بخشی از مقاله

چکیده

حافظ در فرهنگ ایران جایگاهی بس والا دارد. ویژگی های سیاسی ، اجتماعی، فرهنگی روزگار حافظ در نوع سخنوری وی و نیز مشرب عشق و مستی و نیز اندیشه های وحدت و شیوه های ملامتی در دیوان این شاعر عالی قدر موج می زند.

حافظ با ایجاد سبک تلفیقی عاشقانه - عارفانه در غزل فارسی ، در نقد فرد و اجتماع کوشیده است. چنانکه از قراین بر می آید حافظ ، جهان بینی ، عرفان و سلوک اجتماعی و فردی خود را بر شالوده ی عشق بنا نهاده و از» شرب مدام« سخن گفته است ؛ به گونه ای که در باور او عشق ، مهم ترین موضوع هستی شناسی ، مبدأ و معاد شناسی ، انسان شناسی و بزرگترین انگیزه برای تعالی آدمی است.

در طول قرن های گذشته شارحان و مفسران بسیاری سعی در شرح غزل حافظ داشته اند و هر کدام با رویکردی خاص به این امر مهم دست زده اند؛ اما همواره اختلافاتی فاحش میان برداشت شارحان از ابیات غزلیات حافظ وجود دارد؛ به طوری که بی تردید جای پژوهشی درخور در باب آسیب شناسی شروح حافظ در تحقیقات ادبی و تاریخی خالی است.

در این مقاله ، سعی ما بر آن است که شروح مختلف بر تنها یک غزل از دیوان حافظ - غزل - 71 را بررسی کرده و شباهت ها و اختلاف نظرهای شارحان را از تحلیل این غزل به دست دهیم و آنها را به روش توصیفی- تطبیقی با یکدیگر مقایسه کنیم . در شرح ابیات از شروح نویسندگان بزرگی چون عبدالحسین زرین کوب ،هروی ، رجایی ، سودی ، خرمشاهی ، زریاب خویی ، مرتضوی ، معین ، انوری و غنی بهره گرفته ایم . برای هر یک از ابیات غزل ، توضیحات نویسندگان فوق را ذکر کردیم و در پایان هر بیت مقایسه ای انجام دادیم و وجوه تشابه و تفارق شروح و دیدگاه های مختلف را درباره ی واژه ها و مصطلاحات ابیات و جهان بینی حافظ تبیین کرده ایم.

-1 مقدمه

نظام هستی در اندیشه ی حافظ همچون دیگر متفکران عارف ، نظام احسن است . در این نظام موارد متناقض در کنار هم معنای وجودی می یابند ، عشق جان و حقیقت هستی است و در دریای پر موج و خونفشان عشق جز جان سپردن چاره ای نیست ، تسلیم و رضا و توکل ابعاد دیگری از اندیشه و جهان بینی حافظ را تشکیل می دهد.

فرزند زمان خود بودن ، نوشیدن جان حیات در لحظه ، درک ودریافت حالات و آنات حقیقی زندگی ، انتظار رسیدن به فضایی آرمانی از مفاهیم عمیقی است که در سراسر دیوان حافظ به صورت آشکار و پنهان وجود دارد. حافظ گاه به زبان رمز و سمبل و گاه به استعاره و کنایه در طلب موعود آرمانی است. اصلاح و اعتراض ، شعر حافظ را سرشار از خواسته ها و نیازهای متعالی بشر کرده است.

شرح و تفسیر متن ، با این هدف که پیچیدگی های متن زدوده و خواننده به درکی ژرف و پویا از متن هدایت شود، یکی از حوزه های پژوهش ادبی است. در این میان نقش شارح و تاویل کننده متن بسیار اهمیت دارد ؛چرا که او باید بتواند بین جهان متن و جهان خواننده گفت و گویی برقرار کند و میان افق معنایی در ذهن آفریننده متن و افق نگاه خواننده پیوندی پدید آورد ، در حالی که بسیاری از شارحان بر این باورند که شرح و تفسیر متن ، یعنی صرفا پرداختن به حل مشکلات واژگا نی متن.

در طول قرن های گذشته شارحان و مفسران بسیاری سعی در شرح و تحلیل غزل حافظ داشته اند و هر کدام با رویکردی خاص به این امر مهم دست زده اند ؛ اما همواره اختلافاتی فاحش میان برداشت شارحان از ابیات غزلیات حافظ وجود دارد؛ به طوری که بی تردید جای پژوهشی درخور در باب آسیب شناسی شروح حافظ در تحقیقات ادبی و تاریخی خالی است. گستردگی مباحث حافظ پژوهی و شمار فراوان شر ح های حافظ، موجب می شود ، در نقد و تحلیل شرح نویسی در شعر فارسی و آسیب شناسی این حوزه بهتر بتوتنیم گام برداریم.

در این مقاله ، سعی ما بر آن است که شروح مختلف برتنها یک غزل از دیوان حافظ - غزل - 71 را بررسی کرده و شباهت ها و اختلاف نظرهای شارحان را از تحلیل این غزل به دست دهیم و آنها را به روش توصیفی - تطبیقی با یکدیگر مقایسه کنیم. در شرح ابیات از شروح نویسندگان بزرگی چون عبدالحسین زرین کوب ، هروی ، رجایی ، سودی ، خرمشاهی ، زریاب خویی ، مرتضوی ، معین ، انوری و غنی بهره گرفته ایم . برای هر یک ازابیات غزل ، توضیحات نویسندگان فوق را ذکر کردیم و در پایان هر بیت مقایسه ای انجام دادیم و وجوه تشابه و تفارق شروح و دیدگاه های مختلف را در باره ی واژه ها و مصطلاحات ابیات و جهان بینی حافظ تبیین کرده ایم.

-2 شرح زندگانی حافظ

خواجه شمس الدین محمد بن محمد 792-727 - ه - از بزرگترین شاعران نغز گوی ایران و از گویندگان بزرگ جهان است. وی در شعرهای خود » حافظ « تخلص کرده است . محمد گلندام دوست و همدرس حافظ نام او را چنین آورده است: » مولاناالاعظم ، المرحوم الشهید ، مفخرالعلما ، استاد نحاریر الادبا ، شمس المله والدین ، محمد الحافظ الشیرازی -

در باره ی سال دقیق تولد او بین مورخان و حافظ شناسان اختلاف نظر وجود دارد. دکتر ذبیح االله صفا ولادت او را در 727 ه ق - صفا ، - 67 : 1376 و دکتر قاسم غنی آن را در - 717 غنی ، - 21 : 1383 می دانند. برخی دیگر از محققان همانند علامه دهخدا بر اساس قطعه ای از حافظ ولادت او را قبل از این سالها و حدود 710 ه ق تخمین می زنند - دهخدا ، 1377 ، ذیل حافظ - . آنچه مسلم است ولادت او در اوایل قرن هشتم هجری و بعد از 710 واقع شده و به گمان غالب بین 720 تا 729 ه ق روی داده است.

تذکره نویسان نوشته اند که نیاکان او از کوهپایه ی اصفهان بو ده اند و نیای او در روزگار حکومت اتابکان سلغری از آنجا به شیراز آمد و در همان شهر موطن گزید . پدرش » بها الدین محمد « بازرگان بود . بعد از مرگ بها الدین پسران او پراکنده شدند ولی شمس الدین محمد که خرد سال بود با مادر در شیراز ماند و روزگار آن دو به تهیدستی می گذشت ، به همین سبب حافظ همین که به مرحله ی تمیز رسید در نانوایی محله به خمیر گیری مشغول شد تا آنکه عشق به تحصیل او را به مکتبخانه کشاند.

بعد از آن زندگانی حافظ تغییر کرد و او در جرگه ی طالبان علم در آمد و مجلس های درس عالمان و ادیبان زمان را در شیراز در ک کرد و به تتبع و تفحص در کتاب های مهم دینی و ادبی از قبیل » کشاف « زمخشری و » مطالع الانظار « قاضی بیضاوی و »مفتاح العلوم« سکاکی و امثال آنها پرداخت و محمد گلندام معاصر و جامع دیوانش او را چندین بار در مجلس درس قوام الدین ابو البقا ء عبداالله بن محمود بن حسن اصفهانی شیرازی - م 772 ه - مشهور به »ابن الفقیه نجم « عالم و فقیه بزرگ عهد خود دیده و غزل های او را در همان محفل علم و ادب شنیده است.

چنانکه از سخن محمد گلندام بر می آید حافظ در دو رشته از دانش های زمان خود یعنی علوم شرعی و علوم ادبی کار می کرد و چون استاد او قوام الدین ، خود عالم به» قرائت سبع «بودطبعاَ حافظ نیز در خدمت او به حفظ قران با توجه به قرائت های چهارده گانه - از شواذ و غیر آن - ممارست می کرد و خود در شعرهای خویش چندین بار بدین اشتغال مداوم به کلام االله اشاره کرده است و به تصریح تذکره نویسان اتخاذ تخلص » حافظ « نیز از همین اشتغال نشأت کرده است

شیراز در دوره ای که حافظ تربیت می شد ، اگر چه وضع سیاسی آرام و ثابتی نداشت لیکن مرکزی بزرگ از مرکزهای علمی و ادبی ایران و جهان اسلامی به شمار می رفت و این نعمت از تدبیر اتابکان سلغری فارس برای شهر سعدی و حافظ فراهم آمده بود. حافظ در چنین محیطی که هنوز مجمع عالمان و ادیبان و عارفان و شاعران بزرگ بود، تربیت علمی و ادبی می یافت و با ذکاوت ذاتی و استعداد فطری و تیز بینی شگفت انگیزی که داشت میراث خوار نهضت علمی و فکری خاصی می شد که پیش از او در فارس فراهم آمد و اندکی بعد از او به فترت گرایید. حافظ از میان امیران عهد خود چند تن را در شعرش ستوده و یا به معاشرت و درک صحبت آنها اشاره کرده است، مانند ابو اسحق اینجو - مقتول به سال 758 ه - و شاه شجاع - م 786 ه - و شاه منصور - م 795 ه - و...

-3 ویژگی های حافظ و شعر او

دیوان حافظ که مشتمل بر حدود 500 غرل ، چند قصیده ، دو مثنوی ، چندین قطعه و تعدادی رباعی است ، تا کنون بیش از چهار صد بار به اشکال و شیوه های گوناگون ، به زبان فارسی و دیگر زبان های جهان به چاپ رسیده است . شاید تعداد نسخه های خطی ساده یا تذهیب شده ی آن در کتابخانه های ایران ، افغانستان ، هند ، پاکستان ، ترکیه و حتی کشورهای غربی از هر دیوان فارسی دیگری بیشتر باشد

حافظ را چیره دست ترین غزل سرای زبان فارسی دانسته اند . موضوع غزل وصف معشوق ، می، و مغازله است و غزل سرایی را باید هنری دانست ادبی ، که در خور سرود و غنا و ترانه پردازی است.با آن که حافظ غزل عارفانه ی مولانا و غزل عاشقانه ی سعدی را پیوند زده ، نو آوری اصلی او در تک بیت های درخشان ، مستقل ، و خوش مضمون فراوانی است که سروده است . استقلالی که حافظ از این راه به غزل داده به میزان زیادی از ساختار سوره های قرآن تاثیر گرفته است ، که آن را انقلابی در آفرینش این گونه شعر دانسته اند

در دیوان حافظ کلمات و معانی دشوار فراوانی یافت می شود که هر یک نقش اساسی و عمده ای در بیان و انتقال پیام ها و اندیشه های عمیق برعهده دارد. به عنوان نقطه ی شروع برای آشکار شدن و درک این مفاهیم ، ابتدا باید با سیر ورود تدریجی آن ها در ادبیات عرفانی که از سده ی ششم و با آثار سنایی و عطار و دیگران آغاز گردیده آشنا شد . از جمله مهم ترین آن ها می توان به واژگانی چون رند و صوفی و می اشاره کرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید