بخشی از مقاله
چکیده
در سالهای اخیر مدیریت دانش به موضوعی مهم و حیاتی برای موفقیت سازمان ها تبدیل شده است. بگونه ای که اثربخشی آنها در گرو ایجاد، ذخیره سازی، انتقال و بکارگیری به هنگام دانش می باشد. با توجه به اهمیت فزآینده تسهیم دانش در کسب مزیت رقابتی، شناخت عوامل تأثیر گذار بر تسهیم دانش، ضرورتی انکارناپذیر به شمار می رود. عدم شناخت عوامل تأثیرگذار، رسیدن به اهداف مدیریت دانش را با مشکل مواجه می نماید.
تحقیق حاضر عوامل مؤثر بر تسهیم دانش را از طریق مؤلفه های نگرش، هنجار ذهنی، کنترل رفتاری ادراک شده،تمایل استفاده از تسهیم دانش، سهولت استفاده ادراک شده، تناسب فناوری- شغل و اعتماد در دانشگاه پیام نور کازرون و در بین 180 نفر از اساتید مورد بررسی قرار داده است.
ابزار گردآوری اطلاعات، تلفیقی از 6 پرسشنامه می باشد. برای بررسی فرضیه های تحقیق ماتریس همبستگی متغیرها، ضرایب اثر مستقیم، غیر مستقیم و اثر کل بر یکدیگر و سپس با توجه به ضرایب، به بررسی فرضیه های پژوهش و تأیید یا عدم تأیید آنها پرداخته شده است. در ضمن تحلیل یافته ها بدون در نظر گرفتن متغیر جنسیت از طریق نرم افزار لیزرل انجام شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که عوامل ذکر شده بر روی تسهیم دانش اثر مستقیم و غیرمستقیمی برتمایل به استفاده از تسهیم دانش دارد.
.1 مقدمه
در پژوهش های بسیاری بر مدیریت دانش به عنوان عامل مهم حفظ مزیت رقایت سازمانی تأکید شده است. برنامه های مدیریت دانش، نباید به عنوان برنامه ای منفک از دیگر برنامه های سازمانی مطرح شود. در مدیریت دانش، فرهنگ و فرآیندهای انگیزشی، یکی از مهمترین عوامل موفقیت هستند. به عبارتی دیگر مدیریت دانش بدون مدیریت منابع انسانی به اهداف خود دست نمی یابد. دانش در عصر فناوری اطلاعات، یکی از منابع اصلی دستیابی به مزیت رقابتی در محیط پویا و متغیر است.
سازمان ها به منظور کسب مزیت رقابتی باید به جست و جوی نیروهای خبره و با تجربه بپردازند و با مهارت مورد نیاز را به کارکنان خود آموزش دهند. اما این اقدامات کافی نیست و باید اهمیت انتقال تجربه و دانش از متخصصان به نیروهای دیگر در سازمان نیز مورد توجه قرار گیرد.بر این اساس مطلوب است که سازمان ها تأکید بیشتری بر منابع دانش محور موجود داشته باشند.
تسهیم دانش ابزاری بنیادین در راستای به کارگیری دانش، ایجاد نوآوری و کاربرد آن در سازمان و در نهایت دستیابی به مزیت رقابتی است.
تسهیم دانش میان افراد، بهره وری و سرمایه گذاری بر منابع دانش محور در گروه ها را میسر می سازد. با توجه به این که هر پنج سال ونیم حجم دانش دوبرابر می شود، در حالی که عمر متوسط آن کمتر از چهار سال است. در چنین شرایطی دانش به عنوان یک منبع استراتژیک و دارایی مطرح می شود که نیازمند مدیریت است. اگر به شرایط فوق رقابت شدید موجود در بازارهای جهانی را نیز اضافه نماییم، ضرورت مدیریت کردن دانش های سازمان به عنوان یک مزیت رقابتی در اقتصاد دانش محور کنونی دو چندان می شود.
مدیریت دانش در واقع تکامل دیگر روش های مدیریتی است و امروزه سازمان های موفق دریافته اند که مفهوم مدیریت دانش برای تبدیل دانش کارکنان و سرمایه انسانی به دارایی های مشترک سازمان و سرمایه فکری ساختاری به عنوان مهم ترین سرمایه آنها تلقی می شود. مهم ترین عدم موفقیت سیستم مدیریت دانش، عدم اطلاع مدیران درباره ی فاکتورهای مؤثر بر تسهیم دانش است. با این دید که با شناسایی عوامل مؤثر در خصوص بهبود و اثربخشی تسهیم دانش به استقرار مناسب مدیریت دانش در سازمان ها کمک کند. شناخت این عوامل و اقدام بجا و به موقع، منجر به ایجاد زمینه ای در سازمان می شود که به تقویت تسهیم دانش کمک می کند. شرکت های موفق آنهایی هستند که بتواند دانش را در جهت انجام فعالیت های بالقوه، دستیابی به اهداف و بهبود عملکرد یکپارچه کرده و مدیریت نمایند.
در مفهوم تسهیم دانش، رفتار کارکنان و آنچه در ذهن آنهاست مورد توجه قرار گرفته و به عنوان یک عامل تأثیر گذار در اجرای موفقیت آمیز مدیریت دانش محسوب می شود. اما از آن جا که تسهیم دانش شخصی است و آماده کردن افراد برای تسهیم دانش دشوار است، افراد ممکن است همیشه به تسهیم دانش با دیگران برانگیخته نشوند. دو مسئله بالقوه نگرشی و رفتاری کارکنان در این زمینه این است که چگونه باید آنها را برای تسهیم دانشی که دارند آماده نمود و نیز چگونه می توان بر مقاومت در مقابل تسهیم دانش در سازمان غلبه نمود
در ضرورت تحقیق همین بس که مقام معظم رهبری بر لزوم تحقیق در زمینه مدیریت دانش و مفاهیم مربوط به آن از طریق دانش بنیان کردن سازمان های اداری کشور در بند 16 بیانیه ابلاغ سیاست های کلی نظام اداری مورخ 89/2/6 و اطمینان از نظر کارشناسانه ایشان که مطابق با مشکلات مهم و روز جامعه طرح ریزی شده و بی شک تحقیق در این زمینه می تواند راهگشای مشکلات سازمان ها و موجب ارتقای سطح دانش جامعه گردد. این پژوهش به معرفی اهمیت تسهیم دانش و علل و عوامل مؤثر بر قصد استفاده تسهیم دانش به عنوان اساسی ترین کارکرد، مهم ترین چالش مدیریت دانش و شرط استقرار موفقیت آمیز مدیریت دانش جهت کسب مزیت رقابتی پایدارپرداخته است و اثرات مستقیم و غیر مستقیم آنها با یکدیگر و با متغیر ملاک مورد آزمون قرار گرفته است.
در مدل پژوهش حاضر از تلفیق نظریه تبادل اجتماعی با تئوری رفتار برنامه ریزی شده و مدل ادغام شده تناسب فناوری- شغل و مدل پذیرش فناوری اطلاعات استفاده شد، که مدل اصلی تحقیق و در نهایت فرضیه های آن شکل گرفته است. این تحقیق تسهیم دانش را در دانشگاه مورد بررسی قرار داده است. جهت سنجش متغیر سهولت استفاده ادراک شده و سودمندی ادراک شده از پرسش نامه مون وکیم - - 2001، نگرش نسبت به تسهیم دانش، هنجار ذهنی از پرسش نامه بوک و دیگران - - 2005، کنترل رفتاری ادراک شده از پرسش نامه چو وهو - 2001 - ، قصد تسهیم دانش از پرسش نامه کابرا و دیگران - - 2006، اعتماد کنیت - 2002 - ، تناسب فناوری- شغل داتاناساک داکول - - 2010، استفاده گردیده است.
جهت تعیین روایی ابزار اندازه گیری و این که ابزار مورد استفاده تا چه حد خصیصه مورد نظر در تحقیق حاضر متغیرهای موجود در مدل را می سنجد، از روایی محتوایی استفاده می کنیم و برای تعیین پایایی ابزار اندازه گیری که از ویژگی های فنی ابزار محسوب می شود و این که ابزار مورد استفاده در شرایط یکسان تا چه اندازه یکسانی بدست می دهد، از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است.
مدیریت دانش واژه نام آشنا برای سازمان های پیشرو است که از دهه 1990 تاکنون مطرح شده است. دانش به عنوان یک منبع ارزشمند در کنار منابعی همچون زمین، کار و سرمایهکه قبلاً در اقتصاد مورد توجه بوده اند، به عنوان یک دارایی پر مایه مطرح می باشد.[1] پروستات و دیگران مدیریت دانش را به بهبود قابلیت سازمانی از طریق سازماندهی و پیاده سازی بهتر تلفیق دانش با کار تعریف می کند.[4] اگر دانش تجربه و اطلاعات فردی و گروهی است پس مدیریت دانش برنامه دستوری برای افزایش خلاصه سازی، جمع آوری، تجربه و اطلاعات است
مدیریت دانش سیستم بهینه سازی کسب و کار است که دانش لازم یک سازمان را به گونه ای که عملکرد کارکنان و توان رقابتی آن را ارتقا بخشد،شناسایی، کسب و یا خلق کرده و به تسهیم آن در میان کارکنان کمک می کند تا در مسیر بالندگی سازمانی استفاده کنند و با ارزیابی مستمر آن کیفیت دانش را ارتقا می دهد.[3]تسهیم دانش یکی از شش فرآیند اصلی مدیریت دانش است که در شکل1 ×نشان داده شده است.
شکل :1 فرآیندهای اصلی مدیریت دانش
تسهیم دانش را می توان شامل مجموعه ای از عقاید و رفتار هایی دانست که منجر به گسترش یادگیری در میان افراد مختلف و یا در یک سازمان واحد می شود.
اشتراک و انتقال دانش بخصوص در عصر جاری که سازمان ها باید به گونه ای مستمر یاد بگیرند و خلاق باشند تا در فضای رقابتی باقی بمانند، بسیار اهمیت دارد. همچنین فعالیت اشتراک دانش و یادگیری در میان کارکنان یک سازمان موجب تسهیل اجرای فرآیند مدیریت دانش در آن سازمان می شود. بدون اشتراک دانش مدیریت دانش اثر بخش نخواهد بود و سازمان به گونه ای تدریجی قدرت رقابتی خود را از دست خواهد داد. نتایج تحقیقی که گزارش آن در فینانکیل تایمز منعکس شد نیز آشکار کرد که %94 کارکنان سازمان های چند ملیتی در اروپا معتقدند پیشبرد موفقیت مدیریت دانش مستلزم این است که کارکنان آنچه را می دانند با دیگران در سازمان به اشتراک بگذارند
تسهیم دانش، به اشتراک گذاشتن ارزش ها اطلاعات موجود و نگرش های کارشناسی نظام یافته که چارچوبی برای ارزش یابی و بهره گیری از تجربیات و اطلاعات جدید را فراهم می کند، نهفته است و از طریق برقراری تعامل میان افراد، ارتباط پیوسته و چهره به چهره در فعالیت ها و گفتگو ها حاصل شده و برای افراد این فرصت را فراهم می کند که از دانش موجود و نیازهای آموزشی خود مطلع شوند. از دیدگاه کابریرا و وتنگ، تسهیم دانش در کار، همان انتشار یا تبادل دانش صریح یا ضمنی ایده ها،تجارب، مهارت ها یا فناوری بین هریک از کارکنان یا گروهی از آنان می باشد
هنگامی که افراد سازمانی دانش را بین خود تسهیم می کنند، آنها می توانند یادگیری جمعی و مزایای هم افزایی را افزایش دهند، تا از این راه فرصت های محیطی را شناسایی و برای ارائه محصولات و خدمات جدید، ایده پردازی کنند
دانپورت و پروساک معتقدند نقش تسهیم دانش در مدیریت دانش آنقدر مهم است که بعضی از نویسندگان اظهار می دارند وجود مدیریت دانش برای پشتیبانی از تسهیم دانش است. زیرا هنگامی که یک فعالیت مبتنی بر دانش انجام می گیرد. تسهیم دانش بهترین روشی است که از طریق آن کارمندان می توانند در مورد کاربرد دانش، نوآوری و در نهایت مزیت رقابتی سازمان با هم همکاری نمایند از این رو موفقیت در نوآوری های مدیریت دانش به تسهیم دانش بستگی دارد.
نوناکا معتقد است از دلایل اهمیت تسهیم دانش این است که تسهیم دانش موجب کاهش هزینه ها، بهبود عملکرد، ارائه خدمات به مشتریان، کاهش زمان توسعه محصولات جدید، کاهش زمان تأخیر در تحویل کالا و خدمات به مشتریان و در نهایت کاهش هزینه ها مربوط به یافتن و دسترسی به انواع ارزشمند دانش در داخل سازمان می شود. اگرچه بعضی ها معتقدند که دانش قدرت است. ولی به نظر می رسد که دانش به خودی خود قدرت ندارد، بلکه چیزی است که به افراد قدرت می دهد، آن قسمتی از دانش است که با دیگران تسهیم می شود .
مدل ادغامی تناسب تکنولوژی شغل [16] مدل پذیرش فناوری [5] نظریه رفتار برنامه ریزی شده[15] و نظریه تبادل [16] مبنای نظری متغیرهای این پژوهش می باشند. متغیرهای هنجار ذهنی، نگرش، کنترل رفتاری ادراک شده و تمایل استفاده از نظریه رفتار برنامه ریزی شده، تناسب تکنولوژی- شغل و سهولت استفاده ادراک شده برگرفته شده از مدل ادغامی تناسب تکنولوژی شغل - مدل پذیرش فناوری و اعتماد برگرفته شده از نظریه تبادل اجتماعی می باشد.