بخشی از مقاله

چکیده

پژوهش حاضر با هدف تبیین رضایت شغلی بر اساس مهارت سیاسی، خوش بینی و بهزیستی روانی در بین کارمندان اداره کل کتابخانه های عمومی استان مازندران و ادارات تابعه صورت گرفت. طرح پژوهش از نوع توصیفی همبستگی است. بر اساس روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای، از18خوشه/اداره، 103نفر به عنوان نمونه از بین 210 نفر انتخاب شدند.

ابزارگردآوری داده ها، پرسشنامه بود و مقیاسهای رضایت شغلی، مهارت سیاسی، خوش بینی و بهزیستی روانی مورد استفاده قرار گرفتند. از نسخه 18 نرم افزارSPSS برای تحلیل دادهها استفادهشد. یافته ها نشان دادند که متغیر رضایت شغلی با سه متغیر دیگر رابطه مثبت و معنادار - به ترتیب0/27، 0/56 و - 0/53 در سطح0/01 دارد. این سه متغیر روی هم رفته دارای همبستگی 0/673 با رضایت شغلی بودند که 45 درصد از تغییرات آن را پیش بینی می کنند.

مقدمه

عصرکنونی، دوره دگرگونیهای شتابنده و پیشبینیناپذیر است و وضعیت مدیریت در جامعه ما بیانگر عدم توازن میان پیچیدگیهای روزافزون سازمان و عدم توانایی آنها در پیشبینی و مقابله با تهدیدها و پیچیدگیهاست. سازمانها برای اینکه بتوانند با تهدیدها مقابله و از فرصتها استفاده بهینه کنند، باید ظرفیتها و توانمندیهای درونی خود را بشناسند تا نقاط قوت خود را تقویت و نقاط ضعف خود را ترمیم کنند. شناخت عوامل موثر در بهرهوری، یکی از مهمترین راهکارها در این زمینه است. بهرهوری در سازمان، نیاز به شرایط متعددی دارد که مهمترین آن، عامل انسانی است. نیروی انسانی دارای انگیزه، مهمترین عامل بهرهوری است

به عبارت دیگر، امروزه منابع انسانی، مهمترین سرمایه هر سازمان میباشد و بیشترین تاثیر را در بهرهوری سازمان دارد

یکی از مهمترین متغیرهای پیشبینی کننده این اثربخشی، توجه به رضایت شغلی است که از عوامل مهم افزایش و ارتقاء میزان کارایی و موفقیت شغلی است

زمانی که کارکنان به سازمان میپیوندند، مجموعهای از خواستهها، نیازها، آرزوها و تجربیات گذشته را که با هم انتظارات شغلی را ایجادمیکند، با خود به همراه دارند. عکسالعملها و پاسخهایی که سازمان درمقابل خواستههای کارکنان فراهم میآورد، احساس مثبت یا منفی افراد نسبت به شغل - رضایت یا نارضایتی شغلی - را شکل میدهد

رضایت شغلی از جمله سازههایی است که فراوان در علوم کسب وکار و رفتارسازمانی مورد پژوهش قرارگرفته است که می توان دلایل ذیل را علت آن دانست: الف: رضایت شغلی، مرتبط با علاقه محققان در مورد ارزیابی ذهنی شرایط کار است 
 
رضایت شغلی با علاقه مدیران و پژوهشگران در مورد نتایج سازمانی همچون تعهدسازمانی - مثل راترفورد و همکاران، - 2009، رفتار اضافهبار نقش - بولینگ، - 2010، غیبت - تارنئو، - 1993، خرابکاری - چن و اسپکتور، - 1993 گردش مالی و قصد ترک شغل - راترفورد و همکاران، - 2009 مرتبط است

ج: رضایت شغلی، فرض شدهاست که دارای پیامدهای عمدهای باشد به این خاطر که یک سازه چندرشتهای و دائمی مرتبط و پوششدهنده تمام حرفهها، کارها، مشاغل و زمینههاست - بولینگ، . - 2010 مطالعات متعدد، رضایت شغلی را یک عامل کلیدی موثر بر بهرهوری میدانند

محمدزاده و مهروژان - 1375 - در پژوهش خود، نتایج مهم رضایت شغلی را عبارت از موارد ذیل میدانند: 1 کاهش احتمال ترک و رهاکردن شغل، 2 کاهش غیبت از کار ،3 افزایش عملکرد و 4 تاثیرات بر سازمان. درواقع، رضایت شغلی نشاندهنده رابطه توقعات انسان با پاداشهایی است که کار فراهم میآورد 

رضایت شغلی، یک نگرش مرتبط با زندگی یا رضایت از زندگی است

داشتن یک زندگی با کیفیت مطلوب، همواره آرزوی بشر بوده و هست. در طی سالیان متمادی، یافتن مفهوم زندگی خوب و چگونگی دستیابی به آن، افکار و مطالعات را به خود معطوف داشته است

یکی از مفاهیم مثبت بهداشت، بهزیستی روانی است که به معنای فقدان عواطف منفی و رضایت مندی از زندگی است

بهزیستی روان شناختی، مقوله وسیعی از پدیده هایی است که پاسخ های هیجانی افراد، قلمرو رضایت ها و ارزیابیهای کلی از زندگی را شامل میشود

بهزیستی روانی، به عنوان درک افراد از زندگیشان در حیطه عملکرد های روانی و ابعاد سلامت و بیانگر این است که افراد چه احساسی از خودشان دارند و شامل پاسخ های هیجانی افراد، رضایت مندی از زندگی و قضاوت درباره کیفیت زندگی می شود و شامل دو جزء است؛ اولین جزء آن، قضاوت شناختی درباره این است که"چطور افراد در زندگی شان در حال پیشرفت هستند"، درصورتی که دومین جزء آن، سطح تجربه های خوشایند را در بر می گیرد.

پژوهش ها درباره بهزیستی روانی، قلمروهایی از شخصیت، انگیزش و عوامل شناختی را نشان داده است که همه این عوامل در رضایت مندی افراد از زندگی مشارکت دارند. بهزیستی شخصی دارای هفت قلمرو مهم است که عبارتند از: -1 استاندارد های زندگی، -2سلامت، -3موفقیت در زندگی، -4ایمنی، -5نسبت خویشی، -6تعاملات اجتماعی و -7آینده ایمن. این قلمروهای با ارزش، در فهم روانی و فیزیکی از افراد و شناسایی اجزای بهزیستی شخصی و عمومی مشارکت دارند

بهزیستی روانی، سازه ای چند بعدی دانسته شده است که به صورت - 1 - عاطفه: احساسات مثبت، - 2 - شناخت: زندگی قابل درک و کنترل، - 3 - رفتار: علاقه به کار و فعالیت، - 4 - خودپنداره: توانایی اثبات خویش و - 5 - روابط بین فردی: تعامل اجتماعی بروز می یابد

ریف1با تاکید بر اینکه سلامتی چیزی فراتر از فقدان بیماری است، این مسئله را مطرح کرد که بهزیستی روانی به آن چه فرد برای بهزیستی به آن نیاز دارد اشاره دارد. وی همچنین دریافت که محققان درباره معیارهایی از قبیل دیدگاه مثبت نسبت به خود - پذیرش خود - ، توانایی ایجاد بافت های منطبق با وضعیت روانی خود - تسلط محیطی - ، اعتماد به دیگران - روابط مثبت با دیگران - ، احساس هدفمندی و جهت-مندی - هدف در زندگی - ، رشد پیوستهی تواناییهای بالقوه فردی - رشد فردی - و مستقل بودن - خود مختاری - اتفاق نظر دارند

فرد با استقلال بالا، خود تعیین و مستقل، توانا در مقابله با فشار های اجتماعی برای تفکر و عمل کردن در مسیر های خاص و تنظیم رفتار در درون آن می باشد. فردی که قادر به غلبه بر محیط است، دارای ویژگی هایی از قبیل: داشتن توانایی غلبه بر محیط و شایستگی در مدیریت آن، کنترل نظم پیچیده فعالیت های خارجی، استفاده موثر از فرصت های بوجود آمده، توانایی در انتخاب یا خلق زمینه نیاز ها و ارزش های فردی می باشد. داشتن روابط گرم، رضایت بخش و اعتماد برانگیز با دیگران، توجه به رفاه دیگران، توانایی همدردی و علاقه و صمیمیت قوی و درک روابط انسانی از خصوصیات فرد با روابط مثبت با دیگران است.

فردی هدفمند است که دارای هدف و جهت در زندگی باشد، همچنین احساس کند که معنا و هدف در زندگی گذشته و حال وجود داشته و دارد و به دنبال حفظ اعتقاداتی باشد که به زندگی هدف می دهد. فرد با رشد فردی بالا دارای ویژگی هایی همچون: داشتن احساس رشد مداوم، دیدن خود در حال رشد، استقبال از تجارب جدید، درک از خود، دیدن رشد خود، تغییرات در مسیر هایی که در خودآگاهی مشخص می شود، می باشد. فرد با پذیرش خود بالا، نگرش مثبت به خود دارد، نسبت به خصوصیات خوب و بد خود آگاه است و آن ها را می پذیرد و احساسات مثبتی نسبت به زندگی گذشته خود دارد

بهزیستی روانی جزء روان شناختی کیفیت زندگی است.کیفیت زندگی، زندگی تجربه شده نیست، بلکه تجسم زندگی تجربه شده توسط فرد در طول زمان محسوب می شود؛کیفیت زندگی، صرفاً احساس و تجربه کردن نیست و دیدگاه و قضاوت فرد در رابطه با یک موقعیت و مجموعه ای از حوادث و یا زندگی جاری فرد در کنار کل اجتماع طی یک دوره زمانی را نیز در بر می گیرد. بهزیستی روانی، یک فرآیند منطقی و مفهوم استوار بر پایه فرهنگ و خلاصه ای از ارزش ها، عقاید، سمبل ها و تجارب شکل گرفته آن فرهنگ است و راهی برای شناخت و فهم شرایط و تجارب انسان در زندگی فراهم می کند. لذا بهزیستی روانی، نیروی قدرت مندی در راستای هدایت، حفظ و پیشبرد سلامت و تندرستی در جوامع و فرهنگ های مختلف است

بهزیستی روانی، ساختار مهمی است که در سطح پایین، منجر به افسردگی و انزوای اجتماعی و سبب فقدان احساس رضایت و اعتماد به نفس و احساس نبود اراده یا هدف در زندگی شده و به کاهش سلامت روانی و جسمانی منجر می شود

یولیاندو - - 2004 در پژوهشی نشان داد که بین فاکتور های پیش بینی کننده بهزیستی روانی و بین فعالیت های اجتماعی روزانه با بهزیستی روانی رابطه وجود دارد. افراد با احساس بهزیستی بالا، هیجانات مثبت را تجربه می کنند و از حوادث و وقایع زندگی شان ارزیابی مثبتی دارند؛ درحالی که افراد با بهزیستی روانی پایین،حوادث و وقایع زندگی شان را نامطلوب ارزیابی نموده و بیشتر هیجانات منفی نظیر اضطراب، افسردگی و خشم را تجربه می کنند

به طور کلی، بهزیستی روانی حامل یک علامت ذهنی در پیشرفت بالقوه انسانی است که همه افراد درکی از آن دارند. شیوه های ذهنی به افراد اجازه می دهد قضاوت کنند که چطور در زندگی شان مطابق با آن چه خودشان مهم می دانند برای نیل به خرسندی و خشنودی، در حال پیشروی هستند. باید دانست که سطح تجربه های خوشایند، فقط یک جزء از بهزیستی روانی است و وجه مکمل آن عامل بازتابنده و تایید کننده فعالی است که رضایت مندی از زندگی نامیده می شود. بنابراین بهزیستی روانی، تجربه، روش و رفتار را در بر می گیرد

امروزه نیازهای روانشناسی عمده به سمت دیدگاهی نوین مبتنی بر پرورش نقاط قوت تغییر مسیر داده اند و موضوعات روانشناسی مطرح شده در آغاز قرن بیست و یکم، عمدتا ًبر تجربه ی مثبت انسانی و آن چه لحظه ای را بهتر از لحظه دیگر می کند، تمرکزکرده اند

روان شناسی جدید سعی دارد توجه خود را صرفا به مشکلات روانی معطوف نسازد و بیشتر بر جنبه های مثبت زندگی تاکید کند. همزمان با گسترش روان شناسی مثبت نگر در دهه اخیر، روی آوردن به کنش وری های مثبت، تجربه های مثبت و نیرومندی های سازش یافته انسانی مانند خوش بینی، شادکامی، شوخ طبعی و... به طور فزاینده ای در حال گسترش است

خوش بینی یکی از مهمترین مولفه های روان شناسی مثبت نگر است که روی علل اتفاق افتادن چیز های خوب و بد و تفسیر این رخداد ها تاثیر دارد. خوش بینی سرشتی به عنوان یک صفت شخصیتی نسبتا پایدار تعریف شده است که نوع رفتار های فرد را تعیین می کند و در کل به معنای داشتن انتظارات مثبت برای پیامد هاست که این پیامد ها به عنوان نتایج عوامل ثابت،کلی و درونی در نظر گرفته می شوند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید