بخشی از مقاله

چکیده        

تحلیلگران گفتمان ، با برجستهکردن نقش زبان در تکوین اندیشهها، اصالت را به گفتمان میدهند و از آنجا که زبان نقشی محوری در متون ادبی ایفا میکند، در پژوهش حاضر، از نظریه »تحلیل گفتمان انتقادی-« برا ساسِ الگوی نورمن فرکلاف-برای برر سی انتقادی گفتمان ق ضا و قدر در نبرد ر ستم و ا سفندیار-عنوانِبه یکی از تراژیکترین دا ستانهای شاهنامه-ا ستفاده شده ا ست. طبق الگوی فرکلاف، در بخش تو صیف، به دستهبندی واژگانی خاص در ارتباط با موضوع قضا و قدر دست یافتهایم؛ این دستهبندی شامل: واژگانی مرتبط با روزگار و زمانه؛ سپهر و فلک و آ سمان؛ بهره و ق سمت و تقدیر می شود. در بخش تف سیر، ابتدا به بافت موقعیتای که این اثر در آن شکل گرفته است و نیز به بیان نوع گفتمانِ مورد نظر در این اثر پرداختهایم و در بخش دوم، به بافت بینامتنی و پیشفرض ها اشاره کردهایم. در بخش تبیین، ابتدا بستر اجتماعیِ اثر را بررسی و ایدئولوژی حاکم بر متن را واکاوی کردهایم و سپس، تأثیرات این اثر را با نوع ایدئولوژیِ بررسی

شده در آن، بر آثار پس از آن، مورد بحث قرار دادهایم.

واژگان کلیدی: نبرد رستم و اسفندیار، قضا و قدر، تحلیل گفتمان انتقادی.1 درآمد

در دهه 1950 گرایشی در علم زبان شناسی به نام »تحلیل گفتمان«1 ظهور کرد که در کمتر از دو دهه، بیشتر رشتههای علوم اجتماعی و ارتباطی را در نوردید - بهرامپور، - 22:1379؛ و هماکنون حوزه کاربرد این رویکرد در بررسی انواع متون گفتاری و نوشتاری، به اکثر گرایشهای علوم انسانی گسترش یافته است. ری شه مفهوم Discourse - گفتمان - را میتوان در فعل یونانی discurrere ، به معنی حرکت سریع در جهات مختلف - = dis در جهات مختلف؛ = currere دویدن یا سریع حرکت کردن - یافت. گرچه این مفهوم به معنی تجلی زبان در گفتار یا نو شتار به کار برده می شود، ولی همانطور که از ری شه آن پیدا ست، در علم بیان کلاسیک، بر زبان به عنوان حرکت و عمل تأکید میشده است. به عبارت دیگر، کلمات و مفاهیم که اجزای تشکیل دهنده ساختار زبان هستند، ثابت و پایدار نبوده، به دلیل دگرگونی در شرایط اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و غیره در زمانها و مکانهای متفاوت، ارتباط آنها متحول شده، معانی متفاوتی را القا میکنند - عضدانلو، . - 16:1380 »آنچه مرزهای یک گفتمان را تشکیل میدهد بسیار مبهم است؛ با این حال، میتوان گفت که گفتمانها مجموعههایی از گزارههایی هستند که نیروی مشابهی در خود دارند؛ به عبارت دیگر آنها به دلیل نوعی فشار نهادی، به دلیل مشابهت خاستگاه یا زمینه، یا به دلیل اینکه به طریقی مشابه عمل میکنند، در کنار هم قرار میگیرند. - «میلز، - 80:1388 ابزار تکوین، ان سجام و ادامه حیات گفتمانها، زبان ا ست که این فرایند از طریق گفتگو صورت میگیرد. این نوع نگرش به زبان به عنوان سازنده گفتمان، موجب برج سته سازی نقش اجتماعی زبان شده ا ست و از این طریق برای تحلیلگران گفتمان این امکان فراهم شده است که با تأکید و تمرکز بر نقش اجتماعی زبان، به تحلیل پدیدههای اجتماعی بپردازند.

یکی از رویکردهای فعال در حوزه تحلیل گفتمان، تحلیل گفتمان انتقادی ا ست که مبنای پژوهش حا ضر قرار گرفته است. دیوید کریستال - - 1992:87 این رویکرد را چنین تعریف میکند: »این رویکرد به تجزیه و تحلیل زبان با هدف آشکارسازی روابط قدرت پنهان و فرایندهای ایدئولوژیکی در زبانشناسی میپردازد. این رویکرد، بهویژه در تجزیه و تحلیل زبان شنا سی انتقادی، به تجزیه و تحلیل متون در ارتباط با بافت اجتماعیای که این متون در بستر آنها بهوجود آمده و در همان بافت تفسیر میشود میپردازد.« نورمن فرکلاف، از بزرگترین نظریهپردازان در رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی است. فرکلاف - 1:1989 - رویکرد خود را مطالعه انتقادی زبان مینامد و اولین هدف را که بیشتر جنبه نظری دارد »کمک به تصحیح کمتوجهی گسترده نسبت به اهمیت زبان در تولید، حفظ و تغییر روابط اجتماعی قدرت« و دومین هدف را که عملیتر است »کمک به افزایش آگاهی نسبت به اینکه چگونه زبان در سلطه بعضی بر بعضی دیگر نقش دارد« میداند. در هدف دوم، به بالا بردن آگاهی افراد توجه ویژه شده ا ست؛ زیرا که معتقد ا ست »در گفتمان، مردم میتوانند روابط قدرت خاصی را مشروعیت بخشند یا آن را به رسمیت نشناسند، بدون اینکه از کاری که انجام میدهند آگاهی داشته باشند.« - فرکلاف، - 41:1989 با وجود اینکه فرکلاف بیش از دیگر تحلیلگران گفتمان انتقادی، تحت تأثیر فوکو بوده ا ست، ولی قدرت را آنگونه که او تعریف میکند نمیپذیرد. تعبیری که فوکو از قدرت بیان میکند، بیانگر نیرویی فراگیر است که رابطه دو سویه با دانش دارد و همزمان هم بر فرماندهنده و هم بر فرمانبردار مسلط است و بهصورت کاملاً متقارن در طیفهای مختلف اجتماعی تقسیمبندی شده است؛ اما فرکلاف، دیدگاه متفاوت و سنتی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید