بخشی از مقاله

چکیده

در دنیای امروز بیشتر کشورهای جهان با تکیه بر نوآوری در پی افزایش بهرهوری و بهبود وضع اقتصادی خود هستند. سازمانها در امتداد این گرایش به نوآوری و در پی توجه به عوامل محرک نوآوری در سازمان توانستهاند مزیتهای رقابتی بسیاری را برای خود رقم بزنند. نوآوری فرایندی شامل بکارگیری اختراعات و تکنولوژیهای جدید برای خلق محصول، فرایند یا سیستم جدید یا بهبود یافته میباشد .

یابعبارت دیگر اتخاذ ایده هایی است که برای سازمان، جدید باشد و با تغییر به معنای ایجاد هر آنچه با گذشته تفاوت دارد فرق میکند.جوامع علمی و صنعتی به این نتیجه رسیده اند که سازمان ها با تکیه بر نوآوری و تقویت و ترویج آن و فعالیت های نوآورانه در درون خود می توانند به مزیت رقابتی دست یابند. توانمندی نوآوری به عنوان یک اصطلاح علمی در سال های اخیر به عنوان زیرساختی برای نوآوری آورده شده است که شامل مجموعه ای از توانمندی های مرتبط در سازمان است که اقدام به تولیدات جدید و ارزش گذاری آنها می نماید.

ارزیابی توانمندی نوآوری، می تواند مدیران را در سرمایه گذاری ها و تخصیص منابع نیز یاری می رساند. ارزیابی توانمندی نوآوری امکان تحلیل شرایط و پتانسیل های هر بنگاه و مقایسه آن با وضعیت رقبا را جهت اتخاذ تصمیمات استراتژیک فراهم خواهد کرد. به عبارت دیگر بدون برخورداری از سطحی از توانمندی نوآوری، انجام نوآوری - اعم از نوآوری در محصول/خدمت / فرایند - امکانپذیر نخواهد بود.

هدف از نگارش این مقاله ارزیابی توانمندی های نوآوری در صنعت برق ایران بوده و در هر یک از ابعاد توانمندی نوآوری، وضعیت صنعت را مشخص و میزان شکاف موجود در هر یک از ابعاد توانمندی نوآوری را تعیین کنیم.

-1 مقدمه
امروزه جوامع علمی و صنعتی به این نتیجه رسیده اند که سازمان ها با تکیه بر نوآوری و تقویت و ترویج نوآوری و فعالیت های نوآورانه در درون خود می توانند برتری های بلندمدت خود را در عرصه های رقابتی حفظ کنند. دو عامل در اهمیت روز افزون نوآوری بیشترین نقش را دارند: تغییرات سریع تکنولوژی در صنایع مختلف و در نتیجه کوتاه شدن دوره عمر محصولات و فشرده شدن رقابت ریشه موفقیت سازمان ها اکثراً بخاطر نوآوری است. مزیت رقابتی ممکن است ناشی از اندازه و مالکیت دارایی ها باشد ما این مطلب بیشتر به سود سازمانهایی تغییر می نماید که می توانند از دانش و مهارت های تکنولوژی و تجربه برای ایجاد نوآوری در محصولات یا خدمات و روش های توسعه آنها استفاده نمایند

حجم عظیم سرمایه گذاریهای صنعت برق - چه از نظر سخت افزاری و تجهیزات فیزیکی و چه از نظر نرمافزاری و نیروی انسانی شاغل در آن - و اهمیت صنعت برق بعنوان یک صنعت پایهای و زیر ساختی، توجه جدی به مقوله بهره وری را می طلبد . اما علیرغم تعاریف مختلفی که از بهره وری ارائه می شود، همه صاحبنظران اذعان دارند که یکی از عوامل کلید ی افزایش کیفیت و بهره وری در عملکرد تولیدی هر صنعت ، بکارگیری صحیح تکنولوژیهای جدید و پیشرفته است که اینکار بنوبه خود، برخورداری از توان بالای توسعه تکنولوژی و اعمال مدیریت صحیح تکنولوژی را می طلبد .

بخشی از این مسئله به جهت تغییرات سریع تکنولوژی و تعدد نهادهای فعال در یک صنعت و تعامل پیچیده این نهادها با یکدیگر است . اساسا هدایت جریان دانش در یک صنعت از مرحله ایده تا تولید و بکارگیری محصولات جدید، مستلزم حضور نهادهای مختلف - با کارکردهای مختلف - و روابط تعریف شده و هدفمند این نهادها است . بنابراین کلیت هر صنعت - شامل نهادهای مختلف فعال در آن ، روابط این نهادها و محیط تأثیرگذار بر این روابط و نهادها - ، سیستمی را تشکیل می دهند که برای رقابتی ماندن و عملکرد مناسب - با بهره وری مطلوب - ، باید در مسیر توسعه تکنولوژی و تقویت نوآوری حرکت کند.

می توان نوآوری را نیازمند دو دسته زیرساخت دانست، اول زیر ساخت های بالقوه که تحت عنوان "ظرفیت نوآوری" شناخته می شوند و دوم زیرساخت های بالفعل که از آنها با عنوان "توانمندی نوآوری" یاد می شود. در این پژوهش به ارزیابی توانمندی نوآوری پرداخته شده است

ارزیابی توانمندی نوآوری امکان تحلیل شرایط و پتانسیل های هر بنگاه و مقایسه آن با وضعیت رقبا را جهت اتخاذ تصمیمات استراتژیک فراهم خواهد کرد. همچنین توانمندی نوآوری شرط لازم جهت تحقق نوآوری در یک بنگاه اقتصادی است. پس ارزیابی توانمندی نوآوری، می تواند مدیران بنگاه ها را در سرمایه گذاری ها، سوق دادن منابع به مسیرهای مناسب و نیز انتخاب روش های مناسب برای اکتساب تکنولوژی کمک کند. به عنوان مثال پایین بودن توانمندی نوآوری در بنگاه، آن را به کسب تکنولوژی از منابع خارجی سوق می دهد و در صورتی که توانمندی نوآوری بالا باشد، استفاده از توانمندی های داخلی در اولویت قرار می گیرد.

از سوی دیگر تاکنون اکثر پژوهش های انجام شده در کشور ما در این خصوص، بر روی ارزیابی توانمندی های تکنولوژیک، متمرکز بوده و درخصوص سنجش سطوح توانمندی نوآوری بجز برخی گزارشات و مقالات، کار چندانی صورت نگرفته است. از آنجا که صنعت آب وبرق و به طور خاص صنعت برق در دنیا و همچنین در کشور ما از اهمیت استراتژیکی برخوردار است، لذا ارزیابی توانمندینوآوری در تدوین استراتژی های آتی می تواند بسیار مفید واقع گردد.

-2 مرور ادبیات

نویسندگان تعاریف مختلف و متنوعی از نوآوری ارائه کرده اند . آفوا - - 1998 معتقد است که " نوآوری استفاده از ابزارهای نوین تکنولوژیک و دانش بازار برای ارائه و عرضه محصول یا سرویسی نو به مشتریان می باشد. به نظر می رسد این تعریف بر اساس یک نگاه وظیفه ای به نوآوری ارائه شده است. حال همان طور که قبلاً گفته شد، نوآوری نیازمند توانمندینوآوری برای ظهور و بروز می باشد. از منظری توانمندینوآوری به عنوان فعالیت و موقعیت تکنولوژیکی صنعت در نظر گرفته میشود که به تعداد ثبت اختراعات هر شرکت مرتبط است 

در سال 2006 نیز در تحقیقی که توسط اسینک انجام شد، توانمندینوآوری، توانائی در تولید و توسعه ریشه ای ایده
ها و مفاهیم جدید برای آزمایش و ایجاد راه حل هائی برای شناسائی فرصت های بالقوه در فضای خالی بازار و یا حتی برای توسعه بازار، تعریف شده است. در این پژوهش نقش خلاقیت و ابتکار بسیار پررنگ دانسته شده است. ترکر - 2012 - در تحقیق خود مسیر حرکت به سمت نوآوری شرط لازم جهت تحقق نوآوری را اینگونه می داند: - خلاقیت، اختراع، نوآوری - و سپس با انتشار نوآوری و استفاده دیگران از آن تبدیل به تکنولوژی خواهد شد.

وی نوآوری را از خلاقیت و اختراع متمایز دانسته و آن را نقطه مشترکی در مدیریت نوآوری و مدیریت تکنولوژی می داند. از دیدگاهی دیگر، توانمندینوآوری به عنوان یک پدیده مرکب از عواملی همچون منابع داخلی و توانمندی ها و دستاوردهای خارجی، شناخته می شود .

درسال 2008 اکمن و همکارش ، توانمندینوآوری را به عنوان یک فاکتور مهم برای تسهیل فرهنگ سازمانی نوآورانه و توانائی درک و پاسخ مناسب به شرایط و عوامل خارجی در حال تغییر، مورد بررسی قرار داده اند. در این میان نتایج تحقیق فاکتورهای تاثیرگذار بر توانمندینوآوری سازمان شامل: فرهنگ سازمانی، مدیریت، وضعیت بازار، شرایط محیطی و از این دست عناصر را حاصل نموده است.

در این راستا تعریف کامل تری در سال 2012 در ادامه ارائه شده است، توانمندینوآوری که در سال های اخیر یه عنوان یک اصطلاح علمی در پژوهش های مدیریتی به کار برده میشود، اشاره به مجموعه ای از توانمندی های مرتبط دارد که به صورت اصولی اقدام به تولید و اختصاص ارزش به آن در شرکت ها می نماید. این موضوع می تواند شامل معرفی محصولات، خدمات، سرویس های جدید و یا راه هائی برای سازماندهی فرایندهای شرکت باشد.همچنین توانمندینوآوری می تواند اهمیت توانائی شرکت در مدیریت سریع تغییرات در شرایط رقابتی را جهت بدست آوردن دوره رشد طولانی مدت شرکت و به دنبال آن نگهداشتن شرایط مناسب در این راستا را فراهم نماید

طارق خلیل معتقد است که نوآوری به مفهوم ارائه محصول، خدمات یا فرآیندی جدید به بازار از طریق ایجاد کاربردهای جدید از تکنولوژی های موجود یا خلق و تجاری کردن تکنولوژی های جدید است.که فرآیندنوآوری را شامل هشت مرحله می داند مطابق شکل

شکل 1 ،فرآیند هشت مرحله ای نوآوری

از سوی دیگر نوآوری را تبدیل دانش و ایده ها به محصولات جدید و یا بهبود یافته، فرآیندها، خدمات و یا برای به دست آوردن مزیت رقابتی گویند . امروزه جوامع علمی و صنعتی به این نتیجه رسیده اند که سازمان ها با تکیه بر نوآوری و تقویت و ترویج نوآوری و فعالیت های نوآورانه در درون خود می توانند برتری های بلندمدت خود را در عرصه های رقابتی حفظ کنند. دو عامل در اهمیت روزافزون نوآوری بیشترین نقش را دارند :

·    تغییرات سریع تکنولوژی در صنایع که منجربه کوتاه شدن دوره عمر محصولات می شود

·    تنگاتنگ شدن رقابت درصنعت

توانمندی نوآوری، توان بالقوه یک بنگاه در انجام فعالیت های نوآورانه است که از آن جمله می توان به معرفی و عرضه محصولات و خدمات جدید رویه ها و فرایندهای نو و یا اینده های جدید در رابطه با سازمان اشاره کرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید