بخشی از مقاله
چکیده
هدف پژوهش حاضر؛ بررسی رابطهی باورهای انگیزشی و راهبردهای یادگیری خودتنظیمی با عملکرد تحصیلی دانش-آموزان پایه سوم ابتدایی در شهرستان زاهدان میباشد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که بین راهبردهای یادگیری خود تنظیم و راهبردهای انگیزش برای یادگیری با پیشرفت دانشجویان رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. به بیان دیگر دانشآموزان برخوردار از راهبردهای یادگیری خود تنظیم و راهبردهای انگیزش برای یادگیری از پیشرفت تحصیلی بیشتری برخوردارند.
بر این اساس؛ یافتههای پژوهش برخورداری دانشآموزان از میزان راهبردهای انگیزش برای یادگیری را بالاتر از حد متوسط نشان میدهد، یعنی آنان برای یادگیری انگیزه مناسبی دارند. با توجه به اینکه دانش-آموزان با اختیار برای ورود به مدرسهو تحصیل تصمیم می گیرند و معمولا دلایلی برای تحصیل خود دارند و میتوان گفت احساس نیاز به تحصیل آنان را برای ورود به مدرسه و تحصیل ترغیب مینماید، بنابراین داشتن انگیزه مناسب برای یادگیری در آنان نیز منطقی به نظر میرسد.
مقدمه
طی دو دهه اخیر، متخصصان تعلیم و تربیت به مطالعه عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی بهویژه »انگیزش« و »شناخت« بیش از پیش توجه کردهاند. یکی از نظریههایی که این پژوهشگران در قالب آن مطالعه میکردند، نظریه یادگیری خود تنظیمی است. چهارچوب اصلی این نظریه بر این اساس استوار است که دانشآموزان چگونه از نظر باورهای فراشناختی، انگیزشی و رفتاری یادگیری خود را سازماندهی میکنند - Linenbrink, 2002 - شانک - 2005 - خودتنظیمی را چنین تعریف میکند: فرد خودتنظیم، تفکرات، احساسات و اعمالش را فعالانه و بطور نظاممند برای رسیدن به اهدافش جهت میدهد.
از این تعریف روشن میشود که فرد به سمت اهداف خود، جهتگیری میکند، تفکرات، احساسات و اعمال خود را بهمنظور کسب این اهداف شکل میدهد و بطور نظاممند به سمت این اهداف حرکت میکند - سلیمان نژاد، - 1386 زیمرمن - 1990 - خودتنظیمی در یادگیری را به مشارکت فعال یادگیرنده - از نظر رفتاری، انگیزشی، شناختی و فراشناختی - در فرایند یادگیری بهمنظور بیشینهکردن فرایند یادگیری ارجاع میدهد - صمدی، - 1386 کرنو - 1992 - یادگیری خودتنظیم را بهعنوان مشارکت فعالانه یک فرد در اهدافگزینی و کنترل راهبردها و فرایندها در انجام تکالیف یادگیری تعریف میکند.
خودتنظیمی فرایند ارزشمندی است زیرا بر اینکه چگونه "خود" عامل ایجاد اهداف یادگیری و نیز انتخاب راهبردهائی میشود و این که چگونه برداشت هر فرد از خود و تکلیف بر کیفیت یادگیری متعاقب آن، تأثیر میگذارد، تأکید میکند - همان: - 27 چالاوات و دیبیکز - 2004 - معتقدند که یادگیری خودتنظیمی زمانی اتفاق میافتد که افراد به صورت فعال در حیطههای فراشناختی ، انگیزش و رفتاری در فرایند یادگیری خودشان مشارکت کنند.
استراتژیهای نقشه ذهنی به دانشآموزان در توجیه تکالیف، تمرکز روی بخش مهم تکالیف، سازماندهی مواد درسی و نگهداری یک جور روانشناسی مولد برای یادگیری کمک میکند. زیمرمن - - 2000 راهبردهای یادگیری خودتنظیمی را نوعی یادگیری تعریف کرد، که در آن دانش آموزان به جای آن که برای کسب مهارت و دانش بر معلمان، والدین و یا دیگر عوامل آموزشی تکیه کنند، شخصا کوششهای خود را شروع و هدایت میکنند - صمدی، - 1383 بطورکلی خود تنظیمی سه ویژگی اساسی دارد شامل:
الف - آگاهیاز تفکر؛ شامل اندیشیدن تحلیل موثر فرد از عادتهای خود است.
ب - کاربرد راهبردها؛ شامل خزانه رو به رشد راهبردهای فرد برای یادگیری، مطالعه،کنترل هیجانات و پیگیری اهداف این راهبردها است.
ج - انگیزشمداوم؛ اشاره به انتخاب و تلاش مداوم در فرایند یاد گیری دارد - توکلیزاده، - 1387 زیمرمن - - 1990 خود تنظیمی یادگیری را به حوزههای جداگانهای اختصاص داده شامل؛ خود تنظیمی رفتار، خودتنظیمی شناختی، خودتنظیمی فراشناختی و خودتنظیمی انگیزش و عاطفه. و خودتنظیمی در یادگیری را به مشارکت فعال یادگیرنده در این حوزهها، در فرایند یادگیری بهمنظور بیشینهکردن فرایند یادگیری اطلاق نموده است. خودتنظیمی رفتار به استفاده بعینه از منابع گوناگون که یادگیری را بیشینه میسازد، تعریف میشود. این منابع شامل: زمان، مکان و امکانات است.
خودتنظیمی انگیزش و عاطفه بهکاربردن فعال راهبردهای انگیزشی اطلاق میشود که یادگیری را بیشینه میسازد و ترس و اضطراب را کاهش میدهد. خودتنظیمی شناختی بهکاربردن فعال راهبردهای شناختی - که خاص تکلیف هستند - و یادگیری را بیشینه میسازد و خودتنظیمی فراشناختی به کاربر فعال راهبردهای فراشناختی - که راهبردهای نظارتی و مدیریتی هستند - اطلاق میشود که یادگیری را بیشینه میسازند - صمدی، - 43 :1386 نشانههای یادگیرنده خودتنظیم عبارتند از: هدفمندبودن، مدیریت زمان، تمرین معنادار و جهتدار، کاربرد مناسب راهبردهای شناختی و فراشناختی و احساس خودکارآمدی. یادگیرندگان خوتنظیم، اهدافی را برای یک تکلیف ویژه برمیگزینند و از راهبردهای مناسبی برای کسب این اهداف استفاده میکنند، پیشرفت خودشان را نظارت میکنند و راهبردهای یادگیری خودشان را تا حدی که لازم باشد، تنظیم میکنند.
یادگیرندگان خود تنظیم فعالانه جنبههای مهم شناخت و رفتار و محیط را برای کسب اهداف یادگیری خودشان، کنترل میکنند - سلیماننژاد، - 41 :1386 در الگوی پنتریچ، خودتنظیمی در یادگیری به استفاده از راهبردهای شناحتی1، فراشناختی و مدیریت منابع میشود. راهبردهای شناختی به راهبردهایی که دانش آموزان برای یادگیری، به خاطر سپاری، یاد آوری، و درک مطلب از آنها استفاده میکنند اشاره دارد. این راهبردها هم برای تکالیف ساده و حفظکردنی و هم برای تکالیف پیچیدهتر که به درک و فهم نیازمندند، کاربرد دارد. راهبردهای فراشناختی راهبردهایی هستند که جهت برنامه ریزی بازبینی اصلاح فعالیتهای شناختی مورد استفاده قرار میگیرند.
راهبردهای مدیریت منابع راهبردهایی هستند که یادگیرندگان از آن برای کنترل و اداره محیط مثل مدیریت در تنظیم وقت، نحوه تلاش، انتخاب محیط مطالعه، استفاده از افراد دیگر مثل معلمان، همسالان، منابع و مانند آن استفاده میکنند. این راهبردها به فراگیران کمک میکنند تا با محیط سازگار شده و آن را با توجه به هدفها و نیازهای خود تغییر دهند - زیمرمن و ماتین پونز، - 1986 طبقات راهبردهای خودتنظیمی در این دیدگاه عبارتند از 1 راهبردهای شناختی یادگیری2 راهبردهای خود تنظیمی جهت کنترل شناخت3 راهبردهای مدیریت منابع.
1 پیشینهی تحقیق
زیمرمن و پونز - - 1988 در تحقیقی تحت عنوان تفاوتهای دانشآموزان در راهبردهای یادگیری خودتنظیم نشان دادهاند که بین موفقیت تحصیلی و استفاده از راهبردهای یادگیری خودتنظیم رابطه معناداری وجود دارد.