بخشی از مقاله
چکیده
شخصیت یکی از مهمترین عناصر داستانی به ویژه داستان کوتاه است. از آنجا که درمتونِداستانیِ دوره معاصر، حضور نویسندگانِ زن در از نظر کمی وکیفی قابل توجه بوده است، بررسی و تحلیل داستانهاي زنان میتواند به شناخت هرچه بیشتر فضاي فکري نویسندگان و جامعهي ایرانی کمک کند. در این تحقیق شخصیتهاي زن در هشت داستان کوتاه از مجموعهي عشق روي چاکراي دوم نوشتهي ناتاشا امیري بررسی میشود. روش تحقیق توصیفی تحلیلی است؛ به این ترتیب که ویژگیهاي بارز شخصیتهاي زن در هریک از داستانها فهرست شده و سپس ویژگیهاي مشترك در همهي داستانها، بررسی و تحلیل میشود.
-1 مقدمه
شخصیت، از مهمترین عناصر داستان و وسیلهي القاي معانی و اندیشههاي نویسنده هستند و اهمیت آنها به قدري است که »از همان آغاز، بشر از طریق شخصیت، غرایز واندیشهها وعواطف خود را- آگاهانه یا ناخودآگاهانه- عینیت بخشیده است « - براهنی، . - 243 :1386 بررسی و تحلیل شخصیت میتواند بررسی و شخصیت عناصر دیگر داستان و به طور کلی، کلیت داستان باشد. مثلا در باب پیوند شخصیت با کنش جملهي معروفی وجود دارد از هنري جیمز که میگوید شخصیت چیست جز کنش و کنش چیزي نیست جز شخصیت.
همچنین شخصیت به عنوان عاملی مؤثر و غیر قابل انکار در داستان، بقا و اهمیت سایر عناصر داستانی را نیز تضمین میکند »مهمترین عنصر منتقل کنندهي تم داستان و مهمترین عامل طرح داستان، شخصیت داستانی است.تقریباً تمام داستانها در گسترش طرح و ارائهي تم خود از شخصیتهاي داستانی یاري میجویند که معمولاً انسانند« - یونسی، . - 25 :1388 بر این اساس، میتوان پایه اصلی متون داستانی، بهویژه داستان کوتاه را شخصیت قلمداد کرد.
در طول تاریخ ادبیات فارسی، زنان نویسنده را میتوان به دو دستهيکلّی تقسیم کرد؛ عدهاي از زنان، تمام سعی خود را بر آن داشتهاند که مانند مردان بنویسند؛ فایدهي این کار در این بوده که آثار آنان تاحدّي قبول فرهنگی مییافته و کمتر مورد دخل و تصرّف و تکفیر جامعهي فرهنگی قرار میگرفته است. در طول تاریخ ادبیات، زنانی که نامی از آنان به عنوان شاعر یا نویسنده باقی مانده از این دسته هستند. در زمان ما، نمونهي این زنان پروین اعتصامی است که آثارش مورد قبول جامعهي فرهنگی واقع شده و حتی قطعاتی از اشعار او، گاه در کتابهاي درسی نیز مشاهده میشود. اما دستهي دوم زنانی هستند که سعی میکنند در آثارشان زنانگی را حفظ کنند.
منظور از زنانگی، کلیهي ویژگیهایی است که مشخص میکند اثري را یک مؤلف زن نگاشته است. این ویژگیها، زبان و قالب و موضوع و مضمون و دهها شاخصهي دیگر را شامل میشود که متأسفانه در ادبیات فارسی کمتر کتاب و رسالهاي بدان پرداخته است. نمونهي چنین زنی در تاریخ ادبیات فارسی، مهستی گنجوي است که آثار اندکی از او از گزند روزگار حفظ شده و به ما رسیده و در روزگار معاصر هم نمونهي بارز چنین زنانی فروغ فرخزاد است. آثار این زنان، همیشه به بهانههاي مختلفی مانند نازل بودن، بدآموز بودن یا عامیانه بودن، نادیده انگاشته شده، اما به نظر میرسد با تغییر فرهنگ و زمان، رفتهرفته این زنان جاي خود را در ادبیات فارسی باز میکنند. در دهههاي اخیر نویسندگان زن بیشتر به ادبیات داستانی به ویژه رمان و داستان کوتاه روي آوردهاند - دشتی،. - 24:1389
در میان این نویسندگان زن هستند که آثار داستانیشان با داستانهاي مردان از نظر شخصیت و درونمایه تفاوتی ندارد. یکی از نمونههاي بارز این دسته از متون، سووشون است. اما هستند نویسندگان زنی که در داستانهایشان به مسائل فردي و اجتماعی زنان پرداختهاند و در بسیاري موارد شخصیتهاي اصلی آثارشان را زنان قرار دادهاند. ناتاشا امیري در مجموعه داستان کوتاه عشق روي چاکراي دوم، از این دسته از نویسندگان است.
مجموعه داستان عشق روي چاکراي دوم، شامل هشت داستان کوتاه با این نامهاست: »آن که شبیه تونیست«، »ویرگول«، »همین نزدیکی اما«، »من به توان تو«، » ششمین نسل با حرفهاي اضافه «، »عشق روي چاکراي دوم«، »به چهل روایت دخترانه« و »با تشدید روي جیم.« به نظر میرسد شخصیت زنان دراین داستانها، به طور ضمنی داراي ویژگیهاي کمابیش مشترك هم-چون: سادگی، فرار از واقعیت، پوچی و بیهودگی، تفاوت ظاهر و باطن، عدم استقلال، ترس و شکست در ابعاد شخصیتشان هستند.
-1-1 پیشینهي تحقیق
پیرامون موضوع شخصیت و شخصیتپردازي، پژوهشهاي بسیاري صورت گرفته است؛ که به بعضی از آنها اشاره میشود: نرگس باقري در زنان در داستان، ابتدا به بیان شخصیت و انعکاس روحیات نویسنده در شخصیت ها و سپس به بررسی شخصیت زن با توجه به جنبههاي عقلانی عاطفی شخصیتهاي زن در داستان و در ادامه زنان و حوادث داستان در آثار چهار نویسنده زن می-پردازد. در کتاب سه جلدي داستان کوتاه درایران نوشتهي حسین پاینده نیز که جریانهاي داستان کوتاه در ایران بررسی شدهاند و عناصر مختلف آن از جمله، شخصیت وشخصیتپردازي در داستانهاي کوتاه رئالیستی، ناتورالیستی، مدرن و پستمدرن مورد بررسی قرار گرفته است.
راضیه رفیعی نیز در پایاننامهاي با عنوان »تصویر زن در داستانهاي کوتاه یوسفادریس« به موضوع شخصیت زن پرداخته است. سیمین رحیمی »سیماي زن ایرانی در آثار جلال آلاحمد و سیمین دانشور« را مورد پژوهش قرار داده و رقیه قصابی به »بررسی تطبیقی زن در داستانهاي کوتاه جلال آلاحمد و سیمین دانشور« پرداخته است. پروانه عادلزاده رساله-اي با عنوان »بررسی جایگاه زن در داستان هاي معاصر ایران در آثار جمالزاده، هدایت، علوي، چوبک، دانشور« انجام داده، »بررسی شخصیت زن در کتاب پنجره فهیمه رحیمی« نیز توسط مهدیه دهقانپور کار شده است.
البته کتابهایی که مفاهیم کلی از شخصیت ارائه دادهاند و همچنین مقالاتی که در یک یا چند اثر، یک یا چند شخصیت را مورد بررسی و پژوهش قرار دادهاند نیز فراوان است. در باب شخصیت داستانهاي ناتاشا امیري و به ویژه مجموعه داستان عشق روي چاکراي دوم، کار خاصی صورت نگرفته است. فایدهي این تحقیق در کنار دیگر تحقیقات از این نوع، به چگونگی نگاه نویسندگان زن به شخصیت زنان در داستانها میپردازد. از این رهگذر میتوان به شناختی از روحیات و گفتمان زنان امروزي رسید. براي رسیدن به این هدف، مقاله حاضر ابتدا خلاصهاي از داستانها را ذکر و سپس شخصیت زنان این هشت داستان کوتاه را بر اساس ویژگیهاي شاخصِ مشابه بررسی میکند.
-2 بحث و بررسی
-1-2 داستان کوتاه
داستان کوتاه یکی از قالبهاي ادبیات داستانی معاصر است که – که درست همانند رمان - قدمت چندانی ندارد و از آمریکا و اروپا به ایران وارد شده است. تعاریف متنوعی از آن ارائه شده که قابل بحث است . در فرهنگ اصطلاحات ادبی کادن آمده است که مقیاسی قطعی براي طول آن وجود ندارد و به هرحال قالبی بسیار منعطف بوده است - کادن....... - . سیما داد میگوید داستان کوتاه شاخهاي از ادبیات داستانی منثور است که به طور تقریب 150 سال از پیدایش آن میگذرد. براي داستان کوتاه تعاریف بسیاري ارائه شده است که هر یک بر ویژگیهاي خاصی تأکید میورزند و هر یک فقط بر عدهاي از اینگونه داستانها صدق میکند؛
زیرا نویسندگان مختلف نشان دادهاند که این قالب داستانی از قابلیتهاي نامحدودي برخوردار است« - داد، . - 127 : 1378 در این تعاریف مشخص است که بیشتر به تاریخچهي پیدایش و حدود ثغور داستان کوتاه توجه شده است. در باب مسائل فنیتر، یونسی میگوید داستان کوتاه اثري است کوتاه که در آن نویسنده به یاري یک طرح منظم، شخصیتی اصلی را در یک واقعهي اصلی نشان میدهد و این اثر بر روي هم تأثیر واحدي را القا میکند. داستانهاي کوتاهاصولاً یک شخصیت اصلی بیشتر ندارند و به ندرت اتفاق میافتد که دو شخصیت در یک داستان در اهمیت از هر حیث با هم برابر باشند - یونسی، . - 15 :1388