بخشی از مقاله

چکیده

با نگاهی به زندگی اجتماعی، میتوان نمود اختلافات طبقاتی، شکافهای اقشار مختلف جامعه، نابرابریها و تفاوتهای اجتماعی-اقتصادی، فاصله بین دهکهای اقتصادی و مسائلی از این دست را در تمام اجزای آن، از مردم و فرهنگها و خردهفرهنگها گرفته تا فیریک اجتماعی تجسم یافته در سکونتگاه ها و جوامع شهری را مشاهده کرد. مفاهیمی همچون منفعت عمومی و منفعت خصوصی و ... هم مولود و هم مولد مسائل یاد شدهاند، که تأمین آن خود به مسائلی پیچیده در زندگی اجتماعی بدل شده است. . در حیات جمعی، این منافع، گاه با یکدیگر در تضاد قرار میگیرد. این نیروهای همیشه در تزاحم، جوامع را شکل بخشیده و به پیش میبرد. . زیستن در یک اجتماع، همچنین گونهای از منافع را مطرح میسازد تحت عنوان منافع عام، منافعی که رضایت و بهرهمندی را برای همگان یا دست کم اکثریت ممکن میگرداند. لذا در این پژوهش سعی شده است تا با بررسی یکی از طرحهای موفق توسعه شهری یعنی طرح چشمانداز زودس، چگونگی و میزان رعایت منفعت عمومی مورد بررسی قرار گیرد. و مهمترین مضامین مرتبط با منفعت عمومی شناسایی شوند.

واژه های کلیدی: منفعت عمومی، طرحهای موفق توسعه شهری، طرح چشمانداز زودس، آمستردام.

-1 مقدمه

منفعت عمومی را شاید در لغت بتوان به معنی هر آنچه به عموم مربوط است، در نظر گرفت، اما اینکه چه چیز منفعت عمومی را تشکیل میدهد و چگونه میتوان به آن دست پیدا کرد، پرسشی است جدل برانگیز! با نگاهی به شهر، میتوان نمود اختلافات طبقاتی، شکافهای اقشار مختلف جامعه، نابرابریها و تفاوتهای اجتماعی-اقتصادی، فاصله بین دهکهای اقتصادی و مسائلی از این دست را در تمام اجزای آن، از مردم و فرهنگها و خردهفرهنگها گرفته تا کالبد آن مشاهده کرد. مفاهیمی همچون منفعت عمومی و منفعت خصوصی و ... هم مولود و هم مولد مسائل یاد شدهاند که تأمین آن خود به مسائلی پیچیده در شهر و زندگی شهری بدل شده است. در این پژوهش در بخش اول به ارائه تعاریف مختلفی از منفعت عمومی پرداخته شده است و در ادامه با استفاده از مدل عملیاتی مستخرج از پایاننامه، طرح چشمانداز زودس تحلیل محتوا شده است و میزان توجه این طرح به مولفهها و معیارها و شاخصهای منفعت عمومی مورد بررسی قرار گرفته است.

-2 تعریف منفعت عمومی

ارائهی تعریفی مشخص از منفعت عمومی تقریباً ممکن نیست چرا که از منفعت عمومی نیز چون موضوعی مانند تکنولوژی همانگونه که هایدگر مطرح میکند در هر دوره تاریخی برداشتی متفاوت شده است و بدینگونه تعابیر مختلفی از آن در دوره-های زمانی و میان اقوام و اجتماعات مختلف وجود دارد. مارتیسون2معتقد است منفعت عمومی همواره با یک ابهام همراه است اما برای فرآیند تصمیمسازی بسیار مفید خواهد بود، وظیفهی متخصص این است که خود را به جای هر گروه یا فرد گذاشته، خواسته های آنها را در بعدی بزرگتر و جهانی بسنجد و نتیجهی آن را با دلیل برای تصمیمگیری مشخص نماید و بدینگونه منفعت عمومی را در یک مرحلهی عملیاتی قرار دهد [1] و .[2] منفعت عمومی موضوعی پر ابهام در ادبیات برنامهریزی بوده و هست. اینکه چه چیز منفعت عمومی را تشکیل میدهد همواره مورد بحث بوده است اما موضوع مهمتر از آن ارزش این منافع عمومی به عنوان یک مجرای قانونی در جهتدهی به برنامهریزی است. منفعت عمومی در عرصهی برنامهریزی همواره به علت عدم وجود وجه کاربردی برای سیاستگذاران و ارزیابان سیاست مورد سوال قرار گرفته است.

تعیین یک سیاست مشخص در یک حکومت با وجود تضادها و گوناگونیها یک بحث اصلی در سیاست است و بدینگونه بحث منفعت عمومی در درجهی اول با سیاست ارتباط مییابد .[3] این ارتباط منفعت عمومی و سیاست ارتباطی دو جانبه است، از طرفی اندیشیدن به تصمیم گرفتن در خصوص منفعت عمومی امری سیاسی است و از طرف دیگر منفعت عمومیِ هر جامعه، سیاست و حکومتداری آن جامعه را توجیه و تعریف میکند. منفعت عمومی برای بیان تایید، موافقت یا سپاس از سیاست عمومی استفاده میشود. این منافع عمومی هستند که برای یک دولت مشخص میکنند چه چیزی خوب است و این سیستم ارزشی، هنجارهای سیاستگذاریها را مشخص میکند .[4] رید3استدلال میکند که منفعت عمومی همانند یک پرده دودی یا یک نما است که از هرگونه ارزیابی واقعی از آثار سیستم برنامهریزی که در عمل انجام میدهد، ممانعت میکند [5]

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید