بخشی از مقاله
چکیده
زن یکی از اصلیترین ارکان خانواده و در پی آن جامعه محسوب میشود و از آن جا که ادبیات هر ملتی تحت تأثیر اجتماع و فرهنگ آن جامعه شکل می گیرد؛ لذا حضور زن در این عرصه همچون عرصههای دیگر، غیرقابلانکار است و شاعران و نویسندگان کشورهای مختلف، دیدگاههای متفاوتی نسبت به زن دارند. از جملهی این شاعران؛ قبانی و نادرپور دو تن از شاعران بزرگ معاصر عربی و فارسی هستند. عربها قبانی را شاعر زن نامیدند و نادرپور نیز در ایران به داشتن اشعاری رمانتیک معروف است.
این دو از حیث عاشقانه سرایی و توجه ویژه به زن-خصوصاً به عنوان معشوق- دارای اشتراکاتی هستند. اما تفاوت آشکار این دو در مورد مسأله ی زن، توجه به حقوق زنان است که قبانی در این مورد به بیان حقوق از دست رفته ی زن و دفاع از آن می پردازد اما نادرپور بیشتر به خصوصیات ظاهری و فیزیکی زن توجه داشته و کمتر به حقوق از دست رفتهی او میپردازد همچنین زن الهامبخش اشعار نزار قبانی است و این امر در شعر نادرپور جلوهای ندارد.
مقدمه
زن و مرد در کنار هم دو رکن اساسی هر جامعه محسوب می شوند. زن نقش هایی چون مادری، همسری، به دنیا آوردن فرزند و تربیت او و ایجاد محیطی آرام در خانواده را بر عهده دارد. امروزه علاوه بر این نقش ها، زنان در عرصه ی اجتماع، کار در بیرون از منزل و درآمدزایی نیز فعال هستند. پس نمی توان از نقش پررنگ آنها در جامعه غافل شد. زنان در عرصه های مختلف مورد توجه هستند که یکی از این عرصه ها، ادبیات است چراکه ادبیات هر کشوری تحت تأثیر اوضاع اجتماعی و فرهنگی جامعه پیش می رود.
حضور زن در ادبیات حضوری اجتناب ناپذیر است. زن با حضور فعال و مؤثر خویش که گاه نقش بازدارنده دارد و گاه نقش هدایت کننده، خود را در جای جای ادبیات هر دوره نمایان می سازد. بررسی دقیق آثار ادبی هر دوره ی تاریخی، خود به نوعی بیانگر نوع حضور و فعالیت و شخصیت زنان در آن دوره ی خاص است. خالق آثار ادبی که از سویی نگرش خود را نسبت به زن بیان می کند، از سوی دیگر تحولات اجتماعی را در چهره ی زن به تصویر می کشد.
زن، این موجود حساس و مؤثر در جامعه گاه چون مریم مقدس هاله ای از تقدس و نجابت به خود می گیرد و گاه چون ابزاری جسمانی مطمح نظر می گردد؛ گاه شخصیت مادری می گیرد، وگاه جسمش را برای امرار معاشی ناچیز در معرض فروش می گذارد. گاه پا به پای مرد در صحنه های مبارزات سیاسی و اجتماعی حضور پیدا می کند و گاه چون مانعی، مرد را از راه بازمی دارد، گاه دست نوازشگر محبتش مرد را آرامش می بخشد وگاه نگاه حریص و خیانتکارش اورا به عصیان علیه خویش وامی دارد.« - زواریان ، - 12: 1370 بنابراین نمی توان حضور زن را در ادبیات، مخصوصا ادبیات معاصر عربی و فارسی نادیده گرفت.
زن در بیشتر اشعار عرب ماده ای مرده است و اعضای زیبای او مانند بشقاب های پیش غذا بر سفره های شاعران نهاده شده است. این طرز دیدن درباره ی زن ، ریشه های قبیله ای، تاریخی، اجتماعی و اعتقادی دارد. زیرا عرب ها به سبب کوچ کردن و جنگ ها و پیروزی هایشان نتوانسته اند با زن در یک جا کاملاً آرام بگیرند تا بتوانند درون زن و روح او را کشف کنند. - قبانی، - 87: 1356 این نوع نگاه نسبت به زن را تا حدی می توان در ادبیات ایران هم یافت؛ چراکه » زن مسلمان ایرانی مقام شایسته ای نداشته است. شعر کلاسیک ایران، زن را به صفت یار، دلدارو دلبر شناخته و غالبا ز او به بی وفایی، مکر و خیانت یاد کرده است و در دواوین شعرا وکتب نویسندگان خیلی به ندرت می توان به وصف زنان خوب وفرمانبر و پارسا برخورد.«
- آرین پور، - 5 :1382 اما با تغییر نگرش و محتوا در شعر نیمایی، خواه ناخواه سیمای زن درعصر معاصرهم تغییرچشمگیری یافت. زنان مورد توجه درشعر معاصر، زنانی واقعی هستند ودر متن اجتماع و زندگی حضور دارند. چنین زنانی زاییده ی ذهن شاعر نیستند و یا بر اساس ناکامی ها و برداشت های نادرست شاعر، مورد توهین و سرزنش قرار نگرفته اند بلکه از دریچه ی واقعیت نگریسته شده اند. - یزدانی، - 292 :1387
در میان شاعران معاصر عرب، نزار قبانی را به عنوان شاعر » زن « می شناسند و این حقیقتی است که او هیچ گاه آن را منکر نشده است و با کمال شهامت از این خصیصه ی شعر خویش دفاع می کند. - شفیعی کدکنی، - 97: 1359 او در شعر خویش عشق و زن را از یاد نبرد اما با آنکه این نکته مایه ی اصلی بسیاری از اشعار اوست، طرز تلقی و شیوه ی برخورد وی با موضوع از تنوعی هنرمندانه برخوردار است. نخست بازتاب کشش جنسی یا رؤیاپردازی در شعر او مشهود بود و گاه تماسش با زن، به تدریج پخته تر اندیشید و خواست به درون زن، غم ها، شادی ها، نگرانی ها، آرزوها و دردهای او پی ببرد و درمقام دفاع از وی به عنوان انسانی رنجدیده برآید. - قبانی، - 8: 1377
در میان شاعران معاصر ایران، نادرپور از شمار شاعران رمانتیک دهه ی سی است. این شاعران نگاهی ویژه به زن به عنوان معشوقی زمینی دارند. زیرا »از درون مایه های شایع در جریان رمانتیک، تبدیل شدن معشوق آسمانی به معشوق زمینی، جسمانی، شهوانی و عینی است. مقام معشوق در این نوع شعر از عرش به فرش تنزل می یابد و عشق که رابطه ای معنوی بوده، به رابطه ای جسمی و فیزیکی تغییرجهت می دهد. شمار بسیاری از اشعار شاعران این جریان را اشعار کامجویانه و لذت گرایانه تشکیل می دهد؛ اشعاری که در آن ها از معشوق و اعضا و جوارح او نه به طور استعاری و مجازی، بلکه به صورت حقیقی و واقعی سخن می رود.« - حسین پور چافی، - 127: 1384 این جستار بر آن است تا نشان دهد که سیمای زن در شعر دو تن از شاعران مشهور عربی و فارسی، قبانی و نادرپور، چگونه است؟
فرضیه پژوهش
با توجه به سؤال مقاله، فرض برآن است که قبانی زن را به عنوان انسانی هم پایه ی مرد می داند و در جهت احیای حقوق از دست رفته ی او گام برمی دارد. اما نادرپور نگاهی مادی به زن داشته و کمتر به حقوق از دست رفته او می پردازد.
پیشینه پژوهش
در مورد نزارقبانی و نادر نادر پور مقالات متعددی نوشته شده است که عبارتند از:
:1روانشناسی درد در شعر نادر نادرپور - مهدی شریفیان -
:2شعر و شاعری از دیدگاه نادر نادرپور و ابوالقاسم الشابی - عنایت االله شریف پور و فریبا مدبری -
:3 مرگ اندیشی خیامی در آثار دو شاعر فارسی و عربی: صلاح عبدالصبور و نادر نادرپور - فرامرز میرزایی، مهدی شرفیان و علی پروانه -
:4بررسی سیمیالوژی مضمون عشق در اشعار نزارقبانی و حمید مصدق - علی باقر طاهر نیا، فاطمه کولیوند و زهرا طهماسبی -
:5در انتظار گرد و بررسی تحلیلی مفهوم منجی »نجات بخش« در شعر اخوان ثالث، البیاتی و نزارقبانی - رضا ناظمیان -
:6نگاهی به بازتاب فلسطین در شعر نزارقبانی - محمد حسن فؤادیان، سید مهدی نوری کیذقانی - اما مقاله ای که سیمای زن را در شعر نزار قبانی و نادر نادرپور بررسی کند، به نگارش در نیامده است که در این جستار به آن پرداخته می شود.
شخصیت ادبی نزار قبانی
نزار قبانی در سال 1923 در دمشق متولد شد و در رشته ی حقوق تحصیل کرد . از جمله کارهایی که وی در طول زندگی خویش انجام داد، بر عهده گرفتن سمت های دیپلماتیک و تأسیس مؤسسه انتشاراتی برای نشر آثارش بود. وی در سال 1998 در لندن درگذشت. زارن قبانی شناخته ترین و پرخواننده ترین شاعر معاصر در جهان عرب است. این شهرت و قبول عام، عمدتاً به سبب موضوع و زبان شعر اوست. بیش و پیش از هر چیز، عشق و زن در اشعار او موضوعیت دارد و عاشقانه های او بازتاب همه ی زوایای ذهنی و ظرایف روان شناختی و زیباشناختی زن و دیدگاه های شرقی مرد است. دومین موضوع شعر او سیاست است. اما ممتازترین ویژگی او زبان سهل و ممتنع اوست.
نادرنادرپور درسال 1308 در تهران متولد شد. مدرک لیسانس خود را از دانشگاه سوربن فرانسه در رشته ی ادبیات فرانسه گرفت وی در سال 1343 به ایتالیا رفت و درشهرهای رم و پروجا به آموختن زبان ایتالیایی پرداخت. در سال 1356 نیز به فرانسه رفت وبه عضویت اتحادیه نویسندگان این کشور درآمد و در سال 1365 با دعوت بنیاد فرهنگ ایران در بوستون به آمریکا رفت و تا پایان عمر خود در سال 1379 در این کشور زندگی کرد.
از لحاظ قالب شعری، نادرپور درآغازشاعری خویش سرودن اشعار نیمه سنتی یا نوقدمایی را در دستور کار خود قرارمی دهد و به تدریج به شعر نیمایی روی می آورد. » شعرنوقدمایی میانه رو نادرپور، به سبب جوهره و خصلت رمانتیک و تصاویر زنده، رنگ تند عاطفی، سادگی، پرداختن احساسی به اندیشه ها و دغدغه های اساسی آدمی و زبان روان و راحت، در دهه ی سی بیشترین خوانندگان را جلب کرد.«