بخشی از مقاله
چکیده
به دلیل جایگاه ویژهی ایران است که می توان گفت »جنگ اقتصادی« آمریکا علیه ایران، نه تاکتیکی موقتی، که یک استراتژی دائمی است. تنها راه ممکن برای »جنگ ارزی« کاهش ارزش آن در مقابل ارز سایر کشورها نیست. بلکه سناریوهای بسیار موذیانهتری هم هستند که از ارزها بهعنوان سلاح برای وارد آوردن لطمات اقتصادی بر رقبا استفاده می شود. هر مؤسسهی معتبر مالی برای ادامهی حیات خود تا حد زیادی »نیاز« به دسترسی به چرخهی دلار دارد. خزانهداری آمریکا برای اعمال تحریم های مالی از همین »نیاز« استفاده میکند. در این مقاله با تحلیل جنگ اقتصادی از منظر نظریه بازی ها استراتژی های اصلی آمریکا به عنوان بازیگر متخاصم در جنگ اقتصادی احصاء گردید. کاهش و افزایش مقطعی ارزش دلار به منظور افزایش صادرات داخلی و یا صدور تورم به کشورهای هدف، بر هم زدن ثبات اقتصادی کشورهای هدف از طریق ایجاد نوسان در قیمت های جهانی، ایجاد تحریم های اقتصادی و حذف از چرخه دلار و اعمال جریمه نقدی برای شرکای تجاری کشور هدف از مهمترین استراتژی های امریکا در بازی جنگ اقتصادی است. از سوی دیگر سایر بازیگران جنگ اقتصادی نظیر چین، روسیه، اتحادیه اروپا، ژاپن و ایران هریک استراتژی های متفاوتی برای پاسخگویی به این جنگ اقتصادی خواهند داشت لیکن تنها استراتژی مشترک و برنده سایر بازیگران در بازی جنگ اقتصادی حذف نیاز خود به حضور در چرخه مبادلات دلار و به اصطلاح حذف و یا کاهش هژمونی دلار خواهد بود.
کلیدواژه: تئوری بازی ها، جنگ ارزی، هژمونی دلار، تحریم های اقتصادی، اسلحه سازی دلار
مقدمه
پس از جنگ جهانی دوم در برتون وودز و پس از فسخ یکطرفه قابلیت تبدیل دلار به طلا در سال 1971 توسط ایالات متحده، یک جنگ ارزی مبتنی بر دلار علیه نظام اقتصادی بین المللی آغاز شده است. به چالش کشیدن ارز یک کشور به معنای ایجاد چالش در چندین جبهه اساسی میباشد. سهام، اوراق قرضه، کالاها، مشتقات و سایر سرمایهگذاری ها در یک کشور با ارز آن قیمتگذاری میگردد. پس از فسخ یکطرفهی قابلیت تبدیل دلار به طلا توسط ایالات متحده، مقامات آمریکایی برای مذاکره به عربستان رفتند و در سال 1975 دولت سعودی ناگهان اعلام کرد تمامی معاملات نفتی خود را تنها بر پایه دلار انجام میدهد. از این پس در معادلات جهانی، نفت بجای طلا پشتوانه دلار بود. ماهیت این معامله این بود که ایالات متحده با فروش تسلیحات و دفاع نظامی از عربستان سعودی موافقت میکند، در نتیجه این توافق، دلار پس از آن تبدیل به تنها واحد پولی تبدیل شد که در آن مبادله انرژی می تواند انجام شود.
بدین ترتیب دلار وضعیت ذخیره ارزی خود را از طریق نیاز دولت های خارجی برای نگهداری از دلار، حفظ نمود. بنابراین مبادلات بینالمللی بر اساس ارز هایی غیر از دلار، موجب نابودی پترودلار1 و به تبع آن نابودی بنیان سیاست های سعودی-امریکایی در خاورمیانه خواهد شد - . - Crooke, 2014 اگر دلار تضعیف شود، اقتصاد آمریکا و سیستم اقتصادی بین المللی موجود نیز تضعیف می شود. هژمونی دلار بخشی از قدرت اقتصادی و نظامی آمریکا است. این امر موجب شده تا برای دولت ایالات متحده و مزایای فراوانی از این محل داشته باشد. بانک های مرکزی کشورها میلیونها دلار اوراق خزانه ایالات متحده را نگهداری می کنند.
نفت به قیمت دلار مبادله میشود، به طوری که کشورهای مصرف کننده نفت باید دلار ذخیره کنند و اکثرا دلار مورد نیاز برای خرید نفت را از طریق صادرات کالاها و خدمات خود تامین میکنند. این امر اجازه می دهد تا آمریکایی ها دسترسی آسان به اعتبار داشته و به نرخ های پایین تری استقراض و تامین مالی مینمایند. دولت ایالات متحده می تواند کسری بودجه خود را حتی در طول بحران مالی 2008 و با نرخ بهره پایین تر تامین مالی کند. کشور ایران نیز با توجه به موقعیت ژئواستراتژیک، ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک همواره مدنظر قدرتهای جهانی بوده است. ایران علاوه بر قدرت اقتصادی در مقایسه با دیگر بازیگران منطقه، از ظرفیت بالای اقتصادی نیز برخوردار است و میتواند به قطب اقتصادی منطقه تبدیل شود. به دلیل همین جایگاه ویژهی ایران است که میتوان گفت »جنگ اقتصادی« آمریکا علیه ایران، نه تاکتیکی موقتی، که یک استراتژی دائمی است. "جنگ ارزی" یکی از محورهای مهم »جنگ تمامعیار