بخشی از مقاله

چکیده

هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش برنامه درسی بر ذهنیت فلسفی و رفتار کودك است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد.. در این پژوهش، نخست به ذهنیت فلسفی و ویژگی هایی چون جامعیت، تعمق و انعطاف پذیري پرداخته شده است. سپس به نقش خانواده به عنوان یکی از ساختارهاي قدرتمند مراقبت و تربیت افراد در دوران طفولیت و کودکی اشاره شده و نیز به نفش معلم و روش تدریس او، که برچگونه فکر کردن فراگیر تاثیر گذار است پرداخته شده است.

همچنین فرهنگ جامعه که مجموعه اى از شیوه هاى زندگی، ارزش ها، هنجارها، تجارب، علوم و تکنولوژى و آداب و رسوم است و نقش آن و نیز تأثیر اعتقادات مذهبی و برنامه درسی مبتنی بر رشد ذهنیت فلسفی در کودکان و تجلی آن در رفتار آنان به طور مبسوط پرداخته شده است. دربخش نهایی این پژوهش به بررسی هر یک از ابعاد ذهنیت فلسفی و مصداق هاي آن در برنامه درسی فلسفه براي کودکان مورد بررسی قرارگرفته است. همچنین تاکید می گردد این برنامه بایستی از کودکی آغاز گردد و به صورت یادگیري مادام العمر تداوم یابد.

مقدمه

یکی از مباحث مهم در امر تعلیم وتربیت شناخت می باشد.چه بسا برترین مقصد تربیت، آماده کردن انسان براي به بار آوردن توانایی هایی است که آفریدگار در راه تکامل زندگانی انسانی به او بخشیده است؛ بنابراین در بستر انضباط، فرهنگ پذیري ، جامعه پذیري و رفتار و مشی که به تکوین جهان اندیشه و فهم قضاوت انسان منجر می گردد ، دو چندان همت گمارد. شناخت فلسفی ، شناختی است که براساس استدلال و براهین عقلی حاصل شده و ابطال ناپذیر می باشد. فلسفه کاري است که فلاسفه طی مراحل تحلیل، ترکیب، انتقاد، تحلیل ارزش ها، سیر عقلانی و تفسیر یا بسط نظریه انجام می دهند

آنچه که می تواند به کار فلاسفه آنگونه که در مطالب فوق الذکر به آن اشاره شد، جامه عمل بپوشاند "ذهنیت فلسفی" است. ذهنیت فلسفی نوعی حرکت ذهن است که باعث می شود فرد در برخورد با مسائل و پدیده هاي مختلف با جامعیت تعمق و انعطاف پذیري مواجه شود.

بیان مسئله:
رشد ذهن فلسفی در کودکان و تجلی آن در رفتار فرآیندي مستمر و آگاهانه می باشد و به عوامل متعددي وابسنه می باشد. در ذیل به نقش برخی موارد در پرورش روح فلسفی و تجلی آن در رفتار پرداخته خواهد شد.

-1 خانواده: روش هایی که والدین در برخورد با فرزندان خود اعمال می کنند در شکل گیري شخصیت و رشد کودك و ویژگی هاي رفتاري و اخلاقی او تأثیر فراوان و همیشگی دارد. 

-2 نقش معلم: معلم داراي نزدیک ترین ارتباط با عنصر اصلی نظام آموزش یعنی دانش آموز است. معلمان باید از ذهنیت فلسفی و ادبی برخوردار باشند و مبناي تدریس خود را بر پایه پرورش قدرت اندیشه فراگیران قرار دهند.

-3 روش تدریس: پال تورنس - 1985 - در تحقیقات خود به این نتیجه رسید که خصوصیات مربی و شیوههاي آموزش وي میتواند به افزایشتفکّر بینجامد. در نتیجه روش ها تدریس می تواندموجب افزایش و رشد خلاقیت در کودکان می شود

-4 فرهنگ جامعه: سی سینسکی معتقد است آموزش و پرورش در اصل داراى سه جنبه است:

.1 آماده سازى فرد براى کار

.2 آماده سازى فرد براى ایفاى نقش هم وطن

.3 پرورش استعدادهاى فرد به عنوان یک انسان. هر یک از این سه هدف با پیوندهاى خاصی به فرهنگ مربوط می شود

-5 اعتقادات دینی: اعتقادات دینی در ابتدا توسط پدر و مادر و سپس از طریق نظام آموزشی، رسانه ها و دوستان به فرزندان منتقل می شود. اعتقادات دینی نقش مهمی در نحوه تفکّر افراد دارد.

-6 پرورش ذهن فلسفی در برنامه درسی: یکی از اهداف هر نظام آموزشی تربیت انسان هاي هشیار و آگاه است؛ بنابراین لازم است در برنامه هاي درسی تحقق چنین هدفی مدنظر قرار گیرد

پرسش هاي پژوهش:

-1 عناصر برنامه درسی فلسفی براي پرورش ذهن فلسفی کودکان چیست؟

-2نقش برنامه درسی فلسفی بر ذهنیت فلسفی و رفتار کودکچیست؟

روش پژوهش:

روش پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد.

مبانی نظري پژوهش:

طبق نظریه تایلر، عناصر برنامه درسی فلسفی شامل: هدف، محتوا، روش و ارزشیابی می باشد.در ذیل عناصر برنامه درسی بیان می گرد.

هدف: شکل دهی و ایجاد طرز فکر انتقادي، خلاقانه و ایجاد نوعدوستی در دانش آموزان.

محتوا : در این برنامه تعدادي متون فلسفی به وسیله فیلسوفانی نوشته شده است که هم به طور عملی و هم به صورت نظري روي فلسفه براي کودکان کار می کنند. در پاره اي از اوقات استفاده از تصاویر، متون ادبی، فیلم یا هر منبع دیگري، مناسب تر به نظر می رسد. کتاب هاي راهنما براي معلمان که در آن می توانند برنامه هاي متنوع بحث و گفت و گو یا تمرین را بیابند؛ دستیابی به هدف برنامه ریزي شده را تسهیل می کند. علاوه بر آن اگر این کتاب ها حاوي تعدادي پیشنهاد باشد، با این نگرش که این برنامه نه تنها فلسفی است بلکه آموزشی نیز هست، نیازمند تعهدات اخلاقی براي استمرار کار معلمان و ایجاد فرصت هاي کلی به وسیله معلمان و مدارس براي دانش آموزان است.

روش: مباحثه و گفت و گو به افراد کمک می کند تا افکار خویش را اصلاح کنند، براي عقاید خود دلیل بیاورند، اندیشه هاي مبهم را به طور صریح بیان کنند و از این طریق درك و توانایی خود را براي حل مسائل موجود در زندگی بالا ببرند - اکورین تی، . - 2004دانش آموزان از طریق گوش دادن به عقاید خودشان و دیگران به مرور زمان تعداد سؤالاتشان کاهش می یابد و به این طریق بدفهمی هایشان اصلاح می گردد و در نهایت به فهم درست و مشترك نائل می گردند - هوروتانین اس3،. - 2003 در حین گفت وشنود کلاسی همه افراد از هرقوم و نژاد و طبقه باید در سطح یکسان نگریسته شوند - کریدل4، - 2010 و فرصت هاي برابري به همه فراگیران جهت اظهار عقاید و دیدگاه هایشان داده شود.

ارزشیابی: خود ارزشیابی.

جهت پاسخ به سوال: نقش برنامه درسی فلسفی بر ذهنیت فلسفی و رفتار کودکچیست؟ به بررسی تطبیقی، ذهنیت فلسفی اسمیت با برنامه درسی فلسفی براي کودکان می پردازیم.

-1 جامعیت

الف- نگریستن به موارد در ارتباط با زمینه اي وسیع: در برنامه فلسفی دانش آموز یاد می گیرد تا آنچه را در کلاس می آموزد، در محیط زندگی و شرایط واقعی به کار برد.

ب- ارتباط دادن مسائل آنی به هدف هاي دراز مدت: در برنامه درسی فلسفه براي کودکان تلاش می شود تا فرد چگونگی یادگیري تطبیق دادن خود با آینده و نحوه شکل دهی به آینده را بیاموزد

ج-به کار بردن قدرت تعمیم: فرد داراي ذهن فلسفی می تواند استنتاجاتی درباره آنچه نمی داند خلق کند. چنین فردي خلاق است و به کشف اید ه ها تمایل دارد 

در واقع دانش آموزان در این برنامه می آموزند تا به خلق تعمیم ها بپردازند و آنها را بر اساس استنتاجات و دلایل محکم و متقن بنا نهند.

د- شکیبایی درتفکّرات عمیق نظري: یکی از اهداف مورد نظر در برنامه درسی فلسفه براي کودکان فراگیري تفکر انتقادي می باشد. به این معنی که فرد باید یاد بگیرد چه زمانی و با چه روشی استدلال کند - ناجی و همکاران، . - 1386

-2تعمق

الف-زیر سوال بردن آنچه مسلم یا بدیهی تلقی می شود: یکی از مهارت ها در برنامه درسی فلسفه براي کودکان را مهارت ارزشیابی و قضاوت درباره ارزش آنچه خوانده و شنیده می شود بیان می نماید. یعنی در برنامه فلسفه براي کودکان دانش آموزان توانایی این را می یابند که به ارزشیابی خوانده ها و شنیده ها بپردازند و آنها را مورد سؤال قرار دهند.

ب- کشف و تدوین نظریات سؤال ها و فرض هاي بنیادي در موقعیت خاص :شرط اساسی براي فعالیت فلسفی، رها شدن از باورهاي به یاد ماندنی و پیش فرض هاست. همچنین انسان به درك و فهم چیزهایی تمایل دارد که آنها را از راه تلاش و فعالیت خودش کسب و تحصیل نماید 

ج- حساس به معانی تلویحی و ربط امور: در برنامه درسی فلسفه براي کودکان تلاش می شود تا دانش آموزان اهمیت دستیابی به داوري هاي صحیح اخلاقی را دریابند. به این منظور باید حساسیت و جامعیت در آنان پرورش یابد. در داستان ها دانش آموزان ایده ها را کشف می کنند و به آزمودن آنها در زندگی و مسائل واقعی می پردازند

د- مبتنی کردن انتظارات بر یک جریان فرضیه استنتاجی قیاسی تا بر یک جریان ساده استقرایی: در اهداف برنامه درسی فلسفه براي کودکان پرورش استدلال مورد تأکید بسیار قرار گرفته است. به این معنی که فرد بتواند براي پذیرش یا رد نظر یا عقیده اي، از قدرتتفکّر و ارائه دلیل استفاده نماید. همچنین پرورش مهارت هایی چون استدلال قیاسی و منطقی، استفاده از معیار در مسیر حقیقی خود قرار گرفته و آن را باز می یابد

-3 قابلیت انعطاف

الف-رها شدن از جمود روانشناخت: به این ترتیب در برنامه درسی فلسفه براي کودکان دانش آموزان قادر می شوند که در موقعیت هاي جدید واکنش مناسبی نشان داده، رفتارهاي خود را بر اساس اهداف آینده شکل دهند. این افراد پیوسته در تجربیات خود تجدید نظر می کنند و به ندرت در افکار و عقاید خویش جمود نشان می دهند

ب-ارزش سنجی افکار و نظریات جدا از منبع آنها: در این راستا یکی از مهارت هایی که در برنامه درسی فلسفه براي کودکان مورد توجه می باشد، عدم پایبندي بدون دلیل به عقاید دیگران است. لیپمن - - 1988 معتقد است فیلسوف کسی است که اصول برنامه درسی فلسفه براي کودکان بر اندیشه بنیاد کند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید