بخشی از مقاله

چکیده

موضوع: تحقیق حاضر باهدف تبیین ویژگیهای کارآفرینی فردی دانشجویان و ارتباط آن با سن، جنسیت، رشته تحصیلی، مقاطع تحصیلی و تبیین تأثیر مؤلفههای آموزش خلاقانه بر کارآفرینی فردی دانشجویان در دانشگاه ارومیه انجام شد.

روش شناسی: با نمونهگیری تصادفی ساده تعداد 375 نفر بر اساس جدول مورگان انتخاب و داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته گردآوری شد. بررسی تفاوت بر اساس جنسیت از طریق آزمون tمستقل، براساس رشته تحصیلی، سن و مقطع تحصیلی از طریق آزمون تحلیل واریانس و همبستگی بین ویژگیهای کارآفرینی و سن و مقاطع تحصیلی از طریق آزمون ضریب همبستگی پیرسون و مقایسه ویژگیهای کارآفرینی فردی با سطح متوسط از طریق آزمون t تک نمونهای انجام شد.

نتایج: با بالا رفتن سن و مقاطع تحصیلی از فوقدیپلم تا دکتری، ویژگیهای کارآفرینانه کاهشیافته و بین زنان و مردان تفاوت معنی داری وجود نداشته است. این به معنای کاهش ویژگیهای کارآفرینانه با افزایش سطح تحصیلات و گروه سنی و محافظهکاری و ریسک ناپذیری، کاهش انگیزه، خلاقیت، سختکوشی دانشجویان هست.

مقدمه

مفهوم کارآفرینی نخستین بار موردتوجه اقتصاددانان قرار گرفت و از قرن شانزدهم تاکنونتقریباً کلیه مکاتب اقتصادی آن را موردتوجه قرار دادهاند. کانتیلون1 در مقام یک اقتصاددان، در قرن هفدهم یکی از نخستین نظریهها را در مورد کارآفرینی عرضه کرد. اما از اواسط قرن بیستم روانشناسان، جامعه شناسان و دانشمندان علم مدیریت نیز وارد عرصه نظریهپردازی درزمینه کارآفرینی شدند. روانشناسان بیشتر به بررسی ویژگیهای روانشناختی کارآفرینی پرداخته و جامعه شناسان و اندیشمندان علم مدیریت، تأثیر فرهنگ و محیط هر فرد را در اقدام به کارآفرینی مهم دانسته اند

کارآفرینی به عنوان پدیده ای که اصلی ترین سرمایه مورد نیاز آن خلاقیت، جسارت، پیشرفت و بهره گیری به موقع از فرصت هاست، از مهم ترین منابع بالقوه اقتصادی، افزایش بهره وری، کالا وخدمات جدید محسوب می گردد، همینطورکارآفرینی از منابع مهم و پایان ناپذیر همه جوامع بشری است. منبعی که به توان خلاقیت انسان ها بر می گردد. از یک سو ارزان و از سوی دیگر بسیار ارزشمند و پایان ناپذیر است.

امروزه همگان دریافته اند که جوامعی که به منابع انسانی متکی بوده اند تا به منابع زیرزمینی، در بلند مدت موفق تر بوده اند. با نگاهی به روند رشد و توسعه جهانی در می یابیم که با افزایش و گسترش فناوری های پیشرفته، نقش و جایگاه کارآفرینان به طور فزاینده ای بیشتر می شود به بیان دیگر ارتباط مستقیمی بین پیشرفت فناوری و ضرورت آموزش کارآفرینان وجود دارد. اکنون در عرصه جهانی افراد خلاق، نوآور و مبتکر به عنوان کارآفرینان منشاء تحولات بزرگی در زمینه های صنعتی، تولیدی و خدماتی شده اند و از آنان نیز به عنوان قهرمانان ملی یاد می شود

مطالب مطرح شده نشانگر اهمیت و جایگاه بالای کارآفرینی در جامعه هست که این امر ارتقای آن را در جامعه ضروری میکند و از آنجایی که رسیدن به کارآفرینی و یا کارآفرین شدن یک فرایند پیجیده ای است برای تحقق این امر آموزش می تواند نقش مهمی را ایفا کند که تحقیق حاضر به دنبال تبین این مهم می باشد. نتایج تحقیقات مرتبط با موضوع این تحقیق نیز نشانگر توجه به آموزش و کارآفرینی است از آن جمله: تحقیق ربیعی، زهرا و صدیقی، حسن - 1394 - نشان داد: از میان متغیرهای، آموزشی و دانشگاهی تأثیرگذار بر کارآفرینی دانشجویان، روشهای تدریس خلاق و انطباق دروس با پیشرفتهای علمی دارای بیشترین تأثیر و ارزشیابی مستمر و منظم از دانشجویان دارای کمترین تأثیر بوده اند.

از بین متغیرهای تاثیرگذار بر روحیه کارآفرینی دانشجویان، متغیرهای اعتماد به نفس و خودباوری و آینده نگر بودن دارای بیشترین تأثیر، سخت کوشی و توانایی مدیریت خلاقانه دارای کمترین تأثیر بوده است و از میان متغیرهای عامل سازمانی حمایت از پایان نامه ها و پژوهشهای مرتبط با کارآفرینی بیشترین تأثیر و توسعه گروههای کارآفرینی و بینش مشترک کمترین تأثیر را دارند بین جنسیت، داشتن مهارت، تجربه راه اندازی کار و تمایل به راه اندازی کار با عوامل مؤثر در ایجاد روحیه کارآفرینی رابطه مثبت و معنی داری وجود نداشته است.

در مطالعه دیگر، طالبی،کامبیز و زارع یکتا،محمدرضا - 1387 - نشان دادند: آموزش کارآفرینی و نقش آن در ایحاد و توسعه ی شرکت های کوچک و متوسط. به این نتیجه رسیدند که: تشویق دانشجویان به شرکت در دوره های مرتبط با کارآفرینی به صورت غیرمستقیم با ارائه ی الگوهای موفق کسب وکار؛ آموزش های مرتبط با کسب وکار توسط استادان با تجربه که خود در ایجاد و مدیریت کسب وکار نقش داشته اند، مدیرانی که با تکیه بر اصول علمی کسب وکار، شرکتی را راه اندازی و مدیریت کرده اند، یا فارغ التحصیلان این فرآیند باعث توسعه کارآفرینی می شود.

 نتایج تحقیق شاه حسینی، علی و میرآخونی،علی - 1392 - نشان داد: سطح کارآفرینی فردی در میان دانشجویان مدیریت فرهنگی خوب ارزیابی شده بوده ولی تا سطح مطلوب فاصله داشته است.

بین مؤلفه های خطرپذیری، نیاز به استقلال و تحمل ابهام با جنسیت رابطه معکوس در بین مردان و زنان وجود داشته است. بین مؤلفه های خطرپذیری و نیاز به توفیق و سن ارتباط معکوس وجود داشته است. یعنی با افزایش سن دانشجویان سطح این مؤلفه ها کاهش می یافته بوده است. بین مؤلفه های برخورداری از مرکز کنترل درونی، تحمل ابهام و توان مذاکره و سن ارتباط مسقیم وجود داشته است و بین مؤلفه گرایش به خلاقیت و سن ارتیاط معنی داری یافت نشده بوده است.

در عصر اطلاعاتی یا عصر فراصنعتی از اهمیت کار یدی، اشتغال و حتی زندگی به شیوه عصر سنتی و صنعتی کاسته شده و به جای آن، نیروی انسانی کیفی که توان خلاقیت و نوآوری با به کارگیری فکر و اندیشه را دارد، اهمیت پیدا کرده است.

در چنین فضایی که تفکر و اندیشه ارزش است، جوامعی می توانند توسعه یابند که از منبع انسانی که منشأ فکر و ایده و حیاتی ترین عنصر ارزش آفرینی است، حداکثر بهره وری را داشته باشند. تا جایی که برخی از محققین موضوع کارآفرینی، خلاقیت و نوآوری را مثل دو روی یک سکه می بینندمثلاً دراکر1 معتقد است که خلاقیت و کارآفرینی آنچنان لازم و ملزوم یکدیگر هستند که می توان گفت کارآفرینی بدون خلاقیت و نوآوری حاصل ندارد به همین دلیل است که گفته می شود کارآفرینان کارها را به سمت پیشرفت و توسعه سوق می دهند

کارآفرین فرآورده های جدید را معرفی می کند، از راه های جدید برای انجام دادن کارها استفاده می کند و روش های جدید تولید را به کار می برد. منابع جدید را شناسایی کرده و بازارهای جدید را کشف می کند. کارآفرین فردی است خلاق که با نوآوری خود همواره موجب انقلاب در زندگی روزمره می شود

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید