بخشی از مقاله
چکیده
یکی از سیاستهای دگرگون سازی ساختار اجتماعی-اقتصادی جامعه روستایی که از برنامه های توسعه هر کشوری محسوب می شود، توسعه روستایی است. با اینحال با وجود پیشینه ی زیاد برنامه های توسعه ای در کشور، نظام توسعه روستایی دارای نارساییها و تنگناهای بسیاری در حیطه توسعه روستایی می باشد. از جمله ی این نارساییها شامل: سیاستهای غلط توسعه از بالا به پایین، تمرکزگرایی، دولتی بودن سیاستهای توسعه و نظارت و اجرای آن، عدم مشارکت روستاها در برنامه های مربوط به سکونت خود می باشد. امروزه فرآیند ایجاد تحول و پیشرفت در سطح روستاها با تلاش و کوشش جوامع محلی و با حضور و مشارکت مردم در برنامهریزی و تصمیمگیری موجب شده، تا مشکلات و نارساییها به درستی شناسایی شود و برای رفع آن اقدام شود.
این تحقیق با هدف شناخت روند توسعه و نقش مشارکت در امر توسعه روستایی کشور و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که با توجه به اهمیت بارز و روشن مشارکت در ابعاد و جنبه های مختلف توسعه ای، با این وجود، مشارکت مردم در امر توسعه روستایی در مناطق مختلف کشور، غالبا براساس ساخت و بافت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی هر یک از مناطق روستایی ایجاد شده و این روند همچنان ادامه دارد که این امر در مواردی باعث تغییرات مثبت ولی در اغلب موارد باعث ایجاد تغییرات منفی در مناطق مختلف کشور، گردیده است. براین اساس نیازمند بازنگری و توجه ویژه به امر مشاکت و رفع موانع ان در سطح روستاهای مناطق کشور جهت دستابی به توسعه روستایی است.
واژه های کلیدی:جامعه روستایی، تمرکزگرایی، جوامع محلی، مشارکت مردم
مقدمه
واژه های مشارکت و مشارکتی در چارچوب توسعه پایدار، برای اولین بار در اواخر دهه ی 1950 بوجود آمد و ورود آن به عرصه ی روستایی در دهه های 1970 و 1980 بوده است؛ یعنی زمانی که رشد و گسترش راهبردهای توسعه مبتنی بر رشد اقتصادی و صنعتی شدن کشورهای توسعه یافته و استفاده از آنها در بسیاری ازکشورهای جهان سوم، موج ب شد تا پیامدهای منفی آن نظیر: مهاجرتهای لجام گسیخته، و... حادث شود، در نتیجه بسیاری از کشورها و نظریه پردازان توسعه، درصدد برآمدند تا نسبت به رهیافتهای اتخاذ شده تجدید نظر کرده و موضوع مشارکت و ازجمله مشارکت روستاییان و مکانیزمهای جلب و بکارگیری آنها در برنامه های توسعه روستایی مورد توجه واقع گردیده. [1]
مشارکت واقعی مردم در امر توسعه به ویژه توسعه روستایی مستلزم تغییر ساختار نابرابر اجتماعی و از بین بردن فاصله اجتماعی فقیر و غنی و تغییر در ساختار سیاسی و اداری در جهت دخالت بیشتر مردم در جریان توسعه میباشد.[2] مشارکت در توسعه روستایی شامل درگیر شدن مردم در فرآیندهای تصمیم گیری، اجرای طرحها، تسهیم آنها در فواید طرحهای توسعه و درگیر شدن شان در تلاشهای ارزشیابی این طرح ها می شود. [3] با اینحال، تجربه نشان داده است دولت ها بدون مشارکت مردمی درطرح های توسعه ای خود با مشکل روبرو بوده و هستند، چرا که مشارکت روستائیان، سبب تداوم بهره برداری مطلوب و ثبات بسترهای توسعه ای می شود ؟
در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران،ایجاد رفاه برای همه افرادجامعه و رفع محرومیت درهمه زمینه های بهداشت، مسکن، اشتغال و ارائه خدمات رفاهی و گسترش رفاه اجتماعی در مناطق شهری و روستایی مورد تاکید قرار گرفته است. [4] تأکید بر مشارکت، که نقطه وفاق اکثر دیدگاه های تعدیل یافته امروزین است، بیان می دارد که برای توسعه، به مشارکت مردمی نیاز مبرم و شدیدی وجود دارد که اگر مورد غفلت قرار گیرد، حرکت جوامع حرکتی غیرمؤثر و ناکارآمد - حرکت درجا - خواهد بود و هزینه زایی بالایی را برای تحولات آتی در بر خواهد داشت[5] بنابراین در مقوله توسعه روستایی، مشارکت و توانمندسازی مردم محلی دارای اهمیت فراوانی است.
در گذشته، بر گزیدار مردم روستایی تأکید » کار به وسیله « مردم روستا تأکید می گردید، ولی امروزه و از دیدگاه مشارکتی بر گزیدار » کار برای « می شود. لذا توانمندسازی مردم روستا کمک مؤثری به آنان برای تشخیص، تجزیه و تحلیل مسائل و رویدادها و درنتیجه تصمیم مقتضی در مواجهه با شرایط پیش بینی نشده و متغیر می کند.[6]مشارکت مردمی در واقع در فرایند برنامه ریزی روستایی یکی از راهبردهای توسعه پایدار در جهت از بین بردن فقر، نابرابری، بیکاری و مشکلات زیست محیطی است. واژه مشارکت در توسعه در سال 1950 بعد از جنگ جهانی دوم مطرح شد ولی در دهه 70 و 80 همزمان با رویکرد توسعه پایدار وارد ادبیات توسعه روستایی شد [7]. از آنجاییکه ارزیابیها نشان می دهد که علی رغم حدود 60 سال برنامه ریزی و اجرای 10 برنامه عمرانی و توسعه در کشور و نیز صرف هزینه های زیاد، برای عمران و آبادانی روستاها، میزان موفقیت در دستیابی به اهداف اعلام شده در برنامه ها، اندک بوده است و هنوز هم نارساییها و مشکلات اساسی در فضاهای روستایی کشور پابرجاست.
بطور مشخص میتوان گفت، نابسامانیهای موجود و تغییرات نامطلوب در نواحی روستایی دلایل مختلفی داردکه از جمله ی آنها میتوان به مارسایی نطام برنامه ریزی - نطان تهیه و تصویب، اجرا، نظارت و ارزشیابی برنامه ها - ، اتخاذ رویکرد نامناسب و غلبه رویکرد کالبدی در برنامه ها، عدم هماهنگی بین برنامه های بخشی در عرصه های روستایی، عدم مشارکت موثر مردم در فرآیند برنامه ریزی ، تبدیل بی رویه روستاها به شهر، نبود الزام قانونی برای اجرای طرحهای مصوب توسعه روستایی، عدم هماهنگی بین نهادها و سازمانهای فعال در روستاها، خﻸ مدیریت در کشور در سطوح کﻻن و منطقه و... اشاره کرد[8] بنابراین در این بررسی با توجه به اهمیت دو موضوع توسعه روستایی و همچنین شاخص مهم مشارکت مردم که از شاخصه های کلیدی آن در رسیدن به یک توسعه ی پویا و همه جانبه است، محور تحقیق و تحلیل در این مقاله واقع شده است. و در واقع تحقیق در پی اینست که با بررسی نظریات و مطالعات انجام شده در حوزه توسعه روستایی، روند بکارگیری مشارکت را در توسعه تحلیل نماید.
1.پیشینه تحقیق
در حوزه منابع خارجی [9] و [10] و ، معتقدند که مشارکت های نقدی از سوی مصرف کنندگان و انجام طرح های کوچکتر سبب بهبود عملکرد آن ها خواهد بود، به نحوی که رویکرد مشارکتی سازمان های مردم نهاد، قادر به مدیریت طرح های کوچک روستایی می گردد.[11] در پژوهشی با عنوان: بررسی رابطه بین انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی سازمان یافته روستاییان در نواحی روستایی شهرستان کاشان، در این مقاله رابطه بین انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی سازمان یافته روستاییان بررسی شده است . در آغاز از خاستگاه های نظری دو مفهوم انسجام اجتماعی و مشارکت اجتماعی سازمان یافته بحث شده و سپس چگونگی سنجش عملی آنها و آزمون تجربی پیوند بین این دو متغییر در حوزه مورد مطالعه ، بررسی گردید .
آثار نظری و تجربی ، بر وجود نوعی رابطه متعامل بین این دو متغیر گواهی می دهد . انسجام اجتماعی در قالب سه شاخص گرایش روستاییان نسبت به یکدیگر ، میزان تعامل اجتماعی و میزان نزاع در بین روستاییان سنجش شده و مشارکت اجتماعی سازمان یافته از طریق مولفه های عضویت مشارکتی ، موقعیت مشارکتی ،مشارکت در اجرا و مشارکت در تصمیمگیری مورد سنجش قرار گرفته است . با بررسی رابطه بین دو متغیر مورد مطالعه ، مشخص شده است که در سطح اطمینان 99 درصد ، همبستگی معنی داری به میزان 0/41 در بین آنها وجود دارد . [12] در پایان نامه ای با عنوان: بررسی عوامل موثر بر مشارکت روستاییان در طرح های عمران روستایی، بیان می دارد، مشارکت روستاییان در برنامه های توسعه روستایی اکنون به عنوان کانون و مرکز راهبرد توسعه روستایی شناخته شده است.
در کشور ما نیز مشارکت دادن اقشار گوناگون مردم روستایی در پیشبرد برنامه ها و فعالیت های اجتماعی، اقتصادی و عمرانی یکی از سیاستهای محوری توسعه روستایی بعد از انقلاب بوده است. نتایج به دست آمده حاکی از ضعف مشارکت واقعی روستاییان در فرایند طرح های عمران روستایی است. اعتماد اجتماعی، پایگاه اقتصادی- اجتماعی و انسجام اجتماعی به ترتیب بیشترین تاثیر را روی مشارکت روستاییان در طرحهای عمرانی داشته اند. لذا در سیاست گذاریها باید به این عوامل توجه بیشتری شود .[13] در پایان نامه ای با عنوان: بررسی موانع مشارکت زنان در فرایند توسعه روستایی - نمونه موردی دهستان درزاب شهرستان مشهد - ، نتایج حاصل از تحلیل چند متغیره، نشانگر اهمیت سرمایه اجتماعی به عنوان موثرترین مانع تبیین گر مشارکت زنان در آینده است.
بنابراین برای خروج از این وضعیت، راهکارهایی از قبیل: تقویت عوامل مربوط به سرمایه اجتماعی با تاکید بر ارتقای آگاهی های زنان و ایجاد و تقویت نهادهای مدنی در نواحی روستایی پیشنهاد می گردد. البته رفع موانع مشارکت زنان در فرایند توسعه در گرو اصلاح ساختارهای اجتماعی، اقتصادی، اداری و ... در سطح جامعه و نوسازی فردی زنان است. بطوریکه خود را در عرصه توسعه روستایی دارای شخصیت مستقل، توانمند و تصمیم گیرنده بدانند.[14] در پایان نامه ای با عنوان: بررسی نقش مدیریت روستایی در توسعه درونزای روستا - دهستان اترک شهرستان مانه و سملقان - ؛ یافتههای مطالعه بر اساس نتایج به دست آمده از آزمون رگرسیون دو متغیره نشان میدهد که شدت تأثیر متغیر عملکرد مدیریت روستایی بر سرمایه اجتماعی روستا 0/462 است که بیانگر تأثیر متوسط و مثبت عملکرد مدیریت روستایی بر سرمایه اجتماعی روستا میباشد.
عوامل اقتصادی بیشترین تأثیر را در میزان شکلگیری سرمایه اجتماعی داشته است، به طوری که به تنهایی 54 درصد از تغییرات سرمایه اجتماعی را تبیین میکند[15] در مقاله با عنوان: مدیریت پروژه های توسعه روستایی در ایران ، با تاکید بر مدیریت مشارکتی - مطالعه موردی شهرستان پاوه - استان کرمانشاه - ، چنین بیان می دارد، مشارکت بعنوان فرآیند مداخله بخش قابل توجهی از مردم در فعالیت های با هدف بهبود سطح زندگی خودشان دیده شد. سطح مشارکت مردم از طریق این که چه میزان اعضای هر پروژه در فعالیت های انجام شده و توسعه پروژه نقش فعال داشته اند[16]
در مقاله ای با عنوان: بررسی نقش مشارکت مردمی در مدیریت توسعه پایدارمنطقه ای - نمونه موردی: بخش مرکزی شهرستان کرمان - ، نتایج تحقیق نشان می دهند که در عالم واقعیت، مدیریت شهری در قلمروی مورد مطالعه، هیچ مصداق و جایگاهی برای مشارکت های مردمی در روال تهیه طرح های توسعه خود قائل نگردیده است و مردم نیز نقش خود را کم رنگ می دانند. اما مهمترین یافته های تحقیق نشان از آن دارد که این روند باعث شده است که مردم اساساً اعتقادی به نقش مشارکت و همیاری ها در توسعه پایدار نداشته باشند و این در حالی است که تدوین برنامه های توسعه عمرانی دهیاری ها و شواراهای روستایی به دلیل بی اعتمادی مردم به مدیریت شهری، بیشتر متمایل به پذیرش نظرات ریش سفیدان محل است تا کارشناسان تحصیل کرده و متخصص. [17]
در پایان نامه ای با عنوان: بررسی سطح و میزان مشارکت روستاییان در طرح هادی روستای سنگستان شهرستان همدان، یافته های تحقیق نشان میدهد که رابطه معنیداری بین متغیرهای منبع درآمد خانوار، تمایل به ماندگاری در روستا، انگیزه به مشارکت در طرح هادی روستایی با میزان مشارکت روستاییان در طرح هادی وجود دارد، علاوه بر این، نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه مشخص نمود که متغیرهای انگیزه به مشارکت در طرح هادی، منبع درآمد خانوار و تمایل به ماندگاری در روستا تاثیر معنی داری را در میزان مشارکت روستاییان در طرح هادی روستایی داشته اند. 3 متغیر مذکور در مجموع، 86/9 درصد از تغییرات سطح و میزان مشارکت روستاییان در طرح هادی روستایی را پیش بینی نمودند .
در ارتباط با سطح و میزان مشارکت روستاییان در طرح هادی یافته های پژوهش نشان می دهد که در روستای موردمطالعه 29/86 درصد از افراد مورد بررسی مشارکت خاصی در هیچ کدام از مراحل اجرای طرح هادی نداشته اند. 75/33 درصد از افراد مورد نظر مشارکت در حد ضعیف داشته اند، 86/3 درصد از مردان روستایی پاسخگو مشارکتی در حد متوسط داشته اند، 8/19 درصد مشارکت در حد خوب برای خویش اظهار نموده اند. بنابراین سطح و تیپ مشارکت مردم روستایی به صورت عمده از نوع مشورتی و اطلاع دهی و انگیزه و مشوقهای مادی است که سطح مشارکت روستاییان در مجموع در حد متوسط ارزیابی شده است. [18] ؛ در مقاله با عنوان: شناسایی و رتبه بندی زمینه های مشارکت روستاییان در بهبود بهره برداری و نگهداری شبکه های آبرسانی روستایی مازندران، یافته ها نشان می دهد که زمینه های موثر مشارکت روستائیان عبارتند از مشارکت اقتصادی، مشارکت اجرایی و مشارکت فرهنگی که به× ترتیب، مشارکت در زمینه های فرهنگی، اجرایی و اقتصادی در بهبود عملیات بهره برداری و نگهداری شبکه های آبرسانی روستایی مازندران مؤثرند.
.2 ضرورت و اهمیت توجه به توسعه روستایی
تحول و دگرگونی در هر یک از جنبه های خاص زندگی در عرصه های روستایی نه تنها ارتباط تنگاتنگ با روندهای عمومی توسعه سکونتگاههای روستایی دارد؛ بلکه جدا از سمت گیریهای عام در سطح ملی نیست. بنابراین هر گونه اقدامی در راستای دگرگونی جنبه های زندگی روستایی می تواند و باید جزئی از سازماندهی فضایی به شمار آید. البته موفقیت در دگرگون سازی و پیشرفت روستاها و نهایتأ ساماندهی فضایی آنها منوط است به فرآیند برنامه های توسعه در تمام مناطق یک کشور و اقداماتی هماهنگ و از پیش سنجیده شده برای برقراری تعادلی منطقی میان سکونتگاههای روستایی و شهری و از بین بردن نابرابریهای موجود از لحاظ استانداردهای کیفی زندگی. از سوی دیگر، ضرورت تحوّل و برنامه ریزی توسعه تنها زمانی جدی، همه گیر و معنی دار می شود که جمعیتی آگاه براساس نیازها به طرح تقاضاهای خود پرداخته، با بهره گیری از منابع، امکاناتی برای رفع مایحتاج زیستی و نیازهای گوناگون اجتماعی-اقتصادی خود فراهم آورند.[19]
همچنین نقش و جایگاه روستاها در فرآیندهای توسعه اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در مقیاس محلی، منطقه ای، ملّی، بین المللی و پیامدهای توسعه نیافتگی مناطق روستایی چون فقر گسترده، نابرابری فزاینده، رشد سریع جمعیت، بیکاری، مهاجرت،حاشیه نشینی شهری و غیره موجب توجه به توسعه روستایی و حتی تقدم آن بر توسعه شهری گردیده است. بنظر مایکل تودارو1 ضرورت تقدم و توجه به توسعه روستایی نسبت به توسعه شهری به این علت نیست که اکثریت جمعیت جهان سوم در مناطق روستایی قرار دارند؛ بلکه به این علت است که راه حل نهایی مسأله بیکاری شهری و تراکم جمعیت، بهبود محیط روستایی است.[20]
.3 روش تحقیق
روش استفاده در این تحقیق با توجه به موضوع مقاله از نوع توصیفی -تحلیلی است. برای اینکار از منابع مختلف کتابخانه ای و اسنادی استفاده گردیده است که این کار با رجوع به کتب مختلف در این حوزه همچنین سایت های معتبر علمی صورت گر فته است. بنابراین در مقاله، مباحث حول محور توسعه، توسعه روستایی و مشارکت ، تشریح و تبیین می شود و در پایان جمع بندی و راهکارها ارائه می گردد.
.4 مبانی نظری تحقیق
1-5 تعاریف و سابقه توسعه
زمینه ی پیدایش آنچه را که امروز توسعه جامعه روستایی نامیده می شود، می توان در اواخر دهه ی 1940 یعنی زمانی که دولت هند اردوگاههایی برای پناهندگان پاکستان غربی در سال 1947 بر پا می کرد، جستجو کرد. [21] در آغاز، نگرش توسعه ای بیشتر بر محور اقتصاد بوده، اما بعد از دهه ی 1960 تغییرات مهمی در بینش و نظریه های موجود در رابطه با محیط زیست شکل گرفت، به طوری که نظریات جدید به وجود آمدند و مردم هم لزوم نگهداری و حفاظت از محیط زیست را دریافتند [22] به این ترتیب از دهه ی 1970 به بعد نگرش ساختاری به مفهوم توسعه، پویایی، تداوم و پایداری آن با