بخشی از مقاله

چکیده
امروزه از جمله راهکارهاي اساسی جهت حل مشکلات بیکاري و گسترش اشتغال در بین دانشجویان حوزه علوم انسانی کشورهاي در حال توسعه، بهبود فضاي کارآفرینی کارآفرینی دانشجویان می باشد. در همین راستا در تحقیق حاضر به تحلیل و بررسی فضاي کارآفرینی دانشجویان جغرافیا پرداخته شده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی، روش گردآوري اطلاعات به صورت کتابخانه اي و پرسشنامه، روش تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از آمارهاي توصیفی - میانگین، انحراف معیار - و استنباطی - آزمون t تک نمونه اي، آزمون فریدمن و مدل تحلیل مسیر - صورت گرفته است.

جامعه آماري تحقیق شامل دانشجویان ترم شش و هفت دوره کارشناسی، 8 گرایش دوره کارشناسی ارشد گرایش هاي گروه جغرافیا دانشگاه زنجان در سال تحصیلی 1394-1395 می باشد که شامل 1458 دانشجو می باشد، جهت تعیین نمونه لازم جهت پرکردن پرسشنامه از فرمول اصلاح شده کوکران استفاده شد که تعداد نمونه لازم 225 نمونه بدست آمد. نتایج تحقیق نشان می دهد، فضاي کارآفرینی دانشجویان جغرافیا در وضعیت مناسبی قرار نداشته و بعد اقتصادي بیشترین تاثیر را بر فضاي کارآفرینی دانشجویان دارد.

مقدمه
امروزه و در هزاره سوم، همزمان با افزایش ارتباطات در سطوح ملی و بین المللی و نیز همزمان با تغییر و تحولات پر شتاب و فزاینده، شاهد رقابت هاي روزافزون در سطح جهانی هستیم و به تبع آن نیاز به تطبیق دائمی با تحولات فناوري دیده می شود.

این مسایل، کشورهاي مختلف جهان را بر آن داشته تا هرچه سریع تر نسبت به روز آمد شدن خود در ابعاد مختلف علمی اقدام کنند و در سایه این تغییر و تحولات نسبت به رشد و ارتقاي جامعه و توسعه آن کمر همت ببندند. به همین خاطر ابداع، نوآوري و تولید محصولات جدید با فرایندها و روش هاي نو بیش از پیش اهمیت می یابد

اینجاست که اهمیت نیروي انسانی خلاق، مبتکر و به عبارتی کارآفرین برجسته می شود، زیرا جوامع امروزه دیگر نمی توانند با تکیه بر روش هاي پیشین عمل کنند، اهداف خود را محقق ساخته و بر رقباي خود فایق آیند. لذا مبحث کارآفرینی به یکی از مهم ترین چالش هاي اجتماعی چند دهه گذشته تبدیل گشته و در اکثر کشورهاي پیشرفته به عنوان یک ضرورت مطرح گردیده است

این در حالی است که در کشورمان، رشد چشمگیر کمی آموزش عالی و رسالت صرفا آموزشی دانشگاه ها از یک طرف و بی توجه به ارتقاي اندیشه ي نوآورانه و کارآفرینانه در دانشجویان موجب شده است تا بخش قابل توجهی از بیکاران و متقاضیان کار در کشور ما از مدارج و مدارك دانشگاهی برخوردار باشند

یکی از ریشه هاي بروز این معضل را می توان در هماهنگی نداشتن خروجی دانشگاه ها با نیازهاي بازار دانست. از طرفی بیش تر دروس دانشگاهی به ویژه در حیطه ي علوم انسانی به طور کاملا نظري ارائه می شوند و تلاشی براي کاربردي کردن آن ها انجام نشده است. از این رو، دانش آموختگان دانشگاه ها به طور عمده در جست وجوي کار در سازمان هاي دولتی هستند و کمتر به اشتغال زایی تمایل دارند

در کشورهاي مختلف، در عین این که علاقه مندي براي استخدام سنتی در شرکت هاي بزرگ کاهش می یابد، دانشجویان بیش تري کارآفرینی را به عنوان زمینه ي شغلی و فعالیت خود انتخاب می کنند. هم چنین، کارآفرینی یک رشته ي مهم براي آموزش و یادگیري است و در سراسر جهان دانشگاه هاي زیادي با سرعت فزاینده مشغول به ارائه و پیشنهاد دوره هاي مرتبط با موضوع کارآفرینی هستند

یکی از راهکارهاي مناسب و مطمئن براي حل این مسئله را می توان ایجاد فضاي کارآفرینی در دانشگاها دانست، این امر می تواند دانشجویان را کاملا با مهارت هاي کارآفرینی آشنا کند. این فرایند باید در طول تحصیلات دانشگاهی ایجاد شود تا بتواند جلوي بوجود آمدن خیلی از چالشها و مسائل مربوط به بیکاري فارغ التحصیلان را بگیرد. حال مسئله اساسی آن است که به علت نبود وجود برخی مسائل در ساختار نظام آموزشی حوزه علوم انسانی کشورمان، دانشجویان توانمندي هاي لازم را در حوزه کارآفرینی کسب نمی کنند. نگارندگان با آگاهی به اهمیت مفهوم فضاي کارآفرینی در مسیر اشتغال فارغ التحصیلان دانشگاهها در صدد هستند با انجام این تحقیق آسیبها وچالش هاي موجود در این زمینه را از نظر و دیدگاه دانشجویان گروه جغرافیاي دانشگاه زنجان را بررسی نمایند.

در همین راستا و جهت بررسی جنبه هاي مختلف فضاي کارآفرینی دانشجویان، سوالات حاضر مطرح می شود:

-1  آیا فضاي کارآفرینی دانشجویان جغرافیا در وضعیت مطلوبی قرار دارد؟

-2 کدام یک از ابعاد فردي، اقتصادي، آموزشی و اجتماعی- فرهنگی بیشترین تاثیر را بر فضاي کارآفرینی دانشجویان جغرافیا دارد.

مبانی نظري
بحران بیکاري به عنوان یک معضل، تمام جنبه هاي اقتصادي، فرهنگی و اجتماعی یک جامعه را به شدت تحت تأثیر قرار می دهد و گاهی اثرات غیرقابل جبرانی بر جاي می گذارد. گرچه علل و نیز راه حل و درمان این معضل براي ما به روشنی مشخص نیست، اما مشکلات اقتصادي و در صدر آن بیکاري، نقش مهمی در ایجاد و افزایش سایر معضلات دارد. حل این مشکل، سیاست گزاران غالب کشورها را با چالش هاي بزرگی روبه رو کرده است؛ به گونهاي که می توان گفت ثبات و زوال برخی از دولت ها در گرو حل بحران بیکاري می باشد - صالحی و برادران، 1385، . - 184 براساس آمار موجود، 2,5 میلیون نفر بیکار در ایران وجود دارد که 30 درصد آنها را فارغ التحصیلان دانشگاهی تشکیل می دهند 

امروزه نیز نیاز به دانش آموختگان و دانشجویان کارآفرین افزایش یافته و هدف بسیاري از دانشگاه هاي معتبر جهان، پرورش دانشجویان و در نتیجه دانش آموختگان کارآفرین می باشد. بر این اساس پرورش استعداد کارآفرینانه ي دانش آموختگان به عنوان دستور کار ملی، به منظور توسعه ي کارآفرینی، مورد توجه سیاست گذاران و دانشگاه هاي کشورها قرار گرفته است

در حال حاضر آموزش کارآفرینی به عنوان یکی از ابزارهاي کلیدي براي افزایش گرایش کارآفرینی افراد مطرح شده است. از این رو طرح هاي آموزشی به طور بسیار امیدوارکننده به منظور افزایش تعداد کارآفرینان بالقوه و درحال تولد رو به افزایش می باشد

نتایج و بررسی محققان هم نشان می دهد توجه جدي به مقوله ي کارآفرینی، به برخی پیامدها مانند افزایش فرصت هاي شغلی، رقابت، بهبود بهره وري و افزایش سطح رفاه اجتماعی اقتصادي منجر خواهد شد

یافته هاي محققان در کشورهاي اروپایی و امریکایی هم نشان دهنده وجود رابطه مثبت بین فعالیت هاي کارآفرینی و رشد اقتصادي و نوآوري می باشد
 

سه دلیل مهم کشورها براي توجه به مقوله کارآفرینی، تولید ثروت، توسعه تکنولوژي و اشتغال مولد است. تدوین استراتژیها، سیاستها و برنامه هاي لازم براي گسترش روحیه و رفتار کارآفرینانه، آموزش و مشاوره، ایجاد فضاي مناسبتر براي فعالیت کارآفرینان در زمینه هاي گوناگون اقتصادي اجتماعی، رفع موانع و ایجاد ارتباط و همکاري بین آنها و تسهیل دستیابی آنها به بازارهاي جهانی از جمله کارهایی است که در این زمینه صورت گرفته و دستاوردهاي چشمگیر نیز داشته است

تجارب کشورهاي موفق در زمینه کارفرینی نشان می دهد، کارآفرینی باعث توسعه ي اقتصادي کشورها، به ویژه کشورهاي توسعه یافته شده است. برخی از نویسندگان معاصر در مورد اقتصاد کارآفرینی صحبت می کنند و در این میان نقش دانشگاه ها و دیگر موسسات آموزش عالی در این الگوي جدید اقتصادي نیز برجسته می باشد

یکی از اهداف مهم نظام آموزش عالی کشور، تربیت نیروي انسانی متخصص و مورد نیاز جامعه است. اگر چه دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی کشور دست به تلاش هایی در این زمینه زده اند، ولی متأسفانه همخوانی نداشتن درسهاي دانشگاهی با نیازهاي جامعه، باعث شده است که دانش آموختگان از تخصص و کارآیی لازم برخوردار نباشند. زیرا آموخته هایشان چندان با نیازهاي واقعی جامعه ارتباط ندارد، از سوي دیگر افزایش جمعیت، افزایش شمار دانشگاهها و موسسات آموزش عالی، ضعف در تدوین و اجراي درست برنامههاي توسعه اقتصادي، نبود برنامهاي فراگیر و همه سونگر براي پرورش نیروي انسانی متخصص و مواردي از این دست از مهمترین عواملی است که امروزه به مشکلی با عنوان اشتغال دانش آموختگان آموزش عالی تبدل شده است

امروزه دغدغه آموزش عالی این است که دانش آموختگان آن بتوانند از دانش کارآور و فنآوري و مهارتهاي حرفه اي برخوردار شوند تا بتوانند کارآفرینی کنند و مشاغلی تازه پدید آورند. بر اساس آمار، در کشورمان ایران سالانه حدود 270 هزار دانش آموخته دانشگاهها وارد بازار کار می شوند، اما ظرفیت بازار کار جوابگوي این تعداد نیست. در پایان سال 1376، نرخ بیکاري دانش آموختگان معادل 15,9 درصد بوده است که در حال حاضر بر اساس آمارهاي رسمی در سال 1385 این نرخ معادل 17 درصد و در سال 1390 به 31 درصد افزایش پیدا کرده است

در این میان طی سال هاي اخیر روند گسترش دانشجویان در حوزه علوم انسانی افزایش یافته است، به طوري در سال 1390 بیش از 50 درصد از کل دانشجویان در کشورمان در این حوزه مشغول تحصیل می باشند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید