بخشی از مقاله

تحلیل استراتژیک درونی و بیرونی (SWOT Analysis)

شرکت آب و فاضلاب روستایی خراسان جنوبی

 

چکیده

تحلیل صف5؛ بطور گسترده ای آموزش داده می شود و به ظاهر شهودی می باشد ولی در زمینه های نظری مورد نقد جدی قرار گرفته است. منتقدان معتقدند که صف5؛ که مبتنی بر ادراکات ذهنی است، غیرسیستماتیک بوده، از کمی سازی اجتناب نموده و فاقد قدرت پیش بینی است. کاربرد آن بعنوان ابزار مستقل بجای یک مدل تجزیه و تحلیل موقعیتی بعنوان بخشی از مجموعه ابزارهای جامع تر توسعه استراتژی نیز مورد نقد قرار گرفته است در عین حال، بنظر می رسد که شهود اساسی پشتیبان تجزیه و تحلیل صف5؛ محکم باشد. فرض می شود که استراتژی های موفق مبتنی بر تناسب بین منابع داخلی و امکانات خارجی هستند. قابلیت های و شایستگی های متمایز سازمان ها بایستی عواملی در محیط های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، تکنولوژیکی و مقرراتی به چنگ آورند که چنین قابلیت هایی را ایجاب نموده و پشتیبانی می نمایند. شواهد زیادی وجود دارند دال بر اینکه تناسب قوی میان شرایط و منابع ،تأثیر مثبتی بر عملکرد می گذارد .هدف از این مطالعه ،شناخت وضعیت موجود شرکت آب و فاضلاب روستایی خراسان جنوبی از طریق تحلیل درونی و بیرونی در شش ماهه دوم سال 1392و سه ماهه اول سال 93 می باشد در این پژوهش از ترکیب دو روش تحقیق کمی و کیفی استفاده شده است ،افراد جامعه پژوهش شامل مدیرعامل ، معاونین ،روسای ادارات ستاد ،کارشناسان و کارمندان شرکت 70)نفر) بوده اند که به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند .ابزار مورد استفاده ،دو پرسشنامه محقق ساخته و مصاحبه به شیوه حلسات بحث گروهی بود .برای تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و تحلیل SWOT استفاده شد .یافته ها نشان می دهد که شرکت آب و فاضلاب از نظر عوامل داخلی و خارجی ،دارای نقاط قوت و فرصت های خوب و مناسبی است و در شرایطی است که می تواند با کمک استراتژیهای مورد نظر ،به بهره برداری از فرصت ها در جهت کاهش ضعف ها و تهدیدها بپردازد .

کلمات کلیدی : برنامه ریزی استراتژیک ،تحلیل درونی ،تحلیل بیرونی ،قوت ،ضعف ،فرصت ،تهدید

-1مقدمه

در شرایط امروزی که سازمانها با محیط رقابتی جهانی مواجهند، همواره نیاز به تغییرات ریشه ای و خلاقیتهای کاری احساس می شود. نیروی رقابتی جهانی، سازمانهای امروزی را مجبور کرده است که بعد از دهها سال ادامه روشها و رویه های کاری ثابت خود، روشهای کاری جدیدی را در پیش گیرند، به گونهای که دیگر سازمانها دارای ثبات کاری نیستند و از نوعی ثبات نسبی برخوردارند و برای اینکه از قافله عقب نیافتند اکثر این سازمانها از مهارتهای مدیریت تغییر بهره می گیرند و با شجاعت و جسارت خاصی سعی در ایجاد تغییرات بنیادی در درون سازمان دارند. در این میان مطلبی که باید مورد توجه قرار گیرد، توجه دائم سازمانها بر رویدادهای داخلی و خارجی و نظارت بر روندها می باشد تا بتوانند در زمان مناسب و بر حسب ضرورت در دوره های بلند مدت به شیوه ای موفقیت آمیز، خود را با شرایط در حال تغییر وفق دهند. در چنین شرایطی استراتژیستهای سازمانی تنها افرادی هستند که میتوانند مسئولیت موفقیت یا شکست سازمان را بر عهده بگیرند. آنها افرادی مانند: مدیر عامل، رئیس، مالک، رئیس هیئت مدیره، مدیر اجرایی، مدیر امور و یا هر فرد دیگری هستند که در درون سازمان سه مسئولیت اصلی دارند: -1 ایجاد یک بستر مناسب برای تغییر، -2 ایجاد تعهد و احساس مالکیت و -3 ایجاد توازن بین ثبات و نوآوری.(ابراهیم پور و مرادی ،(1385

با وجود اهمیت برنامه ریزی استراتژیک هنوز در بسیاری از سازمانها تاثیر حیاتی آن در رسیدن به اهداف سازمان به خوبی درک نشده و حتی در بعضی از مواقع مدیران آن را یک امر تجملی و پرهزینه می دانند .به عقیده برخی از اندیشمندان برنامه ریزی استراتژیک بیانگر قدرت خلاقیت مدیران و ساختن آینده است در میان این سازمانها ،شرکتهای آب و فاضلاب روستایی به دلیل ارائه خدمات خاص و محدودیتهای فراوان در بدست آوردن منابع آبی و....از اهمیت ویژه ای برخوردار است و مسلما مدیران عامل این این شرکتها به عنوان سکانداران باید بتوانند با قدرت خلاقیت و توانایی خود از این پیچیدگی و پویایی محیطی با موفقیت عبور کنند.یکی از مراحل اساسی در این نوع برنامه ریزی ،فراهم آوردن اطلاعات درباره نقاط قوت و ضعف (داخلی )و فرصتها وتهدیدها خارجی است که سازمان با آن مواجه است .چرا که هر استراتژی کارساز از فایده های نقاط قوت و موقعیت ها بهره مند می گردد و همزمان نقاط ضعف و تهدیدها را به حداقل کاهش داده یا بر آن ها فائق می آید. اجرای برنامه استراتژیک در شرکت آب و فاضلاب روستایی باعث ایجاد نگرش بلند مدت در مدیران شده و به تحقق آینده مطلوب و آرمانی کمک می کند .این مقاله با هدف شناسایی و ارزیابی محیط داخلی و عوامل خارجی تاثیر گذار بر شرکت آب و فاضلاب روستای خراسان جنوبی انجام شده است متغیرهای این پژوهش ،قوت ها ،ضعف ها ،فرصت ها و تهدیدهایی است که شرکت با آن روبه رو می باشد پس از ارزیابی عوامل داخلی و خارجی فوق ،استراتژی متناسب با جایگاه معرفی خواهد شد.

-2 برنامه ریزی استراتژیک

برنامه ریزی عبارتست از فرایندی دارای مراحل مشخص و بهم پیوسته برای تولید یک خروجی منسجم در قالب سیستمی هماهنگ از تصمیمات. برنامه ریزی فکر کردن راجع به آینده یا کنترل آن نیست بلکه فرایندی است که میتواند در انجام این امور مورد استفاده قرار گیرد. برنامه ریزی، تصمیمگیری در شکل معمول آن نیست بلکه از طریق فرایند برنامه ریزی، مجموعهای از

تصمیمات هماهنگ اتخاذ میشود. برنامه ریزی میتواند برای زمان حال یا آینده انجام شود. بیشتر برنامه ریزیها براساس دیدگاه عقلایی، دارای شکل »آرمانها و اهداف ـ طرحها و اقدامات ـ منابع مورد نیاز« میباشند. در این مدلها، ابتدا آرمانها و اهداف سازمان تبیین شده، سپس طرحها و اقدامات لازم تعیین و در نهایت منابع مورد نیاز برای انجام برآورد میگردند. تغییر در شرایط محیط، سیاستها، نگرشها، دیدگاهها، ساختارها، نظامها و . . . عواملی هستند که بر آرمانها و اهداف برنامه ریزی تأثیر گذاشته و در نهایت باعث تغییر برنامه میگردند. برنامه ریزی در شکل عقلایی فوق، ظرفیت و توانایی مقابله با چنین تغییراتی را نداشته و منجر به شکست میگردد. این شرایط موجب رشد این تفکر شد که در برنامه ریزی باید بتوان مطابق با تغییرات، جهت حرکت سازمان را تغییر داد و جهت و رفتار جدیدی را در پیش گرفت. این نگرش زمینهساز ابداع برنامه ریزی استراتژیک شد. برخلاف برنامه ریزی سنتی که در آن آرمانها و اهداف تعیین میشوند هدف برنامه ریزی استراتژیک، تبیین و تدوین استراتژی است. بسته به نوع، تنوع و ماهیت تغییرات موجود در محیط میتوان ترکیبی از برنامه ریزی سنتی و برنامه ریزی استراتژیک را بکار برد.( متیوز، جوزف آر. .(1387

