بخشی از مقاله
چکیده:
سیستم های اطلاعاتی با مدیریت اطلاعات تفاوت دارند به طوری که سیستم های اطلاعات در خدمت مدیریت قرار گرفته و از آن استفاده می کند. از جمله مهمترین سیستم های اطلاعاتی می توان به سیستم پردازش تراکنش،سیستم اطلاعاتی مدیریت،سیستم پشتیبانی تصمیم اشاره کرد.
سیستم های اطلاعاتی مدیریت سیستمی یکپارچه است برای پشتیبانی امور برنامه ریزی،کنترل و عملیات سازمان تهیه و آماده می گردد.عواملی چون عوامل فردی، عوامل محیطی، عوامل سازمانی باعث موفقیت کاربرد سیستم های اطلاعاتی مدیریت می شود. این عوامل هرکدام بصورت شاخص هایی تحلیل می شوند و در پایان باعث موفقیت این سیستم می شود. از موانع موافقیت این سیستم می توان به مشکلات فناوری و مشکلات طراحی وا جرای سیستم های اطلاعاتی مدیریت اشاره کرد.
-1 مقدمه
در عصر انفجار اطلاعات، فناوری اطلاعات با سرعتی فزاینده در حال پیشرفت است. نظامهای مختلف رایانهای در نهادهای مختلف اقتصادی، اجتماعی، صنعتی و اداری جهان، به طور مداوم پیشرفت کرده، موجب تحول اساسی در فرایند تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های درون سازمان شده است. همچنین بازدهی تولید، کارایی و بهره وری سازمانها را افزایش داده، موجب مرغوبیت و بهبود کیفیت محصولات و خدمات تولیدی، افزایش قدرت رقابت، نوآوری و ابداع فرآورده های نوین، ایجاد تحولات فنی در صنایع و در نهایت، توسعه اقتصادی کشورها شده است. از این رو اهمیت نظام های اطلاعاتی سبب شده است که عوامل موثر بر استقرار اثر بخش این سیستم ها توجه پژوهشگران را به خود جلب کند.
امروزه رشد روز افزون فناوری اطلاعات و تاثیر آن در افزایش بهرهوری سازمانهای دولتی و خصوصی در سطح جهان و حرکت جهانی به سمت بهرهگیری از انواع مختلف سیستمهای اطلاعاتی به ویژه سیستم اطلاعات مدیریت3، موجب شده است که کشور ما نیز در مسیر این حرکت قرار گیرد. این حرکت در داخل کشور با تحولات، موفقیتها، شکستها، چالشها و مقاومتهای فراوانی مواجه بوده است. سازمانهای دولتی و خصوصی زیادی از سیستم اطلاعات مدیریت به عنوان یک ابزار خوب مدیریتی و مؤثر در امر تصمیمگیری بهره گیری نموده اند و سازمانهای بیشتری هم در این فرایند از مزایای آن بیبهره ماندهاند. اطلاعات درون هر سیستم در هر لحظه از زمان دانش و آگاهی آن سیستم را تشکیل میدهد. این دانش به طور تدریجی و در طول زمان از طریق جذب پاره های مختلف داده و تبدیل آن به اطلاعات پدید آمده است.
بهره گیری از نظام ها ی اطلاعا تی مدیریت جهت سرعت بخشیدن به عملی ات اداری و عرضه سر یع و مقرون به صرفه خدمات و محصولات تولیدی سازمان ها، باعث گردیده است اینگونه نظام ها در کشورهای توسعه یافته به طور وسیع به کار گرفته شوند. امروزه بسیاری از این کشورها نیز به محاسن به کارگیری نظام های نوین رایانه ای واقف گردیده و به تبد یل روش های سنتی خود به سیستم های مکا نیزه و نوین راغب گردیده اند؛ به گونه ای که بیش از نیمی از نیروی کار در کشورهای توسعه یافته را کارکنان اطلاعاتی تشکیل می دهند
در کشور ما تاکنون بخش خصوصی نسبت به بخش عمومی در استفاده از سیستم های اطلاعاتی برای دست یافتن به مزیت استراتژیک و به دست آوردن فواید مالی و کسب و کار ، پیشرو بوده است ولی نشانه هایی دال بر تغییر رویکرد محافظه کارانه بخش عمومی در استفاده از سیستم های اطلاعاتی نیز ظهور کرده است. گسترش چشمگیر سیستم های اطلاعات در سازمان ها منجر شده است تا سیستم های مدرن با کاربرد های نرم افزاری و سخت افزاری بالاتر، جایگزین سیستم ها اطلاعاتی سنتی شوند. بعلاوه، ظهور فناوری های ارتباطی مانند اینترنت نیز نتایج موثری در بر داشته است .
این پیشرفت ها سازمان ها را به سوی ارزیابی اثر بخشی سیستم های اطلاعاتی خود سوق داده است. از این رو برای بیش از دو دهه ، بررسی میزان موفقیت سیستم های اطلاعاتی در کانون توجه پژوهش ها بوده است. در این میان برخی پژوهش ها باهدف شناسایی عوامل موثر بر موفقیت سیستم ها اطلاعاتی انجام شده است و برخی نیز به ارزیابی میزان موفقیت سیستم های اطلاعاتی پرداخته اند.
امروزه با توجه به توسعه و تنوع محصولها و خدمات سازمانها و نیز رقابت شدید میان آنها، سازمان ها در معرض تحول و دگرگونی بوده، موفقیت نهایی و حتی گاهی بقای سازمان ها به توانایی سازمان در جذب و به کارگیری اطلاعات و دانش فناوری های جدید بستگی دارد تا بتواند نوعی مزیت در سازمان خلق کنند . بنابراین، سازمان ها به دنبال ایجاد و مدیریت مناسب سیستم های اطلاعات بوده تا اطلاعات و دانش فناوری های جدیدی را به موقع کسب و منتشر کرده و از آن به نحو بهینه استفاده کنند
رمز موفقیت هر مدیر و نظام مدیریت در هر سازمان این است که بتواند گام به گام داده های جدید را با دانش پیشین سازمان پیوند دهد و مقدمات دریافت و آماده سازی اطلاعات نوین را فراهم آورد. بکوشد تا به فراخور وضع سازمان و با توجه به مراتب مختلف زیرمجموعه آن سازمان، توان دریافت اطلاعات جدید را در سازمان بالا ببرد. فقر و ضعف اطلاعات موجب میشود که مدیریت سازمان نه تنها تصویر درست و کاملی از آینده نداشته باشد، بلکه حتی نتواند نقاط قوت وضعف وضع گذشته و موجود سازمان را درست و کامل بشناسد. در نتیجه نه میتواند هدف گذاری صحیح انجام دهد و نه قادر است فعالیتهای مناسبی را برای سازمان طراحی نماید و پیرو این امر از منابع سازمان استفاده بهینه نخواهد کرد
لذا میتوان یکی از عمده ترین دلایل عدم کارآیی و عدم موفقیت سازمانها را تصمیم گیری ضعیف مدیریت سازمان به علت عدم وجود اطلاعات کافی و مناسب دانست و این میتواند به دلیل اهمیت کافی قایل نشدن برای اطلاعات، تأمین نکردن زیربناهای مناسب، و ضعف در تولید، سازماندهی، ذخیره سازی و اشاعه اطلاعات مناسب، دقیق، صحیح، قابل اعتماد، به هنگام و کامل باشد.
لازم به ذکراست که آمار شکست و موفقیت پروژه های اجرا شده در حوزه فناوری اطلاعات در سال 2004 میلادی در کشورهای پیشرفته و توسعه یافته جهان نیز این واقعیت را آشکار می سازد که تنها در حدود 15 درصد این پروژه ها به موفقیت کامل دست یافته اند. یا به عبارتی ماهیت عملکرد نتایج پروژه ها، مطابق آنچه که در طرحهای اولیه و پیشنهادی برای این پروژه ها به عنوان اهداف ترسیم گردیده بوده اند، نمیباشند. بر اساس تحقیقات انجام شده حدود 50 درصد این پروژه ها با شکست جزیی و حدود 30 درصد آنها با شکست کامل مواجه شده اند.
هیکس - 2002 - 1 با مرور گزارشها و موردپژوهشهای انجام شده درباره کاربرد این فناوری در چنین کشورهایی به نتیجه مشابهی رسیده است. این شواهد، نرخ بالای ناکامی را در کاربرد فناوری اطلاعات در کشورهای در حال توسعه نشان میدهند.
-2 مدل مفهومی تحقیق
مسائل رفتاری و انسانی - عوامل فردی - از مهمترین عوامل شکست سیستم های اطلاعاتی به شمار می آید
همچنین تأثیر عوامل سازمانی بر موفقیت سیستم اطلاعاتی مورد توجه پژوهشگران متعددی قرار گرفته است؛ بدین صورت که از اصطلاح های متفاوتی مانند زمینه ها، متغیرها و عواملی که به ابعاد سازمانی مربوط میشود، استفاده کرده اند. برای مثال لو وانگ، به سبک مدیریت به عنوان یک شاخص سازمانی استناد کرده است .
ساندرس و جونز در پژوهشی به متغیرهای سازمانی مانند مأموریت، اندازه، هدف ها، حمایت مدیریت ارشد، سلسله مراتب اجرایی سیستم اطلاعاتی، بلوغ فعالیت سیستم اطلاعاتی، میزان فعالیت سیستم اطلاعاتی، سبک یا فلسفه مدیریت، فرهنگ و میزان بودجه سیستم اطلاعاتی اشاره کرده اند. همچنین انگ و همکاران1 در پژوهشی اشاره داشته اند، عوامل سازمانی مانند ساختار سازمانی، اندازه سازمان، مدیریت دانش فناوری اطلاعات، حمایت مدیریت ارشد، منابع مالی، همترازی هدف و روش بودجه بندی بر کاربرد فناوری اطلاعات تأثیر میگذارد
از سوی دیگر، برخی مطالعه ها نیز حاکی از این است که از آنجا که ساختار سازمانی، چارچوب تصمیم ها و فرآیندهای سازمانی را تشکیل می دهد ساختار سازمانی با تمرکز بالا، احتمالا باعث موفقیت بیشتر در کاربرد سیستم های اطلاعاتی خواهد شد. چنین استدلال هایی بیانگر این است، ساختار تصمیم گیری عاملی است که بر موفقیت سیستم اطلاعاتی تأثیر خواهد گذاشت.
برای بررسی ابعاد سوالات و اهداف تحقیق، از مدل مفهومی که در شکل شماره 1 نشان داده شده استفاده شده است.
شکل شماره :1 مدل مفهومی تحقیق