بخشی از مقاله

چکیده :

تحقیق حاضر با هدف تحلیل محتوای کتاب راهنمای درس هنر در دوره ابتدایی انجام گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر 2 جلد کتاب راهنمای معلم دوره ابتدایی می باشد. حجم جامعه به عنوان حجم نمونه انتخاب گردیده و تمام فصول این کتابها مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- پیمایشی از نوع کاربردی می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات فرم تحلیل محتوای محقق ساخته با توجه گرایشهای فرهنگی و سبکهای یادگیری است. داده ها با استفاده از آمار توصیفی - فراوانی، درصد، درصد تراکمی - مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

نتایج تحقیق نشان داد که در هیچ یک از کتابهای راهنمای معلم و ضمیمه ها در درس هنر، تعادل مناسبی در توزیع فعالیت ها برای سبک های مختلف یادگیری وجود ندارد و متاسفانه در تعدادی از فعالیتها، بعضی از این عناصر کاملا نادیده گرفته شده اند و همچنین فعالیت در خصوص گرایش های فرهنگی در تمام فصل های کتاب گنجانده نشده بود و به این مهم کمتر توجه شده است. و بایستی در تالیف کتب جدید در این موارد تمهیداتی اندیشیده شود.

مقدمه

بی شک هنر این ابر پدیده بشری که وامدار بخش بزرگی از مواهب الهی بوده در ساحت های گوناگون تمدن انسانی حضوری قابل توجه و تامل برانگیز داشته است . گاهی در ساحت تفریح و تفنن؛ گاهی در رسالت یک رسانه فرهنگی اجتماعی و گاهی در قلمرو یک شیوه درمانی و ...طی طریق نموده است. تا جایی که اگر این ساحتها و کار ویژه ها را برداریم گویی از پازل زندگی تکه های مهمی گم شده است. هنر یکی از مقوله های جدی فرهنگی هر جامعه ای است و دانشمندان آن را عالیترین شکل فعالیت معنوی انسان دانسته اند

طبیعی است که وقتی این فعالیت معنوی انسان امکان رشد بیابد در غنا بخشیدن به فرهنگ اجتماعی کاربردی عظیم خواهد داشت. از سوی دیگر ، هنر در رشد ، بالندگی و شکوفایی انسان، در درک و شناخت جهان پیرامون در راه یابی به ژرفای درون آدم ها، در آشنایی با آداب و رسوم و فرهنگ و اعتقادات اقوام گوناگون جهان، در ایجاد فضای تفاهم و همبستگی میان ملل، درتبادل اطلاعات و غیره یازیگری است شایسته و بایسته.[2] هنر در ایجاد و پایه ریزی سنتهای فرهنگی حائز اهمیت است و کودکانی که تجارب خلاقهی هنری دارند، آن را بهتر درک می کنند و برای آن ارزش بیشتری قائل هستند

زبان هنر اساسی و مؤثرترین روش برای توسعه فعالیت های امور تربیتی می باشد. ضروریست همهی مربیان تربیتی و معلمان و دانش آموزان کارگاههای عملی دروس هنر را با موفقیت به پایان برسانند تا به درک هنری و ارتباط تصویری دست یابند و همچنین یادگیری الفبا ی زبان هنر و ادراک هنری لازمهی توسعهی هر فعالیتی بوسیله زبان هنر، می باشند. با تجربه مکاتب مختلف فرهنگی، هنری، علمی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و با داغ شدن بحث های زیبایی شناختی، فردگرایی، خردگرایی، مفهوم مدرن و مدرنیته، فرم و محتوی و جنبشهای آوانگار در ابعاد گوناگونش، موضوعات متنوع-ترگشته و هر روز شکل جدیدی از هنری پدیدار می شود که به نوعی در زندگی افراد حضور یافته و شکل دهنده ادراک معاصر می گردد.

آموزش هنر در برنامه درسی ملی نیز انعکاس خوبی داشته آنچنانکه در بند -3/6/4 » حوزه یادگیری فرهنگ و هنر« اهداف و روشهای آموزش هنر برای دانش آموزان آمده است: فرهنگ مهمترین و غنیترین منبع دستیابی به هویت است و از طریق جهت دادن به شیوه زندگی امکان هویتیابی را به صورت فردی و جمعی فراهم میکند. فرهنگ شامل: باورها و ارزشها، تاریخ گذشته، مفاخر ملی، آداب و سنتها، قوانین، آثار باستانی، هنر و ادبیات گذشته و معاصر است. حوزه یادگیری فرهنگ و هنر ناظر به درک معنا و روابط میان پدیدهها - آیه بینی و آیه خوانی - ، زیباییشناسی و قدرشناسی نسبت به نشانههای جمال الهی و زیباییها در پیشینه فرهنگی جامعه - نمادها، آداب و رسوم، ارزشها، اسوهها و اسطورهها - و حفظ و تعالی آن است.

در این برنامه تأکید شده است که هنر» به عنوان تجلّی باورهای جامعه از وجوه تمایز انسان با سایر موجودات است و میتواند به عنوان یکی از بارزههای هویت و به ویژه هویت فرهنگی و معنوی، موجب رشد و ارتقاء تمدن و فرهنگ جوامع باشد.«

متاسفانه طی این سالها کتاب هنر مورد تحلیل و بررسی قرار نگرفته است و با توجه به اینکه کتاب هنر در مدارس یک کتاب واحد و مشخص مانند سایر کتاب های درسی ندارد، لذا در انجام این پژوهش کتاب های راهنمای معلم درس هنر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.

ضرورت انجام پژوهش:
آموزش و یادگیری به مثابه ی دو روی یک سکه اند و عامل مهمی که به معلمان کمک می کند تا شرایط را برای یادگیری مؤثر ایجاد کنند، توجه به سبک یادگیری دانش آموزان است، زیرا آموزش بدون توجه به تفاوت های فردی دانش آموزان می تواند منجر به هدر رفتن استعدادها و نیروها و امکانات شده و تلاش ها را با شکست مواجه سازد.

سبک یادگیری را می توان به عنوان شیوه های تعریف کرد که افراد اطلاعات و تجربیات تازه را در ذهن خود پردازش میکنند .

منظور از سبک یادگیری در پژوهش حاضر، سبک کلامی، تصویری و دست ورز است. ویژگی های دانش آموزان با سبک کلامی: ترجیح به شنیدن تا دیدن، بلند خوانی مطالب کتاب، از جزء به کل حرکت می کنند در تحلیل ها به جزییات اهمیت می دهند و تمایل دارند درباره موضوعات بحث و گفت و گو کنند.

ویژگی های دانش آموزان با سبک یادگیری تصویری: عاشق تصاویر هستند، تصاویر و چهره ها را به خوبی به خاطر می سپارند، در استفاده از رنگ ها مهارت دارند، به نقاشی توجه خاص نشان میدهند، کل نگر هستند و از کل به جزء فکر و حرکت می کنند.

ویژگی های دانش آموزان با سبک یادگیری دست ورز: دوست دارند خودشان وارد عمل شوند و از طریق کار، موضوع تکلیف یا پروژه را تجربه کنند. با دروس کارگاهی راحت تر ارتباط برقرار می کنند، به کاردستی علاقه نشان می دهند و بیشتر ساختار گرا هستند.

گرایش افراد به فرهنگ ها و آداب و رسوم های خاص و قبیله ای از اهمیت ویژه ای برخوردار است. اگر دانش آموزان از این گرایش ها غافل شوند لاجرم به فرهنگ و رسوم های وارداتی روی می آورند.

