بخشی از مقاله
چکیده
شرکتهای پتروشیمی به عنوان صنایعی که وزن بالایی را در تشکیل بازار سهام تهران به خود اختصاص میدهد؛ ضمن تاثیرپذیری از تحولات سایر بازارها به ویژه بازار نفت، اثرات قابل ملاحظهای برروی سایر بازارها به ویژه بازار مالی دارد. قیمت سهام شرکتهای پتروشیمی در بازار بورس، وابستگی زیادی به قیمت محصولات پتروشیمی و همینطور وابستگی زیادی به تغییرات قیمت نفت در بازارهای جهانی دارد. بر این اساس در پژوهش حاضر تلاش شده است تا با استفاده از دادههای ماهانه سالهای 1387-96 و رهیافت خودرگرسیونی با وقفههای توزیعی - ARDL - ، میزان اثرگذاری قیمت نفت و نرخ ارز بازار آزاد بر قیمت سهام شرکتهای پتروشیمی مورد آزمون قرار گیرد.
یافتهها حاکی از آن است که با افزایش قیمت نفت هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت شاخص پتروشیمی افزایش خواهد یافت. از اینرو با توجه به سهم پتروشیمیها از بازار سهام تهران، میتوان اظهار داشت که این صنایع میتواند کانالی برای انتقال نوسانات قیمت نفت بر شاخص کل بازار سهام تهران باشد. همچنین نرخ ارز بازار آزاد نیز اثر مثبت بر شاخص قیمت سهام پتروشیمی دارد. به نحویکه قیمت سهام نسبت به نرخ ارز بازار آزاد باکشش است.
واژگان کلیدی:قیمت نفت، صنایع پتروشیمی، الگوی خودرگرسیونی با وقفههای توضیحی، نرخ ارز، ایران.
-1مقدمه
با توجه به اثرپذیری اقتصاد کشورهای وابسته به - فروش - نفت از قیمت نفت و نوسان قیمت آن در قالب کلی، در قالب محدودتر نیز قیمت نفت به عنوان عاملی مهم و بنیادین در بازارهای مالی شناخته میشود. بازاری که در آن بازار سهام از جایگاه خاصی برخوردار است. بازار سهام و یا بازار بورس نهادی سازماندهی شده است که با هدف خرید و فروش سهام یا هر نوع اوراق بهادار دیگری شکل گرفته است. از دلایل منطقی در کاربرد قیمت نفت به عنوان مولفهای بنیادین در تحلیل بازار سهام میتوان به ارزشگذاری قیمت سهام بوسیله ارزش تنزیل شده جریانهای نقدی آتی - اعم از سود نقدی و افزایش قیمت - اشاره داشت که تحت تاثیر وقایع کلان اقتصادی است - بهار و نیکولوا 1، . - 2009
تغییر و نوسانات در بهای جهانی نفت خام به هنگام افزایش و یا کاهش آن، میتواند به دو صورت مستقیم و یا غیرمستقیم بر عملکرد و سودآوری صنایع و گروههای مختلف و به تبع آن قیمت سهام در نمادهای مختلف بازار و در نهایت شاخص کل بورس تاثیرگذار باشد. مطالعات در این زمینه نیز نشان میدهد که شاخص قیمت سهام شرکتهای پتروشیمی به دلیل وابستگی فراوان به نفت و تاثیرپذیری مستقیم از قیمت نفت و نوسانات آن، بیش از سایر شرکتهای موجود در بازار سهام از نوسانات قیمت نفت تاثیر میپذیرد. از سوی دیگر با توجه به مجوز دولت مبنی بر عرضه ارز صنایع پتروشیمی در بازار آزاد، تغییر قیمت ارز در بازار آزاد نیز میتواند موجب تغییر ارزش این صنایع گردد. شاخص صنایع پتروشیمی در بورس اوراق بهادار تهران میتواند نمایه مناسبی جهت برررسی واکنش این دو متغیر باشد
. با توجه به اینکه قیمت جهانی نفت و نرخ ارز بازار آزاد ایران متغیرهایی برونزا نسبت به ارزش صنایع پتروشیمی هستند، میتوان از روش خودتوضیحی با وقفههای توزیعی خطی - ARDL - برای بررسی اثر این دو متغیر بر شاخص صنایع پتروشیمی استفاده نمود. در ادامه، در بخش دوم و سوم به ترتیب مبانی نظری و مطالعات تجربی ارائه میشود. بخش چهارم به مدلسازی پژوهش در قالب الگوی خودتوضیحی با وقفههای توزیعی خطی اختصاص یافته است. برآورد الگوی پژوهش در زیربخش الگوی خطی و یافتههای پژوهش، در بخش پنجم انجام و نتایج تفسیر شده است. ارائه نتیجهگیری و پیشنهادات و نوآوری نیز در بخش ششم صورت گرفته است.
-2ادبیات موضوع
2؛.1 مبانی نظری
صنایع پتروشیمی از صنایع استراتژیک و مهم در فراهمسازی مواد اولیه سایر بخشها در دنیا به شمار میآید. صنعتی که ضمن تاثیرپذیری از تحولات سایر بازارها به ویژه بازار نفت، اثرات قابل ملاحظهای بر سایر بازارها به ویژه بازار مالی دارد. بازدهی سهام شرکتهای پتروشیمی در بازار بورس، وابستگی زیادی به قیمت محصولات پتروشیمی و همینطور وابستگی زیادی به تغییرات قیمت نفت در بازارهای جهانی دارد. بر این اساس ذکر این نکته طبیعی به نظر میرسد که اقتصاد ایران به دلیل دارا بودن منابع نفتی فراوان، وابستگی زیادی به نفت داشته باشد. از سویی دیگر به دلیل مذکور، شرکتهای عمده و شاخصساز در بورس اوراق بهادار تهران بیشتر از نوع شرکتهایی است که در زمینههای نفتی فعالیت دارند.
شرکتهای پتروشیمی از جمله شرکتهایی هستند که با حجم معاملات بالا تاثیر زیادی بر حرکت شاخص دارند. عوامل مختلفی بر بازدهی این شرکتها اثرگذار است. یکی از این عوامل که بر سودآوری شرکتها نقش مهمی دارد، قیمت محصولات پتروشیمی تولیدی این شرکتها است - خنجرپناه و همکاران، . - 1394 در اقتصاد نفتی ایران، تحولات نفتی و تغییر قیمتها در این حوزه نیز میتواند صورتهای مالی و فعالیتهای شرکتها را تحتتاثیر خود قرار دهد. اقتصاد ایران به عنوان یکی از مهمترین کشورهای صادرکننده نفت، از یک نگاه در مواقع افزایش قیمت نفت، درآمد فراوانی دریافت میدارد. این درآمد به صورت ارز خارجی وارد کشور و به حساب صندوق ذخیره ارزی دولت واریز میشود.
درصورت نبود تقاضا برای ارز در قیمت موردنظر، بانک مرکزی مجبور به خرید ارز شده و آن را تبدیل به منابع ریالی برای بودجه کشور مینماید. این سیاست باعث افزایش دارایی بانک مرکزی، افزایش پایه پولی و تقویت پول ملی یا کاهش نرخ ارز میشود و در پی آنها افزایش نقدینگی، افزایشتقاضا و افزایش قیمتها رخ خواهد داد. در مواقع کاهش قیمت نفت، دولت از هزینههای خود نمیکاهد و به دلیل مواجهه با کسری بودجه مجبور به استقراض از بانک مرکزی میشود. بنابراین خالص بدهی دولت به بانک مرکزی افزایش یافته و این عمل منجر به تقویت پایه پولی میشود .
بنابراین حجم پول، چه در زمان کاهش و چه در زمان افزایش قیمت نفت، افزایش مییابد. افزایش حجم نقدینگی که افزایش تورم را در پی خواهد داشت منجر به کاهش ارزش پول ملی و کاهش قدرت خرید سرمایهگذاران مالی میشود که این موضوع آنها را به فکر نگهداری کمتر پول نقد و سوق دادن سرمایههایشان به سمت بازارهای مالی و دارایی - بازار سهام - میاندازد. از نگاهی دیگر، با کاهش قیمت نفت سرمایهگذاران نسبت به سرمایهگذاری نااطمینان شده و از اینرو تقاضا برای سرمایهگذاری و خرید سهام بیشتر، کاهش مییابد. این فرآیند موجب تحت تاثیر قرار گرفتن سودآوری شرکتها نسبت به درآمدهای نفتی میشود که می-تواند دلیلی بر کاهش قیمت سهام باشد.
در مقابل با افزایش قیمت نفت، سرمایهگذاران با اطمینان بیشتری نسبت به تکانههای بازار سهام، تقاضای خود را برای سرمایهگذاری افزایش میدهند. این فرآیند موجب سودآوری شرکتها و در نتیجه افزایش در قیمت سهام خواهد شد. بنابراین این رخدادها حاکی از آن دارد که قیمت نفت میتواند تاثیر بسزایی بر بازار سهام داشته باشد. بدیهی است که این تحولات تاثیر عمده و اصلی خود را برروی سهام گروه پتروشیمی و پالایشگاهی میگذارند. با این تفاسیر میتوان گفت که شرکتهای پتروشیمی و پالایش نفت از جمله گروههایی هستند که تغییرات قیمت جهانی نفتخام میتواند به صورت مستقیم بر آنها تاثیرگذار باشد.
درباره رابطه بین نرخ ارز و قیمت سهام توافق عمومی وجود ندارد و از اینرو، میتوان دو دیدگاه متفاوت را تبیین کرد: دورنبوش و فیشر - 1980 - 2، با طرح مدلهای جریانگرا 3فرض میکنند که حساب جاری کشور و تراز جاری دو عامل مهم تعیینکننده نرخ ارز هستند. براساس این، تغییرات در نرخ ارز بر رقابت بینالمللی و تراز تجاری و بدین ترتیب بر متغیرهای واقعی اقتصاد مانند تولید و درآمد واقعی و همچنین بر جریان نقدینگی آتی و جاری شرکتها و قیمت سهام آنها اثر میگذارد. براساس این مدل، کاهش ارزش پول، شرکتهای محلی را بیشتر رقابتی و صادرات آنها را در یک مقایسه بینالمللی ارزانتر میکند.
افزایش صادرات به درآمد بالاتر منجر میشود که به نوبه خود قیمت سهام شرکت را افزایش میدهد. بنابراین، در این مدل نرخ ارز بر قیمت سهام تاثیر مثبت دارد - حیدری و همکاران، 1392، ص. - 3در مقابل، مدلهای سهامگرا 4فرض میکنند که حساب سرمایه عامل تعیینکننده نرخ ارز است. این مدلها شامل دو مدل توارن پورتفولیو و مدل پولی هستند. در مدل پورتفولیو، برنسون - 1983 - 5، بیان میکند که رابطهای منفی بین نرخ ارز و قیمت سهام وجود دارد. براساس این مدل، کاهش در قیمت سهام به کاهش ثروت سرمایهگذاران داخلی منجر میشود که این امر موجب کاهش تقاضای پول به همراه نرخ بهره پایینتر میشود.
نرخ بهره پایین باعث خروج سرمایه به خارج با فرض ثبات سایر شرایط میشود که این امر به نوبه خود افزایش نرخ ارز را در پی دارد. براساس مدل پولی گاوین - 1989 - 6، نیز رابطهای بین نرخ ارز و قیمت سهام وجود ندارد، به جز اینکه هردو متغیر توسط عوامل مشترکی تحت تاثیر قرار میگیرند. همانطور که ملاحظه میشود این سه مدل نتایج تئوریکی - نظری - متفاوتی را درباره رابطه بین نرخ ارز و قیمت سهام میدهند. - همان - .
2؛.2شواهد تجربی
در حوزه کاربردی و ادبیات تجربی نیز پژوهشهای متعدد در این زمینه صورت گرفته است که میتوان آنرا در دو قالب کلی تفکیک نمود. قالب اول مشتمل بر مطالعاتی است که در پی بررسی رابطه بین نرخ ارز و قیمت سهام برآمدند. در قالب دوم بطور جزییتر به