بخشی از مقاله
چکیده
شاید خلق فضا قسمت عمده و نمایان کار طراح است اما بخش مهم دیگری از هنر معمار تعامل متوازن مبتنی بر منطق و احساس با کارفرماست. طراحیهایی که برای مردم و علیالخصوص مکان زندگی آنها صورت میگیرد، در صورتی موفق خواهد بود که با مشارکت حقیقی و همه جانبه آنها در تمامی مراحل تصمیمگیری، تصمیمسازی، طراحی، اجرا و ارزیابی، همراه باشد. ساکنان محله ها - بهعنوان دارایی اصلی محلهها - طی تجربه مشترک و طولانی زندگی در محیط میتوانند بسیاری از نیازها و ضرورتهای روزمره زندگی خود را تشخیص دهند و به ایجاد محلههای شاد کمک کنند؛ بدین منظور پژوهش جاضر با هدف افزایش شادی در محیط شهری به تبیین روانشناختی مشارکت مردمی در معماری پاتوق های شهری می پردازد. روش تحقیق بصورت اسنادی و بررسی متون بوده و عمده ترین منابع مورد استفاده کتابها و مجلات تخصصی، طرح های پژوهشی مرتبط و استفاده از شبکه جهانی اطلاع رسانی می باشد. نتایج حاکی از آن است که بهره گیری از مشارکت مردم با پاسخگویی به نیاز بهره بردار در ارتقا رضایتمندی از پاتوق ها و افزایش شادی در محیط شهری مؤثر خواهد بود* این مقاله بر مبنای پایان نامه کارشناسی ارشد خانم صدف کرامتی با عنوان " بهرهگیری از مشارکت مردم در طراحی معماری پاتوقهای شهری در جهت افزایش میزان شادی در محیط شهری "، دانشگاه محقق اردبیلی، گروه معماری و به راهنمایی استاد "جناب آقای دکتر وحید وزیری"، نگاشته شده است.
مقدمه
شادی از یکسو متأثر از ساختارهای متعدد جامعه بوده و از سوی دیگر تأثیرگذار بر فرایند توسعه و تعالی جامعه است، به همین دلیل در نیمه قرن 20 بهعنوان یکی از موضوعات مورد بررسی روانشناسان و برخی جامعهشناسان و اقتصاددانان مطرح شده و در این راستا برخی مطالعات فراملیتی نیز به انجام رسیده است . که از آن جمله میتوان به پژوهشی که مینکو در سطح بینالمللی به انجام رسانده، اشاره کرد که در آن، شاخص شادی کشورها، محاسبه و نشان داده شده که شادی ایران در طول سالهای 1997 - 2007، در بین 97 کشور، رتبه پنجاه و ششم است که از متوسط نیز پایینتر است .[27] آمارهای بسیار زیاد دیگری نیز وجود دارد که حاکی از سردی، بیانگیزگی، بیاعتمادی، منفیبافی و گریز از جامعه در کشور ایران است. همه این مسائل میتوانند مسیر رشد و توسعه کشور را بسته یا کند سازند.
یکی از اصول و شرایط لازم برای ادامهی زندگی انسان وجود هیجانهای مثبت درونی است بر این اساس طراحی فضاهای شهری باید به گونهای باشد که ضمن افزایش میزان حضور شهروندان و تعاملات اجتماعی آنها، موجبات بروز هیجانهای مثبت در افراد را فراهم سازند. از سوی دیگر معماری جمعی با استفاده از تلفیق نظریه-های مشارکتی با مفاهیم روانشناسی محیط مبدل به رویکرد کارآمد به ویژه در کشورهای در حال توسعه شده است. از این رو اهمیت شناخت معماری جمعی و شاخصههای کاربردی آن به ویژه برای کشورهای در حال توسعه - از جمله کشور ما - که مبتنی بر باورها، ارزشها، پیشینه تاریخی و ... هستند، امری اجتنابناپذیر و از موضوعات ضروری برای دریافت بهتر خواستها و نیازهای فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و ... در طرح معماری است .[8] بدین منظور پژوهش جاضر در پی پاسخ گویی به سوالات زیر می باشد؟
چه خصیصههای معماری مشارکتی در طراحی پاتوقها بستر لازم برای شادمانی کاربران را فراهم میسازند؟
چه مدل معماری مشارکتی را میتوان برای افزایش شادمانی شهروندان در محیط پاتوق ارائه داد؟
-2 ادبیات پژوهش
-1-2 شادی
شادی به عنوان یکی از مهمترین عوامل سلامت روانی، از بنیادی ترین مفاهیم مطرح در روانشناسی مثبتگرا است [2] و به میزان و درجهای از مطلوبیت گفته میشود که انسان بر اساس آن کیفیت زندگی فردی خود را به عنوان یک کل ارزیابی میکند.[30] از نظر سامنر شادی، دارا بودن یک نوع خاصی از نگرشها و گرایشات مثبت نسبت به زندگی است که در آن شکل کاملی از شناخت و عاطفه وجود دارد .[30] در تعریف روانشناسانه شادی، میتوان گفت شادی واکنش مثبتی است که در مواجهه با صحنهها و رویدادهای رضایتبخش پدید میآید و احساس خوشایندی است که بر اثر دستیابی به آنچه آرزو و انتظارش را داریم، پدیدار میگردد.[1]
-2-2 پاتوق شهری
پاتوق، محل اجتماع افرادی است که بهصورت مستمر و در زمان-های نسبتاً ثابت از آن استفاده میکنند. فعالیتهایی که در پاتوق انجام میشود از جمله فعالیتهای اختیاری یا اجتماعی است. حضور در پاتوق آزادانه است و افراد به فعالیتهایی که موردعلاقهشان است نظیر گفت-وگو، تماشا کردن، بازی کردن، کسب اطلاعات، استراحت کردن و ... میپردازند" .[12] "پاتوقها در نقاط مختلف شکل میگیرند که می-تواند در امتداد یک راسته تجاری در داخل یک جلوخان یا دل یک فرورفتگی، نبش یک چهارراه، کنار یک مرکز محله، میان یک میدانگاه و فضایی در مقابل ساختمانی با کاربری فرهنگی یا مذهبی و ... باشد" .[12]
-3-2 معماری مشارکتی
واژهی مشارکت1 از حیث لغوی به معنی با همدیگر عمل کردن، به عهده گرفتن، سهمی از چیزی بردن و عمل متقابل اجتماعی در یک گروه است. تبلور واقعی مشارکت در جمع روی میدهد و در جمع بازتاب مییابد. از این روست که مشارکت فرایندی اجتماعی به شمار میرود .[16] در مجموع مشارکت را میتوان درگیری ذهنی و عاطفی اشخاص در موقعیتهای گروهی دانست که آنان را برمیانگیزد تا برای دستیابی به هدفهای گروهی یکدیگر را یاری دهند و در مسئولیت کار شریک شوند. غالباً اهداف گوناگونی در توجیه مشارکت ذکر میشود. نخست آنکه تصمیمسازان از خواستها و نیازهای مردم آگاه میشوند و در نتیجهی این آگاهی، نظریات مردم تا حدودی در تصمیمهایشان انعکاس مییابد. دومین هدف، ارتقای تصمیمات از طریق همکاری مردمی است که عموماً اطلاعات محلی خوبی در مورد مسائل مختلف دارند. سومین هدف، ارتقای برابری و عدالت در جامعه است .[24] اجتماعی بودن هنر معماری، هم سنگی آن با خود زندگی، شکل-گیریاش در کش و قوسهای زمان و جهتگیری آن توسط مردم، نیازش به مشارکت را ضروری مینمایاند. شاید خلق فضا قسمت عمده و نمایان کار طراح است اما بخش مهم دیگری از هنر معمار تعامل متوازن مبتنی بر منطق و احساس با کارفرماست. به گفته لوکوربوزیه: "معماران هنرمندان معجزهگر و همهکاره نیستند اماعمدتاً هماهنگ کننده فعالیتهای زندگی با ساختمانها هستند، یعنی معمار باید خواستهها و نیازهای کارفرما را در طراحی وارد کند، ضمن اینکه فضاها و فرمها را با ایدههای هنری و عملکردی خود در میآمیزد. این کاری است که معمار باید در یک بده بستان در رابطهی خوبی که با کارفرما برقرار کرده، آن را به سرانجام رساند این هنر اوست".[ 18 ]
طراحیهایی که برای مردم و علیالخصوص مکان زندگی آنها صورت میگیرد، در صورتی موفق خواهد بود که با مشارکت حقیقی و همه جانبه آنها در تمامی مراحل تصمیمگیری، تصمیمسازی، طراحی، اجرا و ارزیابی، همراه باشد. در این راستا اوست هویی زن - 1377 - نیز مشارکت کامل را در نقش فعال مردم جهت تهیه طرح در فرایند معاصرسازی میداند. در ایران نیز در سالهای اخیر به نحوی موضوع مشارکت شهروندان در طرحهای شهری مطرح است اما مشارکتهایی که در ایران تاکنون انجام پذیرفته به عقیده غالب صاحبنظران بهصورت صحیح و کامل محقق نشده است.[10] آنچه در زمان حاضر در طرحهایی با عنوان مشارکتی در کشور اجرا میگرددعمدتاً عبارت است از تأمین اعتبار مالی طرح یا پیشفروش واحدهای احداثی. در این شرایط، لازم است با کاوشی دقیق در نظریههای مشارکت، ابعاد و سطوح مختلف شهرسازی مشارکت مشخص شود و براساس آن جایگاه واقعی طرحهای شهرسازی که با عنوان مشارکتی مطرح میشوند، تعیین گردد.
-3 روش تحقیق
پیرامون مبانی نظری تحقیق و بررسی شیوه پژوهش این مطالعه بر روش تحلیل محتوا یافته های نوین در زمینه مورد نظر استوار بوده و گردآوری اطلاعات در بستر مطالعات کتابخانه ای و با استفاده از شیوه های تحقیق مروری متون و منابع صورت پذیرفته است.
-4 تبیین روانشناختی مشارکت مردمی در معماری فضاهای شهری
محققان معتقدند که مشارکتها و فعالیتهای اجتماعی میتوانند بر شادی و رضایت افراد از زندگی تأثیرگذار باشند 4]، 5، .[26 بنابراین احتمال دارد فضایی که در آن مشارکت وجود داشته باشد، شادیآفرین باشد. در حقیقت، جامعه سالم جامعهای مشارکت جوست . اندیشمندان و صاحبنظرانی همچون وینهوون معتقدند که شادی با رضایت از زندگی و بهزیستی مترادف است .[30] فلیپس[28] 2 نیز تحقیقی را با عنوان »مشارکت اجتماعی و شادی« انجام داد. نتیجه این پژوهش این است که مشارکت اجتماعی موجب افزایش سطح شادی و سایر عواطف مثبت میگردد. فیلیپس [29] همچنین پژوهشی دیگر تحت عنوان »بررسی رابطه بهداشت روانی و مشارکت اجتماعی با شادی« انجام داد. نتایج این تحقیق نیز همبستگی قوی بهداشت روانی و مشارکتهای اجتماعی با میزان شادی افراد را نشان میدهد. آرگایل و لو [20] نیز پژوهشی با عنوان »شادی و مشارکت« انجام دادند و این فرضیه را آزمودند که مشارکت یکی از عوامل نشاطانگیز است. نتایج به دست آمده نشان داد دانشآموزانی که در مرحله اول پژوهش نشاط کمتری را از خود نشان داده بودند، ولی در خلال شش ماه گذشته از فعالیتهای گروهی لذت بردهاند، در مرحله دوم پژوهش نشاط بیشتری از خود نشان داده، ولی در فعالیتهای گروهی شرکت کمتری داشتهاند، در مرحله دوم پژوهش میزان نشاط کمتری از خود نشان میدهند. کوپر و همکاران در پژوهشی با عنوان »فعالیت اجتماعی و نشاط« به این نتیجه رسیدند که فعالیتهای اجتماعی - فعالیتهای گروهی - با میزان نشاط افراد رابطه مستقیم دارد و هر چه تعداد فعالیتها بیشتر باشد، بر شادی افراد افزوده میشود .[6] مسعود چلبی و سید محسن موسوی [11] تحقیقی با عنوان »بررسی جامعهشناختی عوامل مؤثر بر شادمانی در سطوح خرد و کلان« انجام دادهاند. یافتهها که به دو روش پیمایش و تطبیقی -کمی انجام شده، نشان میدهد که روابط اجتماعی در سطح کلان و سرمایه اجتماعی در سطح خرد بررسی شده است، اثر تعیین کنندهای بر شادمانی دارند. چاوز در سال 1990 با ارائه مقالهای با عنوان" احساس جمعی در محیط شهری: تسریعکننده مشارکت و توسعه جمعی "به تأثیر احساس جمعی بهعنوان یک کاتالیزور برای تشویق مشارکت همسایهها در بلوک های همسایگی پرداخت. او در این تحقیق به این نتیجه رسید که میزان مشارکت افراد وابسته به شاخصههای احساس جمعی آنها است". چاوز