بخشی از مقاله

چکیده

این پژوهش، مطالعه ایست کتابخانه که با هدف تبیین عوامل بازدارنده مشارکت زنان روستایی در راستای توسعه روستایی با مرور تحقیقات گذشته صورت پذیرفت.با توجه به دلایل مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، تعادل مطلوب و قابل قبول در امر مشارکت عادلانه زنان برقرار نشده است و مشارکت آنان درابعاد مختلف به لحاظ برخی از تنگناهای ساختاری حاکم بر مناطق روستایی، با موانع و مشکلاتی روبرو است. بنابر این لازم است سیاستگذاران و برنامه ریزان توسعه درطراحی برنامه های توسعه به سهم بالای زنان در برنامه های توسعه توجه داشته باشند و برنامه هایی طراحی کنند که متناسب با نیازهای زنان باشد و در بهبود وضعیت زندگی زنان نیز مؤثر باشد.

کلمات کلیدی: توسعه پایدار، ابعاد توسعه پایدار، چالش های توسعه

.1 مقدمه
مفهوم مشارکت از دو قرن پیش وارد نظام های سیاسی و سپس قلمرو صنعت بازرگانی و اقتصاد گردید.اما در سه دهه اخیر به شدت مورد توجه متخصصان توسعه وسیاستمداران قرار گرفته است. فلسفه اصلی مشارکت استفاده از نظر و فکر دیگران در تصمیم گیری هاست. زیرا مسائل زندگی اجتماعی به قدری پیچیده و دارای جوانب گسترده است که تعداد معدودی ازافرادی که در رأس جامعه قرار دارند و یا معدود نخبگان جامعه به تنهایی قادر به حل آنها و تشخیص راه صواب نیستند و نیازمند رایزنی عمومی و تبادل نظر با دیگران می باشند - شاعری،. - 1383 مشارکت یکی از پدیده هایی است که حاصل کنش متقابل انسان هاست و در واقع اقدامی متقابل، مؤثر و کاراست که برای اهدافی اجتماعی صورت میگیرد.

امروزه مشارکت به عنوان شاخصی مهم در ادبیات توسعه پایدار محسوب می شود و توسعه منابع انسانی عامل کلیدی و پیش شرط ضروری برای دستیابی به این توسعه به شمار می رود. در دنیای کنونی رسیدن به هدف توسعه، مشارکت همه اقشار و گروهها را می طلبد. ودر این میان تردیدی نیست که نقش زنان به عنوان نیمی از پیکر یک جامعه نقشی بسیار عظیم و نیرومند دارد - موحد و همکاران،. - 1385 امروزه اهمیت توسعه روستایی و نقش حیاتی آن در توسعه و پیشبرد کشورها و بویژه کشورهای در حال توسعه بر هیچ کس پوشیده نیست و به باور کار شناسان و دست اندرکاران امر، تحقق این مهم درگرو توسعه منابع انسانی است.

به همین اعتبار، اولویت رشد و توسعه منابع انسانی بر سایر وجوه توسعه روستایی،امری انکار ناپذیر می باشد - یعقوبی،. - 1384 مطالعات اجتماعی نشان از آن دارد که دستیابی به توسعه پایدار بدون مشارکت فعال زنان در تمامی عرصه ها اعم از عرصه های خانوادگی،اقتصادی و اجتماعی امکان پذیر نیست.اما مطالعات اخیر نشان می دهد که عوامل اجتماعی-فرهنگی انتظارات متفاوت جامعه از مرد و زن موانع مهمی را بر سر راه مشارکت زنان به وجود آورده است - صفری به نقل ازکتابی،. - 1387 متأسفانه در بسیاری ازبرنامه های توسعه، نقش اساسی و تعیین کننده زنان به فراموشی سپرده شده است و این خود عدم موفقیت بسیاری از برنامه ها و پروژه های توسعه علی الخصوص در مناطق روستایی جهان شده است.

نبود منابع آماری دقیق در زمینه شناخت نوع و میزان مشارکت زنان در روستاها، بی اهمیت دانستن نقش آن ها از سوی برنامه ریزان توسعه و نبود مهارت علمی در مطالعه وضعیت این زنان، سبب شده است تا آنان وابسته مردان به شمار آیند و هرگز از استقلال اجتماعی و اقتصادی برخوردار نباشند - امینی وشاپورآبادی،. - 1386 با توجه به چنین وضعیتی اولین سؤالی که به ذهن متبادر می شود این است که موانع و محدودیت های مشارکت زنان چیست؟علل و عوامل - فرهنگی ، اجتماعی، اقتصادی، فردی و خانوادگی - مؤثر بر فرآیند و میزان مشارکت، نابرابری و غیر عادلانه بودن فرصت های مشارکت برای زنان و قدرت اثر گذاری آنان بر فرآیند توسعه، مسئله تحقیق حاضر بوده و شناسایی ابعاد آن ، هدف این پژوهش است.

هدف کلی از تحقیق حاضر بررسی موانع مشارکت اجتماعی زنان روستایی می باشد. و اهداف ویژه ای که این تحقیق دنبال می کند عبارتند از:

1 بررسی وضعیت مشارکت زنان در برنامه های توسعه با توجه به تحقیقات گذشته؛ 2 توصیف ویژگی های اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی زنان روستایی و تعیین رابطه آنها با میزان مشارکت اجتماعی زنان روستایی.

سابقه مشارکت به قدمت تاریخ بشر است و از نیمه دوم قرن بیستم این مفهوم با نگرشی نو به موضوعی کلیدی بدل شده است - سعیدی، 1382 - .به طوری که مشارکت را اساس زندگی اجتماعی و جامعه بشری می دانند. فلسفه اصلی مشارکت استفاده از فکر و نظر دیگران در تصمیم گیری هاست.زیرا مسائل زندگی اجتماعی به قدری پیچیده و دارای جوانب گسترده است، که تعداد معدودی از افرادی که در راس جامعه قرار دارند و یا معدود نخبگان جامعه به تنهایی قادر به حل آنها و تشخیص راه صواب نیستند و نیازمند رایزنی عمومی و تبادل نظر با دیگران می باشند - شاعری ،. - 1383 اکثریت نظریه پردازان توسعه مشارکت را جزء ضروری توسعه میدانند.

در این رابطه چمپرز - - 1387می گوید:مشارکت علی رغم گستردگی تعاریف و مفاهیم و وجود ابهامات درتبیین مفهوم آن، شرط اساسی برای توسعه است.شواهد گوناگون نشان میدهد که تا کنون کانون توجه برنامه ریزان، مسائل روستایی بوده و به زنان روستایی کمتر توجه شده است و این مسئله اثرات زیان باری در پی داشته که تأثیر آن در کشورهای جهان سوم بیشتر مشهود است،این در حالی است که طبق آمار و ارقام موجود زنان روستایی نقش عمده ای در تولید محصولات گوناگون زراعی،دامی،صنایع دستی و تبدیلی بر عهده دارند و در عین حال با موانع و مشکلات زیادی در انجام فعالیتهای خود مواجه هستند - شامحمودی و همکاران،. - 1387 ردی وهمکاران - 1973 - ، در تحقیقی در امریکا نشان دادند که به رغم افزایش برابری زنان و مردان تفاوت عمده ای بین مشارکت دو جنس وجود دارد.

همچنین تنویر - 2004 - ، بیان می کند که نابرابری های جنسی با مردان از عوامل فرهنگی است که بر مشارکت زنان روستایی تأثیر منفی می گذارد.از طرفی،در طراحی بسیاری از برنامه های توسعه اینگونه فرض شده است که مردان نان آور و سرپرست خانوار هستند و زنان فقط به عنوان همسر آنها می باشند، همچنین فرض شده است که توسعه بر مردان و زنان به یک اندازه تأثیر می گذارد و همانطور که منجر به بهبود وضعیت زندگی مردان میشود،میتواند منجر به بهبود وضعیت زندگی زنان نیز بشود - جمشیدی و همکاران،. - 1383 در حالی که در دنیای کنونی، رسیدن به اهداف توسعه، بدون استفاده از ذخیره عظیم زنان امری غیر ممکن خواهد بود.

به دیگر سخن،یکی از شاخص های نوسازی اقتصاد ملی و توسعه اجتماعی، مشارکت زنان و نحوه ایفای نقش آنان در ساختارهای اقتصادی است. با این وجود، هنوز در جوامع مختلف، به دلایل گوناگون فرهنگی،اجتماعی و اقتصادی،تعادل مطلوب و قابل قبولی در امر مشارکت عادلانه زنان در جهت توسعه وبروز خلاقیت ها و استعدادهای آنان برقرار نشده است - کامرون و همکاران،. - 2001کار و پونیا - 1988 - به بررسی مشارکت زنان در فعالیتهای خانه و مزرعه پرداختهاند. نتایج این تحقیق نشان داده است که سطح توسعه روستا، طبقه اجتماعی، وضع اقتصادی و سطح تکنولوژی خانواده رابطه مثبت و معنیداری با زمان کار زنان داشته است .

نتایج این تحقیق نشان میدهد که بین تعداد زنان روستایی درگیر در امور کشاورزی با سن آنها و وسعت زمین رابطه منفی و معنیداری وجود دارد.در مطالعه دیگری، الیسیا و همکاران - 2010 - به بررسی عوامل بازدارنده مشارکت اجتماعی زنان در مناطق روستایی پرداختهاند. نتایج نشان داد که در مجموع زنان روستایی مورد مطالعه از میزان مشارکت بسیار پایینی در فعالیتهای مختلف برخوردار بوده و عواملی همچون سطح تحصیلات، باورهای فرهنگی، جنسیت و سن از مهمترین عوامل بازدارنده مشارکت آنان در فعالیتهای تولیدی میباشند.

از سوی دیگر،علی رغم اهمیت نقش زنان و مشارکت آنها در فرایند توسعه روستایی، متأسفانه مشارکت آنها با تنگناها، موانع، مشکلات و محدودیت های زیادی مواجه است و این مسئله استفاده از پتانسیل زنان روستایی در برنامه های توسعه روستایی را به امری پیچیده مبدل ساخته است که خارج شدن از آن نیاز به شناخت و آگاهی دارد - تاجریزی، . - 1379از جمله موانع مشارکت زنان می توان به موانع فرهنگی و خانوادگی اشاره کرد. الگوهای مختلف و رایجی در مورد نقش زنان در سراسر جهان پدیدار شده است. در برخی جوامع آموزش و پرورش در صدد از میان برداشتن موانع مشارکت زنان است.

اطلاعات جدید نشان می دهد که میزان مشارکت زنان در زمینه های مختلف اجتماعی و فرهنگی از وضعیت نسبی برخوردار است. مانع دیگری که وجود دارد، تعهدات خانوادگی، عدم حمایت مالی همسر در مناطق روستایی و هزینه ها است که باعث می شود زنان وابسته به مرد باشند. - . - Karen,1995 - کارنٌ، - 1995همچنین می توان گفت،یکی از دلایل مهم پایین بودن سهم مشارکت زنان در بسیاری از کشورها، عدم دسترسی آنها به منابع اقتصادی است. در کشورهای در حال توسعه، مالکیت زمین و سرمایه به شدت با منافع مرد خانواده گره خورده است.

با این حال، شواهد زیادی حکایت از این دارد که هر زمان ساختار اجتماعی، از رویه ی استاندارد مالک بودن مرد خارج شود، زنان به ابتکارهای تجاری و اقتصادی نو، با موفقیت های بسیار دست زده اندبدیهی. است هدف مشارکت بیشتر زنان، صرفاً ایجاد درآمد برای آنها نیست، بلکه بهبود منافع اجتماعی ناشی از استقلال مالی نیز در دستور کار قرار دارد - امینی و شاپور آبادی،. - 1386حسینی نیا و ملک محمدی - 1379 - به نقل از جانسون و ریورا موانع مشارکت را به چهار دسته تقسیم کرده اند:

-1 موانع وضعیتی که مرتبط با وضعیت پولی، وقت، پرستاری ازبچه، امکانات حمل و نقل وآب و هواست.                                                                                                      -2 موانع مؤسسه ای که مرتبط با فراهم کردن خدمات آموزشی، برنامه ریزی های ناهماهنگ و موقعیت های محدود کننده است.                                                                              -3 موانع جمعیتی اجتماعی: مثل سن، نژاد، درآمد، سطح آموزش، موقعیت جغرافیایی و...
-4موانع تمایلاتی: مثل عزت نفس و مشارکت گروهی - حسینی نیا و ملک محمدی،. - 1379

رئیسی مبارکه - 1376 - ، نیز موانع مشارکت زنان را مواردی مانند الگوی سنتی و موانع ساختاری و نگرشی، نقش منفی رسانه های گروهی و کلیشه سازی از زنان و مردان، دسترسی محدود زنان به آموزش و تمرین، مدیریت و نبود آمار و اطلاعات لازم در حیطه زنان گزارش می کند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید