بخشی از مقاله

چکیده:

ساختارگرایی یکی از رایجترین مکتبهای روایتشناسی است که با یاری و پیشگامی اشخاصی همچون گریماس، تودوروف، ژنت و برمون برای مطالعه و تجزیه و تحلیل روایت مورد استفاده قرار گرفته است. داستان» شتر و شیر پرهیزگار« به عنوان داستان اصلی باب هشتم کتاب مرزباننامه و به عنوان یک متن مستعد و دارای ساختار منسجم و جنبههای روایی،این قابلیّت ذاتی را دارد که با استفاده از مبانی نظریههای ادبی همانند دیدگاههای ساختارگرایان و یا نظریههای نوین نقد ادبی، مطالعه و نقد و تحلیل شود.

نگارندگان این جستار با در نظر گرفتن این نکته که داستانهای مرزباننامه کمتر از دیگر متون روایی بر پایه نظریههای ساختارگرایانه مورد تحلیل و بررسی قرار گرفتهاند، به بررسی ساختاری داستان مزبور بر مبنای الگوی کنش گریماس روی آوردهاند.

این داستان طبق الگوی گریماس دارای شش کنشگر است که عبارتند از: فرستنده: حسادت و جاه-طلبی خرس برایحفظ مقام و موقعیّت خود؛ گیرنده: خرس؛ رقیبان: زاغ، موش، شیر و جادو نگهبان زندان؛ یاریگر: خارپشت؛ فاعل: خرس؛ هدف: از میان برداشتن و کشتن شیر. مهمترین و اصلیترین نقش را نیز فاعل و هدف و مخالفان او دارند؛ چرا که با اعمال و اقدامات رقیبان، روند داستان به ضرر فاعل تغییر جهت پیدا میکند. داستان با داشتن زیرساخت»ثمره سعایت و بدسگالی« به صورت تقابلهای سهگانه و در جریان سه پیرفت اجرایی، انفصالی و پیمانی شکل گرفته است.

-1مقدّ مه

یکی از راههای مطالعه آثار ادبیّات داستانی، توجّه به فرم و ساختار ظاهری آنهاست که در دورههای گذشته کمتر بدان توجّه شده است. توجّه به ساختار آثار ادبی، ابتدا در مکتب فرمالیسم مورد توجّه قرار گرفت. فرمالیستها از نخستین کسانی هستند که به بررسی روایت و ساختارهای روایی پرداختهاند. هدف آنان، پیبردن به قواعد و فرمولهایی است تا به زبان روایت و نظام حاکم بر ساختار متن دست پیدا کنند. بعد از فرمالیستها، ساختارگرایانی چون گریماس، تودورف، برمون و ژنت به مطالعه و بررسی روایت و اختارهایس آن توجّه نشان دادند.

از نظر تودوروف، همچون گریماس و دیگران، »روایت صرفا مجموعهای است از امکانات زبانی که به طریقی خاص، بر اساس مجموعهای از قواعد ساختاربندی زبردستوری یکجا جمع آمدهاند

غرض پژوهشگر در این نوع تحلیل از متون، کشف الگوها و بنمایههای زنجیرهای داستانها است. پژوهشهایی که در حوزه ساختارگرایی صورت گرفتهاند، باعث شده تا دانشی به نام روایتشناسی شکل بگیرد. مکاریک در کتاب خود روایت را اینگونه تعریف میکند:

»روایتشناسی، مجموعهای از احکام کلی درباره ژانرهای روایی، نظامهای حاکم بر روایت - داستانگویی - و ساختار پیرنگ است... به طور کلی میتوان تاریخ روایتشناسی را به سه دوره تقسیم کرد: دوره پیش ساختارگرا - تا .1960م - ، دوره ساختارگرا - از 1960 تا .1980م - و دوره پساساختارگرا - «مکاریک، :1385 . - 149 که از این میان دوره ساختارگرایی مهمترین نظریات روایت را ارئه میدهد.

میتوان گفت هدف روایتشناسی کشف مناسبتهای درونی، روابط و پیوندهای حاکم بر روایت است. به عبارت دیگر»روایتشناسی ساختگرا درصدد یافتن دستور زبان داستان است؛ یعنی قانونمندیها و قواعدی که بر قصّهها و داستانها حاکم است بنابراین بررسی ساختار داستانهای کهن به شناخت بهتر دیدگاه داستانسرایان سنتی از عناصر داستان و همچنین شناخت بهتر آثار کمک میکند. از این رو بررسی داستانهای کهن فارسی بر اساس نظریههای ساختارگرایانی چون گریماس و امثال وی مدتی است که آغاز شده و دستمایه پژوهش محقّقان این حرفه قرار گرفته است.

-2 پیشینه پژوهش
تحلیل ساختاری داستان »شتر و شیر پرهیزگار« مرزباننامه .

در زمینه روایتشناسی ساختگرا پژوهشهای بسیاری انجام شده است که از میان آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:

- 1 تحلیل معناساختاری دو حکایت از تاریخ بیهقی با تکیه بر الگوی کنشگرهای گریماس - - 1388 از نرگس خادمی.

- 2 الگوی کنشگر در برخی روایتهای کلامی مثنوی بر اساس نظریه کنشگر آلژیر داس گریماس - - 1390 از جلیل مشیدی و راضیه آزاد.

- 3 تحلیل ساختاری داستان پادشاه سیاهپوش از منظر بارت و گریماس - - 1387 از فاطمه کاسی.

- 4 بررسی حکایتهای باب اوّل کلیله و دمنه بر بنیاد الگوی کنش گریماس - با تأکید بر حکایت شیر و گاو - - 1393 از نسرین علی اکبری و همکاران.

- 5 روایتشناسی داستان بوم و زاغ در کلیله و دمنه - - 1389 از علیرضا نبیلو.

همچنین از دو مقاله که به بررسی ساختار حکایت مرزباننامه از منظر گریماس پرداختهاند میتوان یاد کرد از جمله:

- 1 بررسی دو حکایت از باب سوم مرزباننامه بر بنیاد الگوی کنش گریماس - - 1393 از نسرین علی اکبری و همکاران.

- 2 تحلیل ساختاری داستان جولاهه با مار بر پایه نظریه گریماس - - 1391 از محمود فضیلت و صدیقه نارویی.

اگرچه در پژوهشهای فوق به حکایتهای مرزباننامه پرداخته شده است، ولی حکایت»شتر و شیر پرهیزگار« از مرزباننامه که قابلیت انطباق با نظریه گریماس را دارد، برای نخستین بار است که مورد بررسی قرار میگیرد و در نوع خود تازه است.

-3 ساختارگرایی و روایت

ساختارگرایی در مفهوم وسیع روشی است برایمشخّص کردن اجزاء و عناصر تشکیل-دهنده ساختار اثر، بررسی روابط و مناسبتهای میان آنها و همچنین شناخت روشهای دستیابی به معنا را امکانپذیر میکند. همانطور که درباره معنای واژه ساختار در فرهنگ اصطلاحات ادبی اینگونه میخوانیم که: »ساختار - - structure در لغت به معنی اسکلت و استخوانبندی است و در اصطلاح نقد ادبی به طور کلی به شیوه اتّصال و ارتباط میان عناصر و اجزاء سازنده اثر ادبی اطلاق میشود

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید