بخشی از مقاله
چکیده
حوضه رسوبی کپه داغ در شمال شرق ایران، در طی کوهزایی تریاس میانی به صورت یک حوضه درون قاره ای تشکیل شده است . سازند تیرگان به سن بارمین- آپتین زیرین، در این حوضه عمدتاً از سنگ آهک های االیتی- اربیتولین دار با میان لایه های شیل آهکی و مقدار کمی ماسه سنگ نهشته شده است. این سازند با سنگ های سیلیسی آواری سازند شوریجه در مرز زیرین خود و سنگ های آهکی - مارنی سرچشمه در مرز بالایی به صورت هم شیب قرار دارد. به منظور تشخیص رخساره های رسوبی و چینه نگاری سکانسی این سازند دو برش چینه شناسی - آبگرم و سیبزار - مورد مطالعه قرار گرفته اند. نتایج حاصل از این بررسی ها منجربه شناسایی 17رخساره کربناته و دو رخساره آواری شده است. این رسوبات در یک رمپ کربناته و در محیط های پهنه جزرومدی، لاگون، پشته های سدی و دریای باز نهشته شده اند. آنالیز چینه نگاری سکانسی منجربه شناسایی 3 سکانس رسوبی رده سوم شده است. مرزهای سکانسی در هر دو برش از نوع SB2 هستند. مقایسه منحنی تغییرات سطح دریا در برش های مورد مطالعه با منحنی تغییرات جهانی تا حدودی قابل انطباق است و اختلافات موجود ناشی از رویدادهای محلی بوده است.
واژه های کلیدی: سازند تیرگان، کپه داغ، آبگرم، رمپ کربناته، چینه نگاری سکانسی.
مقدمه
کمربند چین خورده فعال شمال شرق ایران، کپه داغ، بر روی پی سنگ دگرگون شده ای هرسینین درحاشیه جنوب غرب پلتفرم توران به صورت یک حوضه درون قاره ای پس از بسته شدن اقیانوس پالئوتتیس در زمان تریاس میانی و تحت تاثیر کوهزایی سیمیرین پیشین شکل گرفته است - Ruttner, 1993; Alavi et al, .1997 - این کمربند چین خورده از حدود 10 کیلومتر رسوبات مزوزوئیک و سنوزوئیک که عمدتاً کربناته هستند تشکیل شده است . رسوبات بارمین در این حوضه حدود 300 متر ضخامت دارند که عمدتاً از ماسه های آهکی و سنگ آهک های اائیدی ماسه ای تشکیل شده اند همچنین نهشته های آپتین آن با ضخامت بیش از 1100 متر اساساً سنگ آهک های توده ای هستند. هدف از انجام این مطالعه، تشخیص و تفکیک رخساره های سنگی، تفسیر محیط رسوبی، تحلیل چینه نگاری سکانسی و در نهایت تفسیر تغییرات سطح آب دریا در رسوبات سازند تیرگان در شرق حوضه رسوبی کپه داغ و مقایسه آن با منحنی جهانی - - Haq et al, 1987 است.
روش مطالعه
به منظور رسیدن به اهداف ذکرشده، دو برش چینه شناسی در روستای آبگرم - به ضخامت89,33 متر - به طول جغرافیایی"60˚ 04΄ 52 و عرض جغرافیایی 36˚ 31΄ 05" شمالی و در روستای سیبزار - به ضخامت 41,81 متر - به طول جغرافیایی 60° 11ˊ 57.6" و عرض جغرافیایی 36° 25ˊ 21.6 شمالی اندازه گیریﻭ نمونه های سنگی به صورت سیستماتیکﻭهمچنین با توجه به تغییرات بافتی، ساختی و محتوای فسیلی برداشت شده است - شکل. - 1 به منظور تشخیص وجود یا عدم وجود دلومیت مقاطع نازک توسط محلول آلیزارین قرمز به روش دیکسون - ۶۶١٩ - رنگ آمیزی شد و پس از بررسی، سنگ های کربناته به روش دانهام - ٢۶١٩ - و امبری و کلوان - ١٩٧١ - طبقه بندی شدند. و توصیف ریز رخساره های آواری بر اساس فولک - ١٩٨٠ - انجام گرفته است. چینه نگاری سکانسی نیز به روش کاتینو - - Catuneanu, 2006 انجام شدهاست.
یکی از ابزارهای مهم برای شناسایی محیط رسوبی و فرایندهای موثر در آن بررسی رخساره های رسوبی است. نحوه جایگیری رخساره ها نشان دهنده تغییرات در الگوهای محیطی نظیرآب و هوا، شدت جریان آب و یا تغییرات در سطح نسبی آب دریا است - . - Bachman and Hirsch, 2006 مطالعات پتروگرافی و شواهد صحرایی رسوبات منطقه مورد مطالعه نشان می دهد که این رسوبات از دو نوع رخساره سنگی آهکی و سیلیسی آواری تشکیل شده اند که در ادامه به ترتیب هر یک از این رخساره ها را از سمت خشکی به طرف دریا بررسی و سپس شرایط و نحوه رسوبگذاری آنها تفسیر می گردد.
رخساره های کربناته
گروه رخساره :
A این گروه شامل 5 رخساره است که در محیط جزرومدی نهشته شده اند:-A1 دولومادستون: این رخساره حاوی دولومیت های ریز و متوسط بلور، هم اندازه، شکل دار و بی شکل و فاقد هرگونه فسیل است که به صورت زمینه ای یک دست دیده می شود. اینتراکلست های گلی و دولومیتی شده به همراه بلورهای منفرد کانی های تبخیری در این رخساره دیده می شود. فابریک چشم پرنده ای در این رخساره مشاهده می شود.
-A2 مادستون/ وکستون کوارتزدار : دراین رخساره آلوکم مشخصی وجود نداشته، ولی دارای کوارتز با فراوانی 30 درصد در اندازه0,1 میلی متر و اائید با فراوانی 3 درصد در اندازه 0,2 میلی متر می باشد. اجزاء تشکیل دهنده این رخساره در زمینه گل آهکی قرار دارند . در این رخساره آثاری از انحلال و تبلور مجدد افزایشی به میزان خیلی کم و فابریک چشم پرنده ای مشاهده می شود.
-A3 مادستون: در این رخساره گل آهکی تشکیل دهنده اصلی است و اجزای اسکلتی و غیر اسکلتی دیگر در آن وجود ندارد. در برش سیبزار رومبوئدرهای شکل دار و منفرد دولومیت با فراوانی کمتر از 10 درصد در اندازه های ریز دیده می شود.
-A4 پکستون پلوئیدی: این رخساره فاقد آثار فسیلی بوده وتنها دارای پلوئید با فراوانی 25-20 درصد و اینتراکلست گلی با فراوانی 10 درصد می باشد. پلت ها جورشدگی متوسطی دارند و به علت عدم حضور موجودات گل خوارتولید کننده پلت های مدفوعی - - Feacal pellet، احتمالاً از نوع سنگی هستند که در محیط های نزدیک به ساحل دیده میشوند.
-A5 وکستون بیوکلستی: در این رخساره آلوکم ها خصوصاً اجزای اسکلتی دیده می شوند، ولی فراوانی آنها کم تر از 10 درصد است. ذرات اسکلتی موجود در این رخساره بیشتر به صورت حمل شده، خورد شده و نئومورف شده اند و شامل دو کفه ای، اکینودرم، میلیولیده، کرم حلقوی با فراوانی2 درصد و جلبک سبز با فراوانی 5 درصد می باشد. میکریتی شدن فرآیند دیاژنزی غالب این رخساره است.
تفسیر محیط رسوبگذاری:
این مجموعه رخساره ای در صحرا به صورت سنگ آهک های کلسی لوتایتی تا کالک آرنایت خاکستری و نخودی رنگ در بخش های ابتدایی برش ها رخنمون دارند. وجود دانه های آواری فراوان - - Hariri, 2008، کمبود و یا نبود فسیل، حضور بلورهای منفرد و پراکنده کانی های تبخیری، دولومیت های ریز بلور که به عنوان دولومیت های اولیه و دما پایین شناخته می شوند و فابریک چشم پرنده ای بیانگر رسوبگذاری این رخساره در محیط های کم عمق با چرخش محدود آب و پرانرژی نزدیک به ساحل است - Bachman and . - Hirsch, 2006; Flugel, 2010 نبود اجزائ اسکلتی در این رخساره ها نشان دهنده ته نشست آنها در پهنه های کشندی تا فراکشندی است - . - Amodio, 2006
گروه رخساره :B این گروه شامل 5 رخساره به شرح زیر می باشد:
-B1 پکستون پلوئیدی کوارتزدار: در این رخساره ذرات پلوئید با فراوانی 29 درصد در اندازه 0,2 میلی متر و دانه های آواری با فراوانی 34 درصد با اندازه 0,06 میلی مترفراوان ترین اجزاء تشکیل دهنده هستند. علاوه بر آن خرده های اسکلتی از جمله براکیوپود، دوکفه ای و فرامینیفرهای بنتیک با فراوانی حدود 5 تا 8 درصد در یک زمینه میکریتی قرار دارند.
-B2 پکستون اائیدی: این رخساره دارای بیش از 60 درصد اائید با اندیس تخریبی 0,3 میلی متر و خرده های اسکلتی با فراوانی 31,5 درصد است و اجزاء غیر اسکلتی در این رخساره علاوه بر اائید، پلوئیدها و اینتراکلست ها با فراوانی حدود 10 درصد حضور دارند. اائیدها بیشتر دارای فابریک شعاعی و میکریتی شده هستند. فرآیندهای نئومورفیسم، میکریتی شدن، فشردگی شیمیایی و بورینگ از جمله شواهد دیاژنزی هستند.
-B3 پکستون اینتراکلستی بیوکلست دار: فراوان ترین اجزاء تشکیل دهنده این رخساره اینتراکلست ها با فراوانی 22 درصد و قطر متوسط 1 میلی متر هستند. اجزاء اسکلتی نظیر میلیولیده، اربیتولین، دوکفه ای براکیوپود، اکینودرم، گاستروپود، جلبک سبز و بریوزوئر سایر تشکیل دهنده ها می باشند که در یک زمینه گلی قرار دارند. اینتراکلست های این مجموعه دارای زمینه میکریتی و دانه های اائید و کوارتزند