بخشی از مقاله

چکیده

در جستار حاضر،شعر معراجنامهی م.سرشک - شفیعی کدکنی - از جهات ساختاری و محتوایی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. در مطالعهیمحتوایی، مفاهیم سیاسی و اجتماعی شعرکه سراینده در آن با زبانی رمزآمیز و سمبولیکاز نظام سیاسی وقت و وضعیت نابسامانجامعه انتقاد کرده است، مورد تحلیل قرار گرفته؛ و در مطالعهساختاری، با استفاده از روش ریختشناسی پراپ، ساختار شعر مزبور مطالعه و بررسی گردیده است. در بخش دوم، بعد از شرح مبانیتئوریکریختشناسی که چارچوب نظری تحقیق حاضر را تشکیل میدهد، ساختارروایی شعر معراجنامه ارائه شده است. در این بخش پس از بیان خویشکاریها و نقش هر یک از شخصیت-های روایت، حرکت و نمودگار روایی شعر نیز نشان داده شده است که از این طریق، الگوی ساختاریِ آن به دست میآید.در زنجیرهی خویشکاریهای معراجنامه، »شرارت و مرگ قهرمان« خویشکاری پایانیِ شعر را تشکیل میدهد؛ در حالیکه در الگوی ولادیمیر پراپ، خویشکاریِ
-1 مقدمه

معراج در لغت به معنای نردبان و در اصطلاح، گذار از زندگی زمینی و دنیایی و سیر در عالم فرامادّه است. این اصطلاح در معنای خاص خود، به سفر آسمانی پیامبر اسلام - ص - اطلاق می-گردد که از طریق وحی و معجزه بوده است؛ در غیر اینمورد خاصّ نیز، به دریافتهای شهودی گفته میشود که متفکرین در عالم خلوت خویش، آن را تجربه کرده و جزئیات آن را نگاشتهاند، نظیر معراجنامهی بایزید بسطامی در تذکرهالاولیا، ارداویرافنامه، بهشت گمشدهی میلتون، کمدی الهی دانته و غیره. همهی این معراجنامهها در پی یافتن پاسخ برای پرسشهای خود بودهاند:

انسان پس از مرگ به کجا میرود؟ چه بر سرش میآید؟ آیا اعمال خوب و بد او در زندگی مادی، در دنیای پس از مرگ نتایجی در بر دارند؟ در اساس، دنیای دیگر چگونه است؟ - سرّامی، - 81 -80 :1389م.سرشک در معراجنامهی خود به دنبال پاسخی برای این پرسشها نیست بلکه اوبه عنوان یک روشنفرک و شاعر متعهّد، در جستوجوی پاسخ و راهحلّی برای مشکلات سیاسی و فرهنگیِ زمانهیخویش است.جامعهگرایی و نمادگرایی دو ویژگی اساسی در شعر معراجنامه است که شاعر توانست با به کارگیری این دو ویژگی، مسائل سیاسی و اجتماعی عصر خویش را در آن منعکس نماید.

تحلیل ساختاری به ویژه بر آثار روایی یکی از دستاوردهای نقد ادبی معاصر است. در حوزهی روایتهای اساطیری، بهترین شیوهی تحلیل و طبقهبندی ساختاری را در آثار ولادیمیر پراپ میتوان یافت. در پژوهش حاضر علاوه بر تحلیل نمادگرایانه، طرح شعر معراجنامه از دیدگاه نظریهی ریختشناسی بررسی و تحلیلشده است. در این بررسی، عناصر ریختشناسیِ شعر و ارکانِ موجود در آن در قالب جدولهایی نشان داده میشود؛سپس با توجه به الگویِ پراپ، تحلیلی کلّی از ساختار شعر ارائه میگردد روش پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی است و دادههای پژوهش با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا و به شیوهی کتابخانهای بررسی شده است. هدف این مقاله، تحلیل ساختار شعر معراجنامه و ارائهی نمودگار ریختشناسیِ آن، و همچنین تفسیر نمادهای شعر است. پژوهش حاضر میکوشد به پرسشهای زیر پاسخ گوید:

·    آیا ساختار این شعر، با ساختار پیشنهاد شده توسط پراپ در بررسی قصههای پریان، منطبق است؟

·    نمودگار ریختشناسی و ساختار نهایی شعر معراج نامه به چه شکل است؟

·    نمادهای اصلی در شعر م.سرشک کدامند و چگونه تحلیل میشوند؟

پیشینهی تحقیق

اگرچهمقالهی حاضر، اولین مطالعهی ریختشناسانهیشعر فارسی نیست اما جزو نخستین پژوهشهایی است که شعر نو روایی - قالب نیمایی - را از این منظر، مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. اغلب پژوهشگران ادبیات فارسی، تاکنون منظومههای کلاسیک ایران را بارها مورد مطالعهی ریختشناسی قرار دادهاند - رجوع کنید به: »ریختشناسی قصهی جنگ مازندران« اثر بهرام جلالیپور، »ریختشناسی داستان شیخ صنعان« اثر فاطمه مجیدی، »بررسی ریختشناسانهی داستان بیژن و منیژه« اثر مسعود روحانی، »ریختشناسی گنبد سرخ در هفت پیکر« اثر اسماعیل آذر و غیره - اما اکنون ضرورت دارد که از امکانات نظریهی ریخت شناسی در جهت نقد و تحلیل شعر نو روایی نیز استفاده کرد.
-2 بحث و بررسی
-1 -2 تحلیل نمادگرایانهی شعر معراجنامه

از توجه به گزارشهایی که در متون کهن به ثبت رسیده و نیز از روایات و احادیثی که از صاحبان مکاتب دینی و اندیشگی در دست داریم، درمییابیم که پیشینهیمعراجنامهها قدمتی به دیرینگی تمدن و فرهنگ دارد. تعدادی از شخصیتهای تصوف ایرانی- اسلامی معراجنامههایی داشتهاند که عبارتند از: سفرنامهی بایزید بسطامی، سفرنامهی محییالدین بن عربی، سفرنامهی سنایی غزنوی - سیرالعباد الیالمعاد - ، سفرنامهی شمسالدین بردسیری - مصباحالارواح - ، سفر روحانی نجمالدین کبری - رسالهی آدابالسلوک - و مصیبتنامهی عطار نیشابوری.

در روزگار ما، شفیعیکدکنی - م.سرشک - به عنوان نمونهی انسان معاصر،معراجنامهای سروده است کهیکی از اشعار سمبولیسم اجتماعی در ادبیات فارسی به شمار میآید. شاعر در این شعر، به دقت مسائل سیاسی و اجتماعی روزگار خود را کاویده و ابعاد گوناگون آن را با زبانی رمزی و سمبولیک بررسی کرده است. این شعر درسال 1349 سرودهشده و گزارش سفر ذهنی راوی به دنیای ماورای حس است. قهرمان داستان،خودشاعر است که بهراهنمایی سروش دل خویش دربهشت و دوزخوزمین سیر میکند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید