بخشی از مقاله
چکیده
یکی از اصول بنیادین که در اغلب ایدئولوژیها از جمله دین اسلام مبنای برنامهریزی محسوب میشود، اصل عدالت اجتماعی است که تفکر نهادها و برنامهریزان بر مینای آن شکل میگیرد. از سویی آمایش سرزمین را مهندسی ترتیبات بهرهوری بهینه از ظرفیتهای اقتصادی- اجتماعی و طبیعی تعبیر کردهاند که به عنوان تبیین دیدگاه درازمدت توسعه ملی شکل میگیرد. با این وجود چهره کلی ساختار فضایی کشور ایران حاکی از وجود عدم تعادلها در سطح سرزمین میباشد؛ بطوریکه نیمه غربی کشور با توجه به برخورداری از بسیاری از قابلیتهای طبیعی و متأثر از عوامل ارادی که در شکلگیری فضا نقش دارند، سهم عمدهای از فعالیتهایولیدیت را به خود اختصاص داده و طبعاً اکثریت قاطع جمعیت را نیز در خود جای دادهاند و اختلاف فاحش آن با نیمه شرقی مشهود است.
این در حالی است که روشهای مرسوم برنامهریزی در کشور فاقد ابزار و مکانیسم های لازم برای پاسخگویی به مسائل و مشکلات بوده و لذا کماکان عدم تعادلهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی بر کشور مستولی می باشد. از این رو آمایش سرزمین، ضمن تکمیل و اعتلای نظام برنامهریزی کشور، میتواند پاسخگوی بسیاری از مسائل و کمبودهای مطرح شده در خصوص عدم تحقق عدالت فضایی- مکانی در کشور باشد. بدین ترتیب به نظر میرسد ضرورت تهیه و تدوین و پیادهسازی سند آمایش سرزمین به عنوان راهبردی ملی و بلندمدت که حاوی سطوح مختلف فراملی، ملی و استانی باشد با رویکرد الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت و بمنظور تحقق عدالت فضایی- مکانی در ایران حتمی است.
کلمات کلیدی: عدالت فضایی، عدالت سرزمینی، توزیع فضایی، آمایش سرزمین، ایران.
مقدمه
اصولاً آمایش سرزمین را مهندسی ترتیبات بهره وری بهینه از ظرفیت های اجتماعی و طبیعی تعبیر کرده اند. بدین ترتیب مقوله آمایش سرزمین به عنوان تلفیقی از سه علم اقتصاد، جغرافیا و جامعه شناسی و به عنوان تبیین دیدگاه درازمدت توسعه ملی براساس مراحل اساسی ذیل شکل میگیرد:
- تدوین اصلیترین جهت گیری های توسعه بلندمدت کشور از منظر آمایش سرزمین در یک فرایند نگاه از بالا به توسعه ملی و تعیین و تبیین بازتابهای سرزمینی آن.
- تعیین امکانات و قابلیتها و موانع و تنگناها که تعیین کننده تخصصها و عملکردهای اصلی اقتصادی و اجتماعی و منشاء انتخاب فعالیتها در سطح مناطق میباشند، در یک فرایند نگاه از پایین به سطح ملی.
- تلفیق دو فرایند نخست در برخورد با بخشهای اقتصادی و ایجاد هماهنگیهای بین منطقهای و بین بخشی و بخشی- منطقهای و تصویر بازتابهای سرزمینی مرحله توسعه یافتگی بخشهای مختلف در سطح ملی - سازمان مدیریت و برنامه ریزی، . - 1383 در واقع نبود یا مورد استفاده قرارنگرفتن یک سند ملی آمایش سرزمین در ایران طی دهه های گذشته، مسائل و مشکلاتی رادر تحقق عدالت فضایی- مکانی در ایران به وجود آورده است کهذیلاً مورد توجه قرار می گیرند:
-1 عدم تعادلهای موجود در سرزمین، که بخشی ناشی از اتخاذ استراتژی قطب رشد در سالهای قبل از انقلاب و بخشی بدلیل عدم اتخاذ استراتژی های مناسب سازماندهی فضا در سالهای بعد از انقلاب می باشد،ادامه این روند در آینده نیز ساختار فضایی کشور را با مشکلات جدی روبرو خواهد ساخت.
-2 عدم بهره برداری مناسب از امکانات و قابلیت های برخی از مناطق که این امرلاجرم از یکسو موجب حاشیهای شدن قسمت هایی از سرزمین و از سوی دیگر موجب فشار فراتر از ظرفیت به منابع و عرصه های محدود در بخش های دیگری از سرزمین ملی خواهد شد.
-3 عدم هماهنگی های لازم بین بخش های اقتصادی در سطح سرزمین که این امر موجب عدم پیوستگی و ارتباط منطقی بین طرحهای عمرانی بزرگ کشور میگردد. به گونهای که اگر چه عدم هماهنگی و مشکلات ناشی از آن پس از مدتی ممکن است حل گردد اما تاخیر بوجود آمده موجبات ناکارآمدی این گونه طر حها را بویژه در برهه تاسیس و بهره برداری آنها فراهم آورده و به اتلاف هنگفتی از منابع منجر میگردد.
-4 به فراموشی سپرده شدن شرایط اجتماعی، قومی و فرهنگی مناطق - یکپارچه سازی فضا و وحدت ملی - بدلیل نادیده انگاشتن این گونه مسائل در فرآیند تهیه برنامههای توسعه ملی، طرحهای عمرانی بزرگ در این مناطق یا درحد ظرفیت مطلوب مورد استفاده قرار نمیگیرند و یا ممکن است بدلیل عدم ادغام در ساختار اقتصادی مناطق و ناتوانی از ایجاد پیوندهای پیشین و پسین با سایر فعالیتهای مکمل، سرمایه گذاریهای صورت گرفته از کارآیی لازم برخوردار نشوند.
-5 مسائل سیاسی امنیتیبُعد دیگری است که در برنامهریزی فضای ملی به آن پرداخته میشود. رعایت ملاحظات سیاسی- امنیتی ممکن است منجر به توسعه یا تحدید فعالیتها یا فعالیتهایی خاص در برخی از عرصهها شود. ایجاد فعالیت و اسکان جمعیت در مناطق استراتژیک که از نظر اقتصادی قابلیت چندانی ندارند نظیر اسکان جمعیت با هزینههای بالا در جزایر خلیج فارس نمونه مشخصی از این نوع مسائل میباشد.
-6 سازگاری زیست محیطی سرمایهگذاریها و بهره برداری بهینه ازمنابع طبیعی در برنامه ریزیهای اقتصادی با دید سرزمینی میسر است.چنانکه چنین ملاحظاتی طرح ایجاد بزرگراه تهران- شمال ر ا بدلیل نادیده انگاشتن این مسائل بارها با تردید مواجه ساخته است.
-7 ساماندهی نظام اسکان جمعیت و سطح بندی مراکز شهری و نواحی روستایی براساس توزیع فعالیتها و امکانات در پهنهسرزمین،صرفاً در فرآیند برنامهریزی آمایش سرزمین قابل حصول میباشد.
-8 بالاخره لزوم توجه به مناسبات و تعاملات جهانی و منطقهای و ضرورت لحاظ کردن اینگونه متغیرها در برنامهریزیهای استراتژیک و بلندمدت با توجه به اهمیت روز افزون مسائل ژئواکونومیک و ژئوپلتیک رویکردی نوین به برنامهریزی را میطلبد که رویکردهای حاکم بر برنامهریزی کلاسیک فاقد آن هستند - ابراهیم زاده و موسوی، . - 22 :1393
بنابراین، بدلیل اینکه روشهای مرسوم برنامهریزی در کشور فاقد ابزار و مکانیسم های لازم برای پاسخگویی به مسائل و مشکلات فوقالذکربوده است،کماکان بسیاری از مشکلات و عدم تعادل های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی بر کشور مستولی می باشد. آمایش سرزمین، ضمن تکمیل و اعتلای نظام برنامه ریزی کشور، میتواند پاسخگوی بسیاری از مسائل و کمبودهای مطرح شدهدر خصوص عدم تحقق عدالت فضایی- مکانی در کشور باشد. بدین ترتیب به نظر می رسد ضرورت تهیه و تدوین و پیاده سازی سند آمایش سرزمین به عنوان راهبردی ملی و بلندمدت که حاوی سطوح مختلف فراملی، ملی و استانی باشد با رویکرد الگوی اسلامی- ایرانی پیشرفت و بمنظور تحقق عدالت فضایی- مکانی در ایران حتمی است.
عدالت، رفاه اجتماعی و آمایش سرزمین
یکی از اصول بنیادین که در اغلب ایدئولوژیها از جمله دین اسلام مبنای برنامهریزی محسوب میشود، اصل عدالت اجتماعی است که تفکر نهادها و برنامه ریزان بر مینای آن شکل میگیرد و از اصولی است که به دلگرمی، انسجام روابط و توزیع عادلانه - و نه مساوی - دستاوردها و عواید بین شهر و روستا و شهروندان منجر خواهد شد. اصولأ در برنامه ریزی هایی که بر مبنای تئوریهای غیر الهی هستند، عدالت اجتماعی در اولویت دوم و به عنوان یک موضوع فرعی قلمداد میشود، لیکن در اسلام و ادیان الهی مسأله عدالت اجتماعی یک اصل است. با توجه به این اصل نمیتوان در یک بخش سرمایهگذاری کرد و منتظر ماند تا با سود حاصل در این بخش در دیگر بخشها سرمایهگذاری شود و امید داشت که آن بخشها به توسعه و آمایش سرزمینی دست یابند. زیرا چنین سیاستی با ایدئولوژی الهی مغایر است. از این رو میتوان گفت برنامهریزی بخشی- قطبی با ایدئولوژی اسلامی مغایرت دارد و ایدئولوژی اسلامی بیشتر به آمایش سرزمین گرایش دارد - موسوی و باقری کشکولی . - 33 :1391 با این وجود، نابرابری های محیطی به هیچ وجه پدیدهای جدید در هیچ یک از سرزمینها و مناطق نیست - عبدی دانشپور، . - 37:1378 بلکه در عمل این نابرابری و عدم تعادل یک امر