بخشی از مقاله
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین انگیزه درونی با رضایت شغلی در کارکنان بهزیستی سازمان بهزیستی استان تهران بوده است. پژوهش از نظر روش از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی و از نظر هدف کاربردی واز نظر داده از نوع کمی می باشد. قلمرو مکانی و زمانی پژوهش سازمان بهزیستی استان تهران، در سال 1395 که جامعه آماری آن شامل 5000 نفر با حجم نمونه 356 نفر از طریق جدول کوکران به روش طبقه ای نسبی تصادفی محاسبه و صورت پذیرفت. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد شده؛ انگیزه درونی توسط ریان - - 1982 و رضایت شغلی توسط اسمیت، کندال و هالین - - 1969 با مقیاس اندازه گیری لیکرت استفاده شد.
برای تعیین پایایی از روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید. داده های پژوهش پس از گردآوری با استفاده از شاخص های آمار توصیفی - میانگین، انحراف معیار و شاخص های گرایش مرکز - و آمار استنباطی - آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی با رعایت پیش فرض ها و آزمون های معناداری و همچنین برای بررسی نرمال بودن متغیر ها از آزمون کولموگروف اسمیرنوف - ، از طریق SPSS تجزیه وتحلیل شد. یافته های به دست آمده از پژوهش نشان داد که بین حوزه احساس تنش با رضایت شغلی رابطهمثبت و معنی دار وجود دارد. همچنین بین مولفه علاقه، سودمندی و تلاش با رضایت شغلی در کارکنان بهزیستی استان تهران در یک ترکیب خطی همزمان با مولفه رضایت شغلی رابطه مثبت و معنادار، برقرار می باشد. همچنین یافته ها نشان داد تفاوت معناداری در مولفه انگیزه درونی و رضایت شغلی در کارکنان بهزیستی بر اساس جنسیت مشاهده گردید.
کلیدواژهها: انگیزه درونی، رضایت شغلی، سازمان بهزیستی کشور
مقدمه
یکی از مهمترین عوامل بهره وری در سازمان ها و در نهایت کل جامعه, منابع انسانی است. شکوفایی هر جامعه در بهبود و پروش منابع انسانی آن نهفته است. اهمیت عملکرد شغلی , پژوهشگران را به پژوهش هر چه بیشتر درباره متغییر های وابسته و تاثیر گذار بر روی آن واداشته است - نعامی و مهرابی زاده,» . - 1380شغل« از نظر لغوی، به معنای به کار واداشتنکسی است و آنچه مایه مشغولیت می باشد. از طریق اشتغال، فرد فعالانه در جریان تولید و خدمات مشارکت می کند وپاداشی نقدی یاجنسی دریافت می دارد. کار و شغل فعالیتی بدنی یا فکری در جهت تولید و خدمت است.به طور کلی، کار فعالیتی است که از کسی خواسته شده و در مقابل آن، به وی مزد پرداخت میشود - شرتزر،. - 2010 به طورخلاصه، می توان گفت: شغل یعنی کاری که فرد، مشغول به انجام آن است و از طریق آن، هم انجام وظیفه میکند و هم امرار معاش می نماید.
در تعریفی دیگر، »شغل « عبارت است از گروهی ازموقعیت های مشابه دریک مؤسسه، اداره یا کارگاه که افراد واجد شروطخاص، می توانند این موقعیت ها رااحراز کنند و وظایف محوله را انجام دهند - شفیع آبادی،. - 1386رضایت شغلی مجموعه ای از احساسات و باورهاست که افراد در مورد مشاغل کنونی خود دارند. - گیورگ1، - 2008رضایت شغلی یکی از عوامل مهم در موفقیت شغلی است; عاملی که موجب افزایش کارایی و نیز احساس رضایت فردی می گردد. رضایت شغلی یعنی دوست داشتن شرایط ولوازم یک شغل، شرایطی که درآن کارانجام می گیرد و پاداشی که برای آندریافت می شود. با توجه به مطالب مزبور، می توان گفت: رضایت شغلی یعنی احساس خرسندی و خشنودی که فرد از کار خود می کند و لذتی که از آن می برد و در پی آن، به شغل خود دل گرمی و وابستگی پیدامی کند.
رضایت شغلی حالتی مطبوع، عاطفی و مثبت حاصل از ارزیابی شغل یا تجارب شغلی است; مفهومی دارای ابعاد، جنبه ها و عوامل گوناگون که باید مجموعه آن ها را در نظر گرفت.از جمله این عوامل، می توان به صفات کارگر و کارمند، نوع کار، محیط کار و روابط انسانی کار اشاره نمود. - هیلریگل2، - 2005 فیشر3 و هانا4 رضایت شغلی را عاملی درونی می دانند و آن را نوعی سازگاری عاطفی با شغل و شرایط اشتغال می انگارند; یعنی اگر شغل مورد نظر، لذت مطلوب را برای فرد تامین کند، او از شغلش راضی است. لاک5مهم ترین عوامل مؤثر بر رضایت شغلی را چنین خلاصه می کند: .1کار پر مخاطره ذهنی که فرد می تواند با موفقیت با آن سازگار شود - موفقیت در سازگاری با کار - ; .2علاقه فردی به خود شغل که هر قدر علاقه فرد به شغل بیش تر باشد میزان رضایت او بیش تر خواهد بود;.3کاری که از نظر جسمانی بیش از حد خسته کننده نباشد - هر قدر فرد بیش تر خسته شود، رضایتش کم تر خواهد بود و هر قدر کم تر خسته شود میزان رضایتش بیش تر خواهد بود - ; .4پاداش برای علمکرد، منصفانه، آموزنده و منطبق با خواست فرد باشد; .5شرایط کار که با نیازهای فیزیکی سازگار باشد و به اهداف شغلی کمک کند; .6احساس احترام به نفس از سوی شاغل; او هر قدر از سوی دیگران نسبت به خود بیش تر احساس احترام کند، میزان رضایتش بیش تر خواهد بود; .7عواملی که در محیط کار، نیاز به ارزش های شغلی را تسهیل می کند; از قبیل افزایش حقوق و ترفیع. - لیپ6، - 2002
جورج و جونز چهار عامل اساسی را در میزان و سطح رضایت شغلی مؤثر می دانند: .1شخصیت و صفات شخصیتی;.2ارزش ها; .3موقعیت کار و شغل; .4تاثیر اجتماعی - جورج،. - 2005 برخی دیگر نیز برای رضایت شغلی ده عامل را ذکرکرده اند: ایمنی و بهداشت کار، ساعات کار و نوبت کاری، امنیت شغلی و پیشرفت کار، برخورد عادلانه در محل کار و میزانجذب کارکنان در سازمان، مشارکت کارکنان و کارمندان در تصمیم گیری، محتوای کار و تحقق ظرفیت های کاری کارمندان و کارکنان، تغییرات در سازمان کار، پاداش کافی و عادلانه، مسؤولیت اجتماعی، کار و خانواده و فراغت. وودمن1و هل ریجل2 در کتاب خود، در بحث عوامل مؤثر بر رضایت شغلی، به این عوامل اشاره می کنند: صفات کارگر و کارمند، نوع کار، محیط کار، و روابط انسانی کار - وودمن و هل ریجل،. - 2004
شرتزر3عوامل ذیل را در رضایت مندی شغلی مؤثر می داند: حقوق،امنیت کاری و ثبات شغلی، شرایط کاری خوب، امکان پیشرفت و ترقی، و روابط انسانی. کورمن این عوامل مؤثر را به دودسته تقسیم می کند: .1عوامل محیطی; مثل سطح شغل، محتوای شغل، رهبری ملاحظه کار، دست مزد و فرصت های ترفیع; .2عوامل شخصی; مثل سن، سطح تحصیلات و جنسیت. هر قدر شغل از لحاظ سطح، مسؤولیت، استقلال و تنوع بالاتر باشد، مطلوب تر است، هر چند به نسبتی که فرد در سطح بالاتری قرار داشته باشد - بر حسب تحصیلات، توانایی ها و مانند آن - ،
سطح لازم این خصوصیات برای کسب خشنودی باید بالاتر باشد - کورمن،. - 2001به غیر از تحقیقاتی که در بین سالهای 90-84 در مورد انگیزه درونی صورت گرفت، - والاس،2007 ، طیبه زندی پور ،شهدخت آزادی و فرزانه ناهیدپو،1390،رزیتا امانی، محمد رضا محجوب، - 1390 سالهاست که در این مورد تحقیقات زیادی انجام نشده است .
همچنین تحقیق حاضر نه فقط هدف در نشان دادن اهمیت انگیزه درونی را دارد بلکه در تلاشی است رابطه بین انگیزه درونی و متغیر رضایت شغلی را نیز بررسی نماید. پژوهش های متعددی در زمینه سنجش ارتباط میزان رضایت شغلی کارمندان یک سازمان و عوامل مختلف جمعیت شناختی انجام شده است که نتایج متفاوتی را نسبت به هم ارائه کرده اند گودرزی - 1387 - به این نتیجه رسیده است که ارتباط معناداری بین رضایت شغلی کارمندان و انگیزه درونی آنان وجود ندارد. در همین راستا، اسبورن معتقد است که رضایت شغلی هیچ ارتباطی به انگیزه درونی افراد ندارد - گودرزی،. - 1387 در جهت مقابل این نتیجه گیری، علوی - 1382 - به این نتیجه رسیده است که بین رضایت شغلی و انگیزه درونی رابطه معنی داری وجود دارد. لهمن4 که یکی از قدیمیترین تحقیقات همبستگی را درباره ارتباط انگیزه درونی با رضایت شغلیانجام داده است معتقد است که بین رضایت شغلی و انگیزه درونی رابطه معنی داری وجود - تسبیح سازان، . - 1380
تاکنون تحقیقات خارجی متعددی در زمینه رابطه رضایت شغلی و انگیزه در شغل صورت پذیرفته است. به عنوان مثال، اِسکرلاوج5 و همکاران - 2010 - با بررسی 201 شرکت کره جنوبی دریافتند که انگیزه درونی در حد بالایی بر رضایت شغلی کارکنان مؤثر است. والنسیا و همکاران - 2010 - 6 با بررسی 420 شرکت تولیدی دریافتند که فرهنگ سلسله مراتبی سازمانی از ایجاد رضایت شغلی در سازمان جلوگیری نموده در حالی که ساختارهای دموکراسی نقش مؤثری در افزایش رضایت شغلی کارکنان دارند. ورنویکا و همکاران. - 2010 - 7 در بررسی بر روی 142 نفر از کارکنان یک کارخانه تولیدی آلمانی به این نتیجهرسیدهاند که ارتباط مثبتی بین رضایت شغلی, اعتماد متقابل و انگیزه افرادبرای نوآوری و ابتکار در شغل وجود دارد. در ایران نیز تحقیقات متعددی در این زمینه صورت پذیرفته است. صادقی مال امیری و لطف االله زاده - - 1389 با بررسی پنج متغیر انسجام پذیری، چالش پذیری، ریسک پذیری، سیستم ارتباطات و انگیزه افراد و کارکنان, نشان دادند که به طور مستقیم بر رضایت شغلی کارکنان اثر دارد. طبرسا و همکاران - 1389 - با بررسی داده های گردآوری شده در نهاد کتابخانه های عمومی