بخشی از مقاله
چکیده
یکی از ارکان توسعه، جامعیت و یکپارچه بودن آن در رفع عدم تعادلهای اقتصادی و اجتماعی مناطق است. وجود نابرابری و ابعاد مختلف آن از نشانههای مهم توسعه نیافتگی است که رفع چنین کمبودهایی مستلزم نگرش و توجه جدی به نحوهی پراکندگی شاخصهای توسعه در سطوح مختلف است. به منظور حل مسایل ناشی از عدم تعادلهای منطقهای، گام نخست شناخت و سطح بندی مناطق از نظر برخورداری در زمینههای مختلف است.
بر این اساس، در پژوهش حاضر سعی شده تا 12روستای دهستان معصومیه شهرستان اراک از استان مرکزی را بر اساس 13متغیر جمعیت، سطح سواد، میزان تحصیلات، سطح اشتغال، خدمات آموزشی، اداری و سیاسی، ارتباطات، بازرگانی و خدمات، بهداشت و درمان بر پایهی سرشماری آماری سال 1385 با استفاده از روشTOPSIS و وزندهی شاخص ها با تکنیک AHP سطحبندی و میزان نابرابریهای موجود را در میان روستاهای دهستان مذکور استان مرکزی تعیین نماید.
نتایج بدست آمده نشان میدهد که روستای ملک آباد با توجه به شاخصهای نامبرده از لحاظ برخورداری بیشتر در رتبه اول قرار گرفته است. در این بین، روستای شهرجرد با فاصله نسبتا" زیاد از روستای ملکآباد در مرتبه دوم واقع شده که از رتبههای بعدی، فاصله چندانی ندارد. روستای چقا در این سطحبندی رتبهی آخر راکسب کرده و با توجه به شاخص های نامبرده در شرایط نامناسبی نسبت به سایر روستاهای دهستان قرار گرفته است.
مقدمه
امروزه پیوندهای شهر و روستا و تأثیرات متقابلی که این دو سکونتگاه انسانی در عرصه فضای جغرافیایی برهم دارند و همچنین شیوه های شهرگرایی درکل جامعه تأثیرات عمیقی بر روستاهای کشورمان گذاشته و چهره این مناطق را دگرگون کرده است . تحلیل درجه توسعه یافتگی میتواند متولیان امر توسعه و برنامهریزی روستایی را در تهیه و اجرای برنامه های متناسب با پتانسیل وضعیت موجود در روستا هدایت کند - رضوانی1390، - 1 هدف اصلی برنامه های توسعه منطقهای و روستایی دستیابی به الگویی مناسب برای توزیع سکونتگاهی امکانات و فعالیتها بر اساس ظرفیت و فضای جغرافیایی است. -
در برنامهریزی فضایی و منطقه ای موضوع اصلی رسیدن به چنین الگویی است. امروزه عوامل متعددی باعث به وجودآمدن سلسله مراتب سکونتگاهی گردیده که سایر نقاط اطراف خود را تحت تأثیر قرار داده است - نظریان،1374، - 156 ضمن آن که نابرابریهای منطقهها در تمام اشکال و سطوح آنها میتواند پیامدهای ناگواری را به همراه داشته باشداصولاً. هدف از این گونه پژوهشها، توسعه و رفع نابرابری های منطقه ها است یکی از ارکان توسعه، جامعیت و یکپارچه بودن آن در رفع عدم تعادلهای اقتصادی و اجتماعی مناطق است سنجش و ارزیابی در فرایند برنامهریزی در دورههای مختلف جزء لاینفک این فرایند بوده کلانتری و... که بعد از تعیین اهداف کلی و مقاصد برنامهریزی و تهیه گزینههای مختلف، ارزیابی صورت می-گیرد تا گزینه برتری که ما را در رسیدن به هدفمان کمک میرساند مشخص گردد.به همین دلیل در این مطالعه آنچه هدف ماست، رسیدن به تعادل و برقراری عدالت اجتماعی بین مناطق است .
بنابراین ارزیابی می-کنیم تا مناطقی که نیازمند توجه بیشتری هستند مشخص گردند. امروزه موضوع اولویتبندی و انتخاب گزینهها و آلترناتیوهای مطلوب و مناسب از میان آلترناتیوهای گوناگون تصمیمگیری در مورد آنها در مباحث شهری و منطقهای از اهمیت فراوانی برخوردار است. روشها و مدلهای گوناگونی مانند آنالیزاسکالوگرام، تاکسونومی، تحلیل عاملی، مدل موریس و تاپسیس برای سنجش سطح برخورداری و میزان توسعه یافتگی مناطق وجود دارد که هر یک محاسن و معایبی دارند و هدف نهایی از گزینش هریک از آنها شناخت وضع موجود و تعیین و تحلیل میزان فاصله آن تا وضع مطلوب در جهت توزیع بهینه امکانات و خدمات میباشد بدین منظور در مقاله حاضر تعداد12روستای شهرستان اراک استان مرکزی را بر اساس13 شاخص زیربنایی، خدماتی- رفاهی، آموزشی، بهداشتی - درمانی با استفاده از تکنیک تاپسیس و تحلیل سلسله مراتب AHP مورد ارزیابی قرار داده ایم تا از این طریق به منظور دستیابی به تعادل در سطح دهستان از لحاظ شاخص های مذکور، مناطق را به لحاظ توجهی که نیاز دارند، اولویتبندی کنیم.
برای شناخت تفاوت سطح توسعه نواحی، لازم است ابتدا وضعیت موجود منطقه بررسی شود تا اینکه بتوان بر این اساس در جهت کاهش یا از میان بردن تفاوتها اقدام به برنامهریزی کرد - حسینزاده دلیر،1380، - 215 در سطح منطقه، ایجاد تعادل منطقی بین مردم، اشتغال و خدمات، یکی از آرمانهای پسندیده است - معصومی اشکوری، 1385، - 54 ضمن آن که وجود نابرابری و ابعاد مختلف آن از نشانههای مهم توسعه نیافتگی است. برای رفع چنین کمبودهایی نیازمند نگرش در نحوه پراکندگی شاخصهای توسعه در سطوح مختلف ملی منطقه ای و محلی می باشیم.
تمرکز نامعقول و نامتناسب در عرصههای زیستی، توسعه اقتصادی– اجتماعی، نابرابری نواحی جغرافیایی را در پی خواهد داشت، موضوعی که بازتاب آن را در چشمانداز جغرافیایی مناطق و رشد ناهمگون آنها نیز میتوان یافت - فرید،1384، - 443 تشخیص تقسیمبندیهای سرزمینی از نظر برخورداریها و اولویت بندی آنها برای اقدامات بعدی، همواره از مشغولیتهای ذهنی مسئولان توسعه بوده است - حقی، 1370، - 184 استفاده از شاخص-های توسعه و ترکیب آنها، مسئولان برنامهریزی را جهت درک بهتر وضعیت مناطق کمک کرده و آنها را در جریان تصمیم-گیری یاری خواهد کرد تا اقدامات بعدی آن ها در جهت تعادل منطقه ای بوده و عدالت اجتماعی را در بین مناطق برقرارسازد.
ازاین رو پرسشهای اساسی پژوهشی در راستای هدف اصلی آن به شرح ذیل مطرح می گردد:
-1به لحاظ توسعه یافتگی چه مقدارتفاوت وشکاف بین روستاهای دهستان معصومیه وجود دارد؟
-2روستاهای توسعه یافته ومحروم دهستان معصومیه کدام است؟
هدف گذاری پژوهش
هدف پژوهش، ارزیابی دهستان معصومیه شهرستان اراک استان مرکزی است تا براین اساس بتوان جهت تعادل منطقه ای سطح دهستان استان مرکزی ، سرمایه های اختصاصی در ارتباط با شاخص های کلی این استان را ابتدا به مناطق محروم و نهایتاً به دیگر مناطق تخصیص داد تا منطقه گامی در جهت تعادل برداشته و به حکم عدالت اجتماعی شاهد برابری در این سطح باشیم و از مشکلات و پیامدهای منفی این عدم تعادل کاسته شود. هدف کلی پژوهش حاضر شناخت وضع موجود در روستاهای دهستان معصومیه به لحاظ برخورداری ازشاخصهای مختلف توسعه است و تعیین همگنی روستاها و درجه توسعه یافتگی و محرومیت آنها از دیگر اهداف آن محسوب می شود تا از این رهگذر به سامان دهی فضا و رفع عدم تعادل ها در سطح منطقه بپردازیم.
روش شناسی پژوهش
هدف این پژوهش آن است که با توجه به توزیع ناهمگون خدمات بهداشتی– درمانی،آموزشی،خدمات رفاهی و زیربنایی در سطح استان مرکزی، شهرستان اراک،دهستان معصومیه را به لحاظ اهمیتی که برای تعادل بخشی به کل شهرستان دارد اولویت بندی نموده و میزان عدم تعادل منطق های را به لحاظ خدمات مذکور و سطح امکانات زیربنایی و رفاهی به دست آورد. روش کار در این تحقیق روش توصیفی- تحلیلی و کاربردی است . تکنیک گردآوری آمار و اطلاعات، با استفاده از روش های کتابخانه ای و جداول آمارنامه ها و نشریات رسمی کشور می باشد که نهایتا جدول داده های خام را شاخص سازی کرده تا قابلیت پردازش بوسیله مدل TOPSIS را داشته باشد. برای وزن دهی به شاخص ها در جریان تکنیک تاپسیس از مدل AHPاستفاده شده است.
مبانی نظری پژوهش
در ایران برای اولین بار طرح های ساماندهی در برنامه های توسعه اجتماعی – اقتصادی وفرهنگی کشور مد- نظر قرار گرفت ودر انجا در خصوص اهداف این گونه طرح ها چنین امده است،یکپارچه دیدن خدمات زیر ساختی وروساختی و تجهیزنقاط خدماتی. ساماندهی یعنی دخالت اگاهانه و ارادی برای سازمند کردن رابطه بین انسان فعالیت و فضا به منظور انتضام امور در همه سطوح ا ستفاده از این روش تاپسیس در برنامه های ساماندهی و سطح بندی ناحیه ای نیز عمدتا در دوره های اخیر در کشور متداول شده است.
در زمینه تعیین سطح بندی توسعه مناطق و توسعه یافتگی و بررسی های نابرابری های بین آنها تحقیقاتی انجام شده است.در این خصوص مطالعه شهرستان های استان یزد توسط میرغفوری ودیگران - - 1385 می باشد که این مطالعه براساس مؤلفه های اطلاع رسانی صورت پذیرفته است و در آن سه سطح از توسعه تشخیص داده شده است - میرغفوری ودیگران،65، - 1385 بدین نحو که شامل سطوح برخوردار، نیمه برخوردار و محروم می باشد. زیاری و دیگران - 1389 - که به روش تاپسیس شهرستان های استان خراسان رضوی را شامل 19شهرستان مورد ارزیابی قرار داده اند، شهرستان مشهد در این باره رتبه اول بوده شهرستان خلیل آباد در رتبه 19 را به خود گرفته است.