بخشی از مقاله
چکیده
امنیت غذایی از جمله شاخص های توسعه یافتگی به شمار می رود. امنیت غذایی به دسترسی همه افراد یک جامعه، در تمام ادوارعمر به غذای کافی و سالم برای داشتن زندگی سالم و فعال گفته میشود. جوامع روستایی به عنوان قطب اصلی تولیدکنندگان غذا در تامین امنیت غذایی نقش کلیدی را ایفا می کنند و در این بین نقش زنان روستایی غیر قابل انکار است. نکته ی مهم در این خصوص این است که زنان زمانی می توانند نقش خود را در فرایند امنیت غذایی به درستی ایفا کنند که دانش، نگرش و توانایی های درستی در خصوص آن داشته باشند. در این پژوهش، به تبیین دیدگاه زنان روستاهای شهرستان 1باوی استان خوزستان در خصوص شاخص های مرتبط با امنیت غذایی پرداخته شد. تحقیق حاضر به روش توصیفی -همبستگی اجراشدوابزار تحقیق از نوع پرسشنامه بود. برای بررسی روایی پرسشنامه از نظرات اساتید کمک گرفته و پایایی پرسشنامه با استفاده از آزمون پیشاهنگ و محاسبه ی آماره ی آلفای کرونباخ تایید شد. جامعه ی آماری تحقیق، زنان روستایی بودند که در فرایند تولید، نگهداری و عرضه ی مواد غذایی به بازار مصرف نقش مستقیم دارند. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS تحت ویندوز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. زنان مجموعه ای از شاخص های مرتبط با امنیت غذایی را با توجه به ویژگی های فردی و حرفه ای خود به عنوان مهمترین شاخص های مرتبط با امنیت غذایی اولویت بندی نمودندکه می توان آنها را در قالب عوامل اقتصادی ، اجتماعی، آموزشی، و حمایتی دسته بندی کرد.
واژگان کلیدی: زنان روستایی، امنیت غذایی، شاخص های امنیت غذایی، غذای سالم
مقدمه
باتوجه به اهمیت تأمین مواد غذایی در فرآیند توسعه اقتصادی، بحث امنیت غذایی همواره در کشورهای در حال توسعه مطرح بوده است.[13] در گذشته امنیت غذایی مترادف با رشد تولید غذا خصوصا در کشورهای کم درآمد و کم غذا تعبیر می شد اما رشد جمعیت از یک سو و افزایش تعداد گرسنگان از از سوی دیگر نشان داد که این دیدگاه درست نیست. به همین دلیل در هشتمین نشست کمیته امنیت غذایی جهان که در سال 1983 تشکیل شد مفهوم امنیت غذایی تغییر کرد و هدف نهایی امنیت غذایی در جهان تامین غذا برای همه مردم در تمام اوقات ذکر شد. با توجه به این مفهوم جدید، کنفرانس بین المللی تغذیه در نشست سال 1992 خود بر روی تعریفی که بانک جهانی از امنیت غذایی کرده بود، تاکید کرد. بر اساس این تعریف، امنیت غذایی عبارت است از: دسترسی همه مردم در تمام اوقات برای غذای کافی و سالم برای داشتن یک زندگی خوب و فعال .[1]
سه عنصر »موجود بودن غذا«، »دسترسی به غذا« و »پایداری در دریافت غذا« محورهای اصلی این تعریف می باشند که »موجود بودن غذا« شامل میزان مواد غذایی در مرزهای ملی از طریق تولید داخلی و واردات مواد غذایی می باشد و مفهوم »دسترسی به غذا« نیز دسترسی فیزیکی و اقتصادی به منابع جهت تأمین اقلام غذایی مورد نیاز جامعه و »پایداری در دریافت غذا « ثبات و پایداری دریافت ارزش های غذایی مورد نیاز جامعه می باشد.[8]در جوامع کنونی تغذیه تنها امری در جهت رفع نیازهای اولیه همچون گرسنگی و تشنگی چون گذشته بشری نیست، بلکه بخشی از فعالیت های اجتماعی روزمره بشر است که ارزش نمادین دارد.[8 ]اسمیت و همکاران - 1999 - ، برای بررسی دلایل نبود امنیت غذایی در کشورهای در حال توسعه دو فاکتور اصلی اثرگذار برامنیت غذایی را عرضه غذای کافی و قدرت خرید افراد معرفی کردند.آنان نتیجه گرفتند که برخلاف قدرت خرید، عرضه غذا دارای اثرات متقابل اندکی با امنیت غذایی است و فقر شدید مهمترین عامل در نبود امنیت غذایی است. آنها اجرای صحیح هدف های سیاسی مشخص را در جهت بهبود امنیت غذایی مؤثر دانستند.[9]براساس مطالعه انجام شده توسط رهبر و مبینی دهکردی، عوامل مؤثر بر عرضه مواد غذایی براساس نتایج مطالعات امنیت غذایی در سطح بین الملل شامل جمعیت، تولیدات، قیمت، صادرات، و واردات و درآمد ملی میباشد و متغیرهای مؤثر بر عرضه باثبات مواد غذایی شامل محیط تولید - اقلیم و خاک - ، فناوری، اقتصاد تولید، الگوی تولید، ساختار تولید و الگوی مصرف از یافتههای پژوهش آنها می باشد.[7]
ناامنی غذایی و گرسنگی می تواند علاوه بر تأثیر بر سلامت جسمی، تبعات اجتماعی و روانی نیز به همراه داشته باشد، از اینرو پایش امنیت غذایی و مقابله با ناامنی غذایی و گرسنگی در جامعه لازم و ضروری به نظر می رسد با افزایش بعد خانوار نا امنی غذایی بیشتر شده و بالعکس با افزایش درآمد سرانه سالانه، جایگاه شغلی و میزان تحصیلات سرپرست خانوار ناامنی غذایی کاهش یافت.نتیجه اینکه تأثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بر امنیت غذایی بوده و شیوع بالای مشکلات تغذیه ای را در جامعه نشان می دهد .[6] برای بهبود وضعیت امنیت غذایی خانوار لازم است به ارتقای تحصیلی افراد خانوار و ارتقای شغلی و اقتصادی خانوار توجه بیش تری شود. هم چنین، سیاست های کنترل جمعیت با تاکید بیشتری پیگیری شود.[4] زنان نقش حیاتی در پیشبرد توسعه کشاورزی و امنیت غذایی دارند، زنان بازیگران اصلی در زنجیره غذایی هستند، زنان در بسیاری از جنبه های زندگی روستایی مانند: تجارت و بازاریابی، اشتغال و همچنین بسیاری از فعالیت های بدون مزد مانند رسیدگی به محصولات کشاورزی و حیوانات، جمع آوری آب و چوب، سوخت، مراقبت از خانواده، مدیریت مصرف خانگی و آماده سازی مواد غذایی نقش دارند.[13] از این رو نقش زنان در تأمین غذای کافی و سالم در جامعه ی روستایی بسیار با اهمیت است.
در این تحقیق سعی شده است اولویت بندی دیدگاه زنان روستایی در مورد شاخص های مرتبط با امنیت غذایی درروستاهای شهرستان باوی در استان خوزستان پرداخته شود. در واقعاز دیدگاه زنان روستایی شاخص های مرتبط با امنیت غذایی کدامند؟ زنان روستایی به طور بالقوه نقش اصلی را در تحقق امنیت غذایی ایفا می کنند. لیکن توجه به این نکته ضروری است که زنان روستایی در تحقق نقش خود در دستیابی به امنیت غذایی با چالش های زیادی مواجه اند .[10] در سراسر جهان زنان به عنوان رکن اساسی واحدهای تولیدی، همواره مطرح بوده اند و ساختار اقتصادی خانواده بدون حضور آن ها، پایداری نخواهد داشت. آنان با تولید بین 60 تا 80 درصد محصولات غذایی در اکثر کشورهای در حال توسعه، بار مسئولیت تولید نیمی از مواد غذایی را در سطح جهان به دوش می کشند. بتابراین زنان روستایی نقش کلیدی، به خصوص در مواقع بحرانی و در تضمین سلامت و امنیت غذایی ایفا می کنند. لیکن با وجود نقش مهم و سهم مهم این قشر از جامعه تامین مواد غذایی در جهان، غالبا در راهبردهای توسعه مورد کم توجهی و بی توجهی قرار می گیرند.[2]
صرف نظراز دستیابی به پیشرفت های اقتصادی، زنان نقش اساسی را در کشاورزی و توسعه روستایی کشورهای آسیایی ایفا می کند. بدیهی است که محدودیت های اساسی که مخالف پیشرفت نقش مؤثر زنان در توسعه است وجود دارد به طور مثال رسوم و عقاید سنتی از جمله این محدودیت ها هستند. مدلهای پدر سالاری و انگیزه پدر سالاری به وسیله فرهنگ یا نواحی تحت فرمان مفسر این است، همچنین بیسوادی زنان باعث شد زنان با انتخاب آزادی حرکت عظیمی را برای حمایت از خود داشته باشند. در نتیجه این وضعیت سهم زنان در کشاورزی و سایر بخش های اقتصادی پنهان مانده بود و برای اندازه گیری های اقتصادی حساب نمی شد. نتیجه اینکه نقش زنان به طور عمومی در طرح ها و برنامه ها نامعلوم مانده بود. در واقع اینها رفتارهای تبعیض آمیزی بودندکه نقش زنان را به عنوان مولد، دستیابنده به منابعی که می توانست سبب ارتقا جامعه وسهم آنها در اقتصاد جامعه باشد را محدود می کرد.[14]زنان روستایی به لحاظ عدم آشنایی با بازار فروش و سلایق مصرف کنندگان نمی توانند تولیدات خود را به شکل مناسب به بازار عرضه کنند.به همین منظوربرگزاری نمایشگاه های ملی، منطقه ای و محلی در سطوح مختلف علاوه بر بازاریابی باعث ایجاد حس خودباوری و اعتماد در زنان روستایی می شود و زمینه های حضور او را در صحنه های اجتمایی و اقتصادی فراهم می سازد.[8]
کاپلان در کتاب خود تحت عنوان" غذا، سلامت و هویت"معتقد است که بسیاری از باورهای غذایی از جمله توزیع غذا در سطح خانوار جزء یادگیری های فرهنگی بوده که از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود، او معتقد است که آنها از بچگی از محیط خانواده و اجتماع خود در رابطه با قدرت زنی و مرد و اهمیت اجتماعی آن یاد گرفته اند. با این تفاصیل زنان به عنوان عناصری که نقش اساسی در شکل گیری فرهنگ تغذیه در خانواده را ایفا می نماید معرفی می گردند.[9]عادات تغذیه ای یک جامعه تحت تأثیر عوامل مختلف اجتمایی مانند فرهنگ که شامل باورها و ارزش های درونی افراد است، وضعیت اقتصادی و اهرم های سیاسی و پیشینه تاریخی قرار می گیرد. این عوامل تا حدی تأثیر گذار هستند که عادات غذایی، تا حدود زیادی از اجزا ثابت فرهنگ هر جامعه محسوب می شوند. و در صورت نقصان در هر یک از موارد یاد شده نتیجه مطلوب عاید برنامه ریزان در این مورد نخواهد شد.[5]
زنان به رغم اینکه نقش های اصلی را در زنجیره غذایی دارند، یک گروه حساس به نا امنی تغذیه ای می باشند. مشکل نا امنی تغذیه ای در میان زنان در قسمت های جنوب و بخصوص جنوب شرقی آسیا شایع می باشد. عوامل این آسیب پذیری، از عوامل اقتصادی تا اجتماعی، فرهنگی، حقوقی و روانشناسی امتداد دارند. حساسیت به نا امنی تغذیه ای تأثیر مشخصی بر سلامت زنان و بچه ها دارد و همچنین تأثیرات اجتماعی و اقتصادی به لحاظ فرصت های کم برای تحصیل و ازدواج زود موقع دارند.[13]در مطالعه ای در سودان نتایج نشان داد که بیشتر زنان روستاهای این منطقه در سودان توانایی بیشتری نسبت به مردان دارند در اصطلاح توانایی استفاده کردن و تعیین کردن منابع را دارند و امنیت غذایی خانوار را بهبود می بخشند. زنان روستاهای سودان نقش قاطعی در بهبود امنیت غذایی بازی می کنند و سهم آنان درتولید غذا و بالا بردن کیفیت رژیم غذایی و تنوع مصرف زیاد است. این مطالعه براین موضوع دلالت دارد که زنان در این زمینه به طور قاطع می توانند با حمایت ها وامتیازات طبیعی و محلی بر بهبود امنیت غذایی تأثیر بسزایی داشته باشند.[11]
مرکز آمار ایران در سال 1376 اعلام کرد که فعالیت های روزمره زنان روستایی، در امور کشاورزی، ماهیگیری، چنگلداری، فراوری و بازاریابی مواد غذایی، حاکی از لزوم حضور زنان در تولیدات روستایی می باشد.[3] در دسترس بودن عرضه ی مواد غذایی برای دستیابی به امنیت غذایی خانوار حیاتی است. استفاده از دانش بومی ابزاری قدرتمند در حل کمبود مواد غذایی و حفظ امنیت غذایی خانوار باقی مانده است. در مناطق روستایی سودان زنان اغلب مسئول پردازش و ذخیره سازی مواد غذایی،جمع آوریآبوهیزمبرایتولیددرآمدوامرارمعاشهستند. دراین مطالع هارزشنقشوتوانایی زنان رادرمدی ریتمنابعبااستفاده از دانش بومی برای تامین غذا را در مناطق روستایی سودان نشان می دهد. زنان نقش بیشتری در دستیابی به امنیت غذایی خانوار به ویژه در میان جوامع روستایی سودان را دارند. زنان این منطقه برای پردازش مواد غذایی و افزایش دسترسی به آن نقش بسزایی دارند.[12]
روش تحقیق
روش تحقیق این مطالعه پیمایشی می باشد که از جمله روش های توصیفی است. جامعه آماری مطالعه، زنان روستایی اندکه در فراوری و تبدیل فرآورده های غذایی به صورت فعال مشارکت دارند. تمامی آنان 60 - نفر - به صورت سرشماری انتخاب و مورد پرسش قرار گرفتند. لازم به ذکر است که با توجه به کم بودن حجم جامعه نمونه گیری انجام نشد و از شیوه ی سرشماری استفاده شد. برای جمعآوری اطلاعات مورد نیاز،محققان پرسشنامهای راطراحی کردند و پس از تایید و روایی آن از سوی متخصصان و صاحبنظران، اقدام به تایید پایایی در قالب مطالعه پیشاهنگ در روستاهای منطقه مورد نظر شد. ضریب آلفای کرونباخ به دست آمده پرسشنامه دراین مطالعه 89 است که نشان میدهد پرشنامه دارای پایایی مناسبی برای انجام مطالعه اصلی است. پرسشنامه شامل 6 بخش - مشخصات فردی ، نقش آفرینی زنان در فرایند امنیت غذایی، عوامل اقتصادی ، عوامل اجتماعی ، عوامل آموزشی وعوامل حمایتی - و داده های جمع آوری شده نیز به وسیله نرم افزار Spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج و بحث