تعاریف مختلف و متفاوتی از استراتژی ارائه شده است. در اینجا تعریفی ارائه میشود که بتواند مفهوم آن را در برنامه ریزی استراتژیک مشخص نماید. استراتژی برنامه، موضع، الگوی رفتاری، پرسپکتیو، سیاست یا تصمیمی است که سمت و سوی دیدگاهها و جهت حرکت سازمان را نشان میدهد. استراتژی می تواند تحت سطوح سازمانی، وظایف و محدوده زمانی متفاوت تعریف شود. برنامه ریزی استراتژیک گونه ای از برنامه ریزی است که در آن هدف، تعریف و تدوین استراتژیهاست. از آنجایی که استراتژی میتواند دارای عمر کوتاه یا بلند باشد برنامه ریزی استراتژیک میتواند برنامه ریزی بلندمدت یا کوتاهمدت باشد اما متفاوت از آنهاست. واژه »استراتژیک« معنی هر آنچه را به استراتژی مربوط باشد در بردارد. واژه »استراتژی« از کلمه یونانی »استراتگوس« گرفته شده است که به معنای رهبری است. برنامه ریزی استراتژیک کوششی است ساختیافته برای اتخاذ تصمیمهای اساسی و انجام اعمالی که ماهیت سازمان، نوع فعالیتها و دلیل انجام آن فعالیتها توسط سازمان را شکل داده و مسیر میبخشد. همانطور که استراتژی نظامی پیروزی در جنگ است، برنامه ریزی استراتژیک نیز طرق انجام مأموریتهای سازمان را دنبال میکند.( حمیدیزاده، محمدرضا ،.(1387

برنامه ریزی استراتژیک- فرایندی است سازمانی برای تعریف راهبرد سازمان و تصمیم گیری برای چگونگی یافتن منابع مورد نیاز برای رسیدن به مقصود استراتژی، صورت میگیرد. این فرایند افراد و منابع را نیز شامل میشود. برای آنکه سازمان بداند به کجا خواهد رفت باید بداند اکنون دقیقاً کجا قرار گرفته است. پس از آن باید آنچه می خواهد باشد را به درستی تعریف کرده و چگونگی رسیدن به آن جایگاه را مشخص کند. مستندات حاصل از این فرایند را برنامه ریزی استراتژیک سازمان مینامند.برنامه ریزی استراتژیک برای برنامه ریزی موثر به منظور تصویر کردن پلان یک سازمان بکار می رود، اما هرگز نمیتواند مشخصا پیش بینی کند بازار در آینده دقیقاً چگونه خواهد بود و در آینده نزدیک چه اتفاقاتی رخ خواهد داد.به هر رو، متفکران استراتژی در سازمان میباید استراتژیهای سازمان را بر اساس زنده ماندن در شرایط سخت طراحی کنند.( متیوز، جوزف آر. .(1387)

-1-2فرایند برنامه ریزی استراتژیک

تدوین "برنامهریزی استراتژیک"یک فرایند است. برای آنکه سازمان بداند به کجا خواهد رفت باید بداند اکنون دقیقاً کجا قرار گرفته است. پس از آن باید آنچه می خواهد باشد را به درستی تعریف کرده و چگونگی رسیدن به آن جایگاه را مشخص کند. مستندات حاصل از این فرایند را برنامه راهبردی سازمان می نامند. به دیگر سخن، برنامهریزی راهبردی تلاشی منظم و سازمانیافته جهت اتخاذ تصمیمها و مبادرت به اقدامات بنیادی است که به موجب آن، اینکه یک سازمان (یا هر موجودیت دیگر) چیست، چه میکند و چرا اموری را انجام می دهد مشخص خواهد شد در متون مختلف، از این نوع برنامهریزی با عناوین: برنامهریزی جامع، استراتژیک و راهبردی یاد میشود. اساساً هر نظام برنامهریزی استراتژیک باید به این "چهار پرسش اساسی" پاسخ دهد (برایسون، جان. ام. ،(1381

- به کجا میرویم؟ (فلسفه وجودی)

- چگونه میخواهیم به مقصد برسیم؟ (استراتژیها)

- امکانات ما برای اقدام چیست؟ (بودجه)

- چگونه آگاه میشویم که در مسیر درست حرکت کنیم؟ (کنترل) در ادامه به مراحل برنامهریزی استراتژیک اشاره میشود.


-2-2مراحل مختلف فرایند برنامهریزی راهبردی

الوانی (1374) در کتاب "مدیریت عمومی" مراحل ذیل را برای برنامهریزی استراتژیک نام برده است:

1. تعیین و تدوین اهداف آینده سازمان: این مرحله، به عنوان مهمترین مرحله معرفی شده است. وظیفه تعیین و تدوین اهداف آینده به عهده مقامات سطوح بالای سازمان و به معنی درک و تشخیص صحیح مأموریت و مقاصد سازمان است. ارزشها و انتظارات جامعه از سازمان و امکانات و منابع سازمان، در تعیین اهداف اهمیت دارد.

2. شناخت اهداف و استراتژیهای موجود سازمان: منظور بررسی اهداف و مأموریتهای فعلی سازمان و تعیین وجوه افتراق و اختلاف آنها با هدفهای تعیین شده است.

3. تجزیه و تحلیل شرایط محیطی: در این مرحله باید از عوامل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، فنی و اقلیمیمؤثر بر سازمان و اهداف آن آگاهی کامل داشت. بدین منظور به سنجش تغییرات عوامل محیطی و آثار آن بر سازمان و همچنین شناسایی و تحلیل تهدیدها و فرصتهای محیط خارجی بر سازمان پرداخته میشود. برایسون (1988) معتقد است، عوامل محیطی (بیرونی)، عواملی هستند که سازمان کنترلی بر آنها ندارد. فرصتها و تهدیدها را میتوان از طریق نظارت بر روندها و عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، تکنولوژیکی و ... موجود در محیط شناسایی نمود. علاوه بر این عوامل، توجه به گروههای ذیعلاقه از جمله ارباب رجوعها، مشتریان، مالیات دهندگان، رقبا و همکاران نیز ضروری است.
4. تجزیه و تحلیل منابع و امکانات سازمان: در این مرحله برنامه ریزان تلاش می کنند امکانات سازمان از جهت منابع کلیدی و استراتژیک را ارزیابی کنند و همچنین شمایی کلی از امکانات سازمان برای تحقق اهداف آینده به دست آورند. شناسایی ضعف ها و

نارساییهای داخلی سازمان نیز در این مرحله صورت میگیرد. بررسی و ارزیابی محیط داخلی با توجه به منابع (دروندادها)، استراتژیهای جاری سازمان (فرایندها) و عملکردها (بروندادها) باید صورت پذیرد.

5. شناخت وضع موجود سازمان: این مرحله، حاصل اطلاعات جمعآوری شده در سه مرحله پیش، یعنی: به دست آوردن تصویر کاملی از اهداف موجود، منابع موجود، شرایط محیطی سازمان و آثار آنها بر یکدیگر میباشد.

6. تعیین تغییرات مورد لزوم در استراتژیها: تعیین فاصله میان اهداف و استراتژیهای آینده و پیش بینی ضرورت انجام تغییرات و اقدامهای لازم.

7. تصمیم گیری در مورد استراتژی مطلوب: در این مرحله در ابتدا استراتژیهای ممکن تعیین میشود. سپس به ارزیابی هر یک از این استراتژیها پرداخته میشود و در نهایت استراتژی اصلح از میان استراتژیهای یافت شده انتخاب میشود.

8. اجرای استراتژی مطلوب: اجرای استراتژی تعیین شده و عملاً به محک آزمون نهادن آن استراتژی
9. کنترل و سنجش استراتژی جدید در عمل: انجام و اعمال کنترلهای لازم در مورد اجرای درست استراتژی و تحقق اهدافی که استراتژی برای نیل به آنها طراحی شده و ارائه اطلاعات لازم در این مورد توسط بخشهای مختلف به برنامهریزان.


-3-2برنامه استراتژیک و کاربرد آن درمدیریت

در مرحله برنامه ریزیاستراتژیِک هدف اصلی فرموله کردن استراتژی طی فازبندی زیر می باشد.

-1-3-2فرموله کردن استراتژی ها

فاز اول ورود داده ها : که شامل بررسی فضای داخلی سازمان ( (IFE بررسی محیط خارجی EFE) )،

و وضعیت رقابتی شرکت CPM) )می باشد.

فاز دوم تلفیق داده ها : مدلهایی که با استفاده از آن استراتژی های ممکن تعیین می گردد.

ماتریس عوامل داخلی خارجی. : IEM

ماتریس تلفیق نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدها. : SWOT

ماتریس استراتژی های اصلی. : GSM

ماتریس گروه مشاورین بوستن. : BCG

ماتریس ارزیابی و موقعیت استراتژیک. : SPACE

مک کنزی. : GE / مدل جذابیت صنعت (بازار –( تسلط بر بازار

THE SHELL / DPM MODEL

: THE PRODUCT - MARKET EVELUTION PORTFOLIO MODEL مدل تورفولیوی تکامل محصول – بازار.

مدل ای دی ال – دوره عمر،. THE ADL LIFE – CYCLE MODEL

مدل ریسک –بازده ،. THE RISK – RETURN MODEL

فاز سوم انتخاب استراتژی ممکن : در این فاز بهترین استراتژی یا استراتژی ها انتخاب می گردد. (www.prozhe.com)

-3روش بررسی

با توجه به هدف پزوهش که ارزیابی وضعیت موجود شرکت آب و فاضلاب روستایی خراسان جنوبی با استفاده از تحلیل درونی و بیرونی می باشد هم از شیوه کمی و هم از شیوه کیفی مصاحبه و جلسات بحث ممرکز به عنوان روش پژوهش استفاده شده است .این پژوهش در ستاد شرکت صورت گرفته و به دلیل محدودیت افراد جامعه بنابراین نمونه گیری انجام نشده و تمام افراد جامعه به عنوان نمونه در نظر گرفته شدند که شامل مدیر عامل ،معاونین ،روسای ادارات ستاد و کارشناسان و کارمندان مربوطه و به تعداد 70 نفر می باشند .ابزار اندازه گیری مورد استفاده در این پژوهش شامل دو مورد پرسشنامه محقق ساخته که در دو مرحله توزیع شد و مصاحبه نیمه ساختار یافته با افراد ی که به نحوی ذینفع شرکت بودند و نهایتا اطلاعات بدست آمده در جلسات بحث متمرکز مورد بررسی قرار گرفت .روش تحلیل آماری در قسمت مربوط به پرسشنامه از آمار توصیفی (فراوانی ،میانگین ،درصد) استفاده شد و در قسمت های بعدی برای تحلیل اطلاعات از تحلیل (SWOT1) استفاده شد .

در پرسشنامه اول از شرکت کنندگان خواسته شد که نقاط قوت ،نقاط ضعف ،فرصت ها و تهدیدهایی که فکر می کنند شرکت با آن روبروست را فهرست نمایند .پس از آن اطلاعات بدست آمده الویت بندی و دسته بندی شد و از شرکت کنندگان خواسته شد که به گزینه های پرسشنامه برحسب تاثیری که بر شرکت دارند نمره دهند .نهایتا ،پرسشنامه دوم جهت ارزیابی و شناسایی عوامل داخلی و خارجی شرکت به شیوه زیر تنظیم شد :

-1پس از بررسی عوامل داخلی ،مهم ترین عوامل فهرست شدند؛ -2به این عوامل ضریب داده شد ،از صفر (اهمیت ندارد )تا یک (بسیار مهم است )؛-3به هر یک از این عامل ها نمره 1 تا 4 داده شد .نمره 1 بیانگر ضعف اساسی ،نمره 2 ضعف کم ،نمره 3نقطه قوت و نمره 4 نشان دهنده قوت بسیار بالای عامل مورد بحث بود ؛-4 برای تعیین نمره نهایی هر عامل ،ضریب هر عامل در نمره آن ضرب شد ؛-5 مجموع نمره نهایی هر عامل محاسبه شد و نهایتا نمره نهایی عوامل محیطی شرکت مشخص شد .

در پژوهش کیفی کمتر صحبت از روایی و پایایی به میان می آید و بیشتر موضوع صحت ،اطمینان و اعتماد در مورد یافته های استخراج شده از موضوع مطرح می شود و این کار با مراجعه مجدد محقق به نزد مصاحبه شوندگان حاصل می گردد.در این مواقع پژوهشگر معمولا به موارد استخراج شده قبلی با نظر مصاحبه شوندگان موردی را اضافه یا حذف می کند .

 


-4یافته ها

با توجه به جمع آوری اطلاعات،موارد زیر به عنوان عوامل داخلی (نقاط قوت و ضعف )و عوامل خارجی (فرصت ها و تهدید ها )در شرکت آب و فاضلاب روستایی خراسان جنوبی معرفی شدند :

-1-4نقاط قوت:2
▪ قنوات متعدد به عنوان یکی از منابع اصلی تأمین آب

▪ مطالعات جامع آب استان
▪ طرح تعادل بخشی سفره های آب زیرزمینی، عملیات تغذیه مصنوعی و پخش سیلاب
▪ عرصه های گسترده و پتانسیلهای فراوان برای اجرای طرح های زیربنایی فوق در بخش به عنوان بسترساز توسعه استان و پایداری منابع آب.

▪ تجربه های کاری موفق در بخش آب استان مانند طرح های کنترل و بهره وری از سیلابها و پخش سیلاب (آبخیزداری،آبخونداری و تغذیه مصنوعی)

▪ نیروی انسانی متخصص و کارآمد در بخش های آب و فاضلاب
▪ مراکز و ایستگاه های تحقیقاتی مرتبط با بخش آب
▪ وجود آزمایشگاه معتمد آب و فاضلاب و سامانه های کنترل کیفی آب و تجهیزات کنترل از راه دور
▪ مهندسی مجدد شاخص های بخش فاضلاب

▪ *شاخص های بالای برخورداری از آب شرب و بهداشتی شهری در راستای مدیریت ارائه خدمات
▪ کانال های ارتباطی با مشترکین و دریافت نظرات و شناسایی نیازهای مشتریان از طریق مکانیزم نظر سنجی از مشتریان

-2-4نقاط ضعف:3

✓ پایین بودن راندمان آبیاری و بهره وری آب در بخش کشاورزی و نامناسب بودن الگوی کشت و نظام خرده مالکی کمبود شرکت های مشاوره و پیمانکاران بومی

✓ کمبود ایستگاههای هواشناسی و هیدرومتریک و تجهیزات سنجش آب
✓ عدم توجیه اقتصادی برخی طرح های تأمین آب


✓ عدم توجه کافی به محدودیت پتانسیلهای منابع آب داخل در استان
✓ نبود سیستم مدیریت راهبردی و متمرکز منطبق بر چرخه هیدرولوژی حوزه آبریز و به تبع آن عدم هماهنگی بین بخشی
✓ توجه ناکافی به حفاظت از منابع و کنترل مصرف و بهره برداری بی رویه از منابع آب

✓ خروج روانابهاو سیلابها به مناطق کویری و مرزی
✓ ناکافی بودن اقدامات آموزشی و ترویجی تبلیغی مناسب، مستمرو کافی از سوی دستگاههای ذیربط در راستای اصلاح الگوی مصرف آب

✓ سیستم نامناسب دریافت بازخورد از بازار(مشترکین-ذینفعان-مسئولین جامعه)
✓ عدم مدیریت روانابهای شهری

✓ عدم مدیریت جامع و علمی پسابها و فاضلابها
✓ هدر رفت آب در شبکه های انتقال و توزیع
✓ کمبود تأسیسات تصفیه و شبکههای جمعآوری فاضلاب شهری و روستایی و فاضلابهای صنعتی
✓ عدم اجرای کامل سیستم های مدیریت کیفیت و EFQM و استانداردهای آزمایشگاهها


-3-4فرصت ها:4
❖ وجود تکنولوژی های مرتبط با فعالیتهای تأمین، انتقال و توزیع آب
❖ وجود سازو کارهای تشویقی در استفاده از فناوری های مصرف پایین آب
❖ دانش بومی و مشارکت مردمی در مسایل مربوط به آب و ارتقای بهره وری از روانابها و سیلابها
❖ وجود قوانین ملی و بین المللی و استاندارد های مشخص و کامل در خصوص بهره برداری و حفاظت منابع آب

❖ انحصار در تولید و توزیع آب شرب
❖ تعدد تأمین کنندگان تجهیزات و مواد مورد نیاز بخش های آب و فاضلاب
❖ عزم ملی و توجه به اصلاح الگوی مصرف
❖ پراکنش بخش عمده ای از جمعیت مولد در آبخیزهای بالادست و عدم تکیه آنها به منابع آب زیرزمینی
❖ قطب دانشگاهی و امکان تربیت و بکارگیری نیروهای متخصص بخش
❖ امکان سرمایه گذاری کلان در بخش آب استان

❖ ظرفیت ایجاد شرکت های مشاوره ای و پیمانکاری برای اجرای طرح های آبی استان
❖ وجود مصوبات و الزامات قانونی (مصوبات سفر دوم و سوم ریاست جمهوری) برای تأمین آب مورد نیاز بخش شرب

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید