بخشی از مقاله

چکیده

بهره جستن از روشهای کمی در جهت سطحبندی و سازماندهی فضایی- مکانی سکونتگاههای روستایی، ضمن کمک به شناخت میزان نابرابری و شناسایی نقاط محروم، موجب برنامهریزی و کاهش شکافهای درون منطقهای و نیل به توسعه متعادل میگردد.

در همین راستا با توجه به کارایی آنالیز تاکسونومی عددی در درجهبندی، مقایسه و تعیین درجه برخورداری فعالیتهای متعدد، پژوهش حاضر با هدف بررسی تحلیل درجه توسعهیافتگی مناطق روستایی استان چهارمحال و بختیاری، با استفاده از اطلاعات آمارنامه سرشماری عمومی نفوس و مسکن و منابع اسنادی، درصدد است تا 26 شاخص توسعه اقتصادی- اجتماعی را برای 12 دهستان با استفاده از مدل تاکسونومی عددی و نرم افزارهای Excel و Spss با رویکردی توصیفی- تحلیلی، به انجام رساند.

ارزیابی سطح توسعهیافتگی مناطق مورد مطالعه حاکی از آنست که توزیع ناعادلانه خدمات و امکانات موجب ایجاد شکاف عمیقی بین دهستانهای استان چهارمحال و بختیاری گردیده است. بطوری که خانمیرزا با 0/31 و میلاس با 0/49، توسعهیافتهترین دهستان و شلیل با 0/86 و ارمند 0/83 کمترین میزان توسعه را در بین دهستان-های استان چهارمحال و بختیاری را به خود اختصاص دادهاند. همچنین نتایج نشان میدهد دهستان پشتکوه و فلارد دارای توسعه متوسط، طاقانک و دیناران محروم محسوب میگردند.

.1 مقدمه

آنالیز تاکسونومی برای طبقهبندیهای مختلف درعلوم به کار میرود که نوع خاص آن تاکسونومی عددی است. واژه تاکسونومی از دو بخش تاکسی به معنی تنظیم و آرایش، و نوموس به معنای قانون تشکیل شده است[8] نوعی فهرست سلسله مراتبی چندگانه از مقوله های موضوعی است [9] که به تمام روشهایی اطلاق میشود که موارد مشابه را از موارد غیر مشابه جدا ساخته و به صورت گروههای جداگانه عرضه میکند .

این روش برای اولین بار به وسیله آدانسون1 در سال 1763 میلادی پیشنهاد شد. اما مدتها به طول انجامید تا در اوایل دهه 1950 میلادی عدهای از ریاضیدانان لهستانی اهمیت این روش را دریافته و به بسط و گسترش این نظریه پرداختند. سپس در سال 1968 نیز به وسیله پرفسور هلوینگ2 از مدرسه عالی اقتصاد روکلا3 به عنوان وسیله ای برای طبقه بندی توسعه یافتگی مناطق در یونسکو - سازمان علمی و فرهنگی ملل متحد - مطرح شد

بطور کلی آنالیز تاکسونومی عددی یک روش عالی درجه بندی، طبقه بندی و مقایسه فعالیت های مختلف با توجه به درجه بهره مندی و برخورداری آن فعالیت ها از شاخص های مورد بررسی می باشد. بر اساس این روش، درجه توسعه یافتگی بین صفر و یک بوده و هر چه درجه به دست آمده برای منطقه ای به صفر نزدیک تر باشد، نشان دهنده میزان توسعه یافتگی بالاتر است.

این روش به عنوان مدلی شناخته شده در برنامه ریزی های منطقه ای مطرح بوده که دارای کاربرد های گسترده و متنوع می باشد. از محاسن این روش عدم نیاز به آمارهای سری و رتبهبندی با آمار مقطعی، بررسی چند بعدی مناطق مختلف را از ابعاد و زوایای گوناگون، استفاده از شناسه های خام به جای شاخص ها است. همچنین از توانایی های عمده این روش آن است که قادر است تا اینکه 2 عمل را در کنار هم انجام دهد: یکی اینکه مجموعه مورد بررسی را براساس شاخص های ارائه شده به زیر مجموعه های همگن تقسیم کند و دیگر آنکه عناصر و اعضاء هر زیر مجموعه های همگن را درجه بندی کند.

همچنین حساسیت زیاد به شاخص های انتخاب شده - به طوری که استفاده از یک شاخص نامناسب می تواند کل نتایج تاکسونومی را تحریف نموده و نتایج معکوس به بار آورد - ، عدم قابلیت وارد نمودن شاخص های مثبت و منفی را در روند حل مساله و نشان دادن تاثیر آن را بر روی جواب نهایی، یکسان بودن وزن تمام شاخصها، وقت گیر و طولانی بودن محاسبات این روش، حذف شدن گزینههای ناهمگن از جریان رتبهبندی و عدم مشخص شدن جایگاه آنها در رتبه بندی کلی از جمله محدودیتهای این روش محسوب میگردد.

از آنجا که به کارگیری معیارها و روش های کمی جهت سطح بندی سکونتگاه ها در سیستم فضایی مناطق از سویی منجر به شناخت میزان نابرابری نقاط سکونتگاهی و از سوی دیگر معیاری جهت تلاش در راستای کاهش و رفع نابرابری های موجود میان آنها محسوب می گردد، لذا با استفاده از تکنیک تاکسونومی عددی بعنوان یکی از تکنیک های تصمیم گیری چندمتغیره برای ارزیابی و رتبه بندی، این پژوهش بر آن است تا با استفاده از مدل مذکور به تبیین سطح توسعهیافتگی دهستانهای استان چهارمحالو بختیاری بپردازد.

.2 سابقه تحقیق

در مورد تحلیل توسعهیافتگی مناطق روستایی کشور پژوهشهای زیادی با توجه به رویکرد تصمیمگیری تاکسونومی عددی توسط جغرافیدانان انجام پذیرفته است که در این مقاله بصورت مختصر به برخی از آنها اشاره میگردد:

در تعیین و تحلیل سطوح برخورداری نواحی روستایی استان زنجان با استفاده از روش تاکسونومی، اولویت بیشتری برای وضعیت کالبدی مناطق محروم و یا کمتر برخوردار در اجرای برنامه های توسعه هدفمند قرار داده شده است  نتیجه انجام تحقیقی در ایلام، رتبهبندی شهرستانهای استان از لحاظ دسترسی روستاهای آنها به خدمات و امکانات مشخص گردید و مطالعه نشان داد که بیشترین میزان بهره مندی روستاها در سطح شهرستان مربوط به شهرستان شیروان چرداول بوده است 

در پژوهشی دیگر با به کار گیری شاخص های متعدد توسعه یافتگی در چارچوب آنالیز تاکسونومی عددی و همچنین تکنیک های مکمل آن در سطح استان خراسان رضوی، شهرستان قوچان رتبه هفتم را از لحاظ سطح توسعه یافتگی کسب نمود. به علاوه شکاف و نابرابری عمیقی بین شهرستان های استان از لحاظ سطح توسعه یافتگی به گونهای بود که شهرستان مشهد با ضریب توسعه یافتگی 0/42 برخوردارترین و شهرستان »مه و لات« با ضریب توسعه یافتگی 0/99 محروم ترین شهرستان استان شناسایی شده اند 

در مطالعهای با هدف شناسایی مناطق محروم و استفاده از تکنیک تاکسونومی عددی، مقایسه درجه توسعه یافتگی نسبی شهرستانهای استان مازندران و تعیین جایگاه آنها در دستور کار قرار گرفته است .

در یک مقاله با به کارگیری روش تاکسونومی عددی، نویسندگان در گام اول به تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستانهای استان اصفهان در سال 1385 با استفاده از 33 شاخص پرداخته، سپس به مقایسه اجمالی آن با درجه توسعه یافتگی این شهرستانها در سال 1375 با استفاده از 18 شاخص مشترک میپردازند تا از این رهگذر به مشخص کردن میزان تغییر در درجه توسعه نیافتگی هر یک از شهرستانها دستیافته و در ادامه با ارائه راهکارهایی به کاهش فاصله شهرستانهای استان کمک شود [7] و پژوهشی نیز بدنبال ارائه روش شناسی مناسب جهت اصلاح مدل تاکسونومی و رفع محدودیت های آن و معرفی مدل تاکسونومی اصلاح شده میپردازد

.3مواد و روشها

پژوهش حاضر با هدف بررسی تحلیل درجهتوسعه یافتگی دهستانهای استان چهارمحال و بختیاری، با استفاده از اطلاعات آمارنامه سرشماری عمومی نفوس و مسکن و منابع اسنادی- کتابخانهایی، درصدد است تا با استفاده از مدل تاکسونومی عددی و نرم افزارهای Excel, Spss با رویکردی توصیفی- تحلیلی، به این مهم بپردازد. در این پژوهش از شاخصهای جمعیتی، بهداشتی، درمانی، آموزشی، زیربنایی، خدماتی جهت تجزیه و تحلیل دادهها استفاده گردیده است.

این مدل در هفت گام و طی مراحل ذیل به تحلیل موضوع پژوهش میپردازد:

سطح اول: تشکیل ماتریس اولیه

پس از مشخص شدن مناطق بنابر تقسیم بندی متعارف و مورد نظر و شاخص های مورد بررسی در مناطق مورد نظر می توان ماتریس هایی را به صورت روبرو تعریف نمود:
هر کدام از مناطق n - منطقه - با توجه به تعداد شاخص ها m - شاخص - معرفی شده اند.

سطح دوم: تشکیل ماتریس استاندارد

در ماتریس حاصل از مرحله قبل، اغلب شاخص هایی که مورد بررسی و استفاده قرار میگرند دارای مقیاس و واحد یکسانی نمی باشند که این امر امکان انجام عملیات جبری روی شاخص ها را با مشکل مواجه خواهد نمود. لذا برای از بین بردن مقیاس های متفاوت شاخص، نیاز است که شاخص را از طریق فرمول و ماتریس زیر به صورت استاندارد تبدیل گردند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید