بخشی از مقاله

کارکردهای الگوی خانواده مسلمان در پیشگیری از وقوع جرم

 

چکیده:

پدیده جرم امروزه به یکی از مشکلات اساسی جوامع بشری تبدیل شده است. تغییرات و دگرگونیهای عظیم جوامع باعث شدهاند که مشکلات اجتماعی بروز نماید و ضرورت چاره اندیشی بر حل آنها بیش از پیش احساس شود. در این میان مسألهی پیشگیری از وقوع جرایم به یکی از مباحث عمده و کلان علوم مختلفی چون جرم شناسی، جامعه شناسی و روانشناسی تبدیل شده است. پیش گیری از وقوع جرم، مجموعهی تدابیری است که با هدف مقابله با بزهکاری از طریق کاهش یا از بین بردن علل جرمزا و نیز اثرگذاری بر فرصتهای پیش جنایی به کار میرود، در همین راستا نقش خانواده در پیشگیری از وقوع رفتارهای مجرمانهخصوصاً جرایم اطفال و نوجوانان از چنان اهمیتی برخوردار است که به عنوان کوچکترین نهاد اجتماعی، میتواند تجلیگاه صعود یا پرتگاه سقوط هر جامعه باشد. اسلام نقش والدین را در تربیت فرزندان، بسیار مؤثر میداند تا آنجا که بهترین امری که والدین برای فرزندانشان به ارث میگذارند، تربیت نیکو میداند. تعلیم و تربیت درست فرزندان به عنوان اصلیترین عامل و پس از آن، از بین بردن عوامل جرمزای موجود در محیط خانواده، میتواند در جلوگیری از بزهکاری و ارتکاب جرم آتی فرزندان نقش اساسی ایفا کند.


کلیدواژگان: پیشگیری از جرم، خانواده، اسلام، بزهکار، تربیت

1

مقدمه:

کارکرد نهاد خانواده به عنوان اولین و مهمترین نهاد اجتماعی، در رفتار و هویت سازی و پیشگیری از وقوع جرم افراد خانواده بسیار مؤثر میباشد. نهاد خانواده به ویژه جامعه ایرانی و مسلمان، از کانون گرم عاطفی بهره میبرد و با وجود همه آثاری که در تشدید تهدیدات و آسیبپذیریها میتواند داشته باشد، نقش کارکردی آن، بر بیکارکردیهایش غلبه میکند و همواره مقوّم هویت و امنیت اجتماعی فرد و عامل پیشگیری از مجرم شدن آنان است. جایگاه خانواده در درون ساخت نظام اجتماعی بسیار رفیع است و در اغلب حوزهها به ویژه جلوگیری از وقوع جرم، آثار غیرقابل انکاری دارد. به همین دلیل شایسته است به منظور صیانت از این کانون برنامهریزیهای راهبردی صورت گیرد. پیشگیری از جرم، وظیفه یک فرد یا یک نهاد ویژه نیست، بلکه تکلیفی است همگانی برای داشتن یک زندگی مطلوب و ایدهآل اما، در این راستا بیشترین نهادی که میتواند به این مقوله کمک کرده و تأثیرگذار میباشد نهاد مقدس خانواده است. با تأملی در زندگی بزهکاران و مجرمان به راحتی درمییابیم که بسیاری از جرائم آنها، ریشه در مسائل خانوادگی داشته است.


با توجه به اهمیت خانواده، در این نوشتار نقش خانواده در تربیت کودکان و افراد، سپس تأثیرات خانواده با استفاده از آموزههای دینی و کارکردهای خانواده مسلمان در پیشگیری از وقوع جرم مورد بررسی واقع شده است.

-1 اهمیت پیشگیری از جرم

اهمیت پیشگیری از جرم به منزلهی بنیادیترین راه کنترل جرم، به دو دلیل بستگی دارد . نخست اینکه، پیشگیری از جرم، بهتر از تدابیر واکنشی، نظم و آسایش فردی و اجتماعی را تأمین می کند؛ زیرا آمارها نشان داده است که در بسیاری از موارد، از یکسو مرتکبان جرمها شناسایی، دستگیر و کیفر نمیشوند و از سوی دیگر، اجرای کیفر بیش از آنکه پیامدهای جرم را از بین ببرد، به گونههای مختلف، موجبات مشکلات متعدد در جامعه از جمله ترس و نگرانی از جرم را فراهم میکنددوم. اینکه، تکرار جرم و تداومِ به ظاهر دوری ناپذیرِ وقوع آن، به ویژه اگر دارای روند رو به رشد باشد، باعث ناامیدی و در نتیجه کاهش آستانه تحمّل دستگاههای عمومی پاسخدهنده به پدیده مجرمانه از جمله پلیس و دستگاه قضایی میشود و از این رو، افزایش میزان کیفرها، اتّخاذ تدابیر سختگیرانه و اِعمال خشونت و فشار را در پی خواهد داشت. همچنین در برخی موارد، اهمیت سیاسی یا اقتصادی کنترل جرم سبب میشود تا سیاستگذاران جنایی، به شکل گستردهتری از روشهای سرکوبگر و محدودکننده استفاده کنند. این سیاست در گام نخست، با پدیدآوردن چالشهای متعدّد در گسترههای مختلف از جمله گستره اجرا، نگرانیهای جامعه را افزایش میدهد(صفاری، :1392 .(39-40


تأکید بر اهمیت و تقدّم پیشگیری از جرم بر تدابیر واکنشی، به منزلهی بیفایده بودن این تدابیر و کنارگذاردن آنها نیست؛ بلکه برای نشان دادن جایگاه هر یک از این دو سلاح سیاست جنایی و گستره عملکرد، کارآمدی و کارآیی آنهاست. سلاح کیفر، بزهکارام را در صورت شناسایی و دستگیری،بر پایه قانون، مقصّر، مسئول و شایسته سرزنش به شمار میآورد در حالی که کنشگران و نقشآفرینان جرم، تنها آنان نیستند. جامعه و دولت نیز به شکل های مختلف، زمینههای پیدایش جرم را پدید میآورند و بزه دیدگان در بسیاری موارد، به ویژه در جرمهای رو در رو مانند قتل، تجاوز جنسی و یا در جرمهای مالی از جمله گونههای متعدّد سرقت و کلاهبرداری، گاه به شکل فعّال و گاه با بی-

2

احتیاطی، بر فرآیند ارتکاب جرم تأثیرگذارند که در این موارد، جامعه، دولت و بزه دیدگان با پاسخ کیفری روبهرو نمیشوند، مگر بزه دیدگان، آن هم در مواردی که رفتار آنان از جلوههای معاونت در جرم به شمار آید . با وجود این در همه این موارد جامعه، دولت، بزهدیدگان و بزهکاران را میتوان از رهگذر تدابیر پیشگیرانه در برابر جرم، نگاهداری کرد یا دست کم از پیامدهای زیانبار آنان کاست(صفاری، .(40 :1392

نوشتگان و ادبیات پیشگیری از جرم در دهههای هفتاد و هشتاد خورشیدی، در کشور ایران از رشد فزایندهای برخوردار شده است. همچنین به دنبال مطرح شدن اجرای بند 5 اصل 156 قانون اساسی ایران 1358 شمسی، دستگاههای تقنینی، قضایی و اجرایی، در صدد اتّخاذ تدابیر مناسب و به کارگیری اقدامهای لازم در این زمینه برآمدهاند1 (صفاری، .(41 :1392

هدف از پیشگیری، ایجاد وضعیتی است که در آن مجرم به رغم تصمیم به ارتکاب عمل مجرمانه، از محقق نمودن قصد خود ناتوان گردد. نوعا پیشگیری با سه امر مرتبط است: بزهکار، بزه دیده و اوضاع و احوال و محیط ارتکاب جرم. بزهکار به عنوان محور اصلی جریان وقوع عمل مجرمانه در طول تاریخ هدف مبارزه کیفری علیه پدیده مجرمانه بوده است.

-2 تعریف و مفهوم پیشگیری از جرم

قبل از اینکه به بیان مفهوم پیشگیری از جرم بپردازیم لازم است قبل از هر چیز تعریفی از جرم را بیان کنیم:
از نظر جامعه شناسان، جرم پدیدهای است اجتماعی که در اصل در تعارض با معیارها، ارزشها و الگوهای عامِ پذیرفته شده اکثر مردم قرار دارد. به عبارت دیگر، انحراف اجتماعی و در نهایت جرم اجتماعی به آن دسته از اعمال، رفتار و ویژگیهای رفتاری اطلاق میشود که به گونهای با هنجارها، ارزشها و یا محرمات مسلم و قابل قبول عرف جامعه ناسازگاری دارد.

نمونهای نسبتاً عام و پذیرفته شده جرائم اجتماعی و اخلاقی عبارتند از : قتل، سرقت، اعتیاد به مواد مخدر، تجاوز به حقوق اجتماعی افراد، قانونشکنی، ارتکاب اعمال خلاف عفت و حیای عمومیو نظایر آن که معمولاً ماهیت و دامنه گسترده آنها بر اساس اعتقادات عمومی اعضای خانواده و یا قوانین اساسی مصوب در هر نظام اجتماعی، تعیین میشود (موسوی، .(10 :1387

جرم در قانون مجازات اسلامی جمهوری اسلامی ایران عبارت است از: هر فعل و یا ترک فعلی که در قانون برای آن مجازات تعیین شده باشد2، و در اسلام عبارت است از مخالفت با اوامر و نواهی کتاب و سنت یا ارتکاب عملی که به تباهی فرد یا جامعه بینجامد(گرجی، .(126 :1355
-1-2 مفهوم پیشگیری

واژه پیشگیری را از نظر لغوی جلوگیری کردن، دفع، صیانت، مانع شدن، جلو بستن، جلوی وقوع چیزی را گرفتن و نیز اقدامات احتیاطی برای جلوگیری از رخدادهای بد و ناخواسته معنا کردهاند)3میرخلیلی،.(31 :1388

 

3

در اصطلاح آنچه در ابتدا از این واژه برداشت میشده، به کارگیری اقدامات و تدابیر کیفری به منظور ممانعت از ارتکاب مجدد جرم توسط مجرمان یا سایر افراد جامعه بوده است. مطالعات و یافتههای موجود در قلمرو حقوق کیفری حکایت از آن دارد که جوامع بشری برای مقابله با جرائم به طور عمده از مجازاتها، استفاده میکردهاند(میرخلیلی، .(32 :1388

البته امروزه پیشگیری از بزهکاری در یک مفهوم موسّع به کار میرود و طیف وسیعی از اقدامات کیفری و غیر کیفری را در جهت خنثی کردن عوامل ارتکاب جرم در برمیگیرد.پیشگیری در مفهوم موسّع، اقدامات کیفری را نیز در برمی-گیرد، زیرا هدف مجازات نیز پیشگیری خاص یا عام از جرم است. در این مفهوم هر آنچه علیه جرم بوده و بزهکاری را کاهش دهد پیشگیری است. در مقابل، مفهوم مضیق پیشگیری است که برخلاف مفهوم اولیه آن فقط تدابیر غیر کیفری را در بر میگیرد. در این مفهوم پیشگیری به مجموعه راهکارهایی اطلاق میشود که برای مهار بزهکاری از دو طریق، مورد استفاده قرار میگیرد:

1. از طریق حذف یا محدود کردن عوامل جرمزا.

2. از طریق اعمال مدیریت نسبت به عوامل محیطی و فیزیکی جهت کاهش فرصتهای ارتکاب جرم(شاکری،
.(9 :1382
ریموند گسن پیشگیری را در مفهوم مضیق، اینگونه تعریف میکند:

پیشگیری، هر تدبیر سیاست جنایی است که هدف نهایی آن تحدیدِ حدودِ امکان پیشامد مجموعه اعمال جنایی از راه غیر ممکن ساختن، دشوار کردن یا کاهش دادن احتمال وقوع آنهاست بدون اینکه از تهدید کیفر یا اجرای آن استفاده شود(ریمون گسن، .(133 :1370

با توجه به تعریف مطرح شده از دیدگاه فوق، پیشگیری باید دارای ویژگیهای زیر باشد:
- هدف اصلی آن اثرگذاری بر عوامل یا فرآیندهایی باشد که در بروز بزه نقش دارند.
- پیش از ارتکاب جرم اعمال شوند.
- جنبه قهرآمیز نداشته باشد زیرا تدابیر سرکوبگر پس از وقوع بزه بر بزهکار تحمیل میشوند (میرخلیلی، :1388 .(33
-2-2 مفهوم پیشگیری وضعی در سیاست جنایی اسلام

یکی از شیوههای پیشگیری از وقوع جرم، پیشگیری وضعی است که با تغییر وضعیت فرد یا شرایط محیط بیرونی مانند مکان و زمان درصدد است از ارتکاب جرم توسط افراد جلوگیری کند. با بررسی منابع معتبر اسلامی به این نتیجه می-رسیم که سیاست جنایی اسلام بیشترین توجه و عنایت را به موضوع پیشگیری از جرم داشته تا آنجا که غایت و هدف رسالت انبیاء را عبارت از دور نمودن انسان از رذالت، تباهی و جرم و سوق دادن او به سمت مکارم و ارزشهای اخلاقی بر شمرده است. 4 در منابع اسلامی پیشگیری وضعی به عنوان یک شیوه مقابله با بزهکاری و جرم مورد بحث قرار گرفته است.عموماً در عبارات فقها، این نوع پیشگیری با تعبیر »دفع المنکر« بیان شده که آن را از نهی از منکر تفکیک نموده و در بیان مفهوم آن نیز به اهداف پیشگیری وضعی در نظریات نوین مانند ناتوان نمودن مرتکب و کاستن از جاذبههای مجرمانه اشاره نمودهاند که به عنوان مثال به یک نمونه آن اشاره میکنیم:

 

4

دفعُ» المُنکر واجبٌ علی جمیع المکلّفین و لیس من شرطه نیـهالقربه و ان کان شرطاً فیالثواب«5 دفع منکر بر همه مکلفین واجب است و شرط آن قصد قربت نیست اگرچه برای کسب ثواب قصد قربت شرط است(میرخلیلی، .(37 - 38 :1388

-3-2 پیشگیری از جرم در ایران

در ایران، در خصوص مسئله ساختار پیشگیری از جرم، ساختار وجود ندارد. بند 5 اصل 156 قانون اساسی، پیشگیری از جرم را یکی از وظایف پلیس میداند. همچنین برنامه سوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، در یکی از مواد خود به این مسئله پرداخته است لیکن با وجود مبنای قانونی برای پیشگیری، در ایران هیچ ساختاری در این زمینه وجود ندارد. البته معاونت پیشگیری در ناجا تشکیل شده و فعال است اما فقط در همین حد، این امر صورت گرفته است اما در سطحی که ساختار عملی یا اجرایی وجود داشته باشد و یا اینکه اقدامات متفاوتی در پلیس انجام شود مانند اینکه پلیس پیشگیری با لباس متفاوت در جامعه ظاهر گردد، محقق نشده است . لذا با وجود مبانی قانونی در این زمینه میتوان ساختارهایی را پیش بینی و اجرا کرد لیکن یک شرط مهم این است که دستاندرکاران جامعه از لحاظ سیاسی، تمایل داشته باشند که این کار را انجام دهند و مفهوم پیشگیری را در معنا و مفهوم واقعی آن به کار بگیرند و آن را تبدیل به اقدامات پلیسی سرکوبگر ننمایند (صفاری، .(51 :1392

-3 مقدمات ضروری پیشگیری از جرم

جای تردید نیست که جرم به عنوان یکی از بارزترین و شدیدترین جلوههای نقض قانون است و در زمره معضلات اجتماعی قرار میگیرد. همانند دیگر معضلات اجتماعی، بای جرم نیز راههای کنترل و مبارزه متعددی وجود دارد که یکی از مهمترین و امید بخشترین آنها، پیشگیری است. پیشگیری از هر واقعه زیانباری یک امر عقلی است که شرع و عرف و همچنین تجربه بشری نیز بر آن صحه میگذارند.

برای شناخت بیشتر پیشگیری از جرم و آغاز یک برنامه نویسی اجرایی برای آن سعی شده تا علاوه بر بررسی مبانی قانونیِ موجود در مورد پیشگیری از وقوع جرم، ویژگیهای سلبی و ایجابی آنها برای شناخت و طراحی یک برنامه
مناسب و سپس ارکان اجرایی یک برنامه منسجم و قابل برای پیشگیری از وقوع جرم، معرفی و تجزیه و تحلیل شود.
-1-3ویژگی های متون قانونیِ مربوط به پیشگیری از جرم

بند 5 اصل 156 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تنها مبنای روشن برای پیشگیری از وقوع جرم در قانون اساسی است که به عنوان بند آخر اصل مزبور، در تعیین وظایف قوه قضائیه مقرر داشته: »اقدام مناسب برای پیشگیری از وقوع جرم و اصلاح مجرمین.« وقتی به حوزه قوانین عادی در خصوص پیشگیری از جرم، نگاهی افکنده شود، روشنترین متن قانونی در این مورد، قسمت دال بند 8 ماده 4 قانون نیروهای انتظامی جمهوری اسلامی ایران مصوب 1369 میباشد.6 یکی از وظایف و مأموریتهای نیروی انتظامی در بند مزبور، آن هم در قالب وظایفی که طبق قانون به عنوان ضابط قوه قضاییه به عهده دارند، عبارت است از: »پیشگیری از وقوع جرائمبا «ملاحظه. مبانیِ قانونیِ موجود خصوصاً آنچه از ظاهر

 

5

بند 5 اصل 156 قانون اساسی به عنوان منبع اصلی و مادر فهمیده میشود اینست که محور اصلیِ کُنشهای لازم در پیشگیری از جرم، یکی از قوای رسمی و حکومتی و آن هم، قوه قضائیه است(صفاری، .(87 - 88 :1392
-2-3 ارکان اجرائی پیشگیری از جرم

در این قسمت سه مورد از مهمترین اجزای ضروری برای یک برنامهریزی دقیق، کارشناسی و امیدوارکننده برای توفیق در راه پیشگیری از جرم، مورد بررسی قرار میگیرد. هدف از طرح این عناوین، روشن نمودن این امر است که وقتی برنامهای برای پیشگیری از جرم تعرف میشود چه مواردی برای اجرایی کردن آن لازم است و چگونه به اجرا در می-آید تا بتوان انتظار معقول بری نتیجه بخش بودن آن داشت. به همین به نظر میرسد که اولین رکن برای یک برنامه قابل اجرا برای پیشگیری از جرم، عبارت از تعیین نوع جرم مورد نظر و شناخت ابعاد مختلف آن جهت پیشگیری از وقوع جرمِ هدف میباشد.

-1-2-3تعیین و شناخت جرمِ هدف در پیشگیری

یک برنامه ریزی صحیح و قابل اجرا برای پیشگیری از جرم، مستلزم معین بودن جرم مورد نظر یا جرمِ» هدف « و شناخت کامل آن می باشد.در باب شناخت جرمِ هدف، از مهمترین نکاتی که باید مشخص گردد این است که آماج جرم هدف چیست و پیامدهای آن کدامند؟ شناسایی بزهدیدهی هر جرمی میتواند نویسندگان برنامهی پیشگیری از جرم را یاری کند تا بتوانند از شیوههای متنوعتری از پیشگیری بهره جویند(صفاری،.(92-93:1392
-2-2-3 ماهیت راهبردهای پیشگیری از جرم

مراد از راهبرد در اینجا عبارت از این است که با توجه به نتایج حاصل از رکن قبلی یعنیشناسایی کامل جرمِ هدف، کنترل یا تأثیرگذاری، بر کدام یک از اجزای تشکیل دهنده فرآیند ارتکاب بزه میتواند بهتر و سریعتر و با هزینه کمتری برنامه را به اهداف خود برساند؟ در این زمینه لازم است با شناخت انواع پیشگیری از جرم7 و یافتن گونه مناسب با جرمِ هدف، جهتگیریِ اجرایی برنامهی پیشگیری از جرم را تعیین نمود. از این زاویه، علاوه بر شناخت تقسیمبندی-های به نسبتْ کلی از پیشگیری مثل پیشگیری وضعی و اجتماعی، لازم است مشخص شود کدام یک از راهبردهای
اجرایی مربوط، با توجه به جرم هدف مناسبتر است؟

مثلاً با کنترل بزهکارانیعنی مرنکبان جرمِ هدف، بهتر میتوان در پیشگیری از آن، به نتیجه رسید یا با مراقبت از بزه-دیدگان یا با کنترل و تأثیرگذاری بر محیط اطراف و نزدیک به محل وقوع جرم بهتر میتوان وقوع جرم را کاهش داد و یا موفقیت در این راه، به ترکیب منطقیِ دو یا چند مورد از موارد ذکر شده، نیازمند است؟ در صورت اول راهبرد انتخابی، یک راهبرد بزهکارمدار و عموماً کیفری و مبتنی بر ارعاب است و در صورت دوم، بزهدیدهمدار و عمدتاً حمایتی و هدایتی می باشدتفکیکی. راهبرد اجرایی پیشگیری براساس یکی از این موارد و یا ترکیبِ منطقی و سازگارِ دو یا چند مورد از آنها نه تنها بر ریزهکاریهای اجرایی، بسیار تأثیرگذار است بلکه میتواند ماهیت جهتگیری یک برنامه پیشگیری از جرم را به کلی تغییر دهد. شناسایی و مشخص نمودن همین رهبردهاست که تعیین میکند آیا اقدامات مربوط به پیشگیری، فرد یا افراد خاصی را هدف قرار میدهد یا کل افراد جامعه باید تحت پوشش اقدامات اجراییِ مربوط به پیشگیری از جرم قرار گیرند و هزینهای مادی و انسانیِ مربوط، به چه میزان است؟(صفاری، .(94-95 :1392

6

-3-2-3 مشارکت مردمی در پیشگیری از جرم

نوع و سطح همکاری مردم و نهادهای مدنی در پیشگیری از جرم، اَشکال مختلفی پیدا میکند که از برنامه ریزی تا اجرا و ارزیابیِ هر طرحی را پوشش میدهد. این امر، یکی از امور اساسی و زیربنایی در پیشگیری از جرم است، لزوم جلب همکاری مردم و آگاه سازی آنها به اهمیت مسأله به عنوان یکی از مقدمات ضروری و شاید مبناییترین مقدمه برای طراحی و اجرای یک برنامه موفّق برای پیشگیری از جرم در هر شکل و نوع آن است(صفاری، .(99 :1392

تعریف جامعه مورد نظر و پس از آن خانواده در طرح های پیشگیری از جرم و تعیین سطح همکاری و وظایف آنها و از همه مهمتر تبیین نحوه روابط مردم با نهادهای رسمی و تبیین نحوه رفتار اعضای خانواده با یکدیگر در محیط منزل و خانه که آزادانه و اختیاری باشد یا اجباری باشد و یا تنها به تأمین امکانات برای آنان بسنده شود از جمله مسائلی است که لازم است به آن پرداخته شود.

جامعه در ادبیات مربوط به پیشگیری از جرم، محدوده خاص جغرافیایی یا جمعیت معینی در یک شهر یا کشور است که جرم با تناوب و شدت بیشتری در بین آنها رخ میدهد مثل یک شهرک، محله یا خیابان، میباشد. این مفهوم از جامعه که شاید یکی از واژههای مناسب فارسی برای آن، »محله« باشد، بنا به نقل نویسندگان خارجی، دو کاربرد اصلی در جرمشناسی داشته ک عبارتند از »جامعه یا محله ناسازمند یا از هم پاشیده و نابسامان« و »جامعه یا محله مستضعف یا فقرنشین)«صفاری، .(99 :1392

اما خانواده که جزئی از این جامعه میباشد، از منظر اندیشمندان حقوقی، گروهی است که به دلیل قرابت یا زوجیت، همبستگی حقوقی و اجتماعی یافته و تحت رهبری و ریاست مقامی قرار گرفته است(کاتوزیان، 1371، ج.(4 :1 منظور از خانواده یک واحد اجتماعی است، که از ازدواج یک زن و یک مرد به وجود میآید و فرزندان حاصل از آن ازدواج، آن را تکمیل مینمایند(کاوندی، .(13 :1389

-4 تبیین اسلامی علل وقوع جرائم

در بررسی کلی باید بگوییم که از دید اسلام محیط و شرایط اجتماعی در ایجاد یا تخفیف انحرافات مؤثر است. حتی جهانبینی اسلامی معتقد است کودک با فطرت پاک به دنیا میآید و این والدین و محیط اجتماعی او هستند که او را منحرف میسازند. اسلام معتقد است که تمایلات و رفتارهای کجروانه افراد در اجتماع اثر بدی دارند و الگوهای غلط اجتماعی، دیگران را تحت تأثیر قرار میدهند. به همین جهت ما حق نداریم که در محیط گناهآلود وارد شویم و یا در محیط گناه زندگی کنیم. اسلام به تزکیه مردم و پاکی محیط توصیه میکند و میخواهد که اجتماع و مردم افق دیدی ارزشمند و بلند داشته باشند و کسی ناگزیر نباشد که برای مقبولیت اجتماعی تن به رفتاری ناپسند دهد, زیرا میداند که محیط در آلوده کردن افراد و منحرف کردن آنها مؤثر است، در عین حال عامل قصد و اراده خود را نباید فراموش کرد. بدینسان این طرز فکر برای ما قابل قبول نیست که فردی آزادانه گناهی کند و یله و رها باشد، بدان گمان که اجتماع باید محاکمه شود چون اجتماع او را منحرف کرده است(قائمی، .(152 :1366

-5 خانواده

بدون شک خانواده واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان است که اساس سعادت بشر و حتی ارسال رُسل و انزال متب و شرایع آسمانی را تشکیل میدهد. مبدأ حیات خانواده همسری مرد و زن است. با خانواده امت و با

7

امتها کاروان بشری تحقق پیدا میکند و برای نظام بخشیدن به همین مناسبات است که شرایع آسمانی نازل و حدود و قیودی را برای تنظیم آن مقرر کردهاند(کاوندی، .(14 :1389

خانواده بهترین محل پیوند زن و مرد و زمینه ساز کمال آن دو و مناسبترین محیط برای شکل گیری شخصیت فرزند است و در انتقال ارزشها به نسل آینده بیشترین نقش را ایفا میکند. خانواده پایگاهی مهم برای بروز استعدادهای زن و اعلام توانمندیهای او در نقشهای بیبدیل مادری و همسری است و سرانجام تربیت فرزند و کارآمد کردن اعضای خانواده ارزندهترین خدمتی است که این نهاد به جامعه ارائه میدهد(زیبایینژاد و سبحانی، 82 :1381 و .(83
-1-5 خانواده در قانون اساسی ایران

در مقدمه قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران آمده است: ...» خانواده واحد بنیادین جامعه و کانون اصلی رشد و تعالی انسان است و توافق عقیدتی و آرمانی در تشکیل خانواده که زمینهساز اصلی حرکت تکاملی رشد یابنده انسان است، اصل اساسی بوده و فراهم کردن امکانات جهت نیل به این مقصود از وظایف حکومت اسلامی است. « و نیز در اصل دهم اشعار میدارد: » از آنجا که خانواده واحد بنیادین جامعه اسلامی است، همه قوانین و مقررات و برنامهریزیهای مربوط، باید در جهت آسان کردن تشکیل خانواده، پاسداری از قداست آن و استواری روابط خانوادگی بر پایه حقوق و اخلاق اسلامی باشد.«

قانون اساسی، در این نگرش زن را به لحاظ »همسر بودن« رکن اصلی خانواده و نیز به لحاظ »مادر بودن« در بسیاری از موارد در کانون خانواده میبیند نه جدای از آن. بر این اساس همواره در مقام تأکید بر صیانت از این کانون است.
-2-5 خانواده از نگاه امام و مقام معظم رهبری

از دیدگاه امام(ره) خانواده، اولین و مهمترین جایگاه تربیتی بشر، و محل بروز و ظهور عواطف انسانی و رکن عمده جامعه است(کاوندی، .(16 :1389 مقام معظم رهبری اشاره دارند: » از نظر اسلام، خانواده یک رکن بزرگ است . اگر باشد و سالمش باشد و تربیت درست باشد، در پیشرفت کار جامعه به صورتی که اسلام میخواهد، تأثیر زیادی دارد. اسلام می خواهد این کانون تشکیل شود و به وجود بیاید.)«حدیث ولایت، 1375، ج7، .(221

-6 خانواده و رعایت حقوق (لزوم پیشگیری از وقوع جرم) -1-6 تشکیل خانواده؛ آغاز برخورداری اعضا از حقوق متقابل

ارتباط انسانها با یکدیگر در جامعه، نیازمند تبیین خطوط و مرزهایی است که به وضوح، مناسبات و روابط انسانی را انتظام بخشد. از آنجا که خانواده واحد بنیادین جامعه است میتوان امور جامعه را تا حد زیادی به نظام حقوقی روشن و متناسب خانواده وابسته دانست. برنامه اسلام برای ایجاد نظم اجتماعی پویا، آن است که نظام حقوقی دقیق و منسجمی ارائه نماید که در آن رابطه همه اعضای خانواده مشخص و معین شده باشد.

اسلام خانواده را گروهی متشکل از افراد دارای حقوق معرفی میکند. اگر نکاح با کلیه شرایط معتبر شرعی و قانونی واقع شود و هسته اولیه خانواده شکل گیرد، به محض وقوع عقد و ایجاد خانواده، رابطه زوجیت بین طرفین ایجاد و به تبع آن کلیه احکام و حقوق و تکالیف متقابل زوجینکه- شرعاً و قانوناً بر رابطه زناشویی و علقه زوجیت مترتب است-ثابت و مستقر میگردد.به همین جهت است که شکل گیری خانواده به وجود آمدنِ حقوق متقابل اعضای آن را در پی دارد(محقق داماد، .(283 :1365

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید