بخشی از مقاله
چکیده
آموزش و پرورش یکی از مهم ترین ارکان هر جامعه می باشد که در فرهنگ سازی و آموزش افراد نقشی برجسته و آشکار دارد. از جهتی سرمایه انسانی یکی از مهم ترین عوامل رشد اقتصاد است. این سرمایه، در نظام آموزش و پرورش، آموزش ها و مهارت های لازم را کسب می کند. از مؤلفه های اصلی اقتصاد تولید، توزیع و مصرف می باشد. در این مقاله محقیین سعی دارند اقدامات و عملیات لازم و مورد انتظار از نظام آموزش و پرورش را در جهت رشد اقتصاد و به ویژه در زمینه ی اقتصاد مقاومتی بررسی و بیان کنند.
برای این مهم محققین پس از ذکر مفهوم اقتصاد مقاومتی از دیدگاه مقام معظم رهبری، اقدامات نظام مذکور را به طور جداگانه در هر یک از مؤلفه های اصلی اقتصاد مورد بررسی قرار می دهند. پس از تشریح این اقدامات، مدلی را که بیانگر عملیات این نظام در اقتصاد مقاومتی است، ارائه می دهند و در نهایت نتیجه گیری می کنند که نظام آموزش و پرورش با تحقق این اقدامات می تواند نقش مؤثر و به سزایی در رشد اقتصاد کشور در این برهه از زمان داشته باشد.
مقدمه:
نقش شگفت انگیز آموزش و پرورش در زندگی انسان و شکوفایی استعدادها و ارزش های والای انسانی بر هیچ کس پوشیده نیست. آموزش و پرورش نه تنها می تواند در رشد اخلاقی، رفتاری و حتی جسمانی افراد مؤثر باشد، بلکه وسیله ای در جهت رفع نیازهای حقیقی و مصالح اجتماعی به شمار می آید؛ یعنی نقش آموزش و پرورش نه تنها در عینیت بخشیدن به زندگی مادی و معنوی فرد متوقف و محدود نمی شود، بلکه تمام شئون اجتماعی او را در بر می گیرد و عامل رشد و تحول اساسی جامعه می گردد.
- - رشد اقتصادی در هر جامعه تا حدودی بستگی به میزان تحول در رفتار فردی دارد، چرا که انسان مهم ترین عامل در فرآیند تولید است، زیرا که از یک طرف قدرت مدیریت و تخصیص منابع را در اختیار دارد و از طرف دیگر با نیروی کار خود تصمیم های اتخاذ شده را جامه ی عمل می پوشاند. بدین ترتیب تحولات فردی و اجتماعی برای نیل به رشد اقتصادی، حیاتی می باشد
بنابراین آموزش و پرورش یکی از ارکان اساسی توسعه ی جامعه می باشد. بررسی عوامل مؤثر بر پیشرفت و ترقی و توسعه در جوامع پیشرفته نشان می دهد که همه ی این کشورها از آموزش و پرورش توانمند و کارآمد برخوردار هستند. تبلور آموزش و پرورش در تربیت نیروهای انسانی متعهد، دانشمند، متخصص و ماهر است.
"پیاژه" عقیده دارد: - - هدف اساسی آموزش و پرورش بار آوردن افرادی است که بتوانند دست به کارهای خلاق و تازه برنند، نه این که فقط به تکرار کارهای گذشتگان بپردازند. غرض، ساختن اشخاصی است که خلاق، مخترع و کاشف باشند.
این بیان به وضوح نقش موثر آموزش و پرورش را در توسعه ی جامعه و به ویژه توسعه ی اقتصادی نشان می دهد. چرا که این نظام با تربیت اشخاص خلاق و مخترع می تواند فرصت های نو و تازه ای ایجاد کند که به نوبه ی خود می تواند در پیشرفت اقتصاد کشور تأثیر به سزایی داشته باشد. در ادامه با ذکر بیان یکی از اقتصاددانان به نام معاصر به تبیین بیشتر این نقش می پردازیم.
"تئودور شولتز" که از مهم ترین اقتصاددانان معاصر است و به پدر نظریه سرمایه انسانی معروف است، بر اهمیت و ضرورت توجه به سرمایه انسانی در تحلیل های اقتصادی تأکید فراوان دارد. - - بنابر عقیده شولتز، توانایی های اکتسابی انسان ها مهم ترین منبع رشد بهره وری و توسعه اقتصادی سال های اخیر به حساب می آید و آموزش و پرورش به عنوان مهم ترین سرمایه گذاری در انسان دارای موثرترین نقش در رشد توسعه جوامع می باشد.
جهان امروز دریافته است که آموزش افراد نوعی سرمایه گذاری ملی است و هرکشوری که در این راه تلاش بیشتری نماید، بدون شک از رشد و توسعه ی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بیشتری در آینده برخوردار خواهد شد. سرمایه انسانی که در نتیجه ی آموزش حاصل می شود، از مهم ترین عوامل رشد و توسعه اقتصادی به شمار می آید.
نکته مهم قابل توجه این است که ایفای این نقش تنها به برنامه درسی آشکار- یعنی کتابهای درسی، محتوای آموزشی و فعالیتهای رسمی تعریف شده- محدود نمی شود، بلکه علاوه بر این »برنامه درسی پنهان« - از جمله رفتار و سلوک معلمان و اولیای مدرسه و روابط بین دانشآموزان - نیز تاثیر قابل توجهی بر اثربخشی ایفای این نقش دارد. به عنوان مثال، تأکید منفی یا مثبت معلم ریاضی در کلاس درس بر محصولات تولید داخلی، لوازمی که خود اولیای تربیتی مورد استفاده قرار میدهند و سلوک شخصی آنها از جمله مواردی است که میتواند در شکلگیری نوع نگاه نسل آتی به این مقوله مؤثر باشد. از این رو، وظیفه آموزش و پرورش نسبت به مقوله اقتصاد مقاومتی به طور مضاعف سنگینتر خواهد بود.
بر اساس یک دسته بندی، در اقتصاد مقاومتی، وزارت آموزش و پرورش میتواند نقشی دو وجهی داشته باشد؛ از یک وجه، وزارت آموزش و پرورش - به مثابه یکی از گستردهترین دستگاههای کشور از لحاظ ساختار و مخاطب - در اقتصاد مقاومتی همچون سایر نهادها و دستگاههای دیگر مورد توجه قرار میگیرد - نقش عمومی وزارت آموزش و پرورش - . از وجهی دیگر، نقش این وزارت خانه بنا به رسالت و مأموریت ویژهای که بر عهده دارد، در امر اقتصاد مقاومتی قابل تامل خواهد بود - نقش ویژه وزارت آموزش و پرورش -
الف - نقش عمومی وزارت آموزش و پرورش:
وزارت آموزش و پرورش سازمانی است که بنا به ابعاد و حجم واحدهای تابعه، منابع انسانی و غیره در میان سایر نهادهای کشور نظیری ندارد! پوشش همه شهرها و روستاهای کشور با صد و بیست هزار مدرسه، به کارگیری بیش از یک میلیون کارمند - اعم از معلم و غیر آن - که حدود نیمی از کارمندان دولت را به خود اختصاص داده است و ارتباط با بیش از 14 میلیون نفر از جمعیت کشور به طور مستقیم، نشانههایی از این وسعت و اهمیت هستند.
ماده 16 سیاستهای اقتصاد مقاومتی بر »صرفه جویی در هزینههای عمومی کشور با تأکید بر تحول اساسی در ساختارها، منطقی سازی اندازه دولت و حذف دستگاههای موازی و غیرضرور و هزینههای زاید« تاکید دارد. مجموعه وزارت آموزش و پرورش در همین رابطه با مشکلاتی روبه روست که بنا به وسعت یاد شده، تبعات مربوطه را برای کشور مضاعف نموده است. از این رو، در راستای اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی و در ذیل اجرای سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، لازم به نظر میرسد که اقدامات اساسی برای رفع مشکلاتی از این دست صورت گیرد.
همچنین برخی از اقدامات صورت گرفته در این وزارت خانه همچون تامین مواد اولیه و تجهیزات مربوط به چاپ کتابهای درسی، هوشمندسازی مدارس و وسایل گرمایش برقی کلاسها از طریق واردات با بندهای مختلف سیاستهای اقتصاد مقاومتی که به ضرورت »مصرف کالاهای داخلی و پرهیز از واردات غیر لازم کالاهای خارجی« میپردازد، هماهنگی ندارد و نیازمند بازنگری است.
ب - نقش ویژه وزارت آموزش و پرورش:
آموزش و پرورش، یکی از عمدهترین نهادهای فرهنگی رسمی کشور است که در فرهنگسازی کودکان و نوجوانان و به عبارتی نسل آینده کشور به طور مستقیم و در فرهنگسازی خانوادهها به طور غیرمستقیم نقش ایفا میکند. مرور سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی نیز نشان میدهد که روح حاکم بر آن، فرهنگی است و بدون تحول فرهنگی و با نگاهصرفاً اقتصادی نباید نسبت به تحقق اهداف سیاستهای مذکور امید داشت.
تاکید بر »گفتمانسازی«، »سبک زندگی و الگوی مصرف اسلامی«، »روحیه مشارکت و کار جمعی«، »خلاقیت و نوآوری« و »کارآفرینی و مهارت« از جمله مواردی هستند که در این سیاستهاصریحاً به آنها اشاره شده است که پرورش و نهادینهسازی آنها در محدوده وظایف وزارت آموزش و پرورش قرار میگیرد - از جمله اشاره بند 21 سیاستهای اقتصاد مقاومتی - . از این رو توجه ویژه به این امور در همه عناصر و فرآیندهای ذیل آموزش و پرورش ضروری است. عنایت به تربیت اقتصادی در معنای وسیع آن نیز باید به طور جدی پیگیری گردد، البته به نحوی که با تربیت عمومی همخوان باشد.