بخشی از مقاله
چکیده
هدف کلی این تحقیق شناسایی رابطه بین شادکامی و رضایت شغلی کارکنان اداره آموزش و پرورش شهرستان آبدانان است .روش تحقیق در این پزوهش از نوع همبستگی و جامعه اماري آن را کارکنان اداره آموزش و
پرورش شهرستان آبدانان تشکیل می دهند.که تعداد 113 نفر از انها انتخاب و با استفاده از روش نمونه گیري تصادفی مورد مصاحبه قرا گرفتند. به منظور جمع آوري اطلاعات پژوهش از پرسشنامه که روایی محتواي آن توسط اساتید صاحبنظر در حوزه تخصصی و پایایی آن با استفاده از الفاي کرونباخ ./92 تایید شد و نتایج و تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار اس پی اس اس و از طریق آزمون تی مستقل و ضریب همبستگی آر پیرسون نشان داد که بین شادکامی و رضایت شغلی در مردان رابطه معنی دار وجود دارد و فرضیه ما تایید شدولی بین زنان و مردان از لحاظ شادکامی و رضایت شغلی و بین شادکامی و رضایت شغلی در زنان تفاوتی وجود نداردو فرضیه هاي ما تایید نگردیدو همچنین تحقیق حاضر نشان می دهد که میانگین شادکامی در مردان بیشتر از زنان است که دلیل چنین یافته اي در پژوهش حاضر می تواند ارتقاي شغلی مردان نسبت به زنان در نمونه این تحقیق باشد.
واژههاي کلیدي: شادکامی، رضایت شغلی، کارکنان آموزش و پرورش
١
– 1 مقدمه
تمام همت روانشناسان در سراسر جهان این است که عوامل و موانع شاد زیستن را شناسایی کنند، دردهاي عاطفی انسان را التیام بخشند و روش هایی ابداع کنند تا در پرتو آن افراد بتوانند به سازگارانه ترین شکل زندگی کنند . روانشناسان در پی کشف قواعد معتبر بهتر زیستن هستند تا انسان بتواند خود را بهتر پیش بینی کند و وقتی توانست به این مهم دست پیدا کند، براي او مهار و کنترل خود فراهم می شود.[1] افراد براي این که از شغلشان رضایت داشته باشند باید عواملی دست به دست هم دهند تا این امر ممکن شود، یکی از این عوامل شادکامی می باشد.
در طی سال هاي اخیر بررسی تجربی شادکامی توسط روانشناسان و جامعه شناسان افزایش یافته است[2] و روانشناسان علاقه مند به حیطه روانشناسی مثبت نگر توجه خود را بر منابع بالقوه احساس هاي مثبت نظیر احساس شادکامی معطف کرده اند.[3]
از عهد باستان به احساسات مثبت انسان از جمله شادکامی توجه شده است. به عقیده ارسطو سه نوع شادي وجود دارد:
در پایین ترین سطح: مردم عادي این نظریه را دارند که لذت ، شادي آفرین است.
در سطح دوم: مردم با فرهنگ غنی تر شادي را با موفقیت و کامیابی یکسان می دانند. در سطح سوم: شادي ناشی از زندگی معنوي است.
æ شادکامی مورد نظر ارسطو، شادکامی ناشی از معنویت قرار می گیرد.[4] به عبارت دیگر، ارسطو شادکامی را عبارت از زندگی معنوي می داند و افلاطون آن را حالت تعادل میان سه عنصر استقلال، هیجان و امیال ارزیابی می کند.[5]