بخشی از مقاله
چکیده
سازمان های مردم نهاد به اشکال مختلف و با اهداف متفاوت از هم در سراسر جهان تاسیس گردیده و در حال توسعه می باشند. این سازمان ها با توجه به خیل عظیم منابع انسانی که در اختیار دارند هم به لحاظ سیاست گذاری و برنامه ریزی و هم به لحاظ اجرایی و هم از نظر ارائه مشاوره می توانند نقش موثری در تحقق حقوق شهروندی ایفا نمایند. لذا در نظر گرفتن سیاست هایی در جهت مداخله دادن سازمان های مردم نهاد در مدیریت شهری، ضروری به نظر می رسد.
با وجود این، تمرکزگرا بودن حاکمیت در ایران می تواند زمینه را برای مشارکت و ایفای نقش این سازمان ها در تحقق حقوق شهروندی تحت شعاع خود قرار داده و محدود نماید. نتایج حاصل نشان می دهد که استفاده از ظرفیت های سازمان های مردم نهاد می تواند منجر به رشد و شکوفایی مدیریت شهری و توسعه شهر گردد. هرچند که تحقق این مسئله امری زمان بر بوده و در کوتاه مدت دستیابی به آن سخت به نظر می رسد.
دولت ها نیز برای استفاده از این امکان بالقوه می بایست در جهت آگاهی بخشی به عموم مردم در خصوص ضرورت مشارکت آن ها در مدیریت شهری قدم بردارند و علاوه بر این مواردی نظیر احترام مسئولین به نظرات و ایده های ارائه شده از طرف شهروندان، حمایت از سازمان های مردم نهاد و کاستن از بروکراسی اداری می تواند موثر باشد.
-1 مقدمه
مدیریت شهری در کشورهای توسعه یافته با مقیاس کارکرد اجتماعی سنجیده می شود نه کارکرد ظاهری، حال آن که صرف پرداختن به ظاهر شهرها و تلاش برای روان کردن ترافیک و اموری از این قبیل نمی تواند معیاری برای سنجش میزان مطلوبیت مدیریت شهری باشد. هر چه که مدیریت شهری بتواند از لحاظ اجتماعی، در روند مدیریت شهری پویا تر عمل کند و هر چه بیشتر این امکان را فراهم سازد که سازمان های مردم نهاد و توده های مردم خود را در اداره شهر دخیل بدانند، از لحاظ کارآمد بودن بیشتر می تواند مورد تایید قرار گیرد.
رویکرد عمومی در مدیریت شهری از این قرار است که تا چه حد می توان از افکار عمومی و توان مردم برای اداره شهر بهره جست تا از طریق این مشارکت بخش غیر دولتی به توسعه و رشد روز افزون رسید. - همان - به لحاظ تجربی نیز چه در داخل کشور در نمونه هایی چون تجربه منطقه 6 شهرداری تهران در جمع آوری کودکان خیابانی و یا تجربه شورای شهر زاهدان در رفع مشکل حاشیه نشینی- که هر دو با مشارکت سازمان های مردم نهاد صورت گرفتند- و البته ده ها مورد دیگر و چه در نمونه های متعدد سایر کشور ها به وضوح قابل مشاهده است که سیستم مدیریت شهری مشارکتی که در آن مردم همگام با دولت در مدیریت شهری مشارکت می کنند منجر به رشد و توسعه شهر ها می گردد.
در پژوهش حاضر که از نوع توصیفی می باشد و گردآوری اطلاعات بکار برده شده در آن نیز بر اساس روش کتابخانه ای- اسنادی می باشد، ضمن تعریف سازمان های مردم نهاد، به ضرورت وجود این سازمان ها، نقش شورای شهر در ایجاد ارتباط بین حوزه مدیریت شهری و سازمان های مردم نهاد و تعامل این دو با هم برای تحقق حقوق شهروندی پرداخته شده است. ضمن اینکه به موانع سازمان های مردم نهاد برای مشارکت در مدیریت شهری اشاره شده و پیشنهاداتی نیز برای افزایش این مشارکت ارائه گردیده است.
-2 مفهوم سازمانهای مردم نهاد
اصطلاح سازمانهای مردم نهاد یا 1NGOs جزو اصطلاحاتی است که امروزه فراوان با آن مواجه میشویم و تاثیر آن در روابط ملی و بین المللی را مشاهده میکنیم. برای واژه - NGO - در زبان فارسی »سازمان مردم نهاد« یا به اختصار »سمن« مورد استفاده قرار می گیرد.
با عنایت به اینکه هر گونه داوری درباره سازمان مردم نهاد و نقش اجتماعی آن در گرو تعریف آن است به تعریف این اصطلاح میپردازیم:
سازمان مردم نهاد، سازمانی با شخصیت حقوقی مستقل، غیر دولتی، غیر انتفاعی و غیر سیاسی است که برای انجام فعالیت داوطلبانه با گرایش فرهنگی، اجتماعی، مذهبی، بشر دوستانه و بر اساس قانونمندی و اساسنامه مدون، رعایت چهارچوب قوانین موضوعه کشور و مفاد آیین نامههای اجرایی آن فعالیت میکند.
یکی از مهمترین خصوصیات سمنها، داوطلبانه بودن آن است که با توجه به نیازهای جامعه و علایق و دغدغههای موسسان آنها تشکیل و تاسیس میشود. به این ترتیب که چند نفر با جمع شدن دور هم به این نتیجه میرسند که مثلاً در رابطه با مسائل محیط زیستی، به صورت خودجوش و داوطلبانه و اختیاری فعالیت نمایند.
بر اساس مصوبه سازمان ملل متحد هر سه نفری که برای پیگیری یک هدف مشترک در کنار هم قرار میگیرند، سازمان مردم نهاد محسوب میشوند.
سازمان ملل متحد، سمنها را سازمانهایی ارزش گرا و مستقل از دولت و حکومت تلقی کرده و تقید به اصول بشر دوستانه و داوطلبانه بودن عضویت در آنها را به عنوان ویژگیهای اساسی این سازمانها تلقی میکند.
سه مرحله تکامل برای سازمان های غیر دولتی توسط کورتون1 در سال 1990 در نوشته ای تحت عنوان " سه دوره شکل گیری فعالیتهای داوطلبانه" شناسایی شده است.