بخشی از مقاله

چکیده

نظامی گنجوي یکی از چهرههاي برجسته نمادپردازي در ادبیات فارسی است. منظومه هفت پیکر وي اثري کاملاً رمزي است که یکی از مهمترینِ  تصاویر رمزي آن، تصویر »غار« است که نقش پررنگ و برجستهاي در سراسر این کتاب ارزشمند دارد. اخوان ثالث، شاعر برجسته معاصر نیز از آنجا که متاثر از فرهنگ و ادب کلاسیک و همچنین تحت تاثیر جریان سمبولیسم اروپا است، شاعري نمادگراست. سؤال اصلی این پژوهش این است که آیا ایماژ »غار« در هفت پیکر نظامی میتواند ارتباطی با معناي نمادین غار در منظومه اخوان ثالث داشته باشد؟ این ایماژ بازنماینده و تداعیکننده چه جهان آرمانی و ماوراي حسی در این دو منظومه کلاسیک و معاصر است؟ نتایج نشان میدهد که معناي نمادین غار در منظومه هفت پیکر و »قصه شهر سنگستان« داراي یک ساختار منسجم است که تمامی اجزاي ٱن یک کل واحد را تشکیل میدهند.
مقدمه

نظامی شاعري نمادپرداز و هفتپیکر او اثري نمادین است. اخوان نیز از آنجا که در دوره معاصر زندگی کرده تحت تاثیر جریان سمبولیسم اروپا و همچنین اختناق و خفقان ایران در آن سالها، به شعر نمادگرا روآورد و برخی از بهترین اشعار روایی نمادین خود را از خویش یادگار گذاشت.در منظومه هفت پیکر تصویر »غار« یکی از مهمترین تصاویر نمادین است که نقش پررنگ و برجستهاي در سراسر حادثههاي فرعی این کتاب ارزشمند دارد. نماد غار در منظومه شهریار شهر سنگستان نیز نمادي برجسته است که سایر عناصر نمادین منظومه در ارتباط با آن تفسیر میشوند.

در این نوشتار نگارندگان به بررسی ارتباط نماد غار با سایر تصاویر این دو منظومه و همچنین بررسی تطبیقی همخوانیها و ناهمخوانیهاي این دو منظومه پرداختهاند. سوالاتی که این نوشتار قصد پاسخ بدان را دارد این است که معناي نمادین غار در هفت پیکر نظامی میتواند ارتباطی با معناي نمادین غار در منظومه اخوانثالث داشته باشد؟ایماژ فراگستر »غار« به مثابه یک واقعیت محسوس، بازنماینده و تداعی کنندة چه جهان آرمانی و ماوراي حسی در هفت پیکر نظامی و منظومه اخوانثالث است؟ ارتباط آن با ایماژهاي دیگري مانند درخت، کوه، دره، چشمه، چاه، اژدها، گنج و عدد هفت در منظومه هفت پیکر و اخوانثالث چیست؟ چرا اخوانثالث داستان زندگی شهریار شهر سنگستان را به کسانی مانند بهرام و ..... پیوند میدهد؟ چرا پایان روایت قهرمان نظامی و قهرمان اخوان ثالث مواجهه با غار است؟

در پژوهشهایی که تاکنون درباره هفت پیکر نظامی صورت گرفته از منظرهاي گوناگون این داستان تحلیل شده است. مقالاتی همچون »تحلیل ساختار روایتگیر و راوي با تکیه بر هفت پیکر نظامی« از قدرت قاسمیپور، »شخصیتهاي نمایشی در هفت پیکر نظامی« از شیرزاد عاطفی و علیرضا پورشبانان و »تحلیل ساختاري قصه بهرام گور در هفت پیکر نظامی بر اساس سفر نویسنده کریستوفر ووگلر« از علی قبچاقشاهی و همچنین مقاله »تحلیل نماد غار در هفت پیکر نظامی« از محمدجعفر یاحقی و سمیرا بامشکی که مقاله مذکور به بررسی کلان نماد غار در هفت پیکر و ارتباط آن با سایر تصاویر نمادین این منظومه پرداخته است.

از میان تحقیقات گستردهاي که در شعر اخوان صورت گرفته از آنچه که به این تحقیق نزدیک است میتوان به این آثار اشاره کرد: مقاله »ردپاي فرهنگ توده در اشعار اخوان با تاکیدي بر شعر قصه شهر سنگستان« به قلم یحیی کاردگر، مقاله دیگري با عنوان »قصه شهر سنگستان: اسطوره شکست، از حسین حسنپور آلاشتی و مراد اسماعیلی، همچنین مقاله »نقد کهن الگویی شعر قصه شهر سنگستان اخوان ثالث«از حمیدرضا فرضی و مقالهاي با عنوان »بررسی سیر سوگوارهاي شکست ابرمرد در دو چکامه از البیاتی و اخوان ثالث« نوشته احمدرضا حیدریان شهري. اما نقدي که بر مقالات مذکور وارد است این که در تمامی آنها از کهن الگوي قهرمان منجی یک اسطوره شکست ساخته شده است و این شعر را با اوضاع سیاسی اجتماعی ایران در کودتاي 28 مرداد1332 و شکست نهضت ملی مرتبط دانسته و با توجه به آن حادثه تحلیل کردهاند. اما روش کار ما در این مقاله خوانشی جدید از شعر قصه شهر سنگستان است که با روش توصیفی تحلیلی تطبیقی و بر اساس همان نقد کهن الگویی با محوریت کهن الگوي غار و تطابق آن با مفهوم نمادین غار در هفت پیکر نظامی بدان پرداختهایم.

.1تطابق درونمایههاي آثار نمادین با درونمایههاي هفت پیکر و قصه شهر سنگستان اخوان

نظامی و اخوان هر دو شاعري نمادپردازند و هفت پیکر نظامی و همچنین اغلب اشعار روایی اخوان از جمله قصه شهر سنگستان آثاري نمادیناند.دلیل این امر تطابق میان درونمایههاي آثار سمبلیک با هفتپیکر نظامی و شعر قصه شهر سنگستان است. میتوان درونمایههاي آثار سمبلیک را در چهار مورد خلاصه کرد:

-1-1 توجه به زندگی درونی فردي: نویسندگان نمادگرا به بیان عناصر گوناگون زندگی درونی هر شخص توجهی خاص دارند. سمبولیستها بر دلالتهاي ذهنی، حالتهاي درونی، وضعیتهاي عاطفی ظریف و حساسیتهاي روحی تأکید میکنند. تصویرگريهاي آنها اغلب وضعیت ذهنی، تخیل، روان بشري و رؤیاها را نشان میدهد.

-2-1 سفر: بسیاري از نویسندگان نمادگرا، سفرهاي مختلف را به عنوان استعارههایی براي اکتشافات درونی هر فرد توصیف میکنند. سفر شهریار مانند بهرام. یعنی هر دو سفر میکنند.

-3-1 عشق حسی و روحی: عشق در هر دو سطح آن از بن مایه هايِ اصلی و تکرار شونده در آثار نمادین است.

-4-1 مذهب: ادبیات نمادگرا اغلب با اکتشافات روحی و سؤالات مذهبی درگیراست. نویسندگان نمادگرا درونمایههاي مذهبی را به راههاي مختلف گسترش میدهند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید