بخشی از مقاله
چکیده
ازنظر تئوریهای اقتصادی، امنیت غذایی در تمام ابعاد سبب بهبود رفاه اقتصاد و بهبود شاخص های توسعه میشود. این مطالعه به بررسی مؤلفههای دسترسی به مواد غذایی، پایداری و تاثیر میزان استفاده آنها بر شاخص امنیت غذایی در اقتصاد ایران پرداخته است. دادههای و اطلاعات مورداستفاده برای بازده زمانی ًٌٍِ-ًٌُُ از سازمان خواربار جهانی fao در این مطالعه بکار رفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که اجزای تشکیل دهندی شاخص امنیت غذایی اثر مثبت و معنی داری بر شاخص موردمطالعه را دارند. همچنین بر اساس گزارش سالانه مجمع جهانی اقتصاد طی سالهای ٌُ-ًًًٍ ایران وضعیت نسبتا پایداری در شاخص امنیت غذایی داشته است. در این راستا بهترین رتبه در بین شاخص مورد مطالعه برای ایران، میزان ٌََ که بیانگر ظرفیتها و پتانسیلهای کشور میباشد.
واژگان کلیدی: رفاه اقتصادی، امنیت غذایی، دسترسی و پایداری. -
1 مقدمه:
براساس گزارشات منتشر شده، کشورهای عضو اتحادیه اروپایی که دارای صنایع پیشرو و مدرن هستند، اهمیت فراوانی را نسبت به امنیت غذایی خود قائل هستند و همواره یارانههای قابل توجهی را برای حمایت از تولیدکنندگان داخلی در بخش کشاورزی هزینه میکنند. براساس آمارهای جهانی کشورهای صنعتی اروپا روزانه حدود یک میلیارد دلار صرف یارانههای تولید بخش کشاورزی میکنند تا امنیت غذایی آنها مورد تهدید واقع نشود. از آنجا که تخصیص یارانه تولید با مبانی سازمان تجارت جهانی در تضاد است، همواره در مذاکرات سازمان مذبور، سایر کشورهای جهان نسبت به تخصیص هزینه یارانه تولید بخش کشاورزی از سوی کشورهای اروپایی اعتراض میکنند که آنها نیز بدون توجه به دامنه اعتراضات کماکان نسبت به تخصیص یارانهها که در طی سال بالغ بر که در طی سال بالغ بر 300 میلیارد دلار می گردد، اقدامی کنند و دلیل اصلی این اقدام خود را اهمیت و حساسیت تآمین امنیت غذایی برای اروپا عنوان میکنند.
سازمان خواربار کشاورزی جهان طی گزارشی اعلام کرد که برای تامین غذای جمعیت 9 میلیارد نفری جهان در سال 2050 ، باید دو برابر میزان کنونی تولید کرد و برای رسیدن به این هدف باید موانعی مانند محدودیت زمینهای کشاورزی، کمبود آب، قیمت بالای انرژی، افت سرمایه گذاری در زمینه تحقیقات کشاورزی و افزایش ضایعات غذایی را در نظر داشت. این سازمان با توجه به چشم انداز امنیت غذایی قرن 21 جهان مربوط به کمبود مواد غذایی، تولید مواد غذایی در قرن حاضر را با مشکلاتی پیش بینی نموده است. ازاین رو رقابت بر سر زمینهای کشاورزی و منابع آب، قیمت بالای انرژی و تغیرات آب وهوایی همگی نشان میدهد که باید با منابع کمتر، غذای بیشتری برای مردم سراسر جهان تولید شود. رشد پایدار در بخش کشاورزی، عاملی حیاتی برای تغذیه جهان در دهههای آتی است.
اسمیت و همکاران - 1999 - ، در مطالعهای تحت عنوان » بررسی دلایل نبود امنیت غذایی در کشورهای در حال توسعه « دو فاکتور اصلی اثرگذار بر امنیت غذایی را عرضه غذای کافی و قدرت خرید افراد معرفی کردند.آنها نتیجه گرفتهاند که بر خلاف قدرت خرید، عرضه غذا دارای اثرات متقابل اندکی با امنیت غذایی است و فقر شدید مهم ترین عامل در نبود امنیت غذایی است. آنها اجرای صحیح هدفهای سیاسی مشخص را در جهت بهبود امنیت غذایی موثر دانسته اند. راماکریشنا و آسفا 2002 - - ، در مطالعهای » تراز تعادل غذایی و شاخص کلی امنیت غذایی خانوار« را در شمال اتیوپی محاسبه کردهاند. آنان نتیجه گرفتهاند که در این نواحی امنیت غذایی در سطح بالایی - بالاتر از - %85 قرار گرفته است .آنها توسط الگوی لوجیت عواملی همانند میزان تولید، اندازه ی خانوار، تقاضای نهاده کود و آموزش را بر امنیت غذایی موثر دانستهاند.
ماریو آرتور رویز در سال2013 تحقیقی را تحت عنوان » استفاده از حداقل مواد غذایی- با استفاده از سهمیه امنیت « mfs ، با هدف کاهش آسیب پذیری امنیت غذایی در مالزی انجام داده است. روش ساخت سهمیه حداقل مواد غذایی : - - MFS برای ساختن سهمیه حداقل مواد غذایی نیاز به مدلسازی چند بعدی اقتصاد ریاضی در زمان واقعی است که نیاز به متدولوژی اقتصاد ریاضی در زمان واقعی دارد که ممکن است با استفاده از یک ماتریس باشد. درکل َ مرحله برای ساخت سهمیه MFS_Quotaوجود دارد. ٌ - ابتدا دادههای ورودی بردار با استفاده از یک فرمت استاندارد در تولید روزانه کشاورزی باید جمع آوری شوند. ٍ - سپس دادههای ورودی بردار به پایگاه دادههای مختلف، در فضای چند بعدی فیزیکی انتقال داده شوند. َ - گام آخر طرح تمام اطلاعات بردار، بلافاصله برروی نقاط مختلف، در فضای چند بعدی فیزیکی میباشد. همچنین در این روش ، یک پایگاه برای هریک از منابع ایجاد شده است.
نمونه هایی از این منابع شامل بانک مرکزی ،وزارت کشاورزی ، آمار ملی و ..میباشد.در زمان واقعی مدل سازی گرافیکی چند بعدی این دادهها همواره در حال تغییر است در واقع دادهها در زمان واقعی در حال تغییر هستند و بین دو دوره مقایسه میشوند. هرکدام از این متغیرها باید برای پیدا کردن متوسط نرخ رشد عملکردها استفاده شوند که این کار به وسیله ماتریس انجام میشود. گام بعدی ذخیره اطلاعات در پایگاه داده ها است. ماتریس تشکیل شده از ، اطلاعات ذخیره شده در زمان واقعی و استفاده از مشتق هر یک از دادههای ورودی بردار است و تعداد زیادی از مشتقات که همواره در حال اجرا هستند.گام بعدی پیدا کردن سهمیه MFS به وسیله سال است.ما نیاز به پیدا کردن حداقلی از مواد غذایی برای انجام سهمیه بندی MFS داریم. ضریب تعیین نهایی ماتریس ، به وسیله مقدار واقعی خروجی نهایی سالانه بخش کشاورزی انجام می گیرد و سپس با توجه به نرخ رشد سالانه جمعیت تعیین میشود.
- 2 مولفه های موثر در امنیت غذایی : ٍ-ٌ- ضریب خودکفایی محصولات غذایی :
یکی از شاخصهای مهم سنجش امنیت غذایی در سطح کلان ضریب خودکفایی محصولات غذایی یا به عبارتی دیگر درجه تآمین نیازهای اساسی غذایی کشور از منابع تولید داخلی است. اگرچه خودکفایی کشور در زمینه محصولات اساسی غذایی لزوما به معنای امنیت غذایی پایدار - از منظر دسترسی به مواد غذایی - نیست، اما افزایش عرضه مواد غذایی و تقویت ضریب خودکفایی کشور به گسترش دسترسی به مواد غذایی، کاهش قیمت مواد غذایی ودر نهایت دستیابی گروههای محروم واقشارآسیب پذیر و کمدرآمد روستایی به مواد غذایی بسیار موثر است. از طرف دیگر، افزایش ضریب خودکفایی کشور علاوه بر این که در افزایش وجهه بین المللی نظام سیاسی کشور وگسترش اقتدار و مشروعیت آن بسیار موثر است، به طور تلویحی دلالت بر بهبود بهرهوری کشاورزی، کارایی سرمایه ونیروی کار در بخش کشاورزی، اثربخشی سیاستهای دولت، توسعه روستایی، پژوهش وتوسعه کشاورزی نیز دارد که مجموعه این عوامل به افزایش رشد اقتصادی کشور، صرفه جویی در هزینه های ارزی، کاهش وابستگی ودر نتیجه تقویت امنیت ملی میانجامد.
ضریب خوداتکایی کشور در زمینه بیشتر محصولات غذایی از جمله سیب زمینی، حبوبات، گوشت قرمز، انواع ماهی وشیر تا سال 1380 در وضعیت بسیار خوبی قرار داشته، از آن سال به بعد سیر نزولی دارد. در این میان ضریب خود اتکایی گندم و برنج نسبت به بقیه مواد غذایی پایین است که بررسیها نشان از امکان افزایش آنها به سطح مطلوب دارند. در خصوص روغنهای خوراکی وابستگی به واردات 92 درصد است که از آسیب پذیری بسیار بالایی به ویژه در شرایط تحریمی برخوردار است. تولید دانههای روغنی علاوه بر توسعه کشت آن وایجاد اشتغال، پس از فراوری در تولید کنجاله مصرفی در تغذیه دام و طیور وبه تبع آن در صنعت دامپروری بسیار تاثیرگذار است. در خصوص شکر نیز به علت مصرف گسترده حدود 50 درصد واردات داریم. ضرورت خودکفایی در سه محصول روغن، شکر و آرد از اولویتهای استراتژیک است.
همچنین بررسی های سازمان خوار وبار کشاورزی - فائو - در رابطه با شاخص امنیت غذایی خانوار در ایران که بر اساس انرژی دریافتی، شکاف نسبی انرژی دریافتی با مقدار استاندارد آن و ضریب جینی توزیع انرژی بین فقرا - از نظر انرژی دریافتی - محاسبه میشود، نشان میدهد که در مناطق شهری ایران طی سالهای 1364-78 در مجموع تآمین امنیت غذایی خانوار روند صعودی داشته و مقدار عددی شاخص از 73 درصد در سال 1364 به 96 درصد در سال 1378 ارتقاء یافته است. همچنین تآمین امنیت غذایی برای مناطق روستایی از سال 1364 تا سال 1373 روندی نزولی واز سال 1374تا 1378 روند صعودی داشته است ودر سال 1378 به 7/95 درصد رسیده است.
بر اساس نتایج مطالعات، مصرف غذایی خانوار در سال 1380 در حدود 48 درصد خانوارهای کشوربا اضافه دریافت انرژی روبهرو بودهاند. براساس مطالعات سبد غذایی مناسب، در سال 1391 نیز میانگین سرانه نیاز به انرژی حدود 2573 و میانگین مصرف سرانه انرژی حدود 2644 برآورد شده است که بدین معنی است که در سطح میانگین، دریافت انرژی بالاتر از مقدار توصیه شده است. مقایسه وضعیت عرضه سرانه انرژی در کشور با کشورهای پیشرفته و در حال توسعه بیانگر وضعیت مطلوب امنیت غذایی در سطح کلان وملی است، اما مشکل اصلی امنیت غذایی در کشور توزیع نابرابر غذا و دسترسی نابرابر و در مواردی فقدان دسترسی مردم کشور به غذا میباشد.
ٍ-ٍ- دسترسی به غذا بدون تردید یکی از مولفههای مهم امنیت غذایی دسترسی مردم به غذای کافی است. در این مولفه، نگاه از سطح کلان وملی به سطح خرد - فرد وخانوار - معطوف میشود. در تعریف بانک جهانی از امنیت غذایی تاکید خاصی روی دسترسی به غذا در تمام زمانها و برای تمام افراد شده است. نکته مهم در تعریف امنیت غذایی این است که دسترسی به غذا، صرفا نه به منظور ادامه حیات بلکه به هدف ایجاد بستر مشارکتی پویا وفعال در جامعه است. این تلقی از امنیت غذایی، بیش تر به رهیافت جدید از امنیت غذایی نزدیک است. فرانوگرایان معتقدند که در سنجش امنیت غذایی بایستی به احساسات وادراک افراد نیز توجه کرد. آنها براین باورند که امنیت غذایی زمانی حاصل خواهد شد که افراد فقیر و آسیب پزیر، خصوصا زنان و حاشیهنشینها، دسترسی مطمئن به غذایی که میخواهند، داشته باشند. آنها کشور ومردمی را دارای امنیت غذایی میدانند که سیستم غذا وتغذیهشان به گونهای عمل کند که ترس و بیم از نبود غذای کافی را از بین ببرد.