بخشی از مقاله
چکیده
ویلیام گلسر در سال 1994م. تئوری انتخاب را به عنوان پشتیبان رویکرد واقعیت درمانی ارائه کرد. این تئوری، شیوه ی کارکرد مغز آدمی را برای صدور رفتار، تبیین می کند و معتقد است که هر آن چه از ما سر میزند، یک رفتار است و همه رفتارها معطوف به ارضای پنج نیاز بنیادین است. در این پژوهش، با روش تحلیلی-توصیفی، پس از شرح مختصری از شعر و زندگی نزارقبانی و تعریفی اجمالی از تئوری انتخاب و نیازهای بنیادین، به این سؤال پرداخته می شود که چرا این شاعر معاصر، همزمان با دو عنوان متناقضِ شاعر»زن« و شاعر»سیاست«، شناخته شده است؟در پاسخ به این مسأله، مجموعه شعر »صدنامه ی عاشقانه« بر اساس شاخصهای نیازسنجی نظریهی انتخاب بررسی و ارائه شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهدکه نزار قبانی اگر چه با عناوین مذکور شهرت یافته ولی در واقع او شاعر»آزادی« است و مهمترین دغدغههای ذهنی وی به ترتیب »آزادی«، »عشق« و سپس »قدرت« است.
مقدمه
آثار هنرمندان به مثابه آیینه هایی هستند که شخصیت آن ها را بازتاب می دهند و این امکان را برای محققان فراهم می کنند که از راه بررسی آن آثار بتوانند به شناخت اصولیتری از مؤلفه های تاثیرگذار در شخصیت و منش رفتاری ایشان دست یابند. این امر به ویژه در مورد شعر، مصداق و تبلور مییابد؛ چرا که از یک طرف » شعر به طور کلی بیانی است از یک تجربه ی احساسی. تجربه ای که از احساسات شخصی تراوش یافته ولی در چارچوب آن منحصر و متوقف نمی شود و در رویکردهای مختلف شعر معاصر، نوعی مشارکت در تجربه های جمعی یافت می شود .« - عزالدین، - 23-22 :1391 و از طرف دیگر »شعر معاصر، مانند همه ی شعرها در روزگار خود، بیانگر روح تمدن و تبلور سطوح فرهنگی، اجتماعی و سیاسی روزگار است - «عزالدین، . - 23:1391
در مورد پیشینه ی شعر معاصرعرب لازم به ذکر است که هنوز قرن نوزدهم به پایان نرسیده بود که نوع تازه ای از شعر به ظهور پیوست، نوعی که از لحاظ شکل و مضمون و از لحاظ اسلوب، دارای تعارض ها وتضادهایی بود: از یک سو، اسلوب کلاسیک و سنتی و از سوی دیگر، عواطف و انفعالات رمانتیک جدید. این نوع شعر در حقیقت ، انعکاس جنبش فکری عامی بود که این تغییر و تجدد را در میدان ادبیات به وجود آورد و دنباله رو ادبیات اروپایی بود. بهترین نمونه ی این شیوه ی تازه درشعر، همان است که در آثار خلیل مطران دیده می شود. - شفیعی کدکنی
- 77 :1380. این تعارض میان شکل قدیم و مضمون تازه در آثار شعری بعضی از معاصران مطران از قبیل : مازنی ، و عبدالرحمن شکری و عقاد نیز دیده میشود. اینان شدیداً تحت تأثیر مطالعات خود درشعر انگلیسی هستند به خصوص آن چه مربوط به دیدگاه های رمانتیک است. این گروه شاعران-که بعدها به عنوان مکتب »دیوان«، شهرت یافتند- شعر شوقی و حافظ ابراهیم - شعرای کلاسیک - را به یک سوی نهادند همانگونه که شعرهای کلاسیک، جدید را . شاید مهم ترین عامل، آگاهی از نمونه های شعر انگلیسی بود که اینان حاصل کردند و دیدند که اینگونه شعر، با آن چه در آثار کلاسیکهای جدید دیده میشود ، تفاوت آشکاری دارد.
جهت اصلی گروه همان مسألهی وحدت شکل و معنا در شعر بود که مطران نیز مورد توجه قرار داده بود. توجه به این امر، به دلایل گوناگون، ما را به تأمل و تفکر در مورد شعر معاصر عرب، فرامی خواند؛»آگاهی از شعر امروز عرب هم به لحاظ شناخت یکی از پدیده های هنری و فرهنگی جهان معاصر اهمیت دارد هم از نظر مطالعه ی تطبیقی و بازشناسی جایگاه شعر در فرهنگ های گوناگون. شعر امروز در جهان عرب، به گواهی پژوهش های پرشماری که درباره ی آن صورت گرفته و ترجمه های بسیاری که از آن شده، واجد چنان اعتباری است که اکنون نزدیک به سه دهه است که با اقبال شعرخوانان و شعرشناسان مغرب زمین رو به روست. از این رو، با توجه به قرابت فرهنگی، زمینه های مشترک ذهنی و سنخیت فکری مردم این پاره ی پرپهنا از جهان با همسایگان شان، دست یافتن به تصویری جامع و روشن دربارهی این شاخه از شعر جهان دست کم برای ما ضرورت دارد« - اسوار، :1381 . - 15
از میان شاعران معاصرعرب، نزار قبانی یک نمونه ی برجسته است و به نظر می رسد هیچ شاعری به اندازه ی او در نزدیک کردن زبان شعر معاصر به زبان عادی، اعم از گفتاری یا نوشتاری، نقش نداشته است، »با نزار قبانی، زبان شعر از برج عاج خود به کوی و برزن آمد و سادگی شاعرانه، زیبا جلوه گر شد و واژگان و تعابیر عادی، بار معنایی تازه و پرتو زیباشناسانه ی بی مانندی به خود گرفت. - اسوار، . - 91 :1381 البته اثرگذاری این شاعر در مخاطب، تنها به واسطه ی چگونگی کاربرد کلمات نیست بلکه به شیوه، سبک زبانی، چیدمان خاص واژگان و طراوت زبان او مرتبط است. به علاوه، هنر وی این است که شعر را بدون این که از اوج هنری آن فرود آورد، به عرصهی تحولات اجتماعی و فرهنگ عامهی مردم وارد میکند.
اما مساله ای که در این پژوهش، شعر قبانی را خاص و قابل تأمل و تطبیق با نظریهی انتخاب میکند این است که او را هم شاعر »زن« و هم شاعر»سیاست« میخوانند . این عناوینِ به ظاهر ناهمخوان و متناقض، این سؤال را در ذهن مخاطب ایجاد می کندکه چگونه می شود عشق به زن که تاکنون در تاریخ شعر و ادب، امری شخصی و میان فردی تلقی میشده است با موضوع سیاست که جمعی و عمومی است، پیوند بخورد؟
قبل از پرداختن به این موضوع، لازم است شرح مختصری از زندگی نامه ی نزارقبانی بیان شود و سپس به اجمال به تبیین نظریه ی انتخاب و نیازهای بنیادین، پرداخته شود زیرا توجه به نیازهای بنیادی به عنوان مهمترین رویکرد و اصلی ترین استراتژی زندگی، می تواند شیوه ی مناسبی برای وحدت بخشیدن به فعالیتها، علایق و موضوعات گسترده در شعر نزار قبانی باشد. در این پژوهش، سعی شده است تا نیمرخ شخصیتی این شاعر در مجموعه شعر»صد نامهی عاشقانه« با تأکید بر نظریه ی انتخاب و با استفاده از روش تحلیل محتوا، مورد بررسی قرار گیرد:
زندگی و ارآث نزارقبّانی نزار قبانی در 1923/3/21 در دمشق متولد شد . تحصیلات خود را در این شهر به پایان برد و در 1945در رشته ی حقوق از دانشگاه دمشق فارغ التحصیل شد و سپس به استخدام وزارت خارجه ی سوریه درآمد و به مدت 21سال در سمت های دیپلماتیک در قاهره و آنکارا و لندن و مادرید وپکن و بیروت، خدمت کرد. در 1966 از مشاغل دیپلماتیک استعفا کرد و به بیروت رفت و در آن جا مؤسسه ای انتشاراتی به نام خود دایر کرد. پس از جنگ های داخلی در لبنان و کشته شدن همسر او، در 1982 نخست به ژنو و سپس به لندن رفت و تا اواخر عمر در همان جا ماندگار شد. در 1998درگذشت و بنا به وصیت خود او در آرامگاه خانوادگی در دمشق به خاک سپرده شد.
از نزار قبانی چهل و دو دفتر در شعر ونثر انتشار یافته است که عمده ترین آن ها عبارتند از : زیبای گندمگون به من گفت - 1944 - طفولیت یک نارسینه - 1948 - ؛ تو از آن من هستی ... - 1950 - صد نامه ی عاشقانه - 1970 - ؛ شعربلقیس - 1982 - و ... . درمیان شاعران امروز در جهان عرب نمی توان از لحاظ نفوذ دامنه دار در جمهور شعر خوانان و القای شور و حال عامه ی مخاطبان و برخورداری از شهرت و شناختگی بسیار و اقبال بی حدومرز همگان و چاپ بیرون از شمارآثار ، شاعری چون نزار قبانی یافت. این اشتهار و اعتبار ، علاوه بر نبوغ هنری و استعداد فطری او، معلول دو عنصر موضوع و زبان است .
عشق، نخستین و اساسی ترین محور و موضوع در شعر اوست و نگاه او در این قلمرو کاملا نو، زیباشناسانه، جستجوگرانه و کاوشگر، سایه روشن های ذهن و ضمیر زن و مرد شرقی است؛ دومین موضوع شعر او سیاست است که شعرهای او دراین زمینه غالباً ناظر به نقد حال است و با لحن و سیاقیتند و عاطفی به دور از کندوکاوهای عمیق و شناخت و تحلیل ژرف، مضمون پردازی می کند . وجه دیگر هنر نزارقبانی نثر اوست که از قریحه ای فیاض و تسلطی نظرگیر در کاربرد ظرایف زبانی، حکایت دارد - قبانی، . - 12-11 :1382 با مرگ نزار قبانی، دوران شاعران بزرگ و بی بدیل عرب که در عین نوگرایی همچنان عرب باقی ماندند و یادآور شاعران بزرگ عرب چون متنبی، عمربن ابی ربیعه و... بودند به پایان رسید« - فرزاد،. - 73-74 :1380
با خواندن نخستین قطعه از اشعار نزار قبانی آن چه موجب شگفت انگیز،این است که شعر را بسیار ملموس و قابل دسترس کرده است، او بدون کاستن از جوهر هنری شعر، با مهارت تمام، زبان ویژه ی خودش را یافته است. قبانی درباره ی خود می گوید: » من خود را شاعری می دانم که همواره بر لبه ی تیز دشنه، گام برمی دارد. عشقی که مرا به آن محدود می سازند عشقی نیست که جغرافیای پیکر زن، محدودش کند. من نمیپذیرم که خودم را در چنین گوری تنگ و مرمرین، زندانی کنم. عشقی که مد نظر من است با تمامی هستی، معانقه میکند. این عشق در آب و خاک و شب و زخم های رزمندگان انقلابی، چشمان کودکان، اعتصابات دانشجویان و خشم خشمگینان وجود دارد. من امروز مینویسم تا زن را از میان چنگ و دندان خلیفهها و رجال قبایل آزاد سازم« - فرزاد. - 75-74
با خواندن این عبارات و تأمل دوباره در شعر وی، این سؤال قوت می گیرد که معنی عشق و زن در شعر نزار قبانی چیست و به چه معنی وی میخواهد مستعمرهی زن را از اسارت خلفا آزاد سازد؟ وی در جای دیگری اشاره می کند که:»شاعر نمی تواند به زمان و مکانی خاص، تعلق داشته باشد - «قبانی،. - 78 : 1380 حال این سؤال پیش میآید شاعری که خودش را به خاک یا زن مشخصی مقید نمی داند چطور به عنوان برجستهترین شاعر زن و سیاست شهرت یافته است و چرا این قدر محبویت پیدا کرده است؟
این ابهام زمانی شدت می گیرد که دریابیم وی شعرش را تداوم کودکی خویش میداند و معتقد است »اگر کودکی ام را از من بگیرند شعر می میرد - «قبانی، . - 78 :1380 نوآوری« و »صمیمیت در گفتار« را از دیگر ویژگی های شعر قبانی ذکر کرده اند. چنان که وی را بانی مکتبی جدید در شعر معاصر عرب برشمرده و »اشعار وی را در عشق، یادآور شاعر غزل سرای عصر اموی، عمربن ابی ربیعه و در شعر سیاسی و متعهد، یادآور اشعار صمیمی، روان و سادهی فدریکو گارسیا لورکا خوانده اند - «قبانی، . - 78 :1380
وی با همه ی تجددخواهی، نخستین مسأله ی شعر نو عربی را در آن می داند که »نشانی مردم را گم کرده است. شاعر نوپرداز در قاره ای است و مردم در قاره ای دیگر...یعنی کسی به شعر او پی نمی برد« - فرامرزی، . - 15 :1377 خوانندهی آثار نزار قبانی از یک طرف در برابر فرهنگ غنی و دید تازه و جهانیِ وی احساس شگفتی می کند و از طرف دیگر در برابر اصالت و پیوستگی عمیق شعر او با ادب و معارف قومی و روح جامعه در حیرت می ماند. عشق به وطن و ستایش از انسانیت، استوارترین پیوندهای شعر اوست. نزارقبانی، میان شعر زن و شعر وطن، تناقضی نمی دید. او می گوید: "خواه شعر، سیاسی باشد خواه عاطفی، همه ی آنها یک پدیدهی انقلابی است. من به خاطر