بخشی از مقاله
چکیده
در طبقهبندی اساطیر اقوام مختلف، اسطورهی آفرینش جایگاه ویژهای دارد چراکه بنمایهی آفرینش، بنیادی ترین سویهی اسطوره هاست و اساس جهانبینی هر مذهبی برآن نهاده شده است. این اسطوره دربردارندهی مباحث یا کهنالگوهایی است که تقریباً در همه ی روایتهای اساطیری دنیا از جمله حماسه های اساطیری، جایگاه ویژهای دارند. هدف این جستار تشریح تطبیقی کلاندوره های آفرینش اساطیری و بررسی توصیفی و تحلیلی نمودهای نخستین آفریده و نخستین زوج - زن و مرد - بشر در کهنالگوی آفرینش ایرانی و مسیحی با تکیه بر دو حماسهی اساطیری شاهنامهی فردوسی و بهشت گمشدهی جان میلتون انگلیسی است. روش تحقیق، کیفی و رویکرد غالب ناظر بر تحلیلها رویکرد نقد اسطورهای گاه با تکیه بر گزارههای روانشناختی و گاهی رویکرد توصیفی با تکیه بر گزارههای دینی است. نتیجهی تطبیق تحلیلها، رسیدن به پیوندگاههای محکم این دو اثر بزرگ حماسی در باور یگانهانگار و توحیدی دو شاعر؛ حضور دو سویهی نیکی و بدی در جریان آفرینش هستی؛ بازتاب خِرَد چونان نخستین آفریدهی خداوند؛ و پذیرش تأویل روانشناختی یونگی در کهنالگوی نخستین زوج بشر چونان جلوه های مختلف یک وجود واحد - دو کهنالگوی آنیما و آنیموس - است.
-1 مقدمه
بنمایهی آفرینش، بنیادیترین سویه و جنبهی اسطوره هاست و بیشتر اسطورهها در بردارندهی همین بنمایه هستند و اساس جهان بینی هر مذهبی نیز برآن نهاده شده است زیرا اسطوره ها- با هر نام و کارکردی که دارند-اصولاًحاصلِ فرابافتهی افسانه های خیالپردازانهی بدویان، چونان توضیح و تبیین سرآغازها - آفرینشها و پیدایش ها - هستند - الیاده، . - 97 - 98 :1389 جهان پیرامون ما- یعنی جهانی که به دست بشر آباد شده است- وتقریباً تمام آنچه در این جهان ، به صورت آیینهای دینی، اندیشهها، عملکردها و رفتارهای ویژهی انسانی و کارهای مهم دنیوی- که هریک یادآور یکی از گونههای متعدّد اسطوره است- رخ مینمایند، جز تقلید صرف از کار آفرینش و فعل ازلی خلقت عالم، منتها در معیاریخُردتر، چیز دیگری نیست. بدینگونه میبینیم که آفرینش یکی از اساسی ترین بنمایههای مُثُلی است و تمامی اساطیر بر بنیاد تفسیر آفرینش طبیعت و بشر توسط قدرت یا قدرتهای فراطبیعی، ساخته و پرداخته شدهاند.
آفرینش جهان از دیدگاه اساطیر، ادیان و مذاهب مختلف، به گونهای گسترده بررسی و به خامهی اندیشه بازگو شده است. اساطیر و حماسههای اساطیری نیز کهمتعلّق بهایّام پیش از تاریخند و یا موضوعهایمهمّ فلسفی و مذهبی را در برمیگیرند - صفا، - 27 :1378عموماً، یا با ذکر آفرینش جهان، بدون ارتباط مستقیم با کل و مجموع اثر آغاز میشوند و یا به هر حال بنمایههای آفرینش را در آنها میتوان مشاهده کرد. نمونههایی از دستهی اول که با اسطورهی آفرینش آغاز میشوند حماسه های شعرای سومری و نیز شاهنامهی فردوسی هستند - الیاده، - 45 :1362 و از دستهی دوم که بنمایههای آفرینش را در خود دارند، ریگودا، حماسهی هندوان و بهشت گمشده، حماسهی بزرگ انگلیسی را می توان نام برد.
از آنجا که از گذشته تاکنون، پژوهشگران در قیاس با دیگر مباحث اسطورهی آفرینش، بیشتر به تحلیل و بررسی »اسطوره ی نخستین انسان« در اساطیر گوناگون پرداختهاند، این پژوهش بر آن است از میان مباحث همسانِ اسطوره ی آفرینش در دو حماسهی اساطیری شاهنامهی فردوسی و بهشت گمشدهی میلتون، به تحلیل تطبیقی کلاندوره های آفرینش اساطیری، آفرینش نخستین آفریده و آفرینش نخستین زوج بشر در این دو اثر بپردازد.
-2 بحث
-1-2 بازتاب کلاندوره های آفرینش اساطیری در شاهنامه و بهشتگمشده
الف- بازتاب اسطورهی آفرینش و کلاندوره های آفرینش اساطیری در شاهنامه
داستان آفرینش در شاهنامهی فردوسیمنحصراً در حوزهی یک اندیشهی خاص قرار ندارد بلکه برگرفته از باورهای یگانهنگر اسلامی، بنمایهی پندارهای اساطیری ایرانی و گاه اندیشه های یونانی است. شاهنامه ی فردوسی اگرچه به طور کلی بازتاب نمادین باورها و دیدگاههای ایران باستان و زرتشت است،امّا دیباچهی آن در رابطه با مسألهی آفرینش، پیش از هر چیز، جلوهگاه باورها و جهانبینی اسلامی شاعر است. شاید مهمترین عاملی که در شاهنامهی فردوسی سبب همنشینی خوشایند پیروزمندِ این دودیدگاهِ گاهمتفاوت شده است، این است که آفرینش در اوستای کهن و در باور زرتشت نیز همچون اسلام برپایهی توحید و یگانگی استوار است و در گات ها، اهورامزدا خالق عالم است و در آنجا ازثنویّتی که بعدها در مذهب زرتشتی شکل گرفت، نشانی نیست - صمدی، :1367 . - 53 بندهش نیز که سراسر، کتاب آفرینش است، دیدگاه یگانهانگار خود را بارها و به روشنی بازتاب میدهد - فرنبغدادگی، . - 1385
به طور کلی، در ابیات آفرینش شاهنامه، نمونههای بارزی از ظهور آیات قرآن کریم دیده میشود که به راحتی براندیشهی آفرینش توحیدی فردوسی بر بنیاد باورهای اسلامی،مُهر تأیید مینهد؛ از آن جمله می توان به دیدگاه فردوسی دربارهی پیدایش جهان و آفرینش هستی از عدم اشاره کرد:
»از آغاز باید که دانی درست سر مایهی گوهران از نخست
که یزدان ز ناچیز چیز آفرید بدان تا توانائی آرد پدید«