بخشی از مقاله
چکیده:
امروزه شرکت ها در محیطی به فعالیت میپردازند که قدرت تصمیمگیری سریع و اثربخش، یکی از مهمترین مؤلفههای مورد نیاز در مدیریت است. تصمیم گیری در مورد اتمام یا ادامه یک پروژه شکست خورده یکی از مشکل ترین تصمیماتی است که مدیران اجرایی با آن درگیرند. زمانی که از تصمیم گیران درخواست میشود، جریان عمل قبلی را مورد ارزیابی مجدد قرار دهند، اغلب به جریان عمل قبلی پایبند باقی می مانند؛ این پدیده پافشاری بر تعهد نامیده می شود.
نیاز به خود توجیهی، تفسیرکننده علت این رفتار تصمیمگیران است. به عبارت بهتر، نیاز به خود توجیهی از طریق فرآیندهای شناختی، پافشاری بر تعهد را تحت تأثیر قرار میدهد و بیانگر انگیزه قوی برای تداوم یک پروژه شکست خورده است . از جمله متغیرهایی که به عنوان سایر خطاهای تصمیم گیری، پدیده تشدید تعهد را از طریق نیاز به خود توجیهی تحت تأثیر قرار میدهند میتوان ادراک انتخابی، اثر هزینههای انجامشده و خوشبینی بیش از حد را نام برد که در این مطالعه مورد توجه قرارگرفتهاند.
مقدمه
یکی از مشکلترین تصمیماتی که مدیران اجرایی با آنها روبرو میشوند، تصمیمگیری در مورد انصراف از اجرا یا ادامه اجرای برنامههای کلیدی است که دیگر موفقیتآمیز نیستند. زمانی که از تصمیم گیران درخواست میشود تا جریانهای عمل قبلی را مورد ارزیابی مجدد قرار دهند، اغلب تمایل دارند که به برنامه قبلی پایبند باقی بمانند، حتی اگر اطلاعات جدید نشانگر این باشند که برنامه باید ملغی گردد.
این پدیده پافشاری بر تعهد نامیده میشود. پافشاری بر تعهد به صورت تمایل به محدود شدن به جریان عمل خاص، صرف پول اضافی بر روی برنامهای که دیگر موفقیتآمیز نخواهد بود و یا تأمین منابع جدید برای جریان عمل شکستخورده تعریف میشود . - Stew, 1981 - پافشاری بر تعهد باعث خواهد شد، تصمیمگیران به جای پایان دادن به پروژههای شکستخورده، تعهد خود را از طریق تداوم سرمایهگذاری منابع - پول، زمان، کار و ... - و باقی ماندن در خلاف جهت دیدگاه عقلایی اقتصادی، تشدید کنند
این پدیده محدود به حوزه خاصی نیست و در زمینههای متنوعی از جمله، پروژههای فناوری اطلاعات - Keil, 1995 - ، پروژههای ساخت در مقیاس بزرگ - - 1993، ارزشیابی عملکرد شغلی - Bazerman, Beekun, and Schoorman, 1982 - ، رویدادهای ورزشی - Camerer and Weber, - 1999; Staw and Hoang, 1995 و توسعه محصولات جدید - Boulding, Morgan, and Staelin, 1997 - نیز به اثبات رسیده است.
مفهوم پافشاری بر تعهد، نخستین بار توسط استاو - 1976 - مطرح شد. از آن زمان به بعد پافشاری، علاقه پایدار بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است. پافشاری بر تعهد، فرآیندی مرتبط با زمان و نتیجه برهم کنش پویای عوامل تعیینکننده روانشناختی، اجتماعی، ساختاری و فرافکنی است . تعداد کثیری از گرایش های مرتبط با محرکهای پافشاری بر تعهد، ارائه شدهاند. از جمله این نظریات میتوان به خود توجیهی، امید، انتظار و عامل اشاره کرد. در این میان نظریه خود توجیهی بیشترین توجهات را به خود جلب کرده است.
بیشتر مطالعاتی که در این زمینه انجام شده است، روابط مستقیم بین متغیرها را مورد بررسی قرار دادهاند. به منظور بررسی روابط غیرمستقیم بین متغیرها، بهکارگیری نظریه استدلال انگیزشی، سودمند خواهد بود. این استدلال شامل استدلالهای شناختی است که تحت تأثیر جنبههای شناخت، شامل انگیزش، عواطف و اهداف است. جنبههای شناخت بر مفاهیم، باورها و قواعد مورد استفاده در تصمیمگیری مؤثرند؛ یعنی افراد در تصمیمگیری خود از قواعد منطبق با عواطف و اهداف خود، استفاده میکنند.
در استدلال انگیزشی، امکانات شناختی در اختیار اهداف انگیزشی قرار میگیرند. به عبارت بهتر، بر اساس نظریه استدلال انگیزشی، نیاز به خود توجیهی به طور غیرمستقیم پافشاری بر تعهد را از طریق فرآیندهای شناختی، تحت تأثیر قرار میدهد. این پژوهش نشان میدهد که نیاز به خود توجیهی معرف انگیزش شدید برای ادامه پروژههای شکست خورده است.
در نتیجه نظریه خود توجیهی، متغیرهای ادراک انتخابی، اثر هزینههای انجامشده و خوش بینی بیش از حد تصمیم گیران را تحت تأثیر قرار میدهد و از این طریق باعث ترویج پافشاری بر تعهد میشود. تعیین میانجیها، بین نیاز به خود توجیهی و پافشاری بر تعهد، باعث درک متغیر نیاز به خود توجیهی در این پژوهش شده است. اگرچه مطالعات زیادی تأثیر بین متغیر نیاز به خود توجیهی و پافشاری بر تعهد را بررسی کردهاند، با این وجود نیاز به خود توجیهی به تنهایی برای توضیح پافشاری کافی نیست. ادامه سرمایهگذاری به دلیل عدم تمایل تصمیم گیران به تصدیق اینکه تخصیص منابع قبلی آنها برای جریان عمل انتخابی، عقیم بوده است، از نظر سازمان و تصمیم گیرانی که احساس مسئولیت دارند، قابل پذیرش نیست؛ بنابراین، این پژوهش فرآیندهای شناختی را نیز برای بررسی رابطه دو متغیر اصلی وارد میکند.
این دیدگاه، پژوهش را فراتر از تفسیر متغیر منفرد اصلی، خواهد برد و منجر به افزایش شناخت پدیده پافشاری بر تعهد و تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم محرکهای پافشاری بر تعهد میشود.
- مبانی نظری و پیشینه پژوهش نیاز به خود توجیهی
نیاز به خود توجیهی مفهومی است که بیشترین بررسیها در مورد آن صورت گرفته و از لحاظ تجربی نیز حمایتکننده قوی تفسیر تشدید تعهد است . - Brokener,1992; Sleesm, Conlon, McNamara, and Miles, 2012 - مکانیسم خود توجیهی که برای نخستین بار توسط استاو - 1976 - در زمینه پافشاری بر تعهد، مطرح شد، ریشه در نظریه ناهمسانی شناختی دارد . نظریه ناهمسانی شناختی بیان میکند که افراد نیاز شدیدی به کاهش منابع بیثبات شناختی دارند و به دنبال توجیه عقلانیت تصمیمات گذشته هم برای خودشان و هم برای دیگران هستند.
به عبارت دیگر، مفهوم خود توجیهی فرض میکند که تصمیم گیران ممکن است ناراحتی روانی ناشی از ناهمسانی شناختی را به عنوان نتیجه مستقیم بازخور منفی بر روی تصمیمات سرمایهگذاری گذشته، تجربه کنند
به منظور عقلایی کردن تصمیمات گذشته و تأیید دوباره صحت سرمایهگذاریهای آغازی، تصمیم گیران، منابع را صرف جریانهای عمل شکستخورده میکنند و در نتیجه از هزینههای روانشناختی شکست، دوری میگزینند.
بر اساس مطالعه کیلی در سال 2000، ارزیابی روانشناختی مستقیم نیاز به خود توجیهی کار دشواری است؛ بنابراین محدود شدن به ارزیابی رفتارهای قابلمشاهده به عنوان شاخصهای قابلاعتماد ناظر به خود توجیهی، بررسی این متغیر را تسهیل میسازد.
- ادراک انتخابی
مفهوم ادراک انتخابی از مدتها پیش به عنوان یکی از عاملهای اثرگذار بر تصمیمگیری، عنوان شده است. در اوایل سال 1954، هاسترف و کانتریل، اظهار داشتند که »از میان تمام رویدادهایی که در محیط اتفاق می افتند، فرد آن هایی را انتخاب می کند که از جایگاه خود محوری ، برایش دارای اهمیت هستند .« در این مطالعه، متغیر ادراک انتخابی، به عنوان گرایش سیستماتیک تصمیم گیران برای فیلتر کردن یا بیاهمیت جلوه دادن اطلاعات ورودی منفی و تمرکز بر بازخوری که مطابق با تفکر مثبت تصمیمگیران است، تعریف میشود.
اثر هزینههای انجامشده بر اساس رفتار عقلایی مصرفکننده، افراد بایستی در تصمیمات مالی خود، تنها بر هزینهها و دستاوردهای آتی را در نظر بگیرند. با این وجود، تصمیمات افراد در مورد سرمایهگذاری و مصرف، تحت تأثیر نتایج قبلی واقع میشوند. تعداد فراوان ای شواهد نشان میدهند که افراد هزینههای انجامشده را هنگام گرفتن تصمیماتی در مورد ادامه یا اختتام پروژهها در نظر میگیرند.
هزینه های انجامشده به عنوان منابعی تعریف میشوند که در حال حاضر به طور جبرانناپذیری صرف شده اند و قابل بازیابی نیستند. منظور از اثر هزینههای انجامشده، گرایش به اختصاص وجوه اضافی بر روی یک پروژه با هدف بازیابی هزینههای انجامشده قبلی است؛ یعنی، تصمیمگیری برای ادامه پروژه بر اساس سرمایهگذاریهایی که در گذشته اتفاق افتاده اند.
بر طبق نظریه اقتصادی کلاسیک و نظریه هنجاری تصمیمگیری، هزینههای انجامشده، بیارتباط با تصمیمات مربوط به ادامه پروژه هستند؛ تصمیماتی که بر پایه دستاوردها یا هزینه تدریجی هستند. با این وجود، موضوع پافشاری بر تعهد، اثر هزینههای انجامشده بر روی تصمیمات افراد در تخصیص سرمایهگذاریهای تفاضلی را به صورت تجربی به اثبات رساندهاست. این باور وجود دارد که اثر هزینههای انجامشده، نقش اساسی در تصمیمگیری عقلایی به منظور ادامه سرمایهگذاری - از نظر زمان، پول و ... - در پروژههایی دارد که بر پایه رفتار عقلایی اقتصادی، افراد ملزم به متوقف کردن آن هستند - پروژههایی که معرف فرصتهای سرمایهگذاری اندکی هستند - .
- خوشبینی بیش از حد
خوش بینی بیش از حد، تمایل تصمیمگیران به برآورد بالای سیستماتیک احتمال عملکرد خوب و برآورد پایین احتمال عملکرد بد، نامیده میشود . - Heaton, 2002 - خوشبینی بیش از حد در حوزههای مختلف و متعددی اثبات شده است و یکی از خطاهای نیرومند در مورد تصمیمگیری است. در زمینه پافشاری بر تعهد، خوش بینی بیش از حد، تصمیمگیران را به سمت برآورد بالای سیستماتیک احتمال موفقیت و در نتیجه آن اتمام با تأخیر پروژههای شکستخورده هدایت میکند
اثر خوش بینی بیش از حد، منجر به برآورد بالای احتمال موفقیت و باور به نتیجه نهایی مثبت توسط تصمیم گیران می شود. از این رو تحولات منفی، موجه، موقت و قابل مدیریت در نظر گرفته میشوند و تصمیمگیران بر این باورند که پروژه در نهایت، بر اساس انتظار پیش خواهد رفت.
در ادبیات پدیده پافشاری بر تعهد، خوش بینی از دو دیدگاه متفاوت قابلتشخیص است. در دیدگاه اول، خوشبینی به عنوان یکی از ویژگیهای شخصیتی در نظر گرفته میشود. تمرکز دیدگاه دیگر در خصوص ارتباط خوشبینی با پروژه یا دستاوردهای کسبوکار است. به عبارت بهتر، خوشبینی که در مورد رویدادهای آتی خاصی وجود دارد، مد نظر است.
- توسعه فرضیه ها
با توجه به مرور ادبیات پدیده پافشاری بر تعهد، می توان به دو نتیجه گیری مهم رسید . نخست، بررسی پافشاری بر تعهد تنها از طریق مطالعات آزمایشگاهی، میسر نخواهد بود و برای کامل کردن نتایج، ملزم به استفاده از دادههای میدانی هستیم؛ به عبارت دیگر، تصمیمگیری در سازمانها از طریق خطاهای فردی، تأثیرات متفاوتی میپذیرند