بخشی از مقاله
بررسی رابطه آسیب های اجتماعی با سلامت روان دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر آبدانان
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی بررسی رابطه آسیبهای اجتماعی با سلامت روان دانشآموزان دختر مقطع متوسطه شهر آبدانان در سال تحصیلی 1393-1394 به انجام رسیده است. روش تحقیق، توصیفی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه استاندارد بوده است. با استفاده از شیوه نمونهگیری تصادفی ساده، از بین تمامی دختران مقطع متوسطه شهر آبدانان تعداد 183 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. به منظور سنجش آسیبهای اجتماعی و سلامت روان از آزمون ؟؟ استفاده شده است. یافتههای این پژوهش نشان می دهد که وجود رابطه معنادار از نوع معکوس بین متغیرهای آسیب اجتماعی با سلامت روان خبر میدهد به عبارتی، هر چقدر افراد متمایل به داشتن آسیبهای اجتماعی در وجود خود باشد از سلامت روان کمتری برخوردار خواهند بود و بالعکس. همچنین نتایج این پژوهش نشان میدهد .شناخت فرهنگ سلامتی و تأثیری که میتواند بر زندگی انسانها بگذارد در تمامی جوامع بخصوص جوامع پیشرفته از حساسیت ویژه ای برخوردار است
. زیرا بر اثر مطالعه و تحقیق مستمر و شناخت از این پدیده میتوان دست به نوسازی، بازسازی و احیای تولید و تزریق عوامل حاکم بر افراد جامعه زد و بخشهای ناکارآمد و یا مخرب سلامت روانی در بین آنها را یا اصلاح و یا حذف نموده و نسبت به تقویت مؤلفههای تأثیرگذار اقدام کرد.
کلمات کلیدی: آسیبهای اجتماعی، سلامت روان، دانشآموزان
.1 مقدمه و بیان مسئله
مطالعه انحرافات و کجرویهای اجتماعی و به اصطلاح، آسیب شناسی اجتماعی (Social Pathology) عبارت است از مطالعه و شناخت ریشه بی نظمیهای اجتماعی. در واقع، آسیب شناسی اجتماعی مطالعه و ریشهیابی بی نظمیها، ناهنجاری-ها و آسیبهایی نظیر بیکاری، اعتیاد، فقر، خودکشی، طلاق و...، همراه با علل و شیوههای پیش گیری و درمان آنها و نیز مطالعه شرایط بیمارگونه و نابسامانی اجتماعی است. به عبارت دیگر، مطالعه خاستگاه اختلالها، بی نظمیها و نابسامانیهای اجتماعی، آسیب شناسی اجتماعی است؛ زیرا اگر در جامعهای هنجارها مراعات نشود، کجروی پدید میآید و رفتارها آسیب
1
میبیند. یعنی، آسیب زمانی پدید میآید که از هنجارهای مقبول اجتماعی تخلفی صورت پذیرد. عدم پایبندی به هنجارهای اجتماعی موجب پیدایش آسیب اجتماعی است.[1]
از سوی دیگر آسیب پذیری را میتوان به طرق مختلف صورت بندی کرد. شیوع خانوادگی اختلالات روانی که از طریق معیار میزان انطباق قابل برآورد است، یکی از شاخصهای وجود زیرساختهای زیست شناختی برای اختلال و عارضه روانی خاص است. در سطح روان شناختی نیز میتوان به متغیرها و عوامل معینی به عنوان شاخصهای آسیبپذیری اشاره نمود: از جمله میزان رضایت از زندگی، حمایت اجتماعی، نگرشهای ناکارآمد، سبک اسنادی خاص، صفات شخصیتی خاص و غیره.[2] آسیبهای اجتماعی به عنوان یک تهدید جدی سلامت افراد را با خطر مواجه ساخته است. رشد شهرنشینی، بحران رشدی بی رویه جمعیت از هم پاشیدگی روابط متقابل بین افراد، تأثیر گروه همسال و... دلیلی منطقی برای توجه به آسیبهای اجتماعی است. بررسیهای مختلف ثابت نموده است که بین عوامل مختلف اجتماعی و بیماریهای روانی روابط خاصی وجود دارد. هر چند عوامل ارثی نقش مهمی دارند، ولیکن نمیتوان گفت بیماریهای روانی مرضی موروثی است. چرا که در ایجاد بیماریهای روانی محرکهای پیچیدهای مانند عوامل زیستی، اجتماعی، فرهنگی و روانی واقتصادی نیز دخالت دارند تاثیر این عوامل در افرادگوناگون متفاوت است، در نتیجه واکنشهای مختلفی را در افراد پدید میآورد. بیماریهای روانی حاصل کنش متقابل عوامل ارثی از یک سوی و عوامل محیطی و بیرونی از سوی دیگر است. در این خصوص برخی به عوامل ارثی بهای بیشتری میدهند و در مقابل برخی دیگر عوامل محیطی و بیرونی را موثرتر میدانند و بیان میکنند نقش عوامل محیطی و اجتماعی در بروز بیماریهای روانی از نقش عوامل ارثی و سرشتی نیرومندتر است. به عبارتی دیگر زمینهای که میتواند آنها را بپروراند ارثی است، ازاین رو با فراهم آوردن اجتماع و محیط سالم میتوان از پیدایش بیماریهای روانی جلوگیری کرد و حتی کسانی را که زمینه مساعد دارند از آن محفوظ و مصون نگهداشت.[1]
-2آسیبهای اجتماعی
آسیبهای اجتماعی، مقولاتی هستند که همواره به همراه انسان و جوامع انسانی بوده و هستند. جهان امروز ما به دلیل شرایط خاصی که رشد سریع تکنولوژی موجب آن میباشد، با مسائل و مشکلات فراوانی درگیر میباشد. قتل، آدم ربایی، اعتیاد، خودکشی، طلاق و... نمونههایی از این دست مشکلات هستند که آسیبهای اجتماعی را تشکیل میدهند. این که چه آسیبهایی، در چه جوامعی بیشتر روی میدهد و یا اینکه چه شرایط و ویژگیهایی میتواند موجب بروز کدام نوع از آسیبها گردد و یا اصولاً در کدام حوزهها آسیبها خطرناکترند، همواره به عنوان دست مایهای برای اندیشیدن میباشد.[3]
آسیب اجتماعی(سرقت، پرخاشگری، مواد مخدر، مسائل جنسی، خودکشی و فرار از خانه) به هر نوع عمل فردی یا جمعی اطلاق میشود که در چارچوب اصول اخلاقی و قواعد عام عمل جمعی رسمی و غیررسمی جامعه محل فعالیت کنشگران قرار نمیگیرد و در نتیجه با منبع قانونی و یا قبح اخلاقی و اجتماعی رو به رو میگردد؛ به همین دلیل، کجروان سعی دارند کجرویهای خود را از دید ناظران قانون، اخلاق عمومی و نظم اجتماعی پنهان نمایند؛ زیرا در غیر این صورت با پیگرد قانونی، تکفیر اخلاقی و طرد اجتماعی مواجه میشوند[1] آسیبهای اجتماعی پدیدههایی واقعی، متغیر، قانونمند و قابل کنترل و پیشگیری هستند. کنترل پذیری آسیبهای اجتماعی شناخت علمی آنها را در هر جامعهای برای پاسخ به پرسشهای نظری و عملی و کاربردی از ایدهها و یافتههای علمی تولید شده در برنامهریزیهای کوتاه و بلندمدت برای مقابلهی صحیح با آسیبهای اجتماعی، درمان یا پیشگیری از گسترش و پیدایش آنها، ضروری و پر اهمیت میسازد.[4] از سوی دیگر آسیب-های اجتماعی به موقعیتهایی اطلاق میشود که انسان بر خلاف مسیر مورد قبول جامعه رفتار میکند. تا حدی که جامعه توان تحمل آن را نداشته باشد.[5] در همین راستا عبداللهی آسیب اجتماعی را هر نوع عمل فردی یا جمعی تعریف میکند که در چارچوب اصول اخلاقی و قواعد عام جمعی رسمی یا غیر رسمی جامعه فعالیت کنشگران قرار نمیگیرد و در نتیجه با منع
2
قانونی و یا قبح اخلافی و اجتماعی روبه رو میگردد.[6] بنابراین اسیبهای اجتماعی به عنوان اعمالی که نظم عمومی جامعه را بر هم میزنند و هنجارهای آن را مورد تعرض قرار میدهند.
-3سلامت روان
سلامت از نیازهای اساسی انسان است که در توسعه پایدار نقش حیاتی دارد. مفهوم سلامت روان شامل احساس درونی خوب بودن و اطمینان از کارآمدی خود، اتکاء به خود، ظرفیت رقابت، وابستگی بین نسلی و خودشکوفایی تواناییهای بالقوه فکری و هیجانی و غیره میباشد. البته با در نظر گرفتن تفاوتهای بین فرهنگها، ارائه تعریف جامع از سلامت روان غیر ممکن مینماید. با وجود این، بر سر این امر اتفاق نظر وجود دارد که سلامت روان چیزی فراتر از نبود اختلالات روانی است.[7] و آنچه مسلم است این است که حفظ سلامت روان نیز مانند سلامت جسم حائز اهمیت است.[8] شخصی که سلامت روانی دارد، میتواند ضمن احساس رضایت از زندگی، با مشکلات، به طور منطقی برخورد نماید. به عبارت دیگر، افراد دارای سلامت روان، قادرند در عین کسب فردیت، با محیط نیز انطباق یابند.[9] سلامت روان عبارت است از این که فرد چه احساسی نسبت به خود، دنیای اطراف، محل زندگی و اطرافیان خود دارد؛ به ویژه با توجه به مسئولیتی که در مقابل دیگران بر عهده میگیرد. همچنین چگونگی سازش وی با درآمد خود و شناخت موقعیت مکانی و زمانی خویشتن را نیز در بر میگیرد.[10]
سلامت روان علاوه بر بدن سالم به محیط و شرایط زندگی سالم نیاز دارد. این که محیط و عوامل مختلف آن، چگونه بر ساختار روانی فرد و سلامت روانی تاثیر میگذارد، موضوعی که رویکردهای مختلف روانشناسی هر کدام به دیدگاه اختصاصی خود، ماهیت انسان و سلامت روانی انسان را به شیوهی خاص تعیین کردهاند، برخی سلامت روان را فرآیند مستمر دانستهاند و برخی در قالب هنجارها و پیروی از آداب و سنن اجتماعی جستجو کردهاند. در حال حاضر الگوی متداول سلامت و بیماری عبارت است از الگوی زیستی، روانی و اجتماعی فرض بنیادی این الگو آن است که سلامت و بیماری از تاثیر عوامل زیستی، روانی و اجتماعی ناشی میشوند. در مقابل سلامت روانی، بیماریهای روانی یکی از مشکلات بزرگ جوامع امروزی است. مطالعات متعدد ثابت کرده که بین عوامل اجتماعی و بیماریهای روانی رابطه ای خاص موجود است.[11]
با در نظر گرفتن سلامتی بـه عنـوان مفهـومی متـأثر از مجموعـه پیچیـدهای از عوامـل زیستی، روانی ـ اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، مذهبی، و محیطی باید اذعان داشـت کـه در این معنا، سلامتی دیگر تنها دغدغه دست انـدرکاران علـوم پزشـکی نیـست، بلکـه تمـامی دانشمندان علوم اجتماعی، به ویژه جامعه شناسان و روانـشناسان، بـه بررسـی آن علاقمنـد میگردند.[12] جامعه شناسان بر این باورند که سلامتی و بیماری روانی، صرفا واقعیاتی زیست شناختی و یا روانشناختی نیستند، بلکه به طور هم زمان، دارای ابعاد و ماهیت اجتماعی نیز میباشند. عوامل اجتماع ، همان گونه که میتوانند نقش مهمی درایجاد، حفظ، و ارتقاء سلامتی ایفا نمایند؛ در بروز، شیوع، و تداوم بیماری نیز دارای سهمی اساسیاند. به دیگر سخن، گرچه تردیدی نیست که افراد در میزان آسیب پذیری نسبت به بیمار یهای روانی با یکدیگر تفاوتهای زیستی و فردی دارند، اما مسئله این است که میزان این تفاوتها تحت تأثیر موقعیت اجتماعی و حتی مهمتر از آن، برداشتی که افراد از آن موقعیت دارند به مراتب بیشتر میشود.[13]
-4پیشینه پژوهش
نتایج پژوهشها نشان میدهند که سطوح بالاتر حمایت اجتماعی با سطوح پایینتر افسردگی و اضطراب، مرتبط است و تصور میشود که حمایت اجتماعی، به عنوان سپری ضربه گیر در مقابل استرس عمل میکند.[14] علاوه بر سلامت جسمی، اکثر پژوهشهای انجام شده به بررسی ارتباط حمایت اجتماعی با سلامت روان پرداخته و تأثیر آشکار حمایت
3
اجتماعی ادارک شده بر سلامتی و آسایش روانی را تأیید نمودهاند[15] نتایج پژوهش نشان داد که راهبردهای مقابلهای هیجان مدار و مسئله مدار میتوانند واریانس متغیرهای اضطراب، آسیب جسمانی، افسردگی و اختلال در عملکرد اجتماعی که از مولفههای سلامت روانی هستند را به صورت معنیدار تبیین کنند. به این صورت که افزایش استفاده از راهبرد هیجان مداری با افزایش اضطراب، آسیب جسمانی و افسردگی مطابقت میکند و کاهش استفاده از راهبرد مسئله مداری با افزایش اختلال در عملکرد اجتماعی مطابقت میکند. به این ترتیب شیوه هیجان مداری بیشتر بر علائم جسمانی و خلقی موثر است در حالی که شیوه مساله مداری بیشتر بر تعاملات فردی و عملکرد اجتماعی فرد تاثیر میگذارد16] و .[17
همچنین [18] معتقد است حمایت اجتماعی اثرات رویدادهای استرسزا را تعدیل میکند و به تجربه عواطف مثبت میانجامد. حمایت اجتماعی با شادکامی و سلامت روانی رابطه مثبت دارد.از سوی دیگر در فرآیند مقابله مهارتهای شناختی برای حل مسئله مورد استفاده قرار میگیرند. فرد با به کار بستن سبک مقابله کار آمد مساله مدار از مهارتهای شناختی برای حل مسئله استفاده میکند. بر این اساس راههای مقابله با مشکلمستقیماً بررسی میشوند معمولاً با یافتن راه حل-های مناسب برای مشکل رضایت روان شناختی حاصل میشود. از سوی دیگر این وضعیت باعث نظم و انسجام فکری میشود و آشفتگی هیجانی را کاهش میدهد. در سایه انسجام فکری و آرامش هیجانی به دست آمده منبع استرس نیز بهتر شناسایی میگردد و ممکن است قابل کنترل ارزیابی شود. شناخت منبع کنترل از یک سو و قابل کنترل ارزیابی کردن آن از سوی دیگر به افزایش سلامت روانی کمک میکند. همچنین شناخت منبع استرس از طریق افزایش اعتماد به نفس، اضطراب و آشفتگی را کاهش میدهد و باعث بهبود وضعیت سلامت روانی میشود.[19] بنابراین هدف اصلی در این تحقیق بررسی رابطه بین آسیبهای اجتماعی و سلامت روان در بین دانشآموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان آبدانان میباشد.
-5فرضیات تحقیق
-1بین سرقت و سلامت روان رابطه وجود دارد.
-2 بین پرخاشگری و سلامت روان رابطه وجود دارد. -3بین مواد مخدر و سلامت روان رابطه وجود دارد. -4بین مسائل جنسی و سلامت روان رابطه وجود دارد. -5 بین فرار از خانه و سلامت روان رابطه وجود دارد.
-6روش تحقیق
این تحقیق بر اساس هدف، کاربردی و بر اساس روش و ماهیت از نوع توصیفی و همبستگی می باشد. جامعه آماری در این تحقیق کلیه دانشآموزان دختر مقطع متوسطه شهر آبدانان میباشد که تعداد آنها برابر با 350 نفر است و با روش نمونهگیری تصادفی ساده و با استفاده از فرمول نمونهگیری کوکران تعداد نمونه آماری 183 نفر انتخاب شده است. ابزار گردآوری در این تحقیق پرسشنامه استاندارد میباشد. برای جمعآوری اطلاعات مورد نیاز آسیبهای اجتماعی از پرسشنامه استاندارد [20] و برای سلامت روان از پرسشنامه سلامت روان((GHQ استفاده شده است. جهت تعیین روایی پرسشنامه از روایی صوری استفاده شد. بر همین اساس پرسشنامه اولیه به چند نفر از استادان و متخصصان داده شد که در نهایت آنها بر روی کل پرسشنامه اتفاق نظر داشتند که بدین ترتیب، روایی صوری پرسشنامه مورد تأیید قرار گرفت. جهت سنجش پایایی آزمون، پس از انجام یک مطالعه مقدماتی و تعیین واریانس سؤالات، ضریب آلفای کرونباخ مورد محاسبه قرار گرفت که ضریب حاصله برابر 0/8 بوده است. همچنین برای نمایش یافتههای آن از روش آمار استنباطی استفاده میشود. در ابتدا
4
نرمال بودن یا نبودن دادهها را با استفاده از روش اسمیرنف وگلموگروف بررسی خواهیم کرد. سپس برای سنجش روابط علی بین متغیرها از روش پیرسون (در صورت نرمال بودن)، یا اسپیرمن(در صورت نرمال نبودن) استفاده خواهد شد.
-7یافتههای تحقیق
-1بین سرقت و سلامت روان رابطه وجود دارد.
جدول 1 رابطه بین سرقت و سلامت روان
همانطور که در جدول بالا مشخص شده است سطح معناداری به دست آمده برابر با 0/005 میباشد و چون از سطح خطای در نظر گرفته شده کمتر میباشد پس فرضیه تایید میشود. به عبارتی بین دومتغیر رابطه معنادار و معکوسی وجود دارد. همچنین شدت رابطه در حد متوسطی میباشد.
-2 بین پرخاشگری و سلامت روان رابطه وجود دارد.
جدول 2 رابطه بین پرخاشگری و سلامت روان
همانطور که در جدول بالا مشخص شده است سطح معناداری به دست آمده برابر با 0/000 میباشد و چون از سطح خطای در نظر گرفته شده کمتر میباشد پس فرضیه تایید میشود. به عبارتی بین دومتغیر رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. همچنین شدت رابطه در حد بالایی میباشد.
-3 بین مواد مخدر و سلامت روان رابطه وجود دارد.
جدول 3 رابطه بین مواد مخدر و سلامت روان
همانطور که در جدول بالا مشخص شده است سطح معناداری به دست آمده برابر با 0/001 می باشد و چون از سطح خطای در نظر گرفته شده کمتر می باشد پس این فرضیه تایید می شود و پذیرفته می شود. به عبارتی بین دومتغیر رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین شدت رابطه در حد پایینی می باشد.