بخشی از مقاله
چکیده :
بطورکلی فرهنگ بازرگانی درگذرزمانی بسته به جا ومکان- فرهنگ وتمدن منطقه، نامهای مختلفی به خود گرفته است. در دنیای تجارت پیچیده امروز دیگر روش های سنتی داد وستد ویا بازاریابی در حال منسوخ شدن و کنار رفتن است و باید در بازارهای جهانی از شیوه های نوین بازاریابی و مدیریت استراتژیک نهایت استفاده را جهت بالا بردن تولید وفروش محصولات به کار گرفت تا بتوان ضمن حفظ و افزایش تولید سبب توسعه ای پایدار در بازار تولید و مصرف شد و بتوان میزان تولید ناخالص ملی را بالابرده و سبب اشتغال پایدار درجا ومکان جامعه هدف ویا یک کشورگردید.
دنیای امروز ، یک دنیای تحولات سریع و گسترده در تمام ابعاد است .حال وهوای امروز تجارت نشان از جهانی شدن آن دارد فرایندی که منجربه حضور و رقابت تنگاتنگ ظرفیت های مختلف تجاری شده است. آنچه به یقین می توان گفت این است که چنانچه کشوری به هر علتی نتواند به این موج شتابان فراگیر بپیوندد در آینده ای نچندان دور، در صحنه ی رقابت های بین المللی به حاشیه رانده می شود و بسیاری از فرصت های کسب و کار را به سود دیگران از دست می دهد.برای مثال؛در شرایط تجارت عرصه ی فروشندگی نیزبه عنوان زیر مجموعه ی تجارت چه به صورت کلی یا جزئی- دستخوش تغییر است .هر فروشنده ای باید تصمیم بگیرد که در ارتباط با این تغییر درجامعه هدف درکجای فرصت قرار گرفته است. از گذشته تا به حال فروشندگان فرصت ساز وفرصت طلب در کمین هستند تا با استراتژی های مختلف فریب، مشتریان را وادار به خرید محصول یا خدمات قلمرو خودکنند که این امر نیازمنداست تا با مدیریت استراتژیک به کشف وتوسعه توانمندیهای محیطی - عرضه وتقاضا - ،مدیریت چهارگانه حوزه خویش بزنند. بازار پر رقابت امروزی تولیدکنندگان را بر آن داشته است که با موضوع فروش بطور جدی برخورد کنند. فروش یکی از عوامل زیرمجموعه بازاریابی است، به عبارتی فروش انتهائیترین عملیات بازاریابی در یک معامله است ولی در عین حال شروع یک رابطه بلندمدت با مشتریان است. در شکلگیری این رابطه بلندمدت، بهنحویکه منجر به پیوند دائمی با مشتریان بشود،موضوعی است که امروزه این مهم فقط با تکنیک WOTS-UP2 امکان پذیرتر می باشد. ازاینرو،این تحقیق حاصل تلاش کندوکاوانه بنده درحوزه مدیریت بازاریابی بوده که به روش بررسی تحلیل نقاط چهارگانه - قوت،ضعف،فرصت وتهدید - ،سازمانی صورت پذیرفته ودرنهایت توسط منحنی ارزیابی فضای سهم بازاری کشور دردو منطقه - درون سیستمی و برون سیستمی - مشخص شده است.
مقدمه
در علوم اقتصادی تعاریف متعددی برای بازار ویا مبادله اقتصادی ارائه شده است : بطورکلی در قدم اولیه، بازار به یک مکان فیزیکی اطلاق می شد، که خریداران و فروشندگان برای مبادله کالا و خدمات مختلف درآن دور هم جمع میشدند .بر اساس تعریف دومنیک سالواتوره3 بازار مکان و یا موقعیتی است که در آن خریداران و فروشندگان، کالا، خدمات و منابع را خرید و فروش میکنند. برای هر کالا، خدمت یا منبع که قابلیت معامله داشته باشد، بازاری وجود دارد. در تعریف سالواتوره هم مشاهده میشود که بازار میتواند یک محل مادی و فیزیکی باشد یا آنکه موقعیتی برای انجام معامله باشد . تقاضا درجامعه هدف:یکی از اساسیترین کلماتی که در علم اقتصاد بسیار زیاد تکرار میشود، عرضه و تقاضاست. تقاضا تمایل، توانایی و خواست یک فرد برای خرید کالا و یا خدمتی را نشان میدهد؛ که در علم اقتصاد عموماً به صورت ریاضی نمایش داده میشود؛ به این صورت که تقاضای یک خریدار برای یک کالای معین را بررسی کرده و از آن جدولی استخراج میکنند مبنی بر این که در هر واحد از پول چه مقداری از کالا توسط فرد خریداری میشود سپس این فهرست مقادیر که از قیمتهای متفاوت خریداری میشود بر روی نمودار هندسی نمایش داده میشود.
تعریف تقاضا:
تمایل به خرید و کسب کالایی - خدمتی - خاص، به طوری که تقاضاکننده ابزار مناسب و لازم جهت انتقال مالکیت - پول - را در اختیار داشته باشد؛ به عبارت دیگر تنها زمانی تقاضا کننده توان دستیابی به کالای موردنظر را خواهد داشت، که پول در اختیار داشته باشد.ازاینرو تقاضا مهمترین شرط و توسعه عرضه وایجادکارآفرینی می باشد. عرضه وتقاضا درجامعه هدف عَرضه و تقاضا:4یک مدل اقتصادی میباشد که اثر قیمت را بر روی مقدار در بازار رقابتی بررسی میکند. قیمت بر روی مقدار تقاضا از طرف مصرفکنندگان و مقدار تولید از طرف عرضهکنندگان اثر میگذارد. در نتیجه اقتصاد در قیمت و مقدار به تعادل میرسد. سایر عوامل موثر در تعادل اقتصادی نیز در این مدل باعث تغییر تقاضا و عرضه میشوند.به شکل زیرتوجه کنید:
شکل - : - 1 در P0 و Q0 منحنی عرضه و تقاضا یکدیگر را قطع کردهاند. این نقطه قیمت تعادلی را نشان میدهد. قسمت A مازاد تقاضا و کمبود عرضه و B کمبود تقاضا و مازاد عرضه را نشان میدهد. بنابراین عرضه وتقاضا دربازار مالی ازمواردی می باشند که درمدیریت استراتژیک باید به آن توجه جدی شوند.
تجزیه وتجلیل WOTS UP5 جامعه بازار کنونی
آشنایی با تعاریف هم راستایی - 1مدیریت: بطورکلی مدیریت؛ یعنی فرایند به کارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در فرایند؛ برنامه ،برنامهریزی، سازماندهی، بسیج منابع و امکانات جامعه هدف، هدایت و کنترل،برای دستیابی به اهداف و بر اساس نظام ارزشی مورد قبول اهل فن باشد. - 2برنامه: سندی است رسمی که ازسوی مدیران عالی تدوین می شود، که به عنوان مرجعی برای انجام دادن کارها وارزشیابی فعالیتهای انجام شده در یک دوره معین از زمان مورد استفاده زیردستان - مجریان بازار - قرار می گیرد.
- 3برنامه ریزی: عبارت است از تهیه و توزیع و تخصیص امکانات محدود برای رسیدن به هدف های مطلوب، در حداقل زمان و با حداقل هزینه ممکن است.به عبارت بهتر برنامه ریزی پلی است که مارا ازنقطه A به نقطه B منتقل می سازد.
- 4 برنامهریزی استراتژیک:نوعی ازبرنامهریزی بوده که در آن اهدف، تعریف و تدوین استراتژیهای سودمندجامعه هدف می باشد.از آنجایی که استراتژی میتواند عمر کوتاه یا بلند داشته باشد، برنامهریزی استراتژیک میتواند برنامهریزی بلندمدت یامیان مدت و کوتاهمدت باشد اما رویکردی متفاوت رادرفرایندجامعه هدف به دنبال خواهد داشت.مدیریت استراتژیک، درواقع هدایت کننده سیستم چشم اندازی بوده با تکیه بر نقاط چهار گانه جهت پیش برنده جامعه هدف .
تعریف WOTS_UP or SWOT
فرهنگ WOTS_UP یک الگوی بسیارمهم برای شناسایی همه ی عوامل بر فعالیت های یک مرکز تولیدی ویا یک صنعت ارایه نموده که در بیشتر منابع به معنی قوت ها، ضعف ها، فرصت ها و تهدیدات است و دراصطلاح فرایندی؛ شناسایی، بررسی و ارزیابی متغیر های موثر و بالقوه داخلی و محیطی را تجزیه و تحلیل WOTS ویاTOWS گویند . این واژه برگرفته از لغات ذیل می باشد :
W - Weakness - 1 ، معنی ضعف جامعه عرضه وتقاضای بازاری درون سیستمی می باشد . O - Opportunity - 2 ، به معنی فرصت عرضه وتقاضای بازاری برون سیستمی می باشد . T-Threat - 3 به معنی تهدید عرضه وتقاضای بازاری برون سیستمی می باشد .
S -Strength - 4 ، به معنی قوت عرضه وتقاضای بازاری درون سیستمی می باشد . الگوی ارائه شده - فرایند ارزیابی - ،یکی ازمدلهای مورد استفاده در اکثربخشهای یک صنعت - خدماتی- تولیدی- بازرگانی - ، برای تدوین برنامه راهبردی به حساب آمده و درعمل،مورد بهره برداری فراوان قرارگرفته است.لازم به ذکراست که، اگروضعیت موجودصنعت باخواسته ها هماهنگ باشد،لازم به عملیات فوق نیست. به عبارت بهتر اگرصنعت درموقعیت پایدار قرارداشته باشد،لازم به عمل برنامه استراتژیک ویا اجرای آن ازاین روش نیست. وچون بازارهای دادوستدی کالا، - گذشته حال وآینده کشور ایران - همانند کشور های درحال توسعه ازثبات نسبی ویا درقلمروپایداری قرار ندارند،لذا این روش برنامه ریزی - استراتژیک - می تواند دردرازمدت بسیار مؤثر وکارآمد واقع شود.