گرایش های فرهنگی در این پژوهش، گرایش های قومی، گرایش های اخلاقی و گرایش های فرهنگی را شامل می گردد. کرلینجر - - 1380 تحلیل محتوا را روش مطالعه و تجزیه و تحلیل ارتباطات، به شیوه ی نظامدار، عینی و کمی برای اندازه گیری متغیرها تعریف می کند 

هانت - - 1985 تحلیل محتوا را فن شمارش تعداد دفعاتی که انواع مختلف کلمات، عبارات، اندیشه ها یا تصورات در یک متن خاص ارتباطاتی ظاهر می شوند و دسته بندی آن ها در مقوله های مناسب می داند. هانت همچنین مدعی است که هدف تحلیل محتوا قرار دادن مقادیر کمی به جای داوری های شهودی در مورد اهمیت محتوای متون است.
 
از تلفیق کتاب راهنمای معلم در درس هنر و کتاب دانش آموز کتابی تحت عنوان راهنمای درس هنر در دوره ابتدایی تولید شده که شامل کتاب راهنمای معلم اول تا سوم همچنین کتاب چهارم تا ششم و کتابهای ضمیمه سوم و چهارم می باشد، شایان ذکراست که کتابهای راهنمای درس هنر در دوره ابتدایی تا کنون از نظر گرایش های فرهنگی و سبک های یادگیری تحلیل نشده است. لذا در تحقیق حاضر تحلیل محتوای متون کتابهای راهنمای معلم در درس هنر از منظر گرایش های فرهنگی و سبک های یادگیری انجام می گردد.

هدف اصلی:
تحلیل محتوای کتابهای هنر در دوره ابتدایی از منظرهای گرایش های فرهنگی و سبک های یادگیری

اهداف جزئی:

-1 تعیین میزان توجه به گرایش های فرهنگی در محتوای کتاب های راهنمای درس هنر

-2 تعیین میزان توجه به سبک های یادگیری در محتوای کتاب های راهنمای درس هنر

پرسش های پژوهش:
-1 میزان توجه به گرایش های فرهنگی در محتوای کتاب های راهنمای درس هنر چقدر است؟

-2 میزان توجه به سبک های یادگیری در محتوای کتاب های راهنمای درس هنر چقدر است؟

روش انجام پژوهش:

روش تحقیق در این پژوهش توصیفی- پیمایشی از نوع کاربردی می باشد. ابزار جمع آوری اطلاعات فرم تحلیل محتوای محقق ساخته با توجه به الگوی عوامل خلاقیت گیلفورد است. داده ها با استفاده از آمار توصیفی - فراوانی، درصد، درصد تراکمی - مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

داده ها و نتایج پژوهش:

-1 میزان توجه به گرایش های فرهنگی در محتوای کتاب های راهنمای درس هنر چقدر است؟

جدول:1 تحلیل محتوای کتاب راهنمای درس هنر پایه اول تا سوم از منظر گرایش قومی

تحلیل جدول فوق نشان می دهد که بالاترین درصد مربوط به فصل چهارم 76/48 درصد و کمترین مربوط به فصل اول و ششم بدون فراوانی می باشد. بنابر این در گرایش قومی بیش از 94 درصد از فعالیت ها مربوط به فصل دوم تا چهارم می باشد.

جدول:2 تحلیل محتوای راهنمای درس هنر پایه ی اول تا سوم از منظر گرایش اخلاقی
تحلیل جدول فوق نشان می دهد که بالاترین درصد مربوط به فصل چهارم 33/87 درصد و کمترین مربوط به فصل اول بدون فراوانی می باشد. بنابر این در گرایش اخلاقی بیش از 74درصد از فعالیت ها مربوط به فصل دوم تا پنجم می باشد.

جدول:3 تحلیل محتوای کتاب راهنمای درس هنر پایه اول تا سوم از منظر گرایش فرهنگی

تحلیل جدول فوق نشان می دهد که بالاترین درصد مربوط به فصل چهارم 58/53 درصد و کمترین مربوط به فصل ششم بدون فراوانی می باشد. بنابر این در گرایش فرهنگی بیش از 97 درصد از فعالیت ها مربوط به فصل دوم تا پنجم می باشد.

جدول:4 تحلیل محتوای کتاب راهنمای درس هنر پایه چهارم تا ششم از منظر گرایش قومی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید