بخشی از مقاله

چکیده

از دیدگاه ساختارگرایی آنچه در بررسی و شناخت اثر ادبی اهمیت دارد و باید مورد توجه باشد خود »متن« و مناسبات درونی آن است، نگاه ساختاری به آثار ادبی به سبب بررسی عناصر درون متنی و کشف الگوی پیوند میان آنها،زمینههای دریافت شایستهتر از ماهیت ادبیات را فراهم میآورد و با ارائه شگردهای خلق آثار برتر ادبی میتواند به گسترش الگوهای پردازش اثر ادبی کمک کند. با تلاش پژوهشگران برجستهای چون »ولادیمیرپراپ« و »رولان بارت« که با ابداع نظام های مبتنی بر نمایش شکل وارهای برای روایت،هر یک طرحی، بر پایه چگونگی روابط بین کوچکترین واحدها،پیشنهادکردهاند،به بررسی عناصر داستان و قوانین ترکیب آنها پرداخته اند. پژوهش حاضر نیز، به تحلیل ساختاری طرح داستان اردشیر بابکان براساس نظریه پراپ و بارت به تجزیه و تحلیل اجزای سازنده آنها و روابط متقابل این اجزا پرداخته است.

مقدمه

تحلیل ساختاری به ویژه بر آثار روایی یکی از دستاوردهای نقد معاصر است. اصطلاح »روایت شناسی - Narrative - .«نخستین بار توسط تزوتان تودروف - - Tzvetan Todorofزبان شناس و روایت شناس بلغاری مقیم فرانسه در کتاب بوطیقای خود مطرح کرد و در سال 1983 ژراژنت - Gerard Genette - در مقاله »سخن تازه روایت داستانی« آن را به عنوان مطالعه و مراعات ساختارهای روایت داستانی تعریف کرد. - سیدحسینی، - 1159:1384 روایتشناسی، »مجموعهای از احکام کلی درباره ی ژانرهای روایی،نظام حاکم بر روایت و ساختار پیرنگ است - .«مکاریک، - 25:1384 در کتاب »ماهیت روایت«، کلیه متونی ادبی که دارای دو خصوصیت وجود قصه و قصهگو است، یک متنروایی دانسته شده است. - اخوت، - 36:1371 در میان مکاتب ادبی گوناگون،مکتب ساختارگرایی، بیشترین توجه خود را به روایت معطوف کرده است.

شکلگرایانروس،برای اولین بار دو بخش روایت را از یکدیگر متمایز کردند و هر روایت را متشکل از دو سطح،داستان و پیرنگ تقسیم کردند. از دیدگاه آنها،داستان توالی زمانی حوادث و پیرنگ نقل حوادث با تکیه بر موجبیت و روابط علی و معلول است. - فوستر؛ - 118:1384طرح - پیرنگ - یکی از اساسیترین عناصر روایت و مهمترین جزیی است که در تحلیلهای ساختارگرایان در زمینه انواع متون روایی به آن پرداخته شده است.

با این پیش فرض طرح اساس و پایه روایت را به وجود میآورد؛ سببیت زمانی و روابط علت و معلول میان وقایع همچون ریسمانی ناپیدا است که وقایع داستان را به هم پیوند میزند. - مستور؛ - 14:1387 در واقع این نظریه روایتی ساختارگرا»ازپارهای قیاسهای زبانی مقدماتی آغاز میشود که نحوه مدل اساسی قوانین روایتی است0.«سلدن، - 105:1372 هدف روایت شناسی ساختارگرا، یافتن الگوهای همهجانبه و فراگیر، برای بررسی انواع مختلف روایت از حیث ساختار است و با تلاش پژوهشگرانی چون ولادیمیر پراپ، بارت و. . . . به این مهم دست یافته است.

پیشینه تحقیق

پژوهش حاضرنگاهی تازه و روایت شناسانه به تاریخ روایی حماسی- اسطورهای اردشیر بابکان است. بر اساس بررسیهای انجام شده، درمورد موضوع »تحلیل ساختارطرح اردشیر بابکان« مقاله و پژوهش خاصی بااین دیدگاه، انجام نشده،هرچند در مورد کارنامه اردشیر بابکان - نثر - چند مقاله به شرح زیر نوشته شده است.

.1 بررسی عناصر داستانی در متن پهلوی کارنامه اردشیربابکان. محمدتقی راشد محصل/ سیده فاطمه موسوی . پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی کهن نامه ادب پارسی، سال اول، شماره اول، ص 24B1

.2 بررسی جنبه های ادبی کارنامه اردشیر بابکان درمقایسه با روایت نویافته یونانی آن/ محمدرضا امینی. مجله تاریخ ادبیات شماره .64/3 B3 نقش اسطوره های مزدایی در ساختار کارنامه اردشیر بابکان کنفرانس درس نقد متون جناب دکتر اشراقی تهیه گردیده است.

روش تحقیق

روش تحقیق، دراین مقاله نیز مانند بسیاری ازشاخههای علوم انسانی اسنادی کتابخانه ای و تحلیل - توصیفی است. ,و مهمترین هدفهای پژوهش،بررسی شناخت یکی از شیوههای مهم تحلیل متون در نقد نوین داستانی،تحلیل یک داستان ازمتون کلاسیک فارسی در پرتو نظریههای ادبی جدید، رعایت حفظ تعادل در اعمال روش های نوین ساختاری بر متن اصیل و کهن فارسی،بررسی ویژوگیهای ساختاری داستان،جست وجود پیشینه اساطیری، فرهنگی و تاریخی داستان. دستیابی نسبی به زیرساختهای اساطیری، فرهنگی یا روایی ملل از رهگذر تحلیل داستان،دستابی به درون مایه داستان از نظر ساختاری. دراین پژوهش پس ازمطالعه و تجزیه و تحلیل اجزا و ساختارهای ترکیب داستان، نمودار حرکتی داستان و درنهایت ساختارکلی روایت به نتیجه مطلوب رسیده است.

نظریه های کا ربردی درداستان اردشیر بابکان.

نخستین روایت شناسی که درحوزه ساختارگرایی با بررسی انواع مختلف روایت؛طرحی فراگیر ارائه داد؛ پراپ است، وروش کار خود را » ریخت شناسی - morphology - نامیده. »یعنی، توصیف قصه ها برپایه اجزای سازنده آنها، و همبستگی این سازه ها با یکدیگر و با کل قصه.« - پراپ، 1368، - 38 B9 براین اساس پراپ دربررسی قصهها و طبقه بندی آنها، به جای درونمایه و مضمون، شکل و صورت آنها را مبنا قرار داد. پراپ سی و یک نقش یا کارکرد تشخیص داد، که درمیان هفت شخصیت، توزیع شده است.

وی معتقد است هرتعداد ازشخصیتهای مختلف داستان میتوانند یک کنش معین انجام دهند، این موضوع، بررسی داستان را برحسب کارکرد شخصیتهای گوناگون آن ممکن میسازد. درواقع ازکارکردها، هم کنشهای شخصیتها و هم پیامدهای این کنش ها برای داستان استنباط می شود. - آسابرگر، 1380، - 38پراپ معتقد است »اندیشه و محتوا را میتوان بطور عینی و علمی تجزیه و تحلیل کرد، اما فقط پس ازآنکه قوانین صورت روشن شده باشد.« - پراپ، 1371، - 126 و بارت پیش از طبقه بندی واحدها به نوع ارتباط واحدها می پردازد. او به شیوه زبانشناسی از لحاظ نوع ارتباط کارکردها دو طبقه عمده الف: کارکردهای توزیعی ب: کارکردهای ترکیبی را ایجاد میکند.

کارکردهای توزیعی همان کارکردهای محض و متوالی است که در محور همنشینی تأیید می شود و. دارای رابطه متوالی و علی است و کاتالیزورها - نقشهای فرعی - صرفاً متوالی و پرکننده فضای روایی است که مورد نظر پراپ و برمون بود وکارکردهای ترکیبی: نمایه - اطلاعاتی درمورد هویت شخصیتها، صفتها و علامتهای ظاهری شان - - اطلاع رسان - درخدمت تبیین زمان و مکان - و درحقیقت این کارکردهای ترکیبی »سلسله مراتبی است که درارتباط با سطح منسجم بالاتر تحقق یافتهاند و بدین ترتیب درمحور جانشینی تأیید میشوند.« - تولان، 1387، - 45 بارت پس از طبقه بندی واحدهای سطحی روایت به دو قانون کلی درمورد این چهار طبقه اشاره میکند. نخست، »یک واحد هم زمان، می تواند به دو طبقه مختلف متعلق باشد.

« - بارت، 1387، - 48 و دوم کارکردهای هستهای محدود است و بهوسیله یک منطق علی به یکدیگر میپیوندند و سایر اجزاء یعنی کاتالیزورها - نقش-های فرعی - ، نمایهها، و آگاهاننده - اطلاع رسان - طبق الگوی تکثیر فضای بین کارکردها را پر میکند. - - همان » - 50نکته اساسی این است که یکی ازاهداف تجزیه و تحلیلهای ساختاری در هرموضوع یقیناً آگاه شدن از جهان بینی نهفته در پشت این پدیده-هاست.

اگرشناخت الگوهای ساختاری بتواند خدمتی به توصیف نهاد جهان بینی خود ما یا جهان بینی دیگر مردمان بکند، دراین صورت وسیله ای است برای شناخت بهتر طبیعت و سرشت انسان و درنتیجه شناخت بهتر جامعه خاص انسانی.« - پراپ، 1386، - 14 رولان بارت درمورد این که نقش ها چگونه به هم می پیوندد، مفهوم نظری دیگر به نام » سلسله «، یا »پاره« یا » پی رفت« - sequence - مطرح کرده است براین اساس در این نوشتار، با طرح الگوی پراپ و بارت در یک تاریخ روایی حماسیB اسطوره ای میزان تطبیق داستان را بر اساس این نظریه ها آزموده است. ابتدا خلاصه داستان به نثر بیان شده است. سپس به ترکیب و تجزیه و تحلیل معنایی و اسطورهای داستان پرداخته و در نهایت نمودار حرکتی در ساختار کلی داستان ارائه شده است.

خلاصه داستان:

پس از کشته شدن دارا فرزندش -ساسانB به هند فرارکرد تاچهار نسل نام فرزند پسر اول خود را ساسان نهادند.B ساسانآخر نزد بابک برای خدمت شبانی آمد وپس از مدتی به سرشبانی منصوب شد. ودرهمین زمان، دوشب متوالی بابک خواب می بیند وتعبیرآن پادشاهی ساسان یا یکی از فرزندان اوست. پس از آشکار شدن هویت ساسان ؛بابک دختر خود را به عقد ساسان در می آوردوحاصل این ازدواج اردشیر بابکان است. پس اردشیر نزد بابک انواع مهارتها وفنون ودانشها وآیین ها را فرا می گیرد و خبر فراست ودانش اردشیر به کاخ اردوان می رسد وطی نامهای از بابک می خواهد تا اردشیر رانزد اوبفرستد. بابک اردشیر رانزداردوان می فرستد.

اردوان اسقبال گرمی از ارشیر می کند وهمچنین جایگاه مناسب وامکانات رفاهی در اختیار اردشیر می گذارد. اما روزی اردشیر به همراه اردوان و پسرانش به شکار می رود و گوری شکار می کند وبهمن پسراردوان بر سر اینکه چه کسی گور راشکار کرده درگیر می شود واردوان اردشیر را تنبیه می کند وبه سالار آخور اسبان منصوب میکند پس ازمدتی بابک فوت می کند وبهمن پسراردوان جانشین او میشوداردشیر از این موضوع به شدت ناراحت میشوددرهمین زمان کنیزک اردوان عاشق اردشیر می شود و پیشگویی اخترشناسان را مبنی بر به پادشاهی رسیدن به اردشیر میرساند بایکدیگر فرار میکنند به سرزمین مادری اردشیر میروند ضمن جنگهای طولانی با اردوان و پسرانش؛کردان؛مهرک نوش زاد؛کرم خدای و هفتواد و. . . به پیرزوی میرسد بادختراردوان ازدواج میکند و ثروت و گنجهای اردوان را صاحب میشود.

روزی پسران اردوان زهری به همسراردشیر میدهند از او میخواهند که اردشیر را به قتل برساند اردشیر متوجه میشود. دستور قتل همسرش را صادر میکند در میانه راه موبد متوجه بارداری همسر اردشیر میشوداو را پنهان میکند و برای دوری از تهمت خود را عقیم میکند شاپور متولد میشود وپس از هفت سال که اردشیراز کشتن همسر خود پشیمان میشود موبد راز زنده بودن آنها را آشکار میکند،اردشیر آنها را میپزیرد از موبد میخواهد تا نزد ستاره شناسی برود و از آینده مطلع شود کید هندی بیان میکند که پادشاهی اردشیر با طایفه مهرک نوش زاد مشترک است. اردشیر از این خبر بسیار ناراحت میشود به جستجوی دختر مهرک میفرستد او فرارمیکند یک روز شاپور او را میبیند و عاشقش میشود پنهانی از دواج می کنند اورمزدبه دنیا میآید پس از هفت سال هویت اورمزد آشکار میشود اردشیر اورا میپذیرد حکومت مرکزی تشکیل میشود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید