بخشی از مقاله
چکیده
شعر فارسی به جز ایجاد همحسّی و انتقال احساس نویسنده،ظرفیّتهای دیگری نیز دارد که از آنجمله داستانی بودن آن است. به جز شعر روایی، که نوعی از روایت داستانی مستقل است، تکبیتهایی در شعر فارسی و به ویژه در غزل وجود دارند که به تنهایی یک داستان کاملاند. در این مقاله کوتاهترین روایت یعنی تک بیتهای داستانی را، در غزل حافظ، با ویژگیهای داستانهای مینیمالیستی تطبیق دادهایم. بیتهایی که چونحدّاقلهای داستانی را در خود دارند »داستانبیت« نامیده میشوند. برای نشان دادن ویژگیهای مشترک داستانهای مینیمالیستی و داستانبیت، کمترین عناصر مشترک لازم یک روایت داستانی را مبنای کار قرار داده و داستانبیتها را بازسازی کردهایم. این بیتها را به دلیل برخورداری ازحدّاقلهای داستانی، تمجذّاب ، انتخاب برشی مثّرؤ ازموقعیّت و وجود عنصر غالب گفتوگو، میتوان بخشی از »کهن الگوی« مینیمالیسم در شعر و ادبیات فارسی به شمار آورد.
کلمات کلیدی: مینیمالیسم، داستانبیت،غزلیّات حافظ.
1مقدّمه.
مینیمالیسم مدرن هرچند که مقولهای نسبتاً تازه در هنر و ادبیات غرب استامّا گرایش به کوتاهنویسی در آثار ادیبان فارسی زبان، بسیار پیشتر از غرب، دیده میشود. شاعران و نویسندگان فارسی زبان، همواره درکنار انبوه نویسیهای کلاسیک به کمینهنویسی نیز به اقتضای حالتوجّه داشتهاند. در متنهایعلّیتمی/ عرفانی، نمونههای فراوانی از آثار کمینه میتوان یافت. حکایتهای کوتاه قابوسنامه، کشفالمحجوب، مقالات شمس و جوامع الحکایات و بسیاری دیگر از آن جملهاند.به جز این، از نخستین دورههای شعر فارسی تا دوران معاصر، تک بیتهایی داستانی در همه قالبهای شعری به کار رفته است. این تکبیتها که به تنهایی یک داستان بسیار کوتاه به شمار میروند، » داستانبیت« نام دارند.
به عنوان پیشینه اصطلاح داستانبیت راوّلین بارعبداللّهیان در مقالهای با عنوان »داستانبیت؛ یک قالب داستانی تازه« مطرح کرده و در بیان برخی شباهتهای آن با برخی گونههای ادبیات جهان گفته است: »داستانبیت از سویی در ایجاز و اختصار شبیه به » هایکوهای ژاپنی« است و از سوی دیگر از لحاظ مختصرنویسی، ایجاز و پرهیز از توصیف به مکتب »مینیمالیسم« آمریکایی ماننده است« - نک. عبداللّهیان، - 111-124 :1386عبداللّهیان.، تکبیتهایی از شعر فارسی را به عنوان شواهد مقاله خودآورده و میان این نمونه ها و ویژگی های سبک کمینه، به خوبی ارتباط برقرار کرده است و نشان داده »داستانبیت» با این که حجم کمی داردامّا »حداقلهای« داستانی شدن را در خود دارد و به این دلیل ناگفتههای بسیاری دارد.
در دو مقاله دیگر، داستانبیت درغزلیّات شمس بررسی شده است. یکی مقالهای است با عنوان » ویژگی های مینیمالیستی در برخی داستانبیتهای دیوان مولانا « که مدرسی و رضیئ ضمن بیان معنی، تعریف اصطلاحی، ویژگیهای این جریان و سبک، چگونگی تسری آنرا به ادبیات داستانی آوردهاند. همچنین گفته اند: این باورکه ویژگی های سبک مینیمال تنها در حکایتهای منثور قابل ردیابی باشد، باور درستی نیست - نک. مدرسی و رضیئ، . - 328- 342 :1391 دیگری مقالهای است با عنوان»داستانوارگیغزلیّات شمس« - اسپرهم و اسدی، - 57-74 :1392، که در بخشی از این مقاله نیز به داستانبیت، به عنوان یک قالب داستانی منظوم، اشاره شده است.
در این نوشته به تکبیتهای دیوان حافظ به دلیل ایجاز در سازههای طرح،که اصلیترین ویژگی مشترک با داستانهای مینیمالیستی است، به عنوان کوتاهترین فرم داستانی در یک بیت از غزلتوجّه کردهایم؛ بیت هایی که با برخورداری از ویژگیهای برجسته زبانی و شاعرانگی، ضروریترین عناصر داستانی شدن - پیرنگ ساده،شخصیّت، گفتوگو و زمان و مکان - را همراه با ویژگیهای روایت در خود دارند.در منابع ادبیات داستانی فارسی داستانبیت، به عنوان یک فرم داستانی بسیار کوتاه، جزء قالبهای داستانی نیامده است.گویا از این جهت که منابع ادبیات داستانی فارسی، بر پایه تقسیمبندی نویسندگان غربی از انواع داستان، برابرنویسی شدهاند. از میان این منابع داد - 185 :1371 - و میرصادقی - ،:1377 - 151 تعریفی از شعر روایی آورده اند و گفتهاند شعر روایی داستانی را بازگو میکند که ممکن است کوتاه یا بلند، ساده یا پیچیده باشد. حیدری - - 1386
در مقالهای با عنوان »بررسی ساختار روایی در غزل فارسی« ساختار روایت را برای نمونه در غزل حافظ و عطار، در سه بخش » مقدّمه، تنه و نتیجه« نشان داده است. به این ترتیب که درمقدّمه شاعر عناصر زمان و مکان و ویژگیهایشخصیّتها را توصیف میکند؛ در بخش تنه با ابیاتی، رویداد اصلی را میگوید و در پایان به نتیجه اخلاقی و عرفانی توجّه میکند.به جز قالب مستقل غزل روایی، تکبیت هایی با ویژگیهای داستانی مستقل در غزل وجود دارند. برای نمونه در این مقاله روی دیوان حافظ که نمونهای کامل از شعر غنایی را در خود دارد تمرکز کردهایم تا نشان دهیم تکبیتهایی در نهایت شاعرانگی وجود دارند که میتوانند یک قالب داستانی شاعرانه از نوع مینیمالیستی در عصر خود باشند. با این بررسی روشن میشودکه روایتها محدود به فرمهای از پیش تعیین شده نیستند و بادقّت درآثار ادبی کلاسیک، میتوان نمونه بیشتری را شناخت. به این منظور بعد ازمقدّمه، ویژگیهای داستانبیت، انطباق آن با داستانهای مینیمالیستی و ویژگیهای مشترک این دو را بر پایه عناصر کمینه داستانی همراه با نمونههایی میآوریم؛ چرا که