بخشی از مقاله
چکیده:
سازند مبارک - کربونیفر زیرین - در حوضه رسوبی البرز در شمال ایران گسترش دارد. این سازند در تیل آباد عمدتاً از تناوب آهک های نازک تا ضخیم لایه و آهک شیلی تیره تشکیل شده است. ضخامت این سازند در برش مورد مطالعه ٢٨٢ متر می باشد که با مطالعه پتروگرافی ٧٠ مقطع نازک، ١٢ میکروفاسیس در چهار کمربند رخساره ای دریای باز، سد، لاگون و پهنه جزرومدی شناسایی شد. با توجه به میکروفاسیس های شناسایی شده، توالی کربناتی مورد مطالعه بر روی یک پلاتفرم کربناتی رمپ هموکلینیال نهشته شده است.
مقدمه :
رشته کوه البرز در شمال ایران و جنوب دریاچه ی خزر، با روند تقریباًشرقی-غربی از آذربایجان تا خراسان امتداد دارد، از شمال به بلوک فرورفته کاسپین و از جنوب به فلات ایران مرکزی محدود می شود. سازند مبارک در بخش های وسیعی از حوضه رسوبی البرز در شمال ایران گسترش دارد. منطقه تیل آباد در فاصله ٩٠ کیلومتری شمال شرق شاهرود - ٣٠ کیلومتری آزادشهر - با مختصات ´۶٣◦٣٨ طول شمال جغرافیایی و عرض جغرافیایی ´١٣◦۵۵ شرقی واقع شده است - شکل ١ - . سازند مبارک در منطقه مورد مطالعه عمدتاً از تناوب آهک های نازک تا ضخیم لایه با میان لایه شیل و آهک شیلی تیره رنگ تشکیل شده است.
در منطقه مورد مطالعه، سازند مبارک به صورت همشیب بر روی سازند خوش ییلاق و با ناپیوستگی فرسایشی زیر سازند دورود قرار دارد و لایه های قرمز رنگ بوکسیت نشانگر ناپیوستگی مرز فوقانی سازند مذکور می باشد.این برش دارای ٢٨٢ متر ضخامت بوده و تعداد ٧٠ نمونه از آن برداشت شده است و پس از تهیه مقاطع نازک، مورد بررسی دقیق سنگ شناسی قرار گرفت؛ بافت های رسوبی و فونای زیستی آن شناسایی و تفکیک گردید و در نهایت به روش Danhum - 1962 - نامگذاری شد. امتداد لایه ها در این برش شرقی-غربی است و لایه ها ◦۵۴ به سمت شمال شیب دارند.
شکل - 1 موقعیت جغرافیایی منطقه تیل آباد و راه دسترسی به برش مورد مطالعه
شکل -2 مرز تحتانی و فوقانی سازند مبارک در برش مورد مطالعه
بحث:
براساس ویژگی های میکروسکوپی مقاطع نازک از جمله بافت سنگ، اندازه، شکل و نوع دانه ها می توان ریز رخساره ها را در 4 کمربند رخساره ای پهنه جزرومدی - - A، لاگون - - B، سد - - C و دریای باز - - D قرار داد. براساس مشاهدات صحرایی و مطالعات میکروسکوپی مقاطع نازک، سازند مبارک به صورت سیکل های کم عمق شونده به طرف بالاست و محیط تشکیل آن پلاتفرم کربناته از نوع رمپ هموکلینیال - - Homoclinial می باشد. میکروفاسیس ها عبارتند از:
-A کمربند رخساره ای پهنه ی جزرومدی: این کمربند شامل میکروفاسیس های زیر می باشد: :
A1 مادستون آهکی - - Lime Mudstone
این میکروفاسیس تقریباً فاقد آلوکم است و تحت تأثیر یک پدیده دیاژنتیکی قرار گرفته است، به طوری که زمینه میکرایتی کاملاً به میکرواسپار تبدیل شده است. این رخساره در بخش های فوقانی پهنه جزرومدی تشکیل شده که فقدان آثار زیستی بیانگر آن می باشد
: A2 مادستون آهکی با فابریک روزنه ای - - Fenestral Lime Mudstone
بافت این رخساره ظریف و همگن بوده و از ذراتی با قطر کوچک تر از 10 میکرون تشکیل یافته است. در بعضی موارد، ذراتی نظیر دانه های کوارتز با فراوانی بسیار کم مشاهده می شود. از ویژگی های عمده این رخساره، وجود حفراتی است که توسط اسپارایتی پر شده و فابریک فنسترال ایجاد نموده است - شکل. - 3-b بافت فنسترال موجود در سنگ و زمینه میکرایتی بیانگر تشکیل آن در محیط بالای پهنه جزرومدی - Supratidal - و انرژی ضعیف حاکم بر محیط می باشد
-Bکمربند رخساره محیط لاگون: شامل میکروفاسیس های زیر می باشد:
: B1 بایوکلاست پکستون - - Bioclast Packstone
این رخساره با زمینه میکرایتی شامل بیش از 50 درصد آلوکم می باشد که ذرات آلوکم شامل حدود 40% فرامینیفرهایی از قبیل آرکائسفرا،دیپلوسفائرا،ائوتوبرتینا،ایرلندیا و ایندوتیرا،حدود%12جلبک سبز ﻭ کمتر از 5% قطعات اکینودرم، پلوئید،پلسی پود و تریلوبیت می باشد. ارتوکم این رخساره میکریتی بوده و دارای اختصاصات آشفتگی زیستی است. غالب بودن فرامینیفرهای کوچک، تنوع جنس و گونه های آنها بیانگر تشکیل این رخساره، در محیط عمیق لاگون و رو به سد با انرژی پایین می باشد
: B2 پکستون/وکستون جلبک دار - - Algal Packstone/Wackstone
جلبک کامائنا با فراوانی حدود%30 سازنده اصلی این رخساره بوده و اجزای دیگر شامل%15 فرامینیفر ،%5 قطعات اکینودرم می باشد، علاوه بر این به طور پراکنده سایر دانه های اسکلتی قابل مشاهده است. ارتوکم رخساره مورد نظر از میکرایت تشکیل شده است. جلبک های آهکی مهمترین شاخص تفکیک زون های مختلف رسوبی براساس عمق می باشند. در مناطق تحت نفوذ نور جلبک های سبز مخصوصاً کامائنا، کونیکوپورا ﻭ کامائنلا و برخی از انواع جلبک های قرمز فراوانتر هستند - . - Madi etal,1996 تجمعات متراکم جلبکی بیانگر تشکیل رخساره در محیط بسته لاگونی است.
: B3 بایوکلاست پکستون/پلوئیدگرینستون
در این رخساره، ذرات آلوکم شامل حدود 15% فرامینیفر ، جلبک کونیکوپورا و پالئوبرسلا، کمتر از 5% قطعات اکینودرم، پلسی پود، اائیدهای ریز و تک لایه و اسپیکول اسفنج می باشد. پلوئید با فراوانی تقریباً 50% اصلی ترین آلوکم تشکیل دهنده این رخساره است که بصورت گرد تا نیمه زاویه دار، میکریتی و فاقد ساختمان داخلی هستند. فضای بین ذرات آلوکم با سیمان اسپاریتی پر شده است.
ویژگی مهم در این رخساره جهت یافتگی ذرات اسکلتی به موازات جریان آب می باشد، که بیانگر حمل و حرکت ذرات می باشد. وجود پلوئید زیاد در زمینه گرینستون در کنار اسپیکول اسفنج بیانگر آشفتگی زیستی است، و محیط تشکیل این رخساره، محیط لاگونی با انرژی متوسط تا بالا - نزدیک سدها - می باشد.
: B4 مادستون/ بایوکلاست وکستون
عمده ترین آلوکم به لحاظ فراوانی در این میکروفاسیس، فرامینیفرهای دارای دیواره میکروگرانولار غالباً ایرلندیا می باشد. ارتوکم سازنده این رخساره ماتریکس میکریتی بوده که گاهی تبلور مجدد در میکریت تیره رنگ رخ داده و شکستگی های زیادی توسعه پیدا کرده است که با کلسیت پر شده اند. این میکروفاسیس نشان دهنده رخساره لاگون است. شواهد بیانگر محیط لاگونی کم انرژی با آشفتگی زیستی حاصل فعالیت موجودات صافی خوار و همراه با بایوکلاست های دانه ریز می باشد
: B5 پلوئیدگرینستون
پلوئیدهای کروی تا بیضوی با فراوانی بیش از %30 آلوکم اصلی این میکروفاسیس می باشد. فرامینیفرها با فراوانی حدود %15، اائیدهای تک لایه و ریز، گاستروپود، قطعات اکینودرم، براکیوپود به میزان تقریبی کمتر از %5 دیگر عناصر تشکیل دهنده این رخساره می باشند. پلوئیدها اغلب حاصل میکریتی شدن ذرات آلوکم می باشند که تبدیل به پلوئید شده اند و کمتر حاصل دفع فضولات جانوران می باشند. سیمان اسپاریتی ریز بلور فضای بین آلوکم ها را پر کرده است و ارتوکم تشکیل دهنده این رخساره می باشد. این شرایط نشان دهنده محیط لاگونی با انرژی بالا می باشد