بخشی از مقاله
چکیده
غزل حافظ سرشار از ابهام و رمز و راز است. همین امر سبب شده تا مفاهیم شعر او درگیر پرسش هاي گوناگون شود. اینکه محتسب، صوفی، شیخ و زاهد دیوان حافظ کیستند و آیا میتوان براي این افراد برابرهاي تاریخی جست وجو کرد، یکی از پرسشهایی است که همواره گوشهاي از ذهن پژوهشگران دیوان حافظ را به خود مشغول ساخته و به طرح پاسخهایی نیز انجامیده است؛ از جمله اینکه حافظ شخصیت محتسب را براي معرفی امیر مبارزالدین ساخته و پرداخته کرده و شیخ را در تعریض به شیخ احمد جام، صوفی سختگیر و متعصب، آورده است.
هرچند این پاسخها محتمل مینماید و از یک سو ابهام برخی ابیات دیوان را برطرف می-کند، اما از سوي دیگر مفاهیم بلند شعر حافظ را در چهارچوب رخدادهاي تاریخی و یا تجربههاي شخصی حافظ محدود میسازد. نگاهی عمیقتر به وجوه تأویلپذیر شعر حافظ، این فرضیه را ایجاد میکند که شخصیتهاي منفور دیوان حافظ را میتوان نمادي از بعد منفی شخصیت حافظ و در معنایی وسیعتر، بعد منفی وجود انسان دانست . همان که در دنیاي پررمز و راز کهنالگوهاي ضمیر ناخودآگاه جمعی به »سایه« شهرت یافته است و القاب و عناوینی چون محتسب، صوفی، شیخ، واعظ و زاهد نیز »نقاب«هایی است براي پنهان ساختن این بعد منفی. در مقاله حاضر به تحلیل شخصیتهاي منفی دیوان حافظ از این دیدگاه پرداخته شده است. در جریان این تحلیل، نشان داده شده که در دیوان حافظ یک مبحث مهم در فرایند فردیت، یعنی تعامل نزدیک کهنالگوهاي سایه و نقاب، به صورتی نمادین به تصویر کشیده شده است.
مقدمه
هرچند امروز در میان روانشناسان، دیدگاه یونگ دربارة کهن الگوهاي ضمیر ناخودآگاه جمعی، بهتدریج جنبه کاربردي خود را در درمان بیماريهاي روانی از دست داده و اکنون تحقیق پیرامون این موضوع به گروهی خاص از طرفداران یونگ منحصر گشته است، اما این دیدگاه در نقد ادبی همچنان از جایگاه ویژهاي برخوردار است؛ به گونهاي که بسیاري از آثار ادبی در عالم صور ازلی ناخودآگاه جمعی، مفاهیمی تازه مییابند و از دنیاي تکرار مکررات شروح سنتی فاصله میگیرند. هرچند نمیتوان نقش شرحهاي سنتی را که غالباً بر مبناي لغات و اصطلاحات یک متن صورت میگیرد، در فهم دقیقتر آثار ادبی انکار کرد، اما بسنده کردن به فرهنگهاي متعدد لغات و اصطلاحات و بیتوجهی به مفاهیم عمیق روانشناختی، بهویژه در آثار سخنوران بزرگی همچون عطار، نظامی، مولوي و حافظ، خواننده را از درك اندیشههاي متعالی نهفته در ژرفاي این آثار بازمیدارد.
شاید بتوان گفت علت آنکه پژوهشگران بسیاري، بهویژه در سال هاي اخیر به تحلیل آثار مختلف ادب فارسی بر مبناي دیدگاههاي متعدد روانشناسی روي آوردهاند، احساس وجود خلأ در شروح رایج از این متون بوده است؛ البته سرسپردگی محض به دیدگاههاي روانشناختی نیز که در برخی پژوهشهاي اخیر دیده میشود، ضربهاي مهلک بر پیکرة ادب فارسی است؛ زیرا همانگونه که اکتفا کردن به شرح لغات و اصطلاحات، مانع فهم عمیق آثار ادبی خواهد شد، محدود ساختن این متون در چهارچوب غیر قابل تغییر نظریههاي روانشناختی نیز راه را بر سایر تأویلها خواهد بست؛ بنابراین نقد روانشناختی آثار ادبی، شیوهاي حساس است و باید در کنار شروح سنتی براي پرده برداشتن از رموزي که شرح لغوي و اصطلاحی از آن عاجز است، مورد استفاده قرار گیرد. یکی از نظریههاي درخور اعتنا در حوزة نقد روانشناختی، اندیشههاي کارل گوستاو یونگ است که آمیختهاي است از دیدگاههاي روانکاوي، عرفان شرقی و اندیشههاي یونانی. این دیدگاه به طرح نظریه کهنالگوهاي ضمیر ناخودآگاه جمعی انجامیده است.
پیشینه تحقیق
نظریه یونگ تا کنون بستر پژوهشهاي متعددي شده و مقالات گوناگونی در زمینه نقد کهنالگویی آثار ادبی نگارش یافته است؛ مقالهاي نیز با عنوان »لایههاي پنهان ضمیر حافظ« به تحلیل کهنالگویی غزل حافظ پرداخته است؛ اما آنچه تا کنون به طور دقیق بدان پرداخته نشده، تحلیل شخصیت هاي منفی دیوان حافظ از این دیدگاه است.
روش تحقیق
روش تحقیق در این مقاله توصیفی، تحلیلی است. بدین منظور شخصیتهاي منفی دیوان حافظ همچون محتسب، شیخ، زاهد، صوفی و واعظ، با توجه به دو کهنالگوي ضمیر ناخودآگاه جمعی، یعنی سایه و نقاب، تحلیل روانشناختی شده است.
شخصیتهاي منفی دیوان حافظ
خواجه شیراز در دیوان خود، شخصیتهاي متعددي را با ویژگیهاي مثبت یا منفی آورده است. پیر مغان، رند، ساقی، معشوق و... که با چهرهاي مقبول و پسندیده به تصویر کشیده شدهاند، از جمله شخصیتهاي مثبت شعر حافظ به شمار میآیند و زاهد، شیخ، صوفی، محتسب، واعظ و... با خصوصیاتی منفور و ناپسند، از شخصیت-هاي منفی دیوان او هستند. چهرههاي مثبت و منفی دیوان حافظ، گاه معرف افرادي هستنند که پیش از حافظ یا در عصر او میزیستهاند و گاه معرف طبقهاي مشخص؛ مثلاً یکی از شخصیتهاي دیوان حافظ که به دلیل ویژگیهاي منفی شخصیتی، مورد انتقاد شدید خواجه قرار گرفته، امیر مبارزالدین محمد، یکی از امراي شیراز، است که گاه حافظ از او با لقب محتسب نام برده است .
مردي خشن، سختگیر، متعصب و خونریز که تظاهر شدید به دینداري از ویژگیهاي بارز او بود. »در طاعت و عبادت راه افراط میپیمود... براي نماز جمعه پیاده به مسجد میرفت و برمیگشت« - غنی، » . - 172 :1369به تلاوت قرآن میپرداخت؛ اما گاه در هنگام خواندن قرآن، محکوم یا متهمی را به نزدش میآوردند و او تلاوت قرآن را قطع میکرد و به اجراي حکم می پرداخت« - خرمشاهی، . - 269 :1368 شخصیتهایی چون زاهد، صوفی، واعظ، امام و شیخ نیز در شعر حافظ به عنوان نمونههایی از زاهدان، صوفیان و واعظان عصر حافظ با ویژگیهاي خاص خود معرفی شدهاند. این شخصیتها غالباً در میان جمع به دینداري و پايبندي به احکام و قوانین شرعی تظاهر میکنند؛ اما در خلوت، اعمالی از آنها سر میزند که با ظاهرشان متناقض است. بارزترین خصوصیت این شخصیتها خودپسندي، ریا و نفاق است.
کهنالگوهاي ضمیر ناخودآگاه جمعی
یونگ به تأسی از فروید ضمیر انسان را شامل دو بخش خودآگاه و ناخودآگاه می دانست. در نظر او بخش ناخودآگاه، به »ناخودآگاه فردي« و »ناخودآگاه جمعی« قابل تقسیم است. »ناخودآگاه فردي که تجربیات شخصی انسان را نگهداري میکند، لایه کم و بیش سطحی ناخودآگاه است و بر لایهاي عمیقتر متکی است که حاصل