بخشی از مقاله

چکیده

سازمانهای هزاره سوم در فضای رقابتی محکوم به تمایز و یا نابودی میباشند. بیتردید از مولفههای حیاتی جهت بقای سازمانها در عصر نوین داشتن زنجیره تامین چابک و پایدار میباشد. امروزه در راستای تحقق این مهم مدل-های لارج4 و لارس5 در ادبیات زنجیره تامین رو به توسعه است. در این تحقیق نیز با در نظر گرفتن فضای موجود بر صنعت نفت و شرکتهای فعال در حوزه نفت و گاز که با کاهش شدید درآمدهای نفتی و افزایش هزینههای مواد اولیه لازم جهت اکتشاف و استخراج و بهرهبرداری مواجهاند، به بررسی عوامل حیاتی تاثیرگذار در استقرار مدیریت زنجیره تامین سبز در شرکتهای بهرهبردار میپردازیم. در بررسی عوامل حیاتی تعیینکننده برآمده از مستندات داخلی و خارجی با رویکرد تصمیمگیری چندشاخصه بهترین - بدترین روش Best Worst Method، به ترتیب عوامل سیاستها و قوانین محیط زیست؛ مسایل مالی و نقدینگی؛ جزیرهای بودن سامانههای نرمافزاری؛ حمایت مدیریت ارشد سازمان؛ ایجاد پایگاه دانش؛ تسهیم دانش؛ برونسپاری خدمات پشتیبانی شرکتهای بهرهبردار؛ آموزش منابع انسانی در حوزه مسایل سبز به ترتیب از درجه اولویت بالاتری در راستای استقرار زنجیره تامین سبز برخوردارند.

واژههای کلیدی: مدیریت زنجیره تامین سبز؛ بهترین - بدترین روش؛ عوامل حیاتی؛ شرکتهای بهرهبردار

مقدمه

فرض مسلم در عصر حاضر آن است که مدیریت زنجیره تامین نقشی حیاتی در بهبود و استقرار مزیت رقابتی برای سازمان ایفا میکند . در همین راستا و مبتنی بر سیر دامنهدار مطالعات مدیریت زنجیره تامین ادبیات سبز نیز امروزه از جایگاه ویژهای برخوردار میباشد؛ بهنحوی که در ادبیات نوین زنجیره تامین سبز بودن بهعنوان یکی از پارامترهای یکپارچه کننده فعالیتهای مدیریت زنجیره تامین قلمداد میشود  به همین منظور جهت کاهش تاثیرات مخرب محیط زیست بواسطه ضایعات و بستهبندی، کاهش صدور و انتشار گازهای گلخانهای سازمانها تلاشهای فزایندهای را شروع نمودهاند. 

همچنین محققان در تحقیقات خود دریافتند که چرخه استفاده بهینه از مواد و انرژی بهطور چشمگیری در سازمانهای عصر نوین مورد توجه قرار گرفته است بخش عمده توجه به مسایل زنجیره تامین از سوی ارگانها و موسسات دولتی است که در صدور بخش قابل توجهی از آلاینده-های زیست محیطی اعم از آلایندههای خاک، آب و هوا دخیل میباشند بر مبنای تحقیقی جامع و فراگیر چنین بیان میدارند که در پیشگرفتن استراتژی مدیریت زنجیره تامین سبز توسط شرکتهایی مانند دل، آیبیام، موتورولا، سونی، پانوسونیک، و توشیبا، که سازمانهایی در صنف صنعت الکترونیک میباشند، میتواند یک استراتژی پیشرو باشد .

 بهطوری که با لحاظ کردن مدیریت زنجیره تامین سبز در استراتژیهای سازمانی، سازمانها امروزه میتوانند با ارائه دستاورهای مرتبط با تاثیرات عملکردی سازمان خود بر محیط زیست، میزان سهم بازار خود را حفظ و یا حتی توسعه دهند. همچنین اتخاذ استراتژی فوق توانمندی سازمانها را در حل و فصل مسایل و ملاحظات قانونی، نگهداشت نیروی انسانی، جذب و توسعه مزیت رقابتی محصولات خود بیش از گذشته نموده است با جدی شدن موضوع صدور آلایندههای زیست محیطی و ظهور قوانین سفت و سخت محیط زیست از یک سو، و همچنین دستاوردهای صنایع الکترونیک در پیادهسازی مدیریت زنجیره تامین سبز، زمینه ورود مبحث فوق در صنایع دیگر نیز روند رو به رشدی داشته است. صنعت نفت و گاز با توجه به نقش تاثیرگذار خود در چرخه فعالیتهای عمرانی کشور از یک سو و همچنین سهم 25 درصدی منابع نفتی در بودجه جاری هزینههای دولت، بیتردید از ذینفعان اصلی مباحث مدیریت زنجیره تامین و بویژه نسل نوین آن یعنی زنجیره تامین سبز میباشد. این تحقیق با تکیه بر رویکرد شناسایی و ارزیابی عوامل تاثیرگذار در استقرار مدیریت زنجیره تامین سبز در شرکتهای بهرهبردار تبیین گردیده است.

با توجه به نقش حیاتی شرکتهای فوق در زمینه برداشت بهرهور از مخازن نفت و گاز، تامین کالای مواد اولیه جهت تحقق این مهم از اهمیت راهبردی برخوردار میباشد. همچنین امکان ارسال کارامد فراوردهها به شرکتهای پایین دست، زمینه بازگشت هر چه سریعتر سرمایهگذاریها را موجب میشود. در ادامه گامهای تحقیق به شرح زیر میباشد: - 1 - در گام نخست بصورت مختصر به شرح مدیریت زنجیره تامین سبز و تعریف آن از منظر صاحبنظران پرداخته میشود، - 2 - گام دوم بررسی عوامل حیاتی در استقرار مدیریت زنجیره تامین سبز را مورد توجه قرار میدهد، در این تحقیق دستاوردهای نوین بین سالهای 2014تا2016 محققان و صاحبنظران حوزه زنجیره تامین سبز، که دستاوردشان در نشریات معتبر به چاپ رسیده است، را میتوان مشاهده نمود.

- 3 - گام سوم بصورت اختصاصی به بررسی روششناسی تحقیق میپردازد. در روششناسی این تحقیق نگاه ویژهای به روش ریاضی مورد استفاده در این تحقیق داریم. روش بهترین-بدترین در این تحقیق با تکیه بر اجرای این روش در مطالعهای موردی از مجموعه شرکتهای نفت و گاز مورد بررسی قرار میگیرد. - 4 - گام انتهایی نیز به نتیجهگیری و بحث در زمینه یافتههای تحقیق میپردازد.

مدیریت زنجیره تامین سبز

مدیریت زنجیره تامین سبز، بعنوان یک موضوع چندرشتهای در ادبیات دانشگاهی و حوزه صنعت بویژه در سالهای اخیر از روند رو به رشدی برخوردار است .مسایل محیطی همچون سوختهای فسیلی، محدوده پیامدهای محیطی، آلایندگیهای آب، هوا، ضایعات زیانآور از چالشهای جهانی پیامدهای محیط زیست میباشد .افزایش آگاهی و تعهد کسب و کار، دولتها، گروهها و افراد، قدرت چانهزنی شرکای تامینکننده، خطمشیها و قوانین همگی در پایداری زنجیره تامین تاثیرگذار است .

 همچنان در ادبیات مقالهنویسی مفهوم محیطی مدیریت زنجیره تامین از مفاهیم کلیدی و پرکاربرد است . مدیریت زنجیره تامین فراتر از مرزهای کسب و کار با منبعیابی، تصمیم-گیری، و فرایندهای ارسال محصول ارتباط دارد . ملاحظات محیط زیست در مدیریت زنجیره تامین از رویه سنتی سلسلهمراتبی و جریان بالادست به رویه شبکهای و دخالت اکثریت ذینفعان تغییر یافته است . با عنایت به مطالب فوق، چنین میتوان اذعان نمود که مدیریت زنجیره تامین سبز مبحث نوین و نسبتا نوآور برای بخش عمدهای از سازمانها در صنایع مختلف میباشد . اصطلاح مدیریت زنجیره تامین سبز به ندرت به طور واضح تعریف شده است بیشتر طور لفظی بکار رفته است.

دلیل چنین امری را میتوان در عدم وجود یک بستر تاریخی و تجربی برای این مفهوم در بین مفاهیم سازمانی دانست، بهاین معنی که عدم وجود سوابق و پشتوانه های تجربی و علمی و در واقع جوان بودن موضوع، باعث تنوع آراء دانشمندان این حوزه و مانعی در شکلگیری زیر بنای علمی آن شده است. به طور خلاصه میتوان گفت زمینهای که دانشمندان زنجیره تامین در آن دست به مطالعه زدهاند، رابطه مستقیمی بر نوع تعریف و برداشت آنان از زنجیره تامین و شکلهای توسعه یافته آن مانند زنجیره تامین سبز، زنجیره تامین پایدار و... داشته است. این خود باعث ایجاد تنوع و پیچیدگی در درک مفهوم و تعاریف ارائه شده از آن دارد. علاوه بر آن ابعاد چندگانه این واژه آن را به یک مفهوم مشکل برای تعریف تبدیل نموده است. به عنوان مثال هروانی مدیریت زنجیره تامین سبز را ترکیبی از خرید سبز، تولید سبز و توزیع سبز میداند. وانگ زنجیره تأمین سبز را شامل فرایندهای تأمین مواد خام، تولید، مدیریت لجستیک، توزیع خدمات، استفاده و بازیافت میداند، که به دلیل ساختار حلقهای، و بسته بودن مدیریت زنجیره تامین سبز، هماهنگیها و کنترل زنجیره و جریانهای مواد مدلهای ارائه شده برای این زنجیره بسیار پیچیده میباشند.

ژو و همکارانش بیان کرده است که حوزه مدیریت زنجیره تامین سبز بستگی به هدف محقق و نحوه رسیدن به مسئله است .شانگ و همکاران مدیریت زنجیره تامین سبز را شامل تولید سبز، بسته بندی سبز، همکاری زیست محیطی، بازاریابی سبز، تامین کنندگان سبز، انبارداری سبز، و طراحی زیست محیطی تعریف کرده است.

مدیریت زنجیره تامین سبز در ایران

هرچند بحث مدیریت زنجیره تامین سبز در بسیاری از کشورهای توسعه یافته به خوبی جا افتاده است، اما این موضوع در میان کشورهای در حال توسعه کاملا جدید است. برای سازمانهایی که به دنبال کسب و بهبود مزیت رقابتی خود میباشند بحث مدیریت زنجیره تامین سبز میتواند عاملی اساسی برای این مهم باشد. شرکتهای موفق ایرانی که محصولات خود را به کشورهای توسعه یافته صادر میکنند باید به این نکته توجه کنند که یکی از شروط اصلی تجارت و رقابت در این کشورها داشتن تفکر سبز در تمامی چرخه محصول میباشد. به عبارتی اجرای بهتر و موثرتر مدیریت زنجیره تامین سبز میتواند به عنوان سلاح رقابتی بین صنایع و موسسات پیشرو در کشورهای در حال توسعه باشد. بر اساس آخرین آمار شاخص عملکرد زیست محیطی 6 - EPI - ایران در سال 2014 جایگاه 84 را در این شاخص به خود گرفته است.7 رتبه ایران در سالهای مختلف در جدول شماره - 1 - نشان داده شده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید