بخشی از مقاله
چکیده:
خوان رنگین اشارات و روایات اساطیری،حماسی،تاریخی و دینی یکی از مولفه های اصلی در تکوین اندیشه های شاعرانه است که در پهنه شعر فارسی بازتاب وسیعی دارد.تجلی عیسی در شعر فارسی یکی از روایات پرکاربردی است که در هر دوره ای برحسب شرایط و اوضاع خاص اجتماعی، بار معنایی ویژه ای به خود گرفته است.
استعداد داستان وتصویردیرسال و کهن عیسی، یک مفهوم بزرگ دینی است که به بهترین وجه ،به نحوی ملموس و زنده در شعر شاملو و اخوان ثالث به کار گرفته شده است.این مقاله سعی دارد به بررسی چگونگی و میزان استفاده هر کدام از شاعران مذکور از سرگذشت اسطوره وار عیسی بن مریم و زیر و بم های داستان او برای بیان افکار و اهدافشان بپردازد و از آن نتیجه گیری نماید.
مقدمه:
روایات و احادیث تاریخی و اساطیری به دسته های مختلف تقسیم گردیده است و در یک تقسیم بندی روایات را به دو دسته روایات مربوط به ادیان نظیر قصه توفان نوح،اصحاب کهف ومصلوب شدن مسیح و روایات تاریخی ×با بن مایه های اساطیری، تقسیم نموده اند.
داستان سرگذشت عیسی - ع - با پیشینه و پشتوانه فرهنگی و فکری خویش از ریشه دارترین و پر مایه ترین مواریث فرهنگی بشر است که در ادبیات محتشم فارسی به خصوص ادبیات منظوم خواه کلاسیک و خواه نو،بدان پرداخته شده است و بر ماست که گوهر های ارزشمند این داستان و روایات را برای درک و فهم بهتر خوانندگان نمایان کنیم واز دیدگاه و باور شاعران و میزان بهره گیری آنان از سرمایه فکری و فرهنگی این موضوع و مضمون ،نسبت به خود و جهان اگاه شویم و پاسخی باشد
برای انبوه پرسش های مبهم و نیاز نسل جوان و علاقمند به فرهنگ و ادبیات، تا بتوانند که از این اشارات و روایات ،غرض و تجارب قوم خویش را دریابند که فهم و شناخت این آثار، نیازمند وقوف به اشارات داستانی آن است. آگاهی و اطلاع از ارزش ودرک پشتوانه و غنای فرهنگی آثارشاعران از یک سو،لذتی سرشار برای خواننده دارد واز دیگر سو،بیانگر کیفیت تجلی و چگونگی استفاده شاعران از اساطیر و روایات تاریخی و مذهبی بومی و غیر بومی است.
احمد شاملو 1379 - ؛ - 1304 و اخوان ثالث 1369 - ؛ - 1307 از شاعران برگزیده شعر نو حماسی-اجتماعی هستند که از پشتوانه فرهنگی زبان خود به خوبی آگاه هستند و بیش از دیگران از این مایه های اساطیری، تاریخی و روایات و حکایات و قصص دینی بهره گرفته اند. هدفشان علاوه بر ارزش ادبی والای مفاهیمی که در اشاره و شرح اسطوره ها نهفته است بیش تر سیاسی و اجتماعی است.آگاهی از این اشارات و روایات ، سبب رفع ×ابهام و دریافت مفاهیم مطرح شده در شعر شاعران می گردد.
اخوان ثالث علاوه بر دلبستگی به ادبیات کلاسیک و روایات کهن ادبیات فارسی از روایات دینی و مذهبی در تمام ادوار شعری خود بهره فراوان برده است.روایات و اشارات اشعاراخوان وبه ویژه شاملو، نو است و در ادب کهن و متاخر کمتر از آن سخن به میان آمده است. شاعران مورد بحث جهت ارائه اندیشه های سیاسی و اجتماعی خود، بعلاوه روایات اسلامی وتعالیم قرآنی بیش تراز روایات غرب وباورهای مختلف مسیحیت که محدود به ×آبشخور فرهنگی خاصی نیست بهره گرفته اند.
در باب این موضوع با توجه به تحقیقات انجام شده و جستجو در سایت های اینترنتی در حوزه ادبیات معاصر مطلبی مشابه این موضوع نیافتم تنها در حوزه ادبیات کلاسیک، کتاب چهره مسیح در ادبیات فارسی تالیف خانم دکتر قمر آریان به زیور طبع آراسته شده است که به عنوان یکی از منابع مورد مطالعه و استفاده قرار گرفته است.
عیسی بن مریم - ع -
عیسی یکی از پیامبران اوالعزم است و کتاب شریعت او انجیل نام دارد. عیسی از مریم عَذرا دختر عِمران
زاده شد.
نزبتان یاری ، نه از می ساغری ،نزِنان لبی // ای فلک بشناس ؛ماعیسی بن مریم نیستیم!
روان، تنها و دشمنکام و بر دوشم قلم چون دار // مگر باعیسیِ مریم غلط کرده ست تقدیرم؟
که می داند که من باید سنگهای زندانم را به دوش کشم // بسانِ فرزندِ مریم که صلیبش را
طفل خدا
مریم قبل از ازدواج با مردی به نام یوسف ، بدون واسطه ی شوی از نفحه ای که جبرئیل در آستین او دمید ،آبستن شد
خفته ی بیدارِ کدام بستر بودی کدام بسترِ ناگشوده؟
نوزاده ی بالغِ کدام مادر بودی کدام دوشیزه مادرِ نابسوده؟
از این رو عیسی ملقب به مسیح ، کلمه االله و مسیحا است .و به او روح االله و طفل خدا نیز می گویند. امّا تو، بی شک عجیبی ،مریم تر از مریم ، آن که زایید طفل خدارا، پاکی تو ، پاک و بزرگ و نجیبی .
عیسی مسیح - مسیحا -
»عیسی - ع - نامی است که مریم مادر عیسی و یوسف نجّار از روح القدس دریافت کرده و بر نوزاد گذاشته اند.
در قرآن کریم ازاین پیامبر بیش از ده بار با نام عیسی یاد شده است . عیسی در زبان عربی ، به معنی نجات و رستگاری است . عیسی - ع - ، مسیح و مسیحا نیز خوانده می شود . واژه ی مسیح در زبا ن عبرانی »مَشیحا« به معنی مبارک و خجسته تلفظ می شود . اما باید دانست که مسیح نامی عام است و قبل از عیسی به دیگران نیز اطلاق شده است از آن جمله به شائول و کورش .
ای مسیحا ! اینک مرده ای در دل تابوت تکان می خورد آرام آرام
اخوان ثالث در شعر »زمستان« پیر مرد لباس چرکین را که در سرمای شب او را پناه می دهد»مسیحای جوانمرد« خوانده است
مسیحای جوانمرد من! ای ترسای پیرِ پیرهن چرکین! هوا بس ناجوانمردانه سرد است ...،آی ...دَمَت گرم و سرت خوش باد! سلامم را تو پاسخ گوی ، در بگشای!