 بیان می کند - منتقد فردی است که کارش را بطور موثری انجام می دهد و قادرست برای قضاوت خویش دلایلی را ارائه کند
گانگنه - - 1993 معتقد است که تفکر انتقادی شامل اصول و آرمانهاست که آرمانها برای متفکران انتقادی استاندارد هایی فراهم می کنند که عبارتند از تمایز خوب از بد و ارائه دلایل اهمیت دارند
- موره و پارکر - : - 1994 تفکر انتقادی تعیین هشیارانه و آگاهانه پذیرفتن و رد کردن یا قضاوت معلق است
- هاشمیان نژاد - - 18 : 1380 در تعریف تفکر انتقادی می گوید: تفکری است مستدل و منطقی به منظور بررسی و تجدید نظر عقاید، نظرات، اعمال و تصمیم گیری های درباره آن ها بر مبنای دلایل و شواهد موید آن ها و نتایج درس و منطقی که پیامد آن ها است.
و نهایتا می توان برای تکمیل بحث و تبیین مفهوم تفکر انتقادی به تمایزی که لیپمن بین تفکر عادی و انتقادی قائل شده است اشاره نمود. لیپمن مولفه های تفکر انتقادی را عبارت از تخمین زدن، ارزشیابی کردن، طبقه بندی، فرض کردن، استنتاج منطقی، اصول درک شده، توجه به روابط متقابل ،فرض کردن، پیشنهاد با دلیل، قضاوت با معیار می